همیشه فکرهای بیهوده و لهو می کنم واصلاً دست خودم نیست استغفار می کنم ولی فایده ای ندارد و خواب های بهیوده زیاد می بینم که فکر می کنم ناشی از گناهان بیهوده باشد چه کار کنم؟
بهتر بود شما پرسشگر گرامی سن، تحصیلات، جنسیت خود را ذکر می کردید و اشاره می نمودید که این افکار چه موقع بیشتر است و از کی شروع شده است تا پاسخ روشن تری دریافت می نمودید و با این حال به نکات ذیل با دقت توجه کنید و در عمل آنها را پیاده کنید ان شاء الله که این مشکل رفع خواهد شد.
مقدمه: زمان در سایه تغییرات تدریجی و حرکت ها به وجود می آید. زندگی (انسان، حیوان، طبیعت) سراسر در حال تغییر و دگرگونی است زندگی امری پویا، واقعی و زنده است، برخی انسان ها در رودخانه زندگی و زمان , خود را محکم به پدیده ها و حوادث گذشته گره می زنند و برخی با شتابی نامعقول، سریع تر از زمان (خواسته یا ناخواسته) خود را در آرزوهای دراز و دست نیافتنی و خیال پردازی غرق می کنند به نظر کارشناسان دین و روان، افراط و تفریط در امر زمان (خیال پردازی، غصه خوردن های ناهنجار و طولانی و آرزوهای بلند، نگرانی و اضطراب نسبت به حال و آینده، ترس و یا امید بی جهت و…) سبب بیماری های جسمی و روحی ـ روانی میگردد پس آنچه مهم است حرکت معقول در زمان حال و استفاده از گذشته برای ساختن آینده ای بهتر است.[1]
مثل ذرّه بین عمل کنیم:
انسان می تواند به کنترل افکار خود بپردازد و با متمرکز کردن افکار خود به نتایجی مطلوب دست یابد و در پرتو آن به زندگی خود سر و سامان دهد افرادی که افکار پریشان دارند آشفتگی افکارشان باعث خستگی، احساس یأس، بیهوده بودن زندگی، شکست آنها می شود پس انسان موفق کسی است که مثل ذره بین عمل کند ذره بین با متمرکز کردن نور خورشید و وحدت بخشیدن به اشعه های آن موفق به سوزاندن می شود افراد موفق نیز با تمرکز بخشیدن به افکار، و انرژی ذهنی و روانی خود به دست گرفتن آن و سعی و تلاش به قله موفقیت رسیده اند.
شیوه های کنترل افکار:
از شیوه های زیر جهت برطرف کردن این افکار می توان کمک گرفت.
1. تقویت نیمکره چپ مغز: مغز انسان دارای دو نیمکره است نیمکره چپ فعالیت هایی مثل ریاضیات، زبان و ارتباط کلامی، منطق و بررسی و تجزیه و تحلیل انجام می دهد و نیمکره راست فعالیت هایی مثل تصور و تجسم، شناخت رنگ ها، موسیقی، وزن و آهنگ و خیالات و آرزوها و دیگر فعالیت های مشابه را به عهده دارد.
اغلب ما عادت داریم از یک طرفِ مغز خود استفاده کنیم پس باید سعی کنیم مثل دانشمندان بزرگ از دو طرف مغز کمک بگیریم اگر با تمرین هایی به تحلیل و تجزیه، یادگیری منطق و تفکر منظم برای رسیدن به مجهولی بپردازیم افکار خود را جهت می دهیم و بعد عقلانی خود را تقویت می کنیم[2] این کار تا حدود زیادی باعث می شود انسان کمتر به مسائل بیهوده بپردازد.
2. کنترل رفتار: اعمال و رفتاری که ما انجام می دهیم در تعیین افکار اثر دارد و اندیشه هایی که در سر می پرورانیم اعمال ما را تعیین می کند (افکار ما در اعمال ما مجسم می شوند و اعمال نیز در افکارمان تأثیر می گذارند) پس سعی کنید با رفتاری مثبت , اندیشه هایی مثبت در خود ایجاد کنید تا آن اندیشه های مثبت باز اعمالی مثبت در شما بیافرینند و نیز سعی کنید افکاری مثبت جایگزین افکار خود کنید تا اعمال مثبت تر از آن تراوش کند.[3]
افکار مثبت، اعمال مثبت را دنبال دارد.
در نتیجه رفتار و اعمال مثبت نو، منشأ آنها، افکار مثبت نو است.
3. توجه به فوائد و ضررها: توجه به فوائد و نتایجی که از توحید افکار و تمرکز آن حاصل می گردد و تأمل به ضررهای افکار بیهوده مثل تلف شدن اوقات پربهاء ـ افتادن در ورطه گناه، استهلاک نیروی عاطفی ـ روانی و جسمانی.
4. تمرین و ریاضت: سعی کنید با توجه به دانش خود و دیگران راه رسیدن به مجهولی را پیدا کنید و افکار خود را جهت دهید تا با سیر منطقی به هدف خود برسید مثلاً به همین مشکل خود تمرکز کنید از خود بپرسید علل آن چیست؟ و راه حل آن کدام است؟ پس از این مسأله به مسأله دیگر بپردازید (تمرین پس از تمرین).
5. عبادت و نیایش: یکی از راه های کنترل فکر و تمرکز، نیایش است مثلاً در نماز انسان سعی می کند به یک حقیقت (خدا) توجه کند با او سخن بگوید از او کمک بخواهد و با او درد دل کند اما گاهی افکارش پراکنده می شود بهترین راه برای توجه به حضرت حق , تمرکز به آثار اوست هر کجا فکر عوض شد سریع به همان نقطه بازگردیم البته ممکن است مکرراً فکر پراکنده شود شما نیز سعی کنید به مهار آن بپردازید تا بالاخره کنترل گردد وقتی انسان این عبادت (نماز) را در حد کمال انجام دهد و بر شرائط آن توجه کند مطمئناً به نتائج آن (دوری از گناهان) نائل می آید که نماز انسان را از زشتی ها باز می دارد.
6. ذکر مدام: دائم الذکر بودن انسان را به یک حقیقت اصیل جاوید و ابدی یعنی حضرت حق وصل می کند و انسان را در یک حضور دائمی قرار می دهد این حضور باعث نظم دهی به افکار درجهت حرکت به سوی خدا و اجتناب از گناهان می شود.
7. یادگیری راه های تقویت اراده: برخی از آن راه ها از این قرار است:
نظم و برنامه ریزی ـ ورزش (برای تنظیم جسم و روان) ـ مطالعه زندگی دانشمندان و تلقین مثبت به نفس (من افکار بیهوده ندارم من توانایی انسجام و تمرکز افکارم را دارم) مجالست با افراد با اراده و…
توصیه های دیگر جهت کنترل افکار بیهوده
1. معاشرت با انسان هایی که افکار سالم دارند (انسان , همرنگ دوست خود خواهد شد) با کسی بنشینیم که سه ویژگی داشته باشد: 1. دیدنش ما را به یاد خدا اندازد. 2. گفتارش به علم ما بیفزاید. 3. علمش ما را به یاد آخرت اندازد.
2. پر کردن اوقات فراغت به شکل صحیح (کارهای هنری، خطاطی، ورزش، تماشای فیلم های سازنده و…)
3. پرهیز از بطالت و بی کاری: افکار انسان از طریق «قوه خیال» انسان عمل می کنند «کار» نیروی فکر انسان را متمرکز می کند و قوه خیال را تمرکز می دهد، ذهن را منطقی بار می آورد. کاری که مورد علاقه انسان است استعداد، ابتکار و خلاقیت را نیرومند می کند و به انسان حرمت اجتماعی می بخشد.[4]
4. برنامه ریزی در زندگی: ائمه ـ علیهم السلام ـ به ما توصیه کرده اند که ساعات خود را چهار قسمت کنیم: 1. عبادت و مناجات با خدا. 2. کسب و کار حلال. 3. معاشرت با نزدیکان و برادران مؤمن و متعهد 4. بهره وری از لذت های حلال و مشروع.[5]
5. دوری کردن از محرکات این افکار: برخی مکان ها , اوقات و اشخاص باعث می شوند انسان به افکار بیهوده بیشتر دامن بزند که باید از آنها دوری کرد مثلاً کسی که با فردی می نشیند و آن فرد در افکار بیهوده به او کمک می کند پس باید از او دوری بجوید، همین طور انسان می تواند به افکاری که مقدمه افکار بیهوده است دامن نزد و از ابتدا مسیر فکر خود را عوض کند تا در دام آن نیفتند.
تذکر: کسی که به افکار و اعمال خود طبق برنامه ها و شیوه های بالا انسجام دهد از خواب های بیهوده نیز مصون می ماند چرا که اکثر خواب ها انعکاس افکار آشفته و اعمال روزانه ماست. پس سعی کنید به اعمال و افکار خود جهت مثبت بدهیم تا در پرتو آن به جای خواب کاذب و پریشان , خواب های صادق ببینید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جوان و نیروی چهارم زندگی، دکتر محمدرضا شرفی، سروش تهران.
2. تفکر برتر، دکتر محمدرضا شرفی، سروش تهران.
پی نوشت ها:
[1] . مجله حدیث زندگی، ویژه نوجوانان، نماز 15، قم، دارالحدیث، ص 6.
[2] . نوریها، حسنعلی، پیروزی در یازده گام، انتشارات عصر ظهور، چاپ اول، 1376، ص 123 (با کمی تغییر).
[3] . همان، ص 132 (با کمی تغییر).
[4]. مطهری، مرتضی، جلوه های معلمی، انتشارات مدرسه، وزارت آموزش و پرورش، ص 285-287 (اقتباس).
[5]. مجله حدیث زندگی، شماره 15 (ویژه جوانان) دارالحدیث قم، ص 7.