بى اعتنائى به حبّ و بغض هاى مردم

بى اعتنائى به حبّ و بغض هاى مردم

پس اى عزیزم ! نام نیک را از خداوند بخواه . قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش کن با تو باشد. تو کار را براى خدا بکن ، خداوند علاوه بر کرامت هاى اخروى و نعمت هاى آن عالم ، در همین عالم هم به تو کرامت ها مى کند تو را محبوب مى نماید. موقعیّت تو را در قلوب زیاد مى کند. تو (را) در دو دنیا سربلند مى فرماید. ولى اگر بتوانى با مجاهده و زحمت ، قلب خود را از این حب هم به کلّى خالص نما، باطن را صفا ده تا عمل از این جهت خالص شود، و قلب متوجّه حق گردد. روح بى آلایش شود. کدورت نفس برطرف گردد. حب و بغض مردم ضعیف ، و شهرت و اسم نزد بندگان ناچیز چه فایده دارد. فرضاً فایده داشته باشد، یک فایده ناچیز جزئى چنده روزه است . ممکن است این حب ، عاقبت کار انسان را به ریا برساند، و خداى نخواسته آدم را مشرک و منافق و کافر کند .اگر در این عالم رسوا نشود، در آن عالم در محضر عدل ربوبى پیش بندگان صالح خدا و انبیاء عظام او و ملائکه ی مقرّبین رسوا شود، سرافکنده گردد بیچاره شود. رسوایى آن روز را نمى دانى چه رسوایى است . سرشکسته در آن محضر را خدا مى داند چه ظلمت ها دنبال دارد آن روز است که به فرموده ی حق تعالى کافر مى گوید: اى کاش خاک بودم و دیگر فایده ندارد.
اى بیچاره ! تو به واسطه ی یک محبّت جزئى ، یک شهرت بى فایده پیش ‍ بندگان، از آن کرامت ها گذشتى . رضاى خدا را از دست دادى، خود را مورد غضب خداى تعالى نمودى، اعمالى را که باید به آن ها دار کرامت تهیّه کنى ، زندگانى ابدى و فرح ناکى همیشگى فراهم کنى ، و به واسطه ی آن ها در اعلى علیّین بهشت قرارگیرى ، مبدّل کردى به ظلمات شرک و نفاق ، و براى خود حسرت و ندامت و عذاب هاى شدید تهیّه نمودى ، و خود را سجّینى نمودى . چنان چه در حدیث شریف کافى، حضرت امام صادق علیه السّلام مى فرماید که : پیغمبر فرمود، که همانا فرشته بالا مى برد کار بنده را با فرح ناکى . پس چون کارهاى نیکوى او را بالا برد، خداى عزّ و جل مى فرماید : قرار بدهید این اعمال را در سجّین . همانا این در این اعمال فقط مرا نخواسته است . من و تو با این حال نمى توانیم سجّین را تصوّر کنیم ، و دیوان عمل فُجّار را بفهمیم ، و صورت این اعمال را که در سجّین است، ببینیم. یک وقت حقیقت امر را مى بینیم که دیگر دست مان کوتاه است و چاره منقطع .
اى عزیز! بیدار شو و غفلت و مستى را از خود دور کن ، و در میزان عقل، اعمال خود را بسنج ، قبل از آن که در آن عالم میزان کنند، و حساب خود را بکش قبل از آن که از تو حساب کشند، و آینه ی دل را از شرک و نفاق و دورویى پاک کن ، و مگذار زنگار شرک و کفر او را طورى بگیرد که به آتش هاى آن عالم پاک نگردد. نگذار نور فطرت ، مبدّل به ظلمت کفر شود. نگذار « فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا » ( سوره ی روم، آیه ی 30 ) ضایع گردد. این قدر بر این امانت الهى خیانت مکن. آینه ی قلب را پاک کن تا نور جمال حق در او جلوه کند، و تو را از عالم و هرچه در او است، بى نیاز کند، و آتش محبّت الهى در قلب افروخته شده ، تمام محبّت ها را بسوزاند که همه ی عالم را به یک لحظه ی آن ندهى ، و چنان لذّتى از یاد خدا و ذکر آن ببرى که تمام لذّات حیوانى را بازیچه بدانى .
اگر اهل این مقام هم نیستى و این معانى در نظرت عجیب مى آید، نعمت هاى الهى را در عالم دیگر که قرآن مجید و اخبار معصومین از آن ها اطّلاع داده اند، از دست مده ، به واسطه ی جلب قلوب مخلوق براى شهرت چند روزه ی موهوم ، آن همه ثواب ها را ضایع مکن، از آن همه کرامات خود را محروم مکن ، و سعادت ابدى را به شقاوت همیشگى مفروش. ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 32 و 34 )

برگرفته از پایگاه : پاسخگو
برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید