در تربیت دانش آموزان موفق بودم ولی در تربیت فرزندان خودم چندان موفق نیستم. از حجاب دخترانم راضی نیستیم. پسر 17 ساله ام چند ماهی است نماز را ترک کرده است و می گوید معنی نماز را نمی دانم چه فایده که نماز بخوانم؟ از اسم خودش (عمار یاسر) بدش می آید و قصد دارد آن اسم را که من بخاطر شخصیت عمار یاسر بر او گذاشته ام عوض کند. کانال شبکه های مذهبی را عوض می کند. لطفاً مرا راهنمایی فرمایید:
از اینکه در تربیت دانش آموزان موفق بوده و نقش معلمی خود را که وظیفه انبیاء است، به خوبی ایفا کرده اید، به شما تبریک می گویم. امیدوارم خداوند به شما توفیق دهد که بتوانید نقش مادری خود را نیز به خوبی ایفا کنید و در تربیت فرزندانتان موفق گردید. موضوعی را که شما در نامه خود مطرح کرده اید، در واقع یکی از مشکلات اساسی جامعه ما است. شواهد نشان می دهد که تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان در سالهای اخیر از مذهب فاصله گرفته و ارزشهای دینی در جامعه و به خصوص در میان نسل جوان کمرنگ شده است. برای اصلاح و پیشگیری از رشد این گرایش انحرافی در جامعه شناخت علل و زمینه های آن لازم و ضروری است، پرسش اصلی در اینجا این است که چه عواملی باعث می شودشده تا جوانان و نوجوانان اینگونه از حجاب، نماز و به طور کلی از مذهب رویگردان شوند. عوامل زیادی در این زمینه نقش داشته است که برخی از آنها به خود فرد و برخی دیگر به عوامل اجتماعی و محیط خانواده بر می گردد. بررسی تمامی این عوامل در این نوشتار امکان پذیر نیست؛ لذا سعی ما بر این است که به عوامل خانوادگی اشاره کنیم.
1. بی توجهی برخی والدین به تربیت مذهبی فرزندان.
از عوامل مهم انحرافات نوجوانان و جوانان، بی توجهی والدین در تربیت مذهبی آنان است. والدین باید از همان دوران کودکی و متناسب با شرایط سنی کودک، به تربیت مذهبی آنان همت گمارند. در خانواده هایی که مسایل مذهبی رعایت نمی شود و والدین نسبت به حجاب و نماز و… بی اعتنا هستند، طبعاً میزان آسیب پذیری و یا گرایش فرزندان به انحرافات اخلاقی، افزایش می یابد. حتی اگر والدین، خود به مسایل مذهبی پایبند باشند ولی در مورد فرزندان بی اعتنایی کنند و اهمیت و ضرورت نماز و حجاب را به آنان گوشزد نکنند، فرزندان علاقه ای به حجاب و نماز نخواهند داشت.
2. برخوردهای منفی والدین در تربیت و به خصوص در مورد مسایل مذهبی:
همانگونه که بی اعتنایی والدین زمینه گرایش نوجوانان به انحرافات اخلاقی را افزایش می دهد، برخوردهای نسنجیده، منفی و نادرست آنان نیز باعث دلزدگی و دوری نوجوانان از مذهب می شود. اگر والدین در دوران کودکی فرزند بیش از اندازه سختگیری کنند و او را به صورت غیرمنطقی و بدون مقدمه و زمینه سازی مجبور به رعایت حجاب و اقامه نماز نمایند و در صورت عدم رعایت آن، تنبیه کنند، این موجب می شود که فرد نگرش منفی نسبت به نماز و حجاب پیدا نموده در دوران نوجوانی و جوانی که تا حدودی مستقل می شوند، از نماز و حجاب متنفر شود. در این گونه موارد نماز و حجاب با تنبیه و اعمال خشونت والدین تداعی می کند و موجب دوری فرد از مذهب می شود.[1]
3. مشاهده تعارض و ناهماهنگی در رفتار والدین؛
یکی از عوامل گرایش جوانان به انحرافات و دوری از نماز و حجاب مشاهده تعارض در رفتار والدین و دیگران است. اگر نوجوان، فردی یا افرادی را ببیند که به ظاهر مذهبی و اهل نماز و حجاب است و در عین حال دروغ می گوید یا به دیگران خیانت می کند، این موجب نوعی دلزدگی از مذهب می شود.
شما باید رفتار گذشته خویش را مورد بازنگری قرار دهید. شاید در یکی از این موارد نقص و کمبود وجود داشته و نتوانسته اید نقش و مسئولیت خویش را به خوبی ایفا نمایید. این فقط مشکل شما نیست، اکثر خانواده ها با این مشکل مواجه هستند. تربیت مذهبی کودک باید از همان سالهای اول و با استفاده از روشهای صحیح و علمی انجام شود. اگر می بینید فرزندان شما به نماز اهمیت نمی دهند و حجاب اسلامی را مراعات نمی کنند، احتمالاً در دوران کودکی و سنین نوجوانی شاهد دوگانگی رفتاری بوده اند[2]
4. عدم ارضای نیازهای عاطفی فرزندان
اگر رابطه گرم و صمیمی در خانواده وجود نداشته باشد و نیازهای عاطفی فرزندان از سوی والدین ارضا نشود، این امر به مرور زمان به رفتارهای ناسازگارانه و انواع بزهکاری ها و انحرافات اخلاقی منجر خواهد شد.
5. دوستان ناباب
ثأثیرپذیری نوجوانان از دوستان و همسالان بیش از سایر گروه ها است. چنانچه خانواده ها در انتخاب دوست به فرزندان کمک نکنند و از این که فرزندان با چه افرادی رفت و آمد دارند، مطلع نباشند، زمینه انحرافات آنان محسوب می شود.
6. عوامل محرک و الگوهای نامطلوب در جامعه
شرایط فرهنگی و اجتماعی امروزه به گونه ای است که نوجوانان بیش از گذشته در معرض تهاجم فرهنگی قرار دارند. فیلم های سینمایی وارداتی، سریال های خارجی مغایر با فرهنگ اسلامی، ماهواره و اینترنت و الگوهای ناسالم در جامعه مجموعاً ایجادکننده محیط ناسالم برای جوانان و نوجوانان این مرز و بوم است.
با شرح عواملی که گذشت شما باید تحقیق کنید که چه عامل یا عواملی باعث ایجاد این وضعیت در فرزندان شما شده است. تنها در این صورت است که می توانید از ادامه آن پیشگیری نموده و در جهت اصلاح رفتار فرزندانتان اقدام نمایید.
چندتوصیه
1- در شرایط کنونی آنچه مهم است و می تواند مفید باشد، نحوه تعامل و برخورد شما با آن ها است. سعی کنید با استفاده از روشهای صحیح و برنامه ریزی دقیق و سنجیده در این راه گام بردارید.
2- هیچگاه فرزندانتان را مورد تنبیه و سرزنش قرار ندهید؛ زیرا ممکن است باعث لجاجت و مخالفت بیشتر آنها گردد.
3- بهترین راه این است که به شخصیت فرزندان تان احترام گذاشته و رابطه گرم و صمیمی با آن ها برقرار نمایید رابطه گرم و صمیمی زمینه القاء عقایدتان را فراهم خواهد کرد.
4- بخاطر انجام رفتارهای شایسته آن ها را مورد تشویق قرار دهید. این گونه برخوردها باعث می شود که آن ها همه رفتارهای خویش را اصلاح کنند.
5-نوجوان به میزانی که در راستای یک زندگی سالم و فعال قرار گیرد و الگوهای هویت بخشی مطلوب در اختیار داشته باشد، اصلاح خواهد شد. از این رو توصیه می شود که روابط خود را با فرزندان اصلاح نمایید. تا زمانی که رابطه شما با فرزندان صمیمی و دوستانه نشده و رضایت آن ها را به خود جلب نکرده اید، به هیچ وجه نمی توانید گفته ها و نظرات خود را به آنان بقبولانید. تربیت مذهبی و امر به معروف نیز بدون جلب اعتماد آنان ثمربخش نخواهد بود.
6- یکی از اصول تربیت وعامل مؤثر در هدایت فرزندان این است که به صورت صریح و جلو روی دیگران نصیحت نکنید بلکه در خلوت و با لحن ملایم و شایسته ایشان را نصیحت کنید. امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید: نصحُک بین المرءِ تقریعٌ[3] اینکه در میان جمع و جلو روی دیگران کسی را نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر کنی، این نکوهش است و اثر بخش نخواهد بود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. علی اصغر احمدی، اصول تربیت، انجمن اولیاء و مربیان، 1378.
2. غلامحسین ریاحی، روان شناسی در اختیار اولیا و مربیان، انتشارات قلم، 1368.
3. غلامعلی افروز، چکیده ای از روان شناسی تربیتی کاربردی، انجمن اولیاء و مربیان، 1381.
4. مجتبی موسوی، رسالت اخلاق در تکامل انسان، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376.
پی نوشت ها:
[1] . افروز، غلامعلی، مباحثی در روان شناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، انجمن اولیا و مربیان، 1378، ص581.
[2] . ابتهاج، سیما، بازیابی ارزشها در کودکان و نوجانان، نشر نی، 1375، ص 69-73.
[3] . آمدی، غررالحکم، ص 775.