هرساله با فرا رسیدن ایام هفته وقف (هفته آخر ماه صفرالمظفر) از کنار آن بی تفاوت میگذشتیم .حتی بسیاری از ما اصلاً نمی دانستیم از بین تمام روزها و هفته های سال روزی هم بنام روز وقـف داریم.نمی خواهیم بگوییم مقصر کیست؟ شاید بتوان گفت همه مقصّـریم و در این مورد کوتـاهی کرده ایم.بگذریم!
هرچند با نامگذاری روز و هفته ای در سال بنام وقف نمیتوان حق مطلب را أدا کرد و مسأله ای بدین مهمی را در جایگاه اصلی و واقعی خود قرار داد چرا که این نامگذاری ها صرفاً جنبه نمادین داشته است و بهانه ای است برای آنکه توجه ویژه ای به امر وقف صورت گیرد. گذشتگان و پیشینیان ما با اینکه در آن زمانها روز و هفته ای هم در سال بدین نام نبود و رسانه های مدرن امروزی هم وجود نداشت بطور خودجوش و براساس احساسات و انگیزه های پاک دینی مال و اموال خود را برای رضای خدا و برای مصارف و امور عام المنفعه وقف می نمودند و از این حیث هزاران هزار انسانهای دیگر بهرمند می شدند.
سابقه وقف در کشورمان به پیش از ورود دین مبین اسلام میرسد و مردمان این سرزمین از دیرباز با توجه به اهمیت وقف دارایی و مایملک خود را در راه خدا وقف می نمودند ولی پس از ورود اسلام به کشورمان، نهاد وقف نیز همچون نهادهای دیگر تحولی دگرباره یافت و با مبانی و انگاره های اسلامی ممزوج و آمیخته گردید تا بجائیکه این نهاد پرخیر و برکت در جهت تقویت باورهای اسلامی قرار گرفت بطوریکه در هر شهر و دیاری و بلکه هر کوی و برزنی مساجد، حسینیه ها، تکایا و حوزه های علمیه و مانند آن برای تبلیغ مکتب اسلام و آیین تشیّع وقف شد.
به جرأت میتوان گفت که اگر نهاد وقف در ضمن باورهای اسلامی و دینی مردم نبود و یا مردم بدان اهمیت لازم را نمی دادند امروز اثری از اسلام و مسلمانی نبود و این نهاد مهم و تأثیرگذار بعنوان یک بازوی اقتصادی و با کارکرد اقتصادی-اجتماعی سایر نهادهای دینی را تقویت کرده و تا به امروز بدست ما رسانده است. طبیعی است که برای حفظ و نگهداری آنچه از گذشته بدست ما رسیده و در جهت اجرای دقیق وقفنامه ها و نیّات واقفین تلاش دوچندان و مضاعفی نمود و از سویی دیگر با ترویج فرهنگ وقف بسیاری از مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم حل شده و بدانیم که وقف نهاد کارآمدی است در برابر بسیاری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی.
کوتاه سخن آنکه: امروز باید با رویکرد نوین به مسأله وقف و ترویج این فرهنگ اصیل و بومی در میان مردم آنرا از غربت و مهجوریت به درآورده و با توجه به عواید وقف– که به چند مورد آن اشاره می کنیم- آب رفته زجوی را به سرچشمه اصلی خود بازگردانیم:
1- اجرا و تامین عدالت در سایه وقف :
یکی از فواید امر وقف و درواقع مهمترین آنها تأمین و تضمین عدالت در جامعه است زیرا مردم(عمدتاً متمکّن) با وقف احوال خود برای مصارف عام المنفعه موجبات برخورداری اقشار فرودست و ضعیف جامعه از عواید موقوفات را فراهم میسازند و بدین ترتیب ایشان از گرداب فقر بیرون آمده و لزوماً رفع فقر و محرومیت از جامعه اسلامی می شود. بی شک اجرای سیاستها و قوانین دولتها و حاکمیت مقدس جمهوری اسلامی هرچه قدر هم که منطبق باعدالت محوری و رفع تبعیض باشد بدون انضمام نهاد و فرهنگ وقف و جلب مشارکت مردم در امور خیر نمیتواند آن چنان که باید موفقیت آمیز باشد. واین پدیده وقف است که در بسیاری از موارد گره های قاونی وحاکمیتی که از حل برخی مشکلات مردم ناتوانند به مدد آنان آمده و مشکلات را مرتفع می نماید.
2 – توسعه و بالندگی اقتصادی – فرهنگی واجتماعی :
از دیگر فواید وقف علاوه بر اجراء و تأمین عدالت بروز توسعه و رشد کشور در همه حوزه ها و عرصه ها است چرا که موقوفات عمدتاً در جهت مصارف عام المنفعه است و همین مساله موجب شکل گیری زیر ساخت های توسعه وکاهش هزینه های تولید می شود . ضمن اینکه وجود نهادهای آموزشی نظیر حوزه های علمیه ، مدارس ، دانشگاهها ، کتابخانه ها وسایر موسسات آموزشی موقوفه از فشار هزینه بر دوش دولتها کاسته واین فرصت را بدانها می دهد که با توجه به محدودیت منابع به سایر امور بپردازند.
3- برخورداری از اجر و پاداش معنوی :
از مهمترین عواید وقف برخورداری واقفین از اجر وپاداش اخروی والهی است که علاوه بر واقفین عموم مردم نیز قطعاً از آن بی نصیب نخواهند ماند و سایه برکات آن متوجه همه جامعه خواهد بود.
« تعریف وقف»
واژه وقف ومشتقات آن اگر چه به طور مشخص در قرآن کریم استعمال نشده است لیکن دعوت به کارهای خیر نظیر صدقات و زکوات در قرآن به طور فراوان به کار رفته است وپدیده وقف نیز در ذیل همین عناوین می تواند قرار گیرد خصوصاً با توجه به وجه ممیزه وقف از سایر امور خیر که امری بدیهی است.
در تعریف وقف فقها آنرا تحت عنوان ‹ تحبیس العین و تسبیل المنفعه › بیان نموده اند که نگهداری و بازداشت نمودن عین (مالکیت) یک شیء و آزادی منافع میباشد از این رو وقف را میتوان از سایز خیرات و مبرّات ممتاز و برتر شمرد.زیرا در دیگر امور خیر نظیر صدقات ،اخماس و زکوات ( اگرچه در فضیلت و ارزشمندی آنها تردیدی نیست ) هم تسبیل العین است و هم تسبیل المنافع.
همانطور که گذشت سخن از وقف و ارزش آن از حوصله این گفتار بیرون است و هدف ما از بیان این مطالب، آن بود که از کنار هفته وقف بی تفاوت نگذشته ایم و همانطور که خوانندگان محترم مستحضرند رخداد این ایام مصادف با انتصاب و اشتغال اینجانب گردید و امید است در ایام سال های آتی جبران مافات کنیم.