نویسنده: دکتر قاسمعلی کوچنانی
شیخ مفید در کودکی به همراه پدر به بغداد آمد و به فراگیری علم روی آورد، برای او در سن پنج سالگی از ابن ابی الیاس(م 341) اجازه ی روایت گرفته اند(1). او از ابن سماک(م344) که در هنگام مرگش تنها هفت سال و چهار ماه داشته روایت می کند(2). وی پیش از دوازده سالگی از چند نفر از محدّثان اخذ روایت کرده(3) از ابوعلی صولی و علی بن بلال مهلّبی و ابن جعابی(م355)در حدود شانزده سالگی، از شیخ صدوق(م381) قبل از بیست سالگی و از حسن بن حمزه طبری در هیجده یا بیست سالگی حدیث شنیده است.(4)
علاوه بر این دانشمندان، شیخ مفید در نزد متکلمان و فقیهان و محدثان و ادیبان فراوانی به دانش آموزی پرداخته است. وی کلام را در نزد مظفر بن محمد ابوالجیش خراسانی و شاگردش ابویاسر طاهر و احتمالاً علی بن عبدالله بن وصیف ناشی صغیر و ابن جنید اسکافی از متکلّمان شیعی و حسین بن علی بصری و علی بن عیسی رمّانی از مشایخ معتزله آموخته باشد.
مفید فقه را در نزد جعفر بن محمد قولویه آموخت(5). در میان مشایخ وی فقهای دیگری چون ابن حمزه طبری، ابن جنید اسکافی، ابن داود قمی، صفوانی و شیخ صدوق دیده می شوند، ولی معلوم نیست که وی در نزد آنها فقه خوانده باشد. مفید از ادیب مورّخ چیره دستی چون محمدبن عمران مرزبانی مؤلّف معجم الشعراء در امالی فراوان روایت می کند.
شیخ مفید در آثار خود از بیش از 70 نفر از اساتید روایت می کند. اما مهمترین اساتید او عبارتند از:
1- احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمی ابوالحسن، (در امالی مفید، ص 1).
2-احمد بن محمد بن محمد بن سلیمان زراری ابوغالب. (در رجال نجاشی، رقم201، امالی مفید، ص 20 و…)
3-جعفر بن محمد بن قولویه ابوالقاسم، فقیه محدث. (در رجال نجاشی، ص 318، امالی مفید، ص 9).
4-حسن بن محمد بن یحیی، شریف ابومحمد (در امالی شیخ، جزء5، ج1، ص 136) مفید فراوان از وی روایت می کند.
5-حسین بن علی بن ابراهیم بصری معروف به جُعَل ابوعبدالله، متکلم فقیه معتزلی. (در سرائر، ج3، ص 648).
6-حسن بن حمزه بن علی بن عبدالله علوی حسینی طبری ابومحمد شریف، زاهد صالح (در رجال نجاشی، رقم 150، امالی مفید، ص 8)(6).
ابن شهرآشوب گفته است که مفید نزد ابوالقاسم علی بن محمد الرَّفاع درس خوانده است. نجاشی گفته است که مفید از شاگردان ابوالقاسم جعفر بن موسی بن قولویه قمی بغدادی(متوفی در 368) بوده و این شخص باید پسر ابوجعفربن قولویه باشد که ابن شهرآشوب به نام او اشاره کرده است.
محدّث برجسته تر، ابوجعفر محمّدبن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق بود. وی محتملاً به سال 311 در خاندان برجسته ای از دانشمندان امامی به دنیا آمد. ابن بابویه در 352 به بغداد رفت. در 354 در کوفه بود(7). در 355 بار دیگر به بغداد رفت که، با وجود جوانی وی، شیخ بزرگ و محدثان درسهای او را استماع می کردند(8). یکی از شاگردان وی مفید بود(9). در 367 به نیشابور و طوس رفت(10). از آنجا عازم بلخ شد و کتاب من لا یحضره الفقیه را در همین شهر نوشت و در 372 آن را بر شیوخ این سرزمین خواند. پس از آن رکن الدّوله دیلمی او را به دربار خود در ری دعوت کرد، تا در مباحثات و مناظرات شرکت کند(11). چون دربار ری با حملات متکلّمان معتزلی رو به رو شد، کتاب التوحید را تصنیف کرد به گفته ی خود وی، هدفش از نوشتن این کتاب آن بوده است که از امامیّه در برابر تهمت های ناروایی که در اعتقاد به تشبیه و جبری مذهب بودن به آنان می زدند دفاع کند(12). ولی سرانجام درس حدیث وی توسّط وزیر معتزلی آل بویه، صاحب بن عباد، تعطیل شد(13). وی به سال 381 وفات کرد.
شاگردان شیخ مفید
از انبوه شاگردان او تنها نام عده ی معدودی در کتب تراجم ذکر شده است. تعداد این شاگردان هرچند اندک است ولی درخشانترین چهره های امامی در میان آنها دیده می شوند.
1- سید مرتضی علم الهدی (355-436ق)
2- و برادرش سیدرضی (359-406ق)
3- ابوالعباس نجاشی (372-450ق)
4-شیخ طوسی، محمد بن الحسن (385-460ق)
5-ابویعلی جعفری (463 یا 465)
6-ابوالفرج مظفربن علی حمدانی
7-ابوالفتح محمد بن علی کراجکی (449 یا 450ق)
8-سلّاربن عبدالعزیز (سالار) دیلمی (448ق)
9-جعفر بن محمد دوریستی (380ق)
10-احمد بن علی بن قدامه (486ق)
11-ابوالوفاء محمدی موصلی، …
12-محمد بن الحسن بن حمزه الجعفری (463ق)
نام این شخصیت ها در مقدمه ی کتاب تهذیب شیخ طوسی و کتاب امالی مفید ذکر شده است(14).
شاگردان غیرمشهور شیخ مفید:
1-اسحاق بن حسن بن محمد بغدادی. وی در مرثیه ی مفید قصیده ای طولانی با قافیه ی نون سرود. وی کتاب مثالب النواصب را تألیف نمود(15).
2-حسن بن علی رقّی ابومحمد. وی در رمله در شوال 433 داستان خواب شیخ مفید درباره ی حدیث غار را نقل می کند.(16)
3-حسن بن عنبس بن مسعود بن سالم بن محمد بن شریک ابومحمد رافقی.
4-حسین بن احمد بن محمد بن قطّان- ابن ابی طی وی را در کتاب خود (رجال شیعه) ترجمه کرده، و چنین توصیف می کند: پیشوایی دانشمند و فاضل و از فقیهان امامیّه است. وی در نزد شریف مرتضی و شیخ مفید، دانش آموخت و در سال 390ق به حلب رفت و در مسجد جامع این شهر به تدریس پرداخت. و سپس راهی طرابلس گشت و در نزد رئیس آنجا ابوطالب محمد بن احمد اقامت گزید. وی کتابی در فقه به نام شامل در 4 جلد نگاشت.(17)
5-ابوالحسن علی بن محمد دقّاق. وی رساله فی اقسام المولی تألیف شیخ مفید را بر وی خوانده و شیخ مفید به وی اجازه ی حدیث داده است.(18)
6-محمد بن محمد بن احمد بصروی ابوالحسن(443) ظاهراً وی همان کسی است که ابوالصلاح حلبی از وی با عنوان شیخ ابوالحسن محمد بن محمد از مفید روایت می کند.
7-ابوطالب یحیی بن حسین بن هارون ابوطالب حسنی هارونی. وی یکی از امامان زیدیه بوده که در طبرستان پیروانی داشته است. پدر او امامی مذهب بود. او نیز ابتدا نزد ابوالعباس و بعد نزد شیخ مفید استفاده کرده است(19).
8-فرزند شیخ مفید ابوالقاسم علی نیز از شاگردان شیخ مفید است. چنانکه از شاگردان هارون بن موسی تلعکبری(م385ق) و ابوالفضل شیبانی (م387ق) و احمد بن عبدالله بن محمد الثقفی نیز بوده است.(20)
شهید اول می نویسد: روزی مفید در مجلس درس سیدمرتضی حاضر گشت. سیّد از جا برخاسته او را در جای خود نشاند و در پیش رویش نشست. شیخ مفید اشاره نمود که در نزد وی درس گوید. مفید از سخن گفتن سیّد خوشنود گشت.(21)
شریف ابوالقاسم علی بن حسین موسوی معروف به سید مرتضی(355-436ق)فقیه، اصولی، متکلّم، ادیب، شاعر و رئیس طائفه ی امامیّه، اعتبار اجتماعی خاصّی در عصر خویش- حتی در نزد اهل تسنّن- داشت و به گمان نگارنده( سیدمحمدجواد شبیری) از نظر اهل سنّت حتی در زمان خود مفید مهمتر از وی شناخته شده بود. این مطلب با نگاهی کوتاه به نحوه ی برخورد ترجمه نگاران سنّی- که در دوران نزدیک به زمان مفید و مرتضی می زیستند- از جمله خطیب بغدادی به دست می آید. نسب بلند سیّدمرتضی، و اتصّال او به خاندان رسالت و ولایت از سوی پدر و مادر، شخصیّت اجتماعی پدر وی ابوطاهر، مناصب مهم اجتماعی وی چون نقابت طالبیان و امارت حج و حرمین شریفین و قضاوت و رسیدگی به مظالم… از عوامل مهم و سازنده ی شخصیت عظیم اجتماعی وی بود، تسلّط وی در جمیع علوم اسلامی بویژه در ادب و شعر که نزد عالمان اهل سنّت از اهمیّت خاصّی برخوردار است، بی تردید در این موضوع مؤثّر بوده است.(22)
پی نوشت ها :
1. امالی شیخ مفید، اوائل المقالات، جزء ششم، تاریخ بغداد، ج8، ص 449.
2. امالی مفید، ص 340، تاریخ بغداد، ج11، ص 302.
3. امالی مفید، ص 17، 302، تاریخ بغداد، ج12، ص 81.
4. امالی مفید، ص 101، تاریخ بغداد، ج3، ص 26، رجال نجاشی، ارقام، 150، 1049، 1055.
5. رجال نجاشی، رقم 318.
6. مقالات فارسی، کنگره ی جهانی هزاره ی شیخ مفید، ج55، مقاله ی سید محمّدجواد شبیری، صفحات 10-20.
7. ابن بابویه، المقنعه و الهدایه، چاپ محمد واعظ زاده خراسانی، تهران، 1377هـ.ق، مقدمه ص24.
8. نجاشی، کتاب الرجال، تهران، بی تا، ص 303.
9. اندیشه های کلامی شیخ مفید، ص 17، طوسی، فهرست، ص 186.
10. ابن بابویه، المقنعه، مقدمه، ص24.
11. همان، ص 25.
12. ابن بابویه، التوحید، چاپ هاشم الحسینی، تهران، 1387 هـ.ق، ص 16.
13. اندیشه های کلامی شیخ مفید، صفحات 19-20. ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین، چاپ دمشق، 1965، ص 167.
14. مقالات فارسی، ص 109.
15. همان، ص 111 به نقل از لسان المیزان، ج1، ص 36، رقم 1106.
16. همان، به نقل از: کنزالفوائد، ج2، ص 50، احتجاج، صفحات 499-502.
17. همان، ص 113، به نقل از لسان المیزان، ج2، ص 267، رقم 1115.
18. همان، به نقل از: الذریعه، ج1، ص 246.
19. همان، به نقل از تاریخ طبرستان، ص 101.
20. همان، صفحات 119-120.
21. شبیری، مقالات فارسی، ج55، ص 109 به نقل از ریاض العلماء، ج4، ص 33.
22. همان، صفحات 109-110، به نقل از تاریخ بغداد، ج3، ص 231، ج11، ص 402.
منبع مقاله :
کوچنانی، قاسمعلی(1388)، مدافع حریم تشیّع(مروری بر زندگی و آثار شیخ مفید)، تهران: همشهری، چاپ اول