برای مبارزه با فرهنگ فساد و فحشاء که شاهد تهاجم و شیوع آن در جامعه اسلامی هستیم، آیا می شود از طریق فقها، ترتیبی اتخاذ شود (با حکم کردن به وجوب ازدواج موقّت ) که راه ارضاء شهوات از طریق حرام مسدود و افرادی که می‌خواهند به حرام نیفتند راه چاره‌ای داشته باشند؟

برای مبارزه با فرهنگ فساد و فحشاء که شاهد تهاجم و شیوع آن در جامعه اسلامی هستیم، آیا می شود از طریق فقها، ترتیبی اتخاذ شود (با حکم کردن به وجوب ازدواج موقّت ) که راه ارضاء شهوات از طریق حرام مسدود و افرادی که می‌خواهند به حرام نیفتند راه چاره‌ای داشته باشند؟

برای مبارزه با فرهنگ فساد و فحشاء که شاهد تهاجم و شیوع آن در جامعه اسلامی هستیم، آیا می شود از طریق فقها، ترتیبی اتخاذ شود (با حکم کردن به وجوب ازدواج موقّت ) که راه ارضاء شهوات از طریق حرام مسدود و افرادی که می‌خواهند به حرام نیفتند راه چاره‌ای داشته باشند؟

ازدواج موقت مثل ازدواج دائم است و با همان شرایط، با این تفاوت که در ازدواج موقت زمان تعیین می‌کنند و طرفین از یکدیگر ارث نمی‌برند و در کل مسئولیت کمتری در مقایسه با عقد دائم نسبت به هم دارند. تشریع این قانون برای جامعه مصالح بسیار دارد و جلوی بسیاری از معضلات و گره‌های کور و وقوع اعمال خلاف شرع را می‌گیرد . آنچه را که جایز است فقهای عظیم الشأن در رساله‌های عملیه بیان کرده‌اند . و اگر ثابت شود دو نفر ازدواج موقت کرده‌اند یقیناً هیچ محکمه‌ای در کشور اسلامی آنها را مجازات نمی‍‌کند. پس آنچه حکم اسلام است صحیح و ضروری است و توسط فقهاء عظام هم بیان شده است، لکن به این شکلی که شما پیشنهاد داده‌اید ، اشکالاتی دارد که به عرض می‌رسد.
اشکالهای طرح
1ـ تغییر حکم خدا و گذاشتن بدعت .
تصوّر پرسشگر این است که مجتهد و فقیه هر چیزی را به عنوان فتوی و حکم می‌تواند بیان کند و به محض بیان کردن ، بر مردم واجب خواهد شد که اطاعت نمایند ، درهمین راستا پیشنهاد کرده که فقها بصورت حکم ، یا فتوی ازدواج موقت را اجباری و واجب کنند ، تا راه گناه برای جوانان و نفوذ فرهنگ مبتذل غرب مسدود شود. در حالی که چنین نیست ، و اطاعت از فقیه آنجا واجب است که حکم خدا را از راه صحیح استنباط و اجتهاد احکام الهی ، استخراج نماید و به مردم بگوید. در حالی که وقتی ما به سراغ حکم خدا می‌رویم هیچ کجا پیدا نخواهیم کرد که ازدواج موقت ، واجب باشد؛ به همین دلیل هم ، فقها چنین حکمی را نداده‌اند.
عن الباقر ـ علیه السلام ـ قال : قال رسول الله ـ صلی الله : ایها الناس حلالی حلال الی یوم القیامه و حرامی حرام الی یوم القیامه و قد بینهما الله عزّوجل فی الکتاب و بینهما لکم فی سنتی و سیرتی و بینهما شبهات من الشیطان و بدع بعدی …[1] از امام باقرـ علیه السلام ـ  نقل است که :
رسول خدا فرمود : ای مردم حلال من حلال است تا روز قیامت و حرام من حرام است تا روز قیامت . و این حلال و حرام را خداوند در قرآن بیان نموده است و من در سنّت و سیره آنها را بیان کردم و بین این حلال وحرام شبهاتی از شیطان است و بدعتهائی بعد از من است … .
2ـ انحطاط جامعه
اگر شهوترانی به بهانه ‌های مختلف در جامعه‌ای رسمیت پیدا کند و جوانان دختر و پسر و زنان و مردان متعهد و پرشور ما که امید اسلام و انقلابند در مسیر ارضاء بی‌قید و شرط میل جنسی بیفتند و افرادی هم آنها را تشویق نمایند ، جوانان ما بجای جدّ و جهد در میادین علم و کسب فضایل انسانی و گام نهادن در میدان سازندگی علمی و معنوی جامعه دچار خمودی شده و دنبال لذّات آنجا می‌روند و جامعه پرشور با انگیزه به انحطاط و سقوط کشیده می‌شود . اتفاقاً تجربه نشان داده است که ازدواج موقت از مواردی است که مورد سوء استفاده افراد مغرض قرار گرفته است.
3 ـ نرفتن به زیر بار مسئولیّت زندگی و بر چیده شدن بساط خانواده
جوانی که با کمترین هزینه می‌تواند هر زنی را بصورت موقت اختیار کند ، انگیزه‌ای برای  تشکیل یک خانواده و تحمل خانواده وتحمّل هزینه‌های بالای آن و مسئولیت تربیت فرزندان نخواهدداشت ، در نتیجه بساط خانواده هم برچیده می‌شود .
4 ـ لذّت نبردن از مسائل جنسی
وقتی ازدواج موقت با این شیوه که پیشنهاد شد در جامعه  رایج گردد ، چون قدرت بر ارضاء شهوات زیاد می‌شود، میل انسان نسبت به این مسائل کاهش می‌یابد؛ در نتیجه افراد لذّتی از این مسائل نمی‌برند .
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می‌فرمایند : اذا کثرت المقدوه ثلب الشهوه [2]. هرگاه توانائی و دست یافتن (هر چیزی) فراوان شود ، شهوت و خواهش ( به آن ) کم گردد.( زیرا که به چیزی کم دسترسی داشته باشد میل و خواهش او همیشه متوجه آن است و می‌ترسد مبادا از دست برود ، ولی آنکه در دسترس دارد میل و خواهش اندک است  چون مطمئن است، که هرگاه بخواهد آماده است .)
5 ـ کراهت متعه در مواردی بخاطر عنوان ثانوی
این گونه نیست که همیشه متعه یا ازدواج موقت برای هر کس و در هر شرایطی جایز باشد؛ بلکه برای افرادی که خداوند آنها را مستغنی از این عمل نموده، این عمل پسندیده نیست .
علی بن یقطین از امام رضا ـ علیه السلام ـ درمورد متعه سؤال نمود، آن حضرت فرمود : ما انت و ذاک ! و قد اغناک الله عنها  [3] . یعنی تو را چه به این عمل، درحالی که خداوند شما را از این کار مستغنی نموده است .
حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ به دو نفر از یارانش که به خدمت ایشان می‌رسیدند فرمودند : حرمت علیکما المتعه ما دمتما تدخلان علیّ ، ذلک لانی اخاف ان تؤخذا و تضربا و تشهرا ، فیقال هؤلاء اصحاب جعفر[4] .
فرمودند : بر شما تا وقتی که با من رفت آمد می کنید متعه حرام است و این بخاطر آن است که می‌ترسم شما را بخاطر این عمل بگیرند و بزنند و شما به این کار شهرت پیدا کنید و بگویند اینها از یاران (و شیعیان) امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ هستند.
بنابراین درست است در سنّت اسلام چیزی بنام متعه داریم، ولی به این بی‌درو پیکری که تصور می‌شود نیست؛ برای همه جایز نیست و چه بسا بخاطر عناوین ثانویه حرام گردد .
راه حل
بهترین راه ارضاء شهوت از نظر اسلام اردواج دائم است و کسی که به دلایلی این امر برایش ممکن نیست ، ازدواج موقت می‌تواند راه حل باشد امّا با شرائط و ضوابط خاص و آنهم در مواردی موقت و موردی؛ والّا باید مسیر عفت و پاکدامنی را پیش گیرد تا خداوند اسباب آن را برایش فراهم سازد و در این باره در قرآن کریم چنین آمده است که «و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحاً حتی یغنیهم الله من فضله[5].» (و آنانکه وسیله ازدواج نیابند باید عفت پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف خود بی‌نیاز سازد .) بنابراین چنین نیست که در جوانی تنها راه منحصر باشد در آلوده نشدن به گناه، از راه ازدواج باشد والا به گناه افتادن و آلودگی و ابتذال و تبعیّت از فرهنگ غرب؛ بلکه یک راه مهمتر نیز وجود دارد و آن حفظ عفّت و پا بر هوای و هوس نهادن می‌باشد . لکن برای تسهیل این امر مقدماتی لازم است که بعضی را به اختصار به عرض می‌رسانیم .
مقدّمات تحصیل عفّت
1 ـ عدم تحریک شهوت
هر امری که باعث شعله‌ور شدن غریزه جنسی می‌شود از زندگی سالم خود کنار بزنیم . مثلا خواندن کتابهای رماّن  و مجلات و نشریاتی که مطالب عشقبازی کاذب و در واقع فساد را ترویج و شهوت را تحریک می‌کند مجلات و روزنانه‌ها و نشریات دیگر هم که این آفت را داشته باشند همین حکم را دارند .
2 ـ کنترل نگاه
امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌فرماید : کسی که نگاهش به نامحرم افتاد و سر را به زیر انداخت و دوباره سربلند کرد و به او نگاه کرد، همین نگاه کافی است که در قلب او بذر شهوت را بکارد و او را به فتنه بیندازد .
در قرآن کریم هم آیه‌ای است که از آن استفاده می‌شود که بین فرو بستن چشم از نامحرم و حفظ دامن از حرام ارتباط وجود دارد، چون می‌فرماید : «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم.» پس خواهش دل بخاطر نگاه دیده است و صحیح فرموده‌اند که از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
قطعاّ فیلم‌های مبتذل و عکسهای مهیج و سکس هم انسان را به گناه وا می دارد ، علاوه بر اینکه خودش گناه و حرام است که باید از آنها اجتناب نمود . چرا که ارتکاب این امور غریزه شهوت را تحریک و انسان را به گناه می‌کشد.
3 ـ رها نمودن دوستان ناباب
بسیاری از مشکلات اخلاقی انسان ، بلوغ زودرس و به حرام افتادن‌ها، بخاطر دوستی با افرادی است که فکر و ذکرشان انسان را از یاد خدا غافل و به محرمات و ادار می‌نماید، که مجالست با آنها چون سمّ مهلکی است . دین و دنیای فرد را به خطر انداخته و ریشه حیات معنوی انسان را می‌خشکاند . در عوض مجالست و همنشینی با صالحین انگیزه اصلاح و ترقی و پیشرفت را در انسان بوجود می‌آورد و او را به یاد خدا می‌اندازد .
حضرت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: حواریون به حضرت عیسی گفتند: «یا روح الله من نجالس». با چه کسی همنشین شویم و آن حضرت فرمود: «من یذکرکم الله رؤیت و یزید فی علمکم منطقه و یرغبکم فی الآخره عمله[6].» کسی که دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد و منطق و گفتار او بر علم شما بیفزاید و اعمال او شما را وادار کند به اعمالی دست بزنید که برای آخرت شما مفید است.
پس ترک دوستان ناباب و ارتباط با افراد صالح در حفظ تعادل روانی و محفوظ ماندن از معاصی و اشتیاق پیدا کردن نسبت به اعمال پسندنده بسیار مؤثر است. «المرء علی دین خلیله.»
4 ـ جدّ وجهد در میدان علم وعمل وایمان
جوان باید سراسر شور وشعور وانگیزه باشد و با تحرّک و فعالیت ، در کسب فضائل علمی و اعتقادی بکوشد و نگذارد عمرش به بطالت و بی‌کاری و بی‌عاری سپری شود، که بی‌کاری منشاء بسیاری از معضلات است . بلکه در کسب فضائل علمی و طی مدارج معنویت کوشا باشد، تا هنگامی که وقت ازدواج او و مقدمات آن از قبیل مدارج علمی، شغل مناسب و آبرومند ، تجارب ارزشمند و ….را حاصل نموده‌ باشد . چنین فردی هم لذّت بیشتری از زندگی می‌برد و هم وقت برای هرزه گری پیدا نمی‌کند و هم محبوب خدا و خلق و قابل اعتماد و مقبول جامعه خواهد شد و در ازدواج هم موفّق می‌شود.
پس اصل اولی در ازدواج موقت جواز و حتی استجاب است، البته با تحقق شرایط . لکن ، بخاطر عناوین ثانوی برای بعضی از افراد گاهی کراهت پیدا کرده و گاهی ممنوع می‌شود؛ که نحوه انجام این عمل و احکام و مسائل آن در رساله‌های علمیه آمده است، که مکلف در صورت تمایل می‌تواند رجوع کند. بخاطر مفاسدی که به آن اشاره شد، ترویج این عمل در بین جوانان اصلاّ پیشنهاد نمی‌شود مگر با روش بسیار معقول و مشروع و با کنترل مراجع ذی‌صلاح.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. روایاتی درباره متعه یا ازدواج موقت، شیخ مفید، تهیه و تنظیم سید حسین نجفی یزدی، ناظرین ، قم.
2. ازدواج موقت در اسلام، مرتضی عسگری، ترجمه محمد جواد کرمی، نشر مجمع علمی اسلامی، تهران.

پی نوشت ها:
[1] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه،  ج 27 ، ص 169 ، باب 12، روایت 33515 .
[2] . فیض الاسلام ، نهج البلاغه، قصارالحکم 237 .
[3] . مستدرک الوسایل، چاپ آل البیت، ج14، ص 455.
[4] . نور/32 .
[5] . همان .
[6] . مستدرک الوسائل، ج1  ، ص203 و ج14، ص 331 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید