برخی از جوانان در برابر نصایح پدر و مادر شیشه می‌شکنند و مستی می‌کنند. چه باید کرد؟

برخی از جوانان در برابر نصایح پدر و مادر شیشه می‌شکنند و مستی می‌کنند. چه باید کرد؟

به نظر می‌رسد که در این گونه موارد قبل از هر اقدامی باید علّت چنین رفتارهایی را در جوانان ارزیابی نمود. به طور کلی رفتارهای ناهنجار جوانان ممکن است بخاطر یکی از عوامل ذیل باشد.
1. ویژگی‌های دوران جوانی:
در دوران جوانی خصوصیات خلقی،‌عاطفی، روانی و اجتماعی زیادی در فرزندان بروز و ظهور می‌کند. این خصوصیات اغلب برای جوان و خانواده‌اش مسأله آفرین است.و گاهی اوقات چون والدین آشنایی کافی با خصوصیات خلقی و عاطفی فرزندان جوان‌شان ندارند و نمی‌دانند که بسیاری از رفتارهای جوانان برخواسته از حالات دوران جوانی است، آنان را مورد سرزنش قرار می‌دهند و همین مسائل موجبات سوء تفاهم بین والدین و جوانان را ایجاد می‎کند مثلاً در زمینه احساس استقلال، انتخاب لباس،‌انتخاب دوستان، اظهار نظر عادی در منزل،‌روابط فامیلی و در هزاران مسأله روزمره که در خانواده اتفاق می‌افتد، بحث می‌کند. عدم قبول آراء و عقائد ابراز شده او از طرف والدینش او را خشمگین می‌کند. لذا در مقابل والدین مقاومت نموده و حتی ممکن است به رفتارهای پرخاشگرانه روی آورد. والدین باید بدانند که «استقلال طلبی»، «پرخاشگری» و «تضاد ورزی» تا حدودی جزء‌طبیعت جوانان است و به گفته شاعر:
نیش عقرب نه از ره کین است                                  مقتضای طبیعتش این است
و شاید سخن پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ که فرموده«جوانی یکی از اقسام شوریدگی و جنون است»[1] نیز ناظر به همین مسأله باشد. از سوی دیگر در بسیاری موارد اگر این خصوصیات در فردی وجود نداشته باشد، یعنی کاملاً فرد «وابسته» و «مطیع» باشد از نظر روان‌شناسان، فردی رشد نایافته و ناهنجار خواهد بود[2]. و چنین پیش بینی می‌شودکه اینگونه افراد در زندگی و روابط اجتماعی با دیگران موفق نخواهند بود.
2. نداشتن شناخت و تجربه کافی:
دومین عاملی که ممکن است باعث بروز رفتارهای ناهنجار و نامطلوب از سوی جوانان شود، نداشتن شناخت و تجربه کافی آنان از زندگی است[3]. جوانان به علّت این‌که کمتر با واقعیت‌های زندگی روبرو شده‌اند. شناخت کافی نسبت به زندگی،والدین، جامعه، دوستان و… ندارند. در مورد زندگی بیشتر آرمانگرا هستند. سعی می‌کنند یکباره و سریع به آمال و آرزوهای‌شان برسند و چون در عمل با مشکلاتی مواجه می‌شوند،‌ممکن است احساس دلسردی و پوچی در زندگی نموده و یا کج خلق شوند و با هرکس و هرچیز دشمن شده و ابراز مخالفت کنند.
3. کوتاهی والدین در امر تربیت فرزندان:
بیشتر نابسامانی‌ها و بزه‌کاری‌های رفتاری و اخلاقی در جوانان، نتیجه عدم تربیت و برخورد صحیح در دوران اولیه رشد و آغاز سال‌های زندگی است[4].
4-مشکل جسمی وروحی:
گاهی اوقات پرخاشگری هاورفتارهای ناهنجاربه دلیل مشکلات جسمی ویااختلالات روانی می باشد؛ لذاضروری است که ازاین بعدنیز به موضوع نگریسته شودوبه متخصص مراجعه شودتااگرمشکلی وجوددارد، بامداخله درمانی صحیح، مشکل برطرف شود.
اگر دیده می‌شود که جوانان و نوجوانان حرف‌شنوی از پدر و مادر ندارند و گاه رفتارهای ناپسند، عادت‌های نامطلوب، مشاجرات لفظی با خواهر و برادر، سرمستی و طغیان از خود نشان می‌دهند، تا حد زیادی ناشی از عدم رعایت اصول تربیتی از سوی والدین در دوران کودکی و نوجوانی فرزندان است[5]. مهمترین اهداف تربیتی در مرحله کودکی و نوجوانی عبارتند از: ایجاد زمینه عادت‌های مطلوب و سنت‌های صحیح، برقراری روابط دوستانه بین کودکان و بزرگ‌سالان، آموختن قواعد و قوانین زندگی، و… .
اگر والدین این نکات تربیتی را رعایت نمایند، در دوران جوانی فرزندان‌شان، با مشکلات کمتری روبرو خواهند بود.
البتّه نقش عوامل دیگر را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. به هر حال، سرمستی، و تضاد ورزی جوانان در مقابل والدین و نصایح آنان ناشی از هر عاملی باشد، والدین می‌توانند با رعایت اصول تربیتی و شناخت بهتر نسبت به نیازها و انتظارات جوانان، از بسیاری رفتارهای نامطلوب و عادت‌های ناپسند آنان جلوگیری نمایند.
نکات مهم کاربردی در برخورد با نوجوانان و جوانان
1. از نصیحت‌های لفظی و دستور مستقیم و مکرر به جوانان خودداری نمائید. سعی کنید رفتارهای آنان را به صورت غیر مستقیم زیر نظر داشته باشید.
2. از آنجا که یادگیری الگویی بهترین روش یادگیری است، والدین رفتار و عادت‌ها و خصلت‌های مثبت را در عمل به فرزندان‌شان نشان دهند. نصیحت کردن بهترین و تنها راه نیست بلکه شیوه مؤثر در آموختن آداب اسلامی این است که والدین، خود احترام دیگران و از جمله فرزندان را حفظ نمایند[6]، به یکدیگر دروغ نگویندو…  .
3. اگر در مواردی لازم شد تذکرات لفظی به جوانان داده شود، سعی ‌کنیم با لحن نرم و ملایم و حاکی از محبت و احترام باشد نه با تعابیر زننده و حالات قهرآمیز.
4. از نوجوانان نمی‌توان انتظار داشت که پیوسته صامت و ساکت در گوشه‌ای نشسته و فقط به درس خواندن مشغول باشند. بلکه باید به نیاز روحی و جوشش درونی آنان در این دوران پرانرژی و تحرک، توجه نمائیم. می‌توان این انرژی‌های انباشته شده را با فراهم آوردن زمینه ورزش، تفریح و شغل مورد علاقه جوانان و نوجوانان به طور مثبت هدایت نمود. امّا مقدار دیگر آن را چاره‌ای نداریم جز این‌که دندان روی جگر بگذاریم و تحمل کنیم[7].
5. نوجوانان نیاز به دوست و دوستی دارند. سعی کنیم در انتخاب دوستان خوب و شایسته آنان را یاری نماییم.
6. نوجوان همان کودک سر به زیر و مطیع دیروزی نیست؛ او می خواهد استقلال داشته باشد و درباره زندگی و آینده خود و خانواده اش اظهار نظر کند. از اینرو باید پدر و مادرها در امور زندگی با وی مشورت کنند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. دکتر علی قائمی، نقش پدر در تربیت، امیری.
2. دکتر هایم جی گینات، رابطه والدین و کودکان، (راه‌حل‌های جدید برای مسایل قدیمی) ترجمه سیاوش سرتیپی، اطلاعات، 1372.

پی نوشت ها:
[1] . مجلسی ، محمد باقر، بحارالانوار، ج77، ص174.
[2] . پاول هنری ماسن و همکاران، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، نشر مرکز، 1368، ص 552 ـ 548، فصل 13.
[3] . امام علی ـ علیه السّلام ـ غرر الحکم، ص 327.
[4] . بی‌ریا، ناصر و همکاران، روان‌شناسی رشد، سمت، ‌، ‌ج2، ‌فصل 21.
[5] . مجلسی، محمد باقر، ‌بحارالانوار، ج78، ص374.
[6] . متقی هندی، علی، کنزالعمال، ج16، ص444.
[7] . فروع کافی، ج6،‌ص 50، حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج15، ص201، نهج‌البلاغه، حکمت، 82.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید