چرا با این که این همه به ائمه ـ علیهم السّلام ـ توسل می جوئیم ولی تا حالا هیچ کدام را ندیده ایم چه در خواب چه در بیداری؟

چرا با این که این همه به ائمه ـ علیهم السّلام ـ توسل می جوئیم ولی تا حالا هیچ کدام را ندیده ایم چه در خواب چه در بیداری؟

پاسخ پرسش را در ضمن نکته های زیل بیان می کنیم:
1. دیدن ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ (در خواب) و دیدن امام مهدی ـ علیه السّلام ـ در بیداری و خواب گرچه توفیق بزرگی است اما وظیفه ما در عصر غیبت نمی باشد[1]زیرا وظیفه همگان عمل به تکالیف است از این رو اگر به واجبات عمل و از محرمات اجتناب کنیم و در طول عمرمان لحظه ای امام را در خواب یا بیداری نبینیم بهشت در انتظارمان خواهد بود.
2. گرچه دیدن امام(در خواب یا بیداری) امر محالی نمی باشد در عین حال کار آسانی نیز نمی باشد که بتوان با چند بار متوسل شدن به آن رسید و اصولاً دیدن امام روشمند هم نمی باشد تا گفته شود که هر کس فلان دعاها را بخواند یا چند سال متوسل شود امام را می بیند و هرگز کسی نه گفته است که اگر شما فلان کارهای خیر را انجام بدهید یا چند بار متوسل شوید حتماً امام را خواهید دید. و در طول تاریخ هم کسانی که خدمت حضرت رسیده اند افراد بسیار ممتاز و دارای روحی بسیار لطیف بوده اند و هرگز هم به آن تظاهر نکرده اند.
آن را که خبر شد خبری باز نیامد.
3. برای رسیدن به فیض دیدار پیشوایان دینی علاوه بر عنصر تقوا و لطافت روح عنصر مصلحت نیز شرط است چرا که گاهی شخص مؤمن و متقی درخواست دیدار با امام ـ علیه السّلام ـ را می نماید اما از آن جا که ممکن است این شخص ظرفیت دیدار را نداشته باشد و یا در آینده با نقل دیدار خود از احساسات پاک دیگران سوء استفاده کند و یا امثال این لغزش ها برایش پیش بیایددراین صورت می توان اذعان نمودکه دیدن پیشوایان دینی و توقع دیدار امامان معصوم-علیه السلام- برای او صلاح نبوده وتوقع انجام کار خلاف حکمت است و البته ائمه ـ علیهم السّلام ـ حکیم اند و رفتار خلاف  حکمت انجام نه می دهند.
4. در باب توسلات بایدگفت خدای تبارک و تعالی هم عادل است و هم حکیم یعنی هم پاداش می دهد و هم حکیمانه پاداش می دهد، صلاح هر کس را می داند و جواب و نتیجه مناسب با حال او را هم خوب می داند. گفتنی است آن کسی که به خدا وصل می شود و به او متوسل می شود نخست باید بداند که توسل بدون توفیق الهی نداریم و اگر خدا توفیق توسل را ندهد هیچ کس به درجه توسل نه می رسد یعنی هر توسل جوینده ای قبل از آن که خود را طلب کار از خدا بداند باید خود را بدهکار خدا و شاکر توفیق او بداند و در این فرض است که خدای بزرگ دعا و توسلات دست و پا شکسته بندگانش را به فضل و کرمش بی جواب نمی گذارد و جواب و پاداشی که خدا به او می دهد طبق صلاح دید الهی می باشد زیرا او به احوال بندگانش آگاه است. از این رو گاهی نتیجه توسلات شخص را به تأخیر  می اندازد تا بنده اش با او ارتباط بیشتری داشته باشد و در سایه ارتباط بیشتر به کمالات بیشتری برسد، و گاهی نتیجه توسلات شخص را نابودی بعضی از عوارض کارهای زشت و حرام او قرار می دهد و گاهی نیز نتیجه توسلات را به آخرت موکول می کند.
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:«خداوند به سبب دعا یکی از سه چیز را به انسان می دهد، استجابت سریع دعا، و یا(نتیجه) آنرا به آخرت می اندازد و یا بدی ای را از او دور می سازد.[2] بنابر آن چه گفته شد، دیدن ائمه اطهار و معصومین ـ علیهم السّلام ـ تکلیف نمی باشد و دیدن ائمه ـ علیهم السّلام ـ گرچه محال نمی باشد اما به این راحتی ها هم قابل دسترسی نمی باشد و هرگز هم روشمند نبوده است و کسی نه گفته است اگر شما فلان اعمال را انجام دهید حتماً خدمت معصوم می رسید و آنان هم که خدمت معصوم رسیده اند و توفیق ملاقات با امام زمان را داشته اند بسیار اندکند و دارای روح های بسیار لطیف بوده اند و به آن هم تظاهر نکرده اند و در عین حال توسلات و دعاهایی که انجام می شود هم خشنودی خدا را به دنبال دارد و هم این که خدا توسلی را بی پاداش نخواهد گذاشت.
پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«خدا رحمت کند بنده ای را که از خداوند حاجتی را درخواست کند و بر آن اصرار بورزد چه برآورده شود و چه برآورده نگردد.[3]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مکیال المکارم، ج 2،موسوی اصفهانی
2. جنه المأوی، محدث نوری.

پی نوشت ها:
[1] . فصلنامه انتظار، سال چهارم، شماره یازدهم و دوازدهم، ص 30، آیت الله مکارم می فرمایند: ما مأمور به چنین تکلیفی نیستیم.
[2] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 93، ص 294؛ مشکینی، علی، مصباح المنیر، قم، انتشارات یاسر، ص13؛ به نقل از حر عاملی، وسایل الشیعه، ابواب الدعاء، بابهای  1، 2، 3.
[3] . پرسشها و پاسخ های برگزیده، گروه محققان، دفتر نشر معارف، نوبت چاپ دوم، تنظیم و نظارت: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها. ج 9، ص 70 به نقل از محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 2، ص 880.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید