آیا گناه غنا و موسیقی کبیره است؟

آیا گناه غنا و موسیقی کبیره است؟

آیا گناه غنا و موسیقی کبیره است؟

پیش از پاسخ به این سؤال، لازم است گناه کبیره را معرفی و معیار کبیره بودن آن را مشخص کنیم تا بتوانیم پاسخ این سؤال را به دست آوریم.
از برخی آیات قرآن استفاده می شود گناهان بر دو دسته مشخص تقسیم می شوند.(1)
الف) گناهان کبیره و بزرگ، که موجب زوال عدالت انجام دهنده آن می گردند و به چنین شخصی فاسق گفته می شود.
ب) گناهان صغیره، که گاهی از آن به «سیئه» و گاه به «لمم» تعبیر می شود و موجب فسق و زوال عدالت نمی گردد، به شرط این که از موارد زیر نباشد و اگر یکی از موارد زیر تحقق پذیرد، در آن مورد خاص، گناه صغیره نیز تبدیل به کبیره شده و سبب فاسق شدن فاعل آن می گردد:
1. گناه تکرار گردد و گناه کار بر انجام آن اصرار ورزد.
2. گناه را کوچک بشمارد و تحقیر کند.
3. گناه از روی طغیان و تکبر و گردن کشی در برابر فرمان پروردگار انجام شود.
4. از افرادی سر بزند که در اجتماع موقعیت خاصی دارند و لغزش های آنها با دیگران فرق می کند.
5. از انجام گناه خوشحال و مسرور باشد و به آن افتخار کند.
6. عدم مجازات سریع خداوند را در برابر گناه خود دلیل بر رضایت خدا بشمارد و خود را مصون از مجازات و یا محبوب در نزد خدا بداند.(2)

راه شناخت گناهان کبیره

برای تشخیص گناهان کبیره، معیارهایی قرار داده اند که وجود یکی از آنها دلیل بر کبیره بودن گناه می باشد که عبارتند از:
1. هر گناهی که در قرآن یا روایات معصومین (ع)، به کبیره بودن آن تصریح شده باشد.
2. هر معصیتی که در قرآن یا سنت، به صراحت یا به کنایه، وعید آتش دوزخ به آن داده شده است.
3. هر گناهی که در قرآن یا سنت، بزرگ تر از گناهی شمرده شود که کبیره بودن آن مسلم است، مانند «فتنه» که در قرآن بزرگ تر از قتل معرفی شده است: (والفتنه اکبر من القتل).(3) از این مقایسه قرآن معلوم می شود که، فتنه نیز در گناه کبیره بودن همانند آدم کشی و یا بزرگ تر از آن است.
4. هر معصیتی که در نظر متدینان و متشرعان، بزرگ شمرده شود، مانند نجس کردن مسجد از روی عمد وبه قصد هتک احترام، یا پرتاب کردن قرآن به قصد هتک احترام آن.(4)
اکنون باید دید از معیارهای چهارگانه ی گناه کبیره، در غنا یا موسیقی و یا در هر دو، وجود دارد یا خیر؟
از بررسی دلایل حرمت غنا و موسیقی معلوم می شود که معیارهای اول و دوم در مورد غنا و موسیقی تطبیق می کند.
اما معیار دوم (وعید آتش) هم چنان که در مبحث آیات گذشت: متن آیه اول (اولئک لهم عذاب مهین) (5) و حدیث «صحیح» محمد بن مسلم: « الغناء مما وعد الله علیه النار» (6) در تفسیر آن، هر دو دلالت دارد که برای «غناء» وعید آتش دوزخ داده شده است.
هم چنین در تفسیر آیه ششم، حدیث «صحیح » مسعده بن زیاد، عبارت: «وعندهم جوار یتغنین و یضربن بالعود» در کلام سائل و عبارت: «فانک کنت مقیماً علی امر عظیم، ما کان اسوء حالک لو مت علی ذلک» (7) در کلام امام صادق (ع) اشاره ای بر وعید عذاب درباره موسیقی و غنا دارد.
بنابراین، با توجه به این مطالب، معیار دوم از معیارهای شناخت گناه کبیره با غنا و موسیقی تطبیق می کند.
اما معیار اول (تصریح به کبیره بودن) روایات بسیاری از پیشوایان معصوم (ع) رسیده و با صراحت بیان می کند که غنا و هم چنین موسیقی از گناهان کبیره است که در این جا به برخی از آنها اشاره می شود.

روایات درباره کبیره بودن گناه غنا و موسیقی

در میان روایات معصومین (ع) روایاتی است که تصریح به کبیره بودن گناه غنا و موسیقی دارد که در برخی از آنها، موسیقی تنها ذکر شده و در برخی دیگر، هم موسیقی و هم غنا به عنوان گناه کبیره ذکر شده است:
1. در حدیثی اعمش از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمود:
والکبائر محرمه، وهی: الشرک بالله، و قتل النفس التی حرم الله، وعقوق الوالدین، والفرار من الزحف… والملاهی التی تصد عن ذکر الله عز وجل مکروهه کالغناء، و ضرب الاوتار، والاصرار علی صغائر الذنوب؛
همه گناهان کبیره حرام است که عبارتند از: شرک به خدا، کشتن انسانی که خداوند قتل او را حرام کرده است، عاق والدین شدن، فرار از جنگ و… (29 مورد دیگر شمرد تا رسید به این جمله) و کارهای لهوی که انسان را از یاد خدای عزو جل باز می دارد، مانند خوانندگی و نوازندگی که زشت (حرام ) است و اصرار بر گناهان صغیره نیز کبیره است.(8)
2. در حدیث «حسن» فضل بن شاذان از امام رضا (ع) آمده است که حضرت در نامه خود به مأمون پس از معرفی ایمان و ذکر 31 مورد از گناهان کبیره مرقوم فرمود:
…..والاشتغال بالملاهی، والاصرار علی الذنوب؛(9)
از جمله گناهان کبیره؛ یکی سرگرمی به لهویات (موسیقی) و دیگری اصرار بر گناهان (صغیره) است.
3. درحدیث دیگر از امام رضا(ع) در معرفی گناهان کبیره آمده است:
…. والملاهی التی تصد عن ذکر الله، مثل الغناء و ضرب الاوتار، والاصرار علی الصغائر من الذنوب؛ (10)
از جمله گناهان کبیره یکی لهویاتی است که از یاد خدا باز می دارد، مثل آواز خوانی و نواختن انواع سازها و دیگری اصرار بر گناهان کوچک.
4. در روایتی از امام رضا (ع) می خوانیم:
استماع الاوتار من الکبائر؛(11)
گوش دادن به موسیقی از گناهان کبیره است.
«اوتار» جمع وتر، شامل هر نوع «ساز » و آلت موسیقی که سیم دارد، می شود از قبیل عود، طنبور، رباب، بربط و… و شاید: ساز به عنوان سمبل آلات موسیقی ذکر شده باشد، همان گونه که گاهی شمشیر به عنوان سمبل ادوات جنگ ذکر می شود، از این رو، می توان گفت: « اوتار» در این حدیث، شامل همه انواع آلات موسیقی می شود.

