نویسنده: محمد علی خسروی
گزافه نیست اگر بگوییم وقف و خیراندیشی، تاریخی به درازنای تمدن انسان دارد. نگاهی گذرا به دیروز و امروز فرهنگها و تمدنهای بشری کافی است تا ما را با آثار و برکات مادی و معنوی وقف در گستره کشورهای اسلامی و غیراسلامی آشنا کند. این حقیقت، نشانه فطری بودن وقف و ریشه داشتن فرهنگ نوعدوستی در نهاد آدمی است. بیهوده نیست که انسانها همواره احسان و نیکوکاری را ستوده و به همت بلند واقفان و متصدّقان آفرین گفتهاند.
تاریخ و فرهنگ و آیین دیار ما، با وقف و خیراندیشی واقفان و بیداردلانی درآمیخته است که نام خویش را بر صحیفه ایثار و رادمردی رقم زدهاند. شگفتآور اینکه حتی ستمگران و غاصبانی که خود خصم موقوفات بودهاند و در روزگار فرمانروایی خویش، دست تطاول به ساحت وقف گشودهاند، هرگاه خواستهاند در طریق مردمی و انصاف گامی نهند و ندای فطرت مجروح خویش را پاسخی بایسته گویند و یا هرگاه خواستهاند کاری کنند که در چشم مردم زمانه نشان مکرمت و فضیلت آنان باشد، به وقف روی آوردهاند و گوشهای از اموال خویش را وقف درماندگان و تنگدستان یا سامان دادن به وضع مدارس و مساجد و بقاع مطّهر پاکان و صالحان و اولیا کردهاند. آری شگفت پدیدهای است وقف، که معاندان و پایمالکنندگان آن نیز در قول و فعل، گواه قداست و ارزشهای انسانی و الهی آن بودهاند!
آدمی به حکم فطرت خویش، نوعدوستی و دیگرخواهی را ارج مینهد، از تماشای رنج بینوایان آزردهخاطر میشود و جان خویش را با یاری محرومان آرامش میبخشد.
دلیل دیگر بر فطری بودن وقف، میل جاودانگی است که در نهاد آدمی موج میزند. آدمی با حقیقت مرگ نفس میکشد و حضور مرگ را در لحظهلحظه خویش حس میکند، امّا در وجود او چیزی است که مرگ ـ به معنای فنا و نابودی ـ را انکار میکند و به او بشارت جاودانگی میدهد، گویی خود را برتر و فراتر از آن میبیند که در حضیض مرگ به پایان برسد، و همین میل فطری جاودانه بودن، او را به سوی میراث جاویدان وقف سوق میدهد. نام نیکو و آثار خیری که از آدمی باقی میماند، در واقع بارقهای از وجود فناناپذیر انسان و نمادی از تداوم وجودی اوست.
انسان در نهاد خویش باور دارد که آفتاب وجودش پس از مرگ در افقی فراتر از محسوس تجلّی میکند و آثار خیر ماندگارش پرتوی از آفتاب جاودانگی اوست.
از آنجا که حقیقت وقف با دل و جان آدمی گره خورده است، جز منکران حقیقت و کرامت انسان و یا بیخبران از لذت مهربانی و نوعدوستی و یا آنان که به ضرورت دیدگاههای غلط اقتصادی و فلسفی خویش منکر حق مالکیت انسان بودهاند، هیچکس زبان به انکار حقیقت وقف نگشوده است، امّا گروه اخیر نیز سرانجام از این عناد طرفی نبستند و به ناچار ـ به شیوههای گوناگون ـ بدین نیاز فطری گردن نهادند؛ برپاکنندگان انقلاب فرانسه و سازندگان دیوارهای آهنین سرخ بر گرداگرد کشورهای سوسیالیستی، که بینش تنگ مادّی آنان، افقی فراتر از ظواهر مادی را برنمیتابید، یک چند عَلَم عصیان در برابر جلوههای ایثار و بخشش مالی، از جمله وقف، برپا کردند و وقف را از محدوده قوانین خویش ساقط نمودند و چه مساجد و معابد و موقوفات گرانمایه که در آن کشورها دستخوش تندباد بیمهریها نشد و از میان نرفت!
امّا اینک به رغم مدعیانی که منع عشق و ایثار نمودند، انسان امروز، در شرق و غرب عالم، با همه فرهنگها و بینشهای گونهگون خویش، وقف را پدیدهای سودمند و در مسیر رشد و تعالی تمدن انسانی میشناسد. دیگر حتی در مادیترین تمدنهای امروزی، از آن تعصبهای روشنفکرانه! و وقفستیزیهای گذشته خبری نیست، انسان امروز ـ همچون نیاکان خویش ـ به خوبی دریافته است که وقف میتواند چون همیشه کارساز و سودمند باشد؛ گوشهای از آلام بشری را تسکین بخشد و در رشد و توسعه علمی، اخلاقی و انسانی جوامع مؤثر افتد. بیتردید، هرچه پرده غفلتها و تغافلهای تمدن مادی از پیش چشم انسان به کنار رود و هرچه انسان امروز بر میراث حکمت و معرفت پیامآوران حق وقوف بیشتری یابد، شاهد رویکرد جدّیتر انسانها به مکارم اخلاقی و پاکیها و مردمیها و خیراندیشیها خواهیم بود و مقوله وقف بیش از پیش جایگاه خود را در میان مسائل عاطفی، اجتماعی و اقتصادی بازخواهد یافت.
سردبیر
بسماللّه الرحمن الرحیم
نمایشگاه وقف ابتکار خوبی برای آشنا ساختن همگان به نمونههای ایثار و انفاق جاودانه درگذشتگان مؤمن و معتقد است، کمااینکه مشوق این عمل صالح اسلامی نیز هست. سنت وقف را میتوان یکی از برترین آموزشهای عملی اسلام برای انفاق ماندگار و مفید شمرد و امروز احیاء این سنّت قادر خواهد بود که بخش قابل توجهی از اهداف نظام جمهوری اسلامی در این مقوله را آسان سازد. به امید آنکه تشکیل این نمایشگاه گامی موفق در این راه باشد.
سیدعلی خامنهای
3/ 9/ 63
منبع: میراث جاویدان