اولا؛ً از آنجا که دین مبین اسلام برای رشد و تعالی و هدایت بشر، در این دنیا تشریع شده است و از آنجا که جایگاه عمل به احکام دینی آن، در همین دنیا بوده و آخرت جای برداشت اعمال نیک و بد است، از این روی تنها آخرت جایگاه بازیابی و نتیجه اعمال می باشد. با این بیان حساب و کتاب آخرت گرچه انعکاس اعمال و رفتار در دنیا می باشد و لکن هندسه وجودی آن مجزّای از دنیا و احکام آن نیز مخصوص و منطبق با آن جهان است. البته آنچه در همین دنیا از عملکرد انسان عاید او می شود آثار آن اعمال است و نه نتیجه آن. زیرا نتیجه اعمال تنها در آخرت به نمایش گذاشته می شود. مثلاً اقامه نماز یک اثر دارد و یک نتیجه، اثر آن در این دنیا دوری از بدیها و زشتیها است.[1] و نتیجه نیک آن به آخرت حواله شده است. با این مقدمه، عمل شرّی همچون قتل عمدی نفس، در دین اسلام یک اثر دارد و یک نتیجه، اثر وضعی این عمل شوم به حکم قرآن[2] قصاص می باشد که جزاء دنیوی نام دارد و نتیجه و جزای اخروی آن نیز بی شک دوزخ خواهد بود.[3]
ثانیاً؛ فلسفه وجودی قصاص در این دنیا، تنبّه بشر و خوف ایشان از قتل و کشتار و جرم و جنایات است به عبارت دیگر تشریع قصاص یک اثر تربیتی برای بشر به ارمغان آورده که آن سد باب فساد جان است.[4] قرآن به قصاص نگاه زیبایی داشته و می فرماید: حیات جامعه در گرو قصاص است «لکم فی القصاص حیاه یا اولی الألباب»[5] زیرا با اجرای حکم قصاص، ترور و آدم کشی کنترل، و مهر عمومی و نیز رحمت عامه الهی برای بشر، نمایان می شود. با توجه به همین رویکرد بود که امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ به علت عدم مساعدت جوّ اجتماعی و سیاسی آن روز و با وجود توطئه های معاویه و تمرّد اهالی کوفه از ادامه جنگ و اضطراب و تشویش دولت و حکومت اسلام، به رغم میل باطنی امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به عفو ابن ملجم مرادی، به مصلحت عامّه مسلمین قصاص را مقدم بر عفو دانست.[6] گرچه امام علی ـ علیه السلام ـ شخصاً به دلیل کرامت نفس والای خود اظهار عفو کرده است.[7]
ولکن بعد از شهادت حضرت، بنابر تشخیص و مصالح عمومی امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ به عنوان امام حیّ و ولیّ امر صلاح جامعه مسلمین را به قصاص دانست.
ترحم بر پلنگ تیز دندان
ستمکاری بود بر گوسفندان
ثالثاً؛ بنا بر نقل[8] بعد از شهادت امام علی ـ علیه السلام ـ حضرت امام حسن ـ علیه السلام ـ در خطبه ای خطاب به مردم بیان فرموده و بعد از آن، بی درنگ به سراغ ابن ملجم مرادی رفته و به او می گوید: ای ابن ملجم! چه کسی تو را به چنین کاری وادار نمود؟ ابن ملجم گفت: عهدی که با خدا بسته بودم، انجام دادم و حال اگر اجازه بدهی به شام رفته و معاویه را نیز می کشم؛ آنگاه به نزد تو آمده تا اگر خواهی مرا قصاص و یا عفو نما، حضرت در جواب او فرمودند: سوگند به خداوند که هیچ مهلت برای تو وجود ندارد تا به دوزخ واصل شوی! در این حال او را فقط با یک ضربه شمشیر قصاص نمود.[9]
رابعاً؛ قاتل امام علی ـ علیه السلام ـ بر طبق روایات[10] جزو اشقیاء بوده و انسان شقی، به حکم قرآن[11] مخلّد در جهنّم خواهد بود.[12]
خامساً؛ درخواست و تشویق به لعن و نفرین بر قاتل امام علی ـ علیه السلام ـ[13] حاکی از عذاب اخروی اوست چه اینکه اگر با اجرای حکم قصاص ابن ملجم عذاب آخرت برای او وجود نمی داشت، سفارش به لعن، لغو و بیهوده، به شمار می رفت. در حالی که لعن فرستادن نه تنها فرع بر عذاب آخرت است بلکه لازمه لعن نمودن، وجود عذاب برای ملعون است.
پی نوشت ها:
[1] . عنکبوت/45.
[2] . مائده/45، بقره/178.
[3] . نساء/93.
[4] . ر.ک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج1، ص 664، نرم افزار تفاسیر قرآن جامع.
[5] . بقره/179.
[6] . حسینی تهرانی، محمد حسین، معاد شناسی،ج4،ص161، انتشارات حکمت، چاپ اول، 1403.
[7] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار،ج9،ص651 بیروت، مؤسسه الوفاء.
[8] . همان، ج43، ص362.
[9] . حسینی تهرانی، محمد حسین، معاد شناسی،ج4،ص154، انتشارات حکمت، چاپ اول، 1403.
[10] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار،ج42،ص237، بیروت، مؤسسه الوفاء، و نیز ج11، ص393، و نیز ج99، ص106.
[11] . هود/106ـ107.
[12] . ر.ک: سبحانی، جعفر، منشور،جاوید،ج9،ص391 ، انتشارات مؤسسه سیدالشهداء، پاییز 1369.
[13] . کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، ج4، ص572؛ صدوق، الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1413ق، ج2، ص589؛ محدث نوری، المستدرک، مؤسسه آل البیت، 1408ق، ج5، ص139.