من طلبه ای هستم که تازه ازدواج کردم در ازدواج کردن حساس بودم و می خواستم فردی انتخاب کنم که از لحاظ معنوی و قیافه ای به من کمک کند یعنی نیاز من را برآورده کند. حالا که ازدواج کردم فهمیدم

من طلبه ای هستم که تازه ازدواج کردم در ازدواج کردن حساس بودم و می خواستم فردی انتخاب کنم که از لحاظ معنوی و قیافه ای به من کمک کند یعنی نیاز من را برآورده کند. حالا که ازدواج کردم فهمیدم

من طلبه ای هستم که تازه ازدواج کردم در ازدواج کردن حساس بودم و می خواستم فردی انتخاب کنم که از لحاظ معنوی و قیافه ای به من کمک کند یعنی نیاز من را برآورده کند. حالا که ازدواج کردم فهمیدم که همسر من عیبی داشته که نمی تواند نیاز من را برآورده کند و بعد از ازدواج من گفته است. حالا به نظر شما من چگونه دلم را آرام کنم؟ ناگفته نماند که من خودم را طوری نشان نداده ام که مثلاً من ناراحتم بلکه در جلو آن ها بی تفاوت هستم نسبت به آن مسئله 2 سؤال دارم که من اگر بخواهم همسرم را به حوزه علمیه بفرستم باید با چه راهی وارد شوم و چگونه ادامه بدهم که موفق بشوم و او هم خسته نشود؟