کلام فقها درباره فسق اهل غنا و موسیقی

فقهای اسلام، در مبحث شهادات، خوانندگی، و نوازندگی و گوش دادن به آنها را در ردیف گناهان زایل کننده ی عدالت دانسته و موجب فسق و مردودیت شهادت مرتکبان آنها معرفی کرده اند که دلیل بر کبیره بودن گناه آنها می باشد:
1. شیخ طوسی در مبحث شهادات کتاب خلاف می فرماید:
الغناء محرم یفسق فاعله و ترد شهادته؛(12)
غنا حرام است که انجام دهنده آن فاسق گشته و گواهی وی مردود می باشد.
2. محقق حلی در مبحث شهادات در بیان عدالت شاهد می نویسد:
الزمر والعود والصنج و غیر ذلک من آلات اللهو حرام، یفسق فاعله و مستمعه؛(13)
استعمال کننده آلات لهو از قبیل مزمار، عود سنج و امثال آنها و گوش دهنده به آن، هر دو فاسق می گردند.
صاحب جواهر پس از نقل مطلب فوق می فرماید:
در مورد این مطلب، میان علما اختلافی نیست، بلکه هر دو نوع اجماع (منقول و محصل) وجود دارد.(14)
3. قطب الدین کیدری (محمد بن حسین بیهقی نیشابوری، از اعلام قرن ششم هجری) در بیان شرایط شاهد می نویسد:
و لایجوز قبول شهاده اهل البدع والاعتقادات الباطله… و لاشهاده المغنی والضارب بالنای والوتر، والمرحبان، و المستمع الی شیء من ذلک؛ (15)
گواهی اهل بدعت و صاحبان عقاید باطل قبول نمی شود، هم چنین گواهی خواننده و نوازنده آلات موسیقی و مرحباگوی آنان و گوش دهنده آنها مورد قبول نمی باشد.
4. علامه حلی در مبحث شهادات کتاب قواعد در بیان عدالت شاهد می فرماید:
والغناء حرام یفسق فاعله… و کذا یفسق سامعه قصداً، سواء کان فی قرآن او شعر… و کذا یحرم استعمال آلات اللهو، کالزمر، والعود، و الصنج، والقصب و غیرها، و یفسق فاعله و مستمعه؛ (16)
آواز خوانی- چه در قرآن باشد یا درشعر و امثال آن- حرام است که خواننده و شنونده عمدی آن فاسق می گردند، هم چنین استعمال کننده آلات موسیقی و گوش دهنده به آن نیز فاسق خواهند شد.
5. شهید اول در کتاب دروس می فرماید:
و یفسق القاذف… واللاهی بالعود والزمر والطنبور و شبهه، فاعلاً و مستمعاً… والمغنی بمد صوته المطرب المرجع وسامعه؛ (17)
قذف (تهمت) زننده فاسق می شود، هم چنین استعمال کننده آلات لهو از قبیل عود، مزمار، طنبور و امثال آنها و گوش دهنده آنها فاسق می شوند، و نیز آواز خوان (با صدای کشیده با ترجیع مطرب) و شنونده آن فاسق می گردند.
6. مولی احمد نراقی در مبحث شهادات، در بیان گناهانی که منافات با عدالت دارد، می نویسد:
المساله الثانیه: یحرم الاشتغال بالملاهی، و استعمال آلات اللهو… .(18) المساله الرابعه: یحرم الغناء و تزول به العداله؛
سرگرمی به لهویات و استعمال آلات لهو و موسیقی حرام است… . هم چنین غنا و خوانندگی حرام است و به وسیله آن عدالت از بین می رود.(19)
7. ملا اسماعیل خواجویی در حاشیه بر اجوبه مسائل مهنائیه ی علامه حلی پس از اشاره به تعریف غنا و حرمت آن، نوشته است:
یفسق فاعله وترد شهادته، و کذا مستمعه؛(20)
انجام دهنده غنا (آوازخوان) و گوش دهنده به آن، هر دو فاسق می شوند و شهادت آنها در دادگاه مردود است.
8. ابن ادریس در مبحث شهادات می نویسد:
فالغناء عندنا محرم یفسق فاعله وترد شهادته؛ (21)
در نزد ما شیعیان، غنا حرام است و انجام دهنده ی آن فاسق می گردد و شهادتش در دادگاه مردود می شود.
در عبارت های مذکور، اگر چه به کبیره بودن گناه غنا و موسیقی تصریح نشده است، ولی از اطلاق حکم بر فسق فاعل و مستمع آنها استفاده می شود که، آن را از گناهان کبیره می دانند، ولی عده ای از علما به کبیره بودن این گناه مهلک تصریح فرموده اند.

کلام فقها در تصریح به کبیره بودن گناه غنا و موسیقی

1. شیخ صدوق می نویسد:
ایاک والغناء؛ فان الله توعد علیه النار؛ (22)
از غنا دوری کن که خداوند در مورد آن وعده ی آتش دوزخ داده است.
همان گونه که در گذشته بیان شد یکی از معیارهای شناخت گناه کبیره آن است که در آیات و روایات درباره آن وعید آتش داده شده باشد.
2. محقق اردبیلی (مولی احمد مقدس)، پس از نقل روایت درباره حرمت غنا می نویسد:
و غیر ذلک من الاخبار؛ فانها کثیره…بل ورد فی البعض انها کبیره؛ لانه مما او عدالله علیه النار؛ فانه المغنی بلهو الحدیث؛
اخبار و احادیث دیگر که بسیار است، بلکه در برخی از آنها وارد شده که غنا از گناهان کبیره است، زیرا غنا از گناهانی است که خداوند (در سوره لقمان، آیه 6) برای آن وعده آتش داده است، چون منظور از لهو الحدیث (در سوره لقمان) غنا می باشد.(23)
3. محقق سبزواری (محمد باقر بن محمد مؤمن) در مبحث شهادات، پس از اشاره به حرمت خوانندگی و گوش دادن به آن می نویسد:
والاخبار فی هذا الباب من طریقنا یکاد یبلغ حد التواتر، و یدل عده منها علی کونه کبیره مما اوعد الله علیه النار؛
اخبار در این باره از طریق ما (شیعیان) به حد تواتر می رسد، و تعدادی از آنها دلالت بر گناه کبیره بودن غنا دارد.(24)
4. میرزا محمد جعفر آشتیانی در رساله وجیزه فی الغناء پس از معرفی موضوع غنا و حرمت آن، به کبیره بودن گناه خواننده غنا و گوش دهنده آن تصریح کرده است.(25)
5. ملا حبیب الله شریف کاشانی پس از بیان موضوع غنا و دلایل حرمت آن می نویسد:
التغنی واستماع الغناء المحرم من الکبائر القادحه فی العداله؛
آواز خوانی و گوش دادن به غنای حرام، از گناهان کبیره ای است که عدالت را معیوب کرده و از بین می برد.(26)
6. آیه الله گلپایگانی پس از بیان حرمت غنا و گوش دادن به آن می فرماید:
الجهه الثالثه فی کونه معصیه کبیره. و هدا ایضاً لاخلاف فیه، و یدل عده من الاخبار علی کونه مما اوعدالله علیه النار؛
در مورد گناه کبیره بودن غنا نیز اختلافی نیست و تعدادی از روایات دلالت بر این دارد که، غنا از چیزهایی است که بر آن وعید آتش داده شده است.(27)
7. آیه الله خویی پس از بیان حرمت خرید و فروش و استعمال آلات موسیقی، می فرماید:
وان الاشتغال بها، والاستماع الیها من الکبائر الموبقه و الجرائم المهلکه؛
سرگرمی با آلات موسیقی و گوش دادن به آن، از گناهان کبیره خطرناک و از جرم های هلاک کننده است. (28)
شهید محراب، آیه الله سید عبدالحسین دستغیب، درباره موسیقی و غنا می نویسد:
پانزدهم از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده، سرگرمی به الات موسیقی و نواختن انواع سازها مانند تار و کمانچه و پیانو و طنبور و نظائر آن یا گوش دادن به آنهاست.(29)
شانزدهم از گناهانی که کبیره بودنش تصریح شده «غناء» است.(30)

مطلب دوم: تشویق خوانندگان و نوازندگان

هم چنان که در فصل چهارم گذشت، در حدیث «صحیح» روایت شده است: وقتی که حماد بن عثمان معنای «قول زور» را – که در سوره حج آمده است – از امام صادق (ع) پرسید، حضرت در جواب او فرمود:
منه قول الرجل للذی یغنی: احسنت؛ (31)
یکی از مصادیق «قول زور»، گفتن احسنت یا آفرین و امثال آن، به آواز خوان است.
از این حدیث صحیح معلوم می شود که، هر نوع تشویق لفظی و عملی آوازخوانان و موسیقی دانان به هر طریقی که باشد، از مصادیق «قول زور» است که خدای مهربان با جمله (فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور) (32) بندگان خود را دستور به اجتناب از آن داده است و فقهای اسلام نیز به حرمت این تشویق، فتوا داده اند.

فتاوای فقهای عظام درباره تشویق خوانندگان و نوازندگان.

سؤال: متأسفانه برخی متصدیان فرهنگی کشور، برخی از نویسندگان طاغوتی را تشویق کرده یا با برپایی جشنواره های موسیقی هدایایی را به عنوان تشویق به موسیقی دانان می پردازند، آیا صرف بیت المال مسلمین در این راستا و دادن هدایا از بیت المال به این گونه افراد و اساساً این حرکت در نظام جمهوری اسلامی چه صورت دارد؟

پاسخ آیات عظام

خامنه ای: صرف بیت المال مسلمین باید بر طبق موازین قانونی و شرعی صورت پذیرد.
تبریزی: تشویق کسانی که موسیقی لهوی می زنند حرام است و کسی که اموال عمومی را صرف آنها می کند ضامن است و نزد خداوند متعال مسئول اعمالش می باشد و باید توبه کند و گرنه در آخرت مسئول خواهد بود.
صافی گلپایگانی: تعلیم و تعلم موسیقی و صرف بیت المال مسلمین در این گونه امور، حرام و موجب اشتغال ذمه مسئولین مربوطه است. خداوند مسلمین را از فتنه آخر الزمان حفظ فرماید:
فاضل لنکرانی: به طور کلی اگر کار حرامی صورت گیرد، به هیچ وجه جایز نیست.
مکارم شیرازی: این کار شرعاً جایز نیست و در جمهوری اسلامی خطایی بزرگ تر محسوب می شود.(33)
سؤال: مصرف بیت المال مسلمین و در اختیار نهادن امکانات عمومی برای ساخت فیلم های انحرافی یا اجرای تئاترهای ضد اخلاقی و کنسرت های موسیقی چه صورت دارد؟

پاسخ آیات عظام

فاضل لنکرانی: جایز نیست.
مکارم شیرازی: جایز نیست.
بهجت: جایز نیست.
صافی گلپایگانی: واضح است که جایز نیست و نیاز به سؤال ندارد و از گناهان بزرگ است.
تبریزی: ظاهر سؤال شما این است که جواب را می دانید و در این صورت چه نیاز به بیان است.
سیستانی: بر فرض ثبوت این اوصاف و لهوی بودن موسیقی، جایز نیست.(34)

تشویق رقاص

سؤال: در برخی مجالس عروسی، بعضی به عنوان تشویق با عنوان دیگر، پول در دهان رقاص می گذارند. آیا پرداخت پول به این صورت شرعاً حلال است یا حرام ؟ و آیا رقاص مالک این پول می شود و تصرف او چگونه است؟

پاسخ آیات عظام

خامنه ای: اگر مجلس گناه باشد و پرداخت پول موجب تأیید و ترویج گناه گردد، جایز نیست هر چند گیرنده، آن را مالک می شود و تصرفش بدون اشکال است.
مکارم شیرازی: این کار جایز نیست و پول رقص حرام است.
صافی گلپایگانی: پرداخت حرام و رقاص هم مالک می شود.
بهجت: اگر به جهت رقص به او می دهند اشکال دارد و مالک نمی شود.
سیستانی: رقص به احتیاط واجب جایز نیست و پول هم اگر به عنوان اجرت عمل او باشد، به احتیاط واجب مالک نمی شود.
فاضل لنکرانی: به طور کلی رقص نوعاً منشأ فساد و از بین رفتن حیا است و احتیاط در ترک رقص و عدم حضور در مجلس رقص است.(35)

ممنوعیت هرگونه همکاری با مطرب

براساس آیه شریفه: (وتعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان).(36)
دین مقدس اسلام، هر نوع همکاری با گنه کاران برای انجام دادن گناه را ممنوع کرده است، همکاری با گناه کار مصادیق گوناگونی دارد که یکی از آنها، قرار دادن امکانات از قبیل خانه، ماشین، بلندگو، دستگاه ضبط،پخش و… در اختیار آنان است که در سؤال های زیر به برخی از آن موارد اشاره شده است.

الف) همکاری در تشکیل هنرستان های آموزشی موسیقی

سؤال: طبق برنامه ریزی اعلام شده، بنابراین است که خانه های موسیقی و هنرستان هایی در این رابطه در شهرستان ها تشکیل شود، نظر حضرت عالی در رابطه با رواج موسیقی چیست؟

پاسخ آیات عظام

خامنه ای: آموزش موسیقی و ترویج آن برای جوانان با اهداف نظام سازگار نیست.
مکارم شیرازی: بدون شک تأسیس این گونه مراکز موجب گسترش فساد است و جایز نیست.
تبریزی: موسیقی لهوی، تعلیم و تعلم و اجرت گرفتن برای آن حرام است و اینها مظاهر فسادی است که به خاطر مسامحه بعضی از متصدیان شروع شده است.
صافی گلپایگانی: موسیقی و ترویج و تأسیس مراکز برای تعلیم آن هم حرام است.
بهجت: موسیقی مطرب، شنیدن آن و تعلیم و تعلم آن و تعاون آن حرام است.(37)
سیستانی: سزاوار نیست.(38)
علوی گرگانی: حرام است.(39 )

ب) اجاره دادن بلندگو به مطرب

سؤال: کرایه دادن بلندگو به گروه های مطرب و موسیقی و کسب از این راه چگونه است؟

پاسخ آیات عظام

خامنه ای:برای پخش موسیقی مطرب لهوی و برنامه های حرام جایز نیست.
تبریزی: جایز نیست.
مکارم شیرازی: جایز نیست.
بهجت: جایز نیست.
فاضل لنکرانی: اگر می دانند در امور حرام استفاده می شود جایز نیست.
صافی گلپایگانی: اگر به منظور استفاده های حرام، مانند مذکور در سؤال باشد، کرایه دادن و کرایه گرفتن حرام است.
سیستانی: اگر به عنوان پخش موسیقی حرام باشد جایز نیست و معامله باطل است.(40)

ج) ضبط و تکثیر فیلم و نوارهای حرام

سؤال: اجرت گرفتن جهت تکثیر