وظیفهی والدین در قبال فرزندان ذکور (پسر) با توجّه به تحولات و تغییرات که در جامعه حاکم است ـ دیگر هرم سابق تربیت که شامل خانواده، مدرسه، جامعه و یا محیط، ـ بوده است دچار نوسان و دست خوش تغییرات زیادی گردیده است، نگرش فرزندان نسبت به والدین با حجم عظیم تبلیغات کاذب و ضد ارزشی متفاوت گشته؛ به نظر میرسد دیگر نمیتوان آن ثبات مقام و موقعیت پدر و مادر و برادر و خواهر را هر یک در جایگاه خود مورد تکریم قرار داد. حال تکلیف والدین با این گونه فرزندان که تعدادشان هم کم نیست چیست؟
اغلب شرایط موجود و تغییر و تحولاتی که در خانوادهها پیش آمده، محصول ارتباط با دنیای غرب و با تأثیر پذیری از الگوهای کشورهای بیگانه است. امروزه خانوادهها با دو سری از مسائل در برابر فرزندانشان مواجه هستند:
الف: در جنبهی مثبت: تغییر و تحولاتی که در چند سالهی اخیر در جامعه ما رخ داده، برخی آثار مثبتی بر خانوادهها گذاشته که عبارتند از: 1. آزادی دختران و پسران در انتخاب همسر آینده که اسلام نیز با آن موافق است. 2. کاسته شدن از میزان وابستگیها به خانواده به ویژه در بعد اقتصادی 3. حذف شدن مسئلهی طبقه در خانواده و بیرون آمدن از حالت ازدواج درون طبقهای و فامیلی، 4. فراهم شدن زمینه برای کار و تحصیل جوانان در عرصههای مختلف 5. امکان ارتباط با دنیای خارج و استفاده از تجارب مثبت آنان در زمینهی صنعت و تکنولوژی.
ب: در جنبهی منفی: در این جنبه از عوارض بسیاری میتوان نام برد، مانند: کم رنگ شدن روابط عاطفی در خانواده، آزادی بیش از اندازه برای جوانان، ترویج فرزند سالاری، افزایش سنّ ازدواج و …
از میان نهادهای موجود در عرصهی حیات اجتماعی، خانواده از نقش و اهمیت خاصّی برخوردار است. در اسلام خانواده، مهمترین نهاد معرفی شده و هر یک از والدین و فرزندان وظایفی ویژه بر عهده دارند. در شرایط کنونی جامعهی ما، به شدّت این نیاز احساس میشود که به مبانی تربیتی اسلام و چارچوبی که اسلام برای خانواده در نظر گرفته توجّه جدی شود.
اما در نظر داشته باشید که جوانان جامعه ما، از خانواده ها بیرون آمده اند. خانواده هایی که والدین ارکان اصلی آنها و عهده دار تربیت جوانان فردا هستند. بنابراین در به وجود آمدن این شرایط والدین بی تأثیر نیستند. برخی از مشکلات پیش آمده، به خاطر رعایت نکردن یک سری اصول و وظایف تربیتی است. اگر والدین درست به وظایف خود عمل کنند، بخش عظیمی از این مشکلات قابل پیشگیری هستند.
بنابراین، نمی توان تنها فرزندان را مقصر دانست چرا که اینها نمی توانند از دنیایی دیگر آمده باشند هم چنان که نمی توان تنها وسایل ارتباط جمعی مانند تلویزیون و … را عامل به وجود آمده چنین وضعیتی دانست؛ بخشی از مشکلات هم مربوط میشود به محیط تربیتی و آموزشگاهی. با این مقدمه، اینک میپردازیم به دیدگاه اسلام و این که حدّ شرعی خدمات دهی، به فرزندان از نظر اسلام در چه حدّی و تا کجاست؟
گسترهی خدمات دهی و مسئولیت والدین در قبال فرزندان از نظر اسلام
در نگرش اسلامی، وظیفهی والدین در قبال فرزندان بسیار وسیع و گسترده است. گسترهی خدمات دهی والدین و نقش و مسئولیتی که در قبال فرزندان دارند، در دورهی کودکی بیش از هر دورهی دیگر است.[1] در این دوره والدین در واقع معماران شخصیت فرزندانشان هستند. نیازهای عاطفی و تربیت اخلاقی فرزندان، بیش از هر موضع دیگری اهمیت دارد. در دورهی نوجوانی که فرزند تا حدودی به استقلال دست مییابد، و کمتر به والدین وابسته است، نقش والدین در تأمین نیازهای زیستی فرزندان کمرنگتر شده و بیشتر وظیفه دارند تا رفتار فرزندانشان را از دور و به طور غیر مستقیم کنترل و هدایت نمایند.
مهمترین وظایف والدین در مورد جوانان و نوجوانان عبارتند از:
1. مراقبت و کنترل: یعنی رفتارها و عملکردهای فرزندان به شکل مستقیم و غیر مستقیم کنترل شوند. توجه داشته باشید که کنترل تنها به شکل مستقیم با تذکرات مکرر نتیجه معکوس دارد.
2. مشورتدهی و راهنمایی: والدین باید تجارب خود را به فرزندان منتقل کنند و آنها را در انتخاب شغل، رشتهی تحصیلی، انتخاب دوست، انتخاب همسر و … راهنمایی نمایند.
3. فراهم کردن زمینهی تحصیل: یکی از وظایف والدین در این سنّ، فراهم کردن زمینهی تحصیل فرزندان است.
4. تأمین نیازهای عاطفی و تا حدودی زیستی فرزندان: والدین باید شخصیت فرزندانشان را مورد احترام قرار داده و به آنها احترام بگذارند، رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: اکرموا اولادکم؛[2] فرزندانتان را گرامی بدارید، این عام است و اختصاص به دورهی کودکی فرزند ندارد. بسیاری از نابهنجاریهای اخلاقی و بزهکاری جوانان و نوجوانان به خاطر بیتوجّهی والدین به نیازهای عاطفی آنها است. به ویژه جوان و نوجوان در این دوره به احترام زیادی نیاز دارد و احترام یک نیاز است. تجربه نشان داده است که بخش قابل توجهی از بزهکاری های نوجوانان و جوانان به دلیل تأمین نشدن این گونه نیاز هاست.
5. فراهم کردن زمینهی ازدواج فرزندان: یکی از وظایف والدین در سنّ جوانی آنان، فراهم نمودن زمینهی ازدواج آنهاست. پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این باره میفرماید: من حق الولد علی والده ثلاثه: یحسِّنُ اسمه و یعلّمَهُ الکتابه و یزوّجه اذا بلغ؛[3] سه حق از حق اسلامی است که فرزند بر پدر دارد: اول آنکه برای او نام خوبی برگزیند، به وی خواندن و نوشتن بیاموزد، و وقتی به حدّ بلوغ رسید وسایل ازدواجش را فراهم آورد.
در صورتی که در قبال فرزندان سبک تربیتی صحیح در طول 15-20 سال رعایت شود، همانند باغبانی دانا و بامهارت که گلهای زیبا و بدون آفت تولید می کند، پدران و مادران هم می توانند جوانانی بدون آفت تربیت نمایند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. علی رضا اعرافی و همکاران، اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، سمت، 1376.
2. محمّد رضا قائمی مقدم، روشهای آسیب زا در تربیت از منظر تربیت اسلامی، انتشارات پژوهشکده، چاپ اول، 1382.
3. رضا فرهادیان، پایههای اساس ساختار شخصیت انسان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1376.
پی نوشت ها:
[1] . سید علی حسینی زاده، نگرشی بر آموزش با تأکید بر آموزشهای دینی، مؤسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه، 1382، ص 19 – 15.
[2] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج 104، 1365، ص 95.
[3] . همان، ج 74، ص 85.