دوست عزیز شما به عیبی در همسرتان اشاره کردید که چون برای ما مشخص نیست، قبل از هر چیز پیشنهاد می کنیم با مراجعه به یک متخصص (پزشک یا روانشناس خانواده) چه بسا بتوانید در جریان درمان یا سازگاری با آن قرار گیرید و با توکل به خدا مشکل شما حل گردد. زیرا آنچه را که شما عیب می دانید، چه بسا از نگاه متخصصان عیب به حساب نیاید و یا عیب همسرتان بسته به نوع و حدو حدود آن قابل رفع باشد. چرا که هر عیب و نقصی راه حل خاص خود را می طلبد. عیب جسمانی، اخلاقی، رفتاری، عاطفی، اعصاب و روان و … هر کدام راه حل خاص خود را دارند که می توان با مراجعه به متخصص آن و یا کمک گرفتن از کسانی که تجربه کافی دارند از آن ها رهایی یافت.
آن چه که در زیر بدان اشاره می کنیم، مراحلی است برای بیرون آمدن از مشکلاتی مانند مشکل شما؛ مشکلاتی که فرد پس از انجام کاری، با آن مواجه می شود و شاید احساس می کند باید بسازد و بسوزد. اما چه بسا از آن چه که او به دنبالش بوده غافل است و فقط در ایده آل های ذهنی اش سهل الوصول بوده اما در واقعیت چه؟ نمی دانیم. فقط این را می دانیم که واقعیت همان است شما الآن در آن قرار دارید و می توانید به سوی آینده آن را به صورت مثبت متحول کنید.
مرحله اول: تغییر در آن چه که احساس می کنید می توانید تغییرش دهید؛ به این هدف که به آرامش برسید. این تغییرات شرط دارد:
واقع بینی: اول باید دید که آنچه به نظر شما عیب به حساب می آید واقعاً عیب هست و یا از نگاه دیگران نیز عیب محسوب می شود؟ و دیگر اینکه آیا راه علاج و رفعی ندارد. خیلی از مشکلات و عیوب را می توان فقط با کمی صبر و تحمل و عقل و تدبیر حل کرد. عیوب جسمانی، روانی، رفتاری و … را باید با مراجعه به متخصص آن حل نمود. پس آگاهی در این زمینه که آیا عیب همسر شما قابل رفع هست یا نه می تواند نقش زیادی در آرامش شما داشته باشد چرا که یا قابل رفع هست و شما در پی رفع آن بر می آیید و یا اینکه قابل رفع نیست که راه بر شما مسدود نیست بلکه به مرحله دوم می روید.
مرحله دوم: در صورت ممکن نبودن تغییر، مراقب باشید هدف را گم نکنید؛ با توجه به دو نکته زیر می توانید تنها مسیر را تغییر دهید:
برجسته دیدن دیگر خصوصیات خوب همسرتان:
هر انسانی دارای نقاط مثبت و خوبی است که می توان با آن ها جبران کمبودها و نقایص را نمود چرا که هیچ انسانی _ غیر معصوم _ را نمی توان یافت که از عیب و نقص عاری باشد، نمی توان به خاطر یک عیب که شاید همسرتان هم در پیدایش آن بی تقصیر باشد دیگر زیبایی های اخلاقی، معنوی و حتی جسمی او را یکسره نادیده گرفت. شما مقید به رعایت دستورات شرع هستید از خود بپرسید آیا عاقلانه است که با تمرکز فکر و ذهن خود بر روی این عیب، کانونی از وسوسه های شیطانی شوید و بی میلی و عداوتی را در دل خود نسبت به همسرتان بوجود آورید چرا که طبق صریح قرآن یکی از کارکردهای شیطان ایجاد عداوت و دشمنی بین مردم است و آنجا که می فرماید: «انما یرید الشیطان أن یوقِعَ بینکم العداوه و البغضاء؛[1] همانا شیطان می خواهد بین شما عداوت و دشمنی افکند».
گاهی ما انسان ها در این امور دچار مقایسه های بی جا می شویم و بدون این که توجه کنیم واقعاً گل بی خار خداست.
دیدن عیوب خود، عیوب دیگران را قابل تحمل می کند:
ما انسان ها عادت داریم دیگران را ارزیابی کنیم و از خود غالباً بی خبریم و به عیب های خود توجه نداریم. گاهی نادانسته همه مشکلات و نقص ها را به دیگری نسبت می دهیم و خود را واقعاً بی عیب در نظر می گیریم. اگر انسان به این امر توجه داشته باشد خود می تواند منشأ آرامش ها و معاشرت های سالم و روابط نیکو گردد (همه عیب خلق دیدن نه مروت است و مردی) پس بیائیم واقع بینانه تر به خود و دیگران نگاه کنیم.
مرحله سوم: پذیرش موقعیتی که در آن قرار دارید، برای رسیدن به هدفی بالاتر.
اینگونه نیست که انسان همواره به آنچه که می خواهد برسد. خداوند بندگانش را با کمبودهایی در مال، فرزند، جمال، زن و … در غربال آزمایش چنان زیرورو می کند که مشخص شود مؤمن و غیر مؤمن کیست و سره از ناسره جدا شود. قرآن در این زمینه می فرماید: «ولَنبلونّکم بشیء من الخوفِ و نقصٍ من الاموال و الانفس و الثمرات و بَشّر الصّابرین؛[2] قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم».
از نگاه قرآنی گاهی ناملایمات و مشکلات زندگی فقط ظاهری کراهت بار و شرگونه دارند در حالی که باطن آن ها خیر و برکت است اما از آن جا که بینش ما ممکن است الهی نباشد از تحمل آن ها سختی و مشقت می کشیم.[3] خداوند در آیه ای به مردانی که دارای زنانی هستند که ناخوشایند آنان است چنین می فرماید: «فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه خیراً کثیراً؛[4] و اگر از (زنانتان) به جهتی کراهت داشتید، چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانی در آن قرار می دهد».
نتیجه اینکه شما با پذیرفتن خود و واقعیات زندگی خویش متناسب با آن، برنامه ریزی می کنید تا بتوانید از دیگر محاسن و خوبی های همسرتان بهره گیرید. و در بقیه آن چه که مد نظرتان بوده ولی نرسیده اید به آن روی سکه بنگرید. به قول حافظ:
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال                 مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
البته از نامه شما بر می آید تا به حال عاقلانه رفتار نموده اید که این خود جای تقدیر دارد و امید است با حفظ همین روحیه مشکل خود را اگر قابل رفع است حلّ نمایید و می دانید که:
«مَن یتق الله یجعل له مخرجاً؛[5] کسی که تقوای الهی را رعایت کند خداوند راه خروج از مشکلاتش را به او می نمایاند».

تذکر:
در روایت داریم کسی که به خاطر مال و زیبایی (نه ایمان) ازدواج کند فرد به آن ها نمی رسد ولی کسی که به خاطر ایمان فرد با او ازدواج کند خداوند به او زیبایی و مال نیز می دهد. (چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.)

اما آخرین و سخت ترین راه:
اگر عیب به گونه ای است که واقعاً قابل تحمل نمی باشد و نمی توان آن را پذیرفت و ممکن است نفس شما آن را همیشه برایتان بزرگ جلوه کند به گونه ای که باعث هدر رفتن نیروی فکر شما شود و در پی آن غم و اندوه و حسرت بیاید و در نتیجه بنای ناسازگاری و یا احیاناً زمینه ای برای ظلم و اذیت شما به همسرتان شود، خداوند راه گناه را بر شما حرام کرده و حق آزار و اذیت او را ندارید چرا که می فرماید: «امساکٌ بمعروفٍ او تسریح باحسان؛[6] یا به طور شایسته او را نگهداری کند یا به نیکی او را رها کند».
شما به هیچ وجه حق شرعی ندارید که زمینه آزار و اذیت او را فراهم کنید در عوض راه حلال را بر شما باز گذاشته است می توانید در کنار ایشان همسر دیگری داشته باشید و یا اینکه او را طلاق داده و همسر دیگری برگزینید. البته در این کار هر گونه شتاب زدگی و یا هوی و هوس ورزی می تواند باعث از بین رفتن روحیه معنوی و شخصیت اجتماعی شما شود و از چاله به درون چاه بیفتید. اگر شما واقعاً می توانید از این عیب به خاطر خدا چشم پوشی کنید این خود بهترین راه در جهت کمک به معنویت شماست ولی اگر واقعاً تحمل آن را ندارید و زمینه ای برای از بین رفتن معنویت شماست، خداوند راه حلال را بر شما نبسته است. البته این کار باید حساب شده با مطالعه و مشورت صورت گیرد که دچار ظلم به غیر نشوید، چون در مسائل زوج ها زیاد از مشکلاتی پیش می آید که افراد گمان می کنند غیرقابل تحمل است اما با کمی واقع بینی و آشنایی با مسائل مختلف فرد متوجه می شود که او بزرگ نمایی کرده است پس مشاوره حتماً نیاز است.

تحصیل در حوزه:
پرسیده اید که چگونه می توان همسرتان را به حوزه فرستاد، قبل از هر چیز باید دید که همسرتان به این کار علاقه دارد و از جهت استعداد هم می تواند نتیجه لازم را از فراگیری دروس حوزوی بگیرد یا خیر؟ چرا که داشتن استعداد، علاقه، وقت لازم و کافی از ابتدایی ترین مقدمات و نبود هر یک از این عوامل باعث اتلاف وقت هردوی شما می شود. اگر در او چنین زمینه ای سراغ دارید می توانید او را تشویق به این کار کنید و یا با معاشرت با کسانی که همسرانشان در حوزه هستند تمایل ایشان را به این کار افزایش دهید. مطلب مهم تر دیگر اینکه آیا در شهرستان شما حوزه علمیه خواهران وجود دارد یا خیر و می بایست به شهرستان دیگری رفت، اقامت در نزدیکی حوزه علمیه خواهران می تواند نقش مهمی در جلوگیری از اتلاف وقت ایشان و در نتیجه خسته نشدن ایشان داشته باشد. کمک کردن به او و اینکه بتوانید نقش یک استاد یا هم مباحثه خوب برای ایشان را داشته باشید باعث فراگیری بهتر دروس شده و نشاط آور
می شود در نتیجه احساس خستگی ایشان را کاهش می دهد. ذکر این نکته هم لازم است چنانچه او به این کار تمایل ندارد می توانید او را با معارف دین و تفسیر قرآن آشنا کنید که این نیاز به ورود به حوزه ندارد و برنامه ریزی خانوادگی شما را می طلبد زمینه یادگیری هنرهای دستی و … را فراهم آورید خیاطی، گلدوزی، گلسازی و … که هنری است مربوط به خانم ها که هم خلاقیت آن ها را پرورش می دهد و هم آن ها را از کسالت و روزمرگی باز می دارد. توصیه مهم این است که باید استعداد، علایق و امکانات او را سنجید و سپس او را تشویق به کار و درس نمود و الا ممکن است فقط اتلاف وقت باشد.
گروه تربیت و مشاوره

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. راز سختی ها و بلاها در زندگی، احمد لقمانی، نشر امیر، تابستان 1380.
2. آئین همسرداری، آیت الله امینی، نشر سازمان تبلیغات.

پی نوشت ها:
[1] . سوره مائده، آیه 91.
[2] . سوره بقره، آیه 155.
[3] . در این زمینه رجوع کنید به منبع معرفی شده.
[4] . سوره نساء، آیه 19.
[5] . سوره طلاق، آیه 65.
[6] . سوره بقره، آیه 229.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید