توجه اسلام به سلامت و تندرستی

توجه اسلام به سلامت و تندرستی

نویسنده: دکتر سید مهدی صانعی

روشن است که اگر انسان تندرست نباشد، نمی تواند کار سودمندی انجام دهد. حتی برای انجام کارهای روزمرّه زندگی اش به کمک دیگران نیاز پیدا می کند. آدمی به محض این که تب می کند و درجه تبش بالاتر می رود در گوشه ای دراز می کشد و بر حرکت و راه رفتن توانایی ندارد و دیگران باید از وی پرستاری کنند و او در مدت بیماری، سربار دیگران است و اثر قابل ملاحظه ای بر هستی اش مترتب نمی شود؛ از این رو است که در اسلام، همان گونه که نیروهای معنوی و روحی مورد توجه قرار گرفته، درباره سلامت جسمی و بهداشت تن نیز سفارش شده است.
توانایی ها و استعدادهای انسان بر دو گونه است:

الف) استعدادهایی که با جانداران دیگر مشترک است؛
ب) استعدادهایی که ویژه خود اوست.
بسیار آشکار است که در ویژگی ها و نیازمندی های جسمانی، انسان با حیوان یک سان است؛ از این رو در این جا این مسئله مطرح می شود که آیا اسلام طرفدار پرورش جسم است یا می خواهد جسم تضعیف گردد؟
بی شک، منظور از توجه به جسم که دین اسلام به آن سفارش کرده، تن پروری نیست؛ زیرا تن پروری موجب سقوط است. همه تعلیمات اسلامی بر پایه حفظ، رشد و سلامت جسم، استوار است؛ چنان که علت تحریم بسیاری از آشامیدنی ها و خوردنی ها این است که برای بدن و سلامت انسان، زیان آور است.
مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام پرسیده: چرا خداوند شراب، مردار، خون و گوشت خوک را حرام کرده است؟ امام فرمود: «خداوند-تبارک و تعالی- اینها را بر بندگانش حرام نکرده؛ زیرا میلی به محرمات داشته [و بندگان را از آنها منع نموده تا خودش از آنها استفاده ببرد] و غیرمحرّمات را برای بندگان حلال نکرده؛ چون به آنها رغبت نداشته [و از این رو آنها را برای دیگران واگذارکرده] است؛ ولی خداوند که آفریدگار انسان است می داند که قوام بدن و مصلحت انسان به چه وابسته است؛ بر این پایه، آن را برایشان از راه لطف، حلال و مباح کرد و آن چه را که برای آنان ضرر دارد مورد نهی قرار داد و برایشان حرام نمود. سپس محرّمات را برای انسان ناچار، مباح گردانید و در هنگامی که تنها قوام بدنش به آن بستگی دارد، حلال کرد. بعد فرمود: هیچ کس به خوردن گوشت مردار، ادامه نمی دهد، مگر این که بدنش ضعیف و جسمش رنجور می شود … . (1)
در علم فقه، این یک قاعده کلی است که آن چه دانسته شود برای جسم انسان ضرر دارد، قطعاً حرام است؛ برای نمونه، تریاک کشیدن، به صورت عادت و استمرار، حرام است و همه فقها به حرمت آن فتوا می دهند (2) و دلیل ویژه ای بر حرمت آن از کتاب و سنت وجود ندارند، دلیلشان قاعده «لاضرر» است که از قواعد کلی فقهی است و بدان وسیله ثابت می شود که استفاده از هر شیء مضرّ، حرام است. استفاده از هروئین نیز که امر نوظهوری است و در دوران قدیم رایج نبوده؛ چون زیان آور است، مسلّم است، حرمتش قطعی است. حکم درباره سیگار و قلیان نیز همین گونه است.
خواهید گفت که پس چرا برخی از فقها سیگار یا قلیان می کشند؟ در پاسخ باید بگوییم ممکن است برخی از ایشان، سیگار یا قلیان بکشند؛ اما گمان نمی کنند که به سلامتشان زیانی واردمی آورد و باور دارند که زیان ندارد و اگر هم ضرری داشته باشد، ضرر بسیار اندکی است که در برابر نفعی که از استعمال آنها به دست می آورند، قابل توجه نیست و اگر بدانند که یقیناً به وجودشان صدمه می زند آن را ترک می کنند؛ از این رو هنگامی که یکی از ایشان یمار می گردد و به پزشکی می ورد و پزشک به او توصیه می کند که سیگار برایت ضرر دارد و نباید بکشی؛ چون ضرر داشتن آن برایش ثابت می شود، سیگار کشیدن را ترک می کند.
در روایاتی که از پیامبر صلی الله علیه و اله و امامان معصوم علیهم السلام نقل شده، به روشنی درمی یابیم که برای نمونه، به خوردن فلان میوه یا سبزی یا انجام فلان کار دستور داده شده و این بدان سبب بوده که برای بدن و بهداشت تن، سودمند بوده است. (3) در روایات بسیار فراوانی، موضوع حرام یا مستحب یا مکروه، بر پایه زیان داشتن یا زیان نداشتن، و سودمند بودن یا سودمند نبودن برای بدن استوار است.
از حضرت رضا علیه السلام، در بخش هایی از پاسخ نامه مامون، که از امام علیه السلام درخواست کرده بود برایش درباره طب و بهداشت دستورهایی بنویسد، چنین روایت شده:
… بدان ای امیرمؤمنان که جسد همچون زمین پاک است. در صورتی که از حیث آبادکردن و آب دادن مراقبت شود به گونه ای که نه آن اندازه آب دهند که غرق شود و نه آن اندازه که کم آب باشد که [پژمرده] و خشک گردد، دراین حالت، آبادانی آن دوام می یابد و خیرش زیادمی شود و زراعتش نمو [و برکت] پیدا می کند و اگر درباره آن غفلت ورزند، آن زمین، تباه و بی حاصل می گردد و گیاه در آن نمی روید. بدن [آدمی نیز] همین گونه است [یعنی اگر در حد اعتدال به آن رسیدگی شود و نیازهایش مرتفع گردد، تندرست و از بیماری ها در امان است]… .
با درایت و تدبیر در مصرف غذاها و آشامیدنی ها، صلاح و صحت تامین می شود و تندرستی به کمال می رسد. ای امیرمؤمنان! غذایی را که [طبیعت آن] سرد است، در تابستان؛ آن چه را که [طبیعتش] گرم است، در زمستان آن چه را که معتدل است در دو فصل [بهار و پاییز] به اندازه توان و اشتهایت استفاده کن. غذایت را به سبک ترین غذاهایی که بدنت به آن تغذیه می کند به اندازه عادت و به حسب نیرو و نشاطت آغاز نما… .
اکنون آن چه را درباره برنامه [و تدبیر] فصول سال و ماه های رومی در هر فصل مقرّر است، جداگانه یادآوری می کنیم و آن چه را از غذاها و آشامیدنی هایی که بایسته می نماید از آنها دوری شود و [نیز] کیفیت حفظ سلامتی را از گفتار گذشتگان بیان می نماییم و درباره آشامیدن ای که آشامیدن آن حلال است و پس از غذا مصرف می شود، به گفتار ائمه رجوع می کنیم…». (4)
برای این که سلامت کودک تامین شود فقها می گویند بر مادر واجب است که بچه را از «لِبا» (بر وزن «عِنَب» که اولین شیر مادر است)، بهره مند سازد؛ (5) و دلیلشان این است که سلامت و رشد طبیعی کودک بی آن تضیمن نمی شود و برخی از ایشان واجب می دانند که مادر، بچّه اش را از آغاز ولادت تا سه روز شیر بدهد.
از این گونه روایات می فهمیم که اسلام برای سالم نگه داشتن جسم، اهمیت به سزایی قائل شده است و چنان که در آغاز همین بحث یادآوری کردیم، این خود کمال است که بی آن، کمال روح دست یافتنی نمی باشد. به عبارت دیگر، سلامت بدن، مقدمه کمال روح است و تا هنگامی که روح در این کالبد است، بدون برخورداری از سلامت جسم نمی تواند آن گونه که شایسته است به فعالیت بپردازد و در راه تکامل، وظایف خود را انجام دهد.

پی‌نوشت‌ها:

1. وسائل الشیعه، ج16، ص 310، آغاز کتاب اطعمه و اشربه: «سال مفضل بنُ عمرَ عن الامام الصادق علیه السلام، لِمَ حَرّمَ اللهَ الخَمرَ و المیتَهَ و الدَّمَ وَ لَحمَ الخِنزیرِ؟ قالَ: انّ الله تبارکَ وَ تعالی لَم یُحّرِم ذلکَ علی عِبادِهِ وَ احلَّ ما سِواهُ مِن رَغبَهٍ منهُ فیما حَرَّمَ عَلَیهِم و لا زُهدِ فیما احلَّ لَهُم و لکنّه خَلَقَ الخلقَ فَعَلِمَ ما یَقُومُ به ابدانُهُم و ما یُصلِحُهم فَاحَلَّ لَهُم و اَباحَهُ تفضُّلاً عَلَیهِم (به) لَمَصلَحَتِهِم و عَلِمَ ما یَضُرُّهم فَنَهاهسم عَنهُ و حَرَّمَهُ علیهِم ثمَّ اَباحَهُ لِلمُضطَرِّ. وَ اَحَلَّ لَهُم فی الوَقتِ الذی لا یَقُوم بَدَنُه الّا بِهِ: ثمّ قال: امّا المِیتَهُ، فانّه لا یُدمِنُها احدٌ الاّ ضَعُفَ بَدَنُه و نَحِلَ جِسمُهُ…».
2. مجموعه ای از فتاوی جدید امام خمینی، ص 95.
3. فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج1، ص 298: «عن الصاق علیه السلام، فی روایهٍ: … و الاَسنانُ خلقٌ خَلقَهُ اللهُ تعالی فی الفَمِ آلهٌ و اداهً لِلمضغٍ وَ سَبباً لاشتهاءِ الطَعامِ و اِصلاحِ المِعدَهِ. وَ هِیَ جَوهَرَهٌ صافیهٌ. تَتَلَوَّتُ بصُحبَه تَمضیغِ الطَّعامِ و تَتَغَیَّرُ بها رائحهُ الفَمِ وَ یَتَوَلَّدُ مِنها الفَسادُ فی الدّماغ فاد اِستاکَ المؤمِنُ الفَطِنُ بِالنّباتِ الطیفِ و مَسَحَها عَلیَ الجَوهَرهِ الصافیه ازالَ عَنها الفسادَ و التغیُّرَ …»؛ دندان ها آفریده ای است که خداون متعالی آن را در دهان وسیله جویدن و سبب اشتهای طعام و اصلاح معده قرار داده است. دندان، گوهر صاف [و پاکیزه] ای اس که به هنگام جویدن غذا آلوده شده و بوی دهان تغییر می یابد و در دماغ، فساد ایجاد می شود؛ پس هرگاه مؤمن زیرک [به فکر سلامت خود باشد و] با گیاه لطیف، مسواک بزند و آن را برگوهر صاف [دندان] بکشد، فساد و دگرگونی از آن زایل می گردد.
و از حضرت صادق علیه السلا نقل شده: «مَن غَسَلَ یَدَهُ قَبلَ الطعامِ وَ بَعدَهُ بُورِکَ فی اوَّلِه و آخِرِه، عاش ما عاشَ فی سعهٍ وَ عُوفیَ مِن بَلویّ فی جَسَدِهِ»؛ کسی که دست خود را پیش از غذا و پس از آن بشوید، در آغاز و پایانش برای او برکت حاصل می شود و همه عمرش در گشایش [و رفاه] است و از این که بدنش [به مرضی] مبتلا شود در امان است (همان، ج2، ص 6).
و از حضرت رضا علیه السلام روایت شده: «التّینُ یَذهَبُ بالبَحزِ و یَشدُّ العَظمَ وَ یَذهَبُ بالدّاءِ حتّی لا یُحتاجَ معه الی دواءٍ» انجیر، بوی بدهان را برطرف می نماید و استخوان را محکم می کند و بیماری را از میان می برد به گونه ای که با خوردن آن به دوا نیاز پیدا نمی شود (حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 330).
4. «…و اعلَم یا امیرَالمُؤمنینَ، اَنَّ الجَسَدَ بمَنزِلَه الارضِ الطَّیِبَهِ مَتی تُعُوهِدَت بِالِعِمارَهِ و السَقی مِن حیثُ لا یَزدادُ فی الماءِ فتَغرَقَ و لا یُنقَصُ منه فَتَعَطَشَ دامت عمارتها و کَثُرَ رَبعُها وَ زَکا زَرعُها و ان تُغُوفِلَ عنها فَسَدت و لم یَنبُت فیها العُشبُ فالجسدُ بِهذوِ المنزِلَه…
وَ بالتَّدبیرِ فی الاغذِیِه وَ الاشرِبَهِ یصلُحُ و یَصِحُّ وَ تَزکُو العافیهُ فیه، فَانظُر یا امیرالمُومنیَ ما یُوافقُکَ وَ یوافِقُ مِعدتَکَ و یقوی عَلَیهِ بَدنُک و یَستَمزثُوهُ من الطَّعامی فقدّرهُ لِنفسِکَ و اجعَلهُ غداءَکَ… .
یا امیرالمُومِنین کُل الباردَ فی الصَّیفِ و الحارِّ فی الشِتاءِ و المعتَدِلَ فی الفصلین علی قَدرِ قُوَّتِکَ وَ شَهوَتِکَ و ابدَا فی اوّل الطعام باخفّ الاغذیهِ التی یَغتَذی بها بدنُکَ بقدر عادتِکَ و بحَسبِ طاقتک و نِشاطِکَ… .
وَ نَذکُرُ الانَ ما یَنبَغی ذکرُه مِن تَدبیرِ فُصولِ السَنَهِ و شُهُورِها الرُّومیَّهِ الواقِعَهِ فیها فی کلّش فَصل علی حِدهٍ…». ر.ک: بحارالانوار، ج62، ص 310 به بعد که در رساله معروف به ذهبیه که منسوب به حضرت رضا علیه السلام است نقل شده و بنا به درخواست مامون بوده است.
5. روضیه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج1، ص 112.
منبع: صانعی، دکتر سیدمهدی؛ (1390)، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه)، چاپ سوم 1390.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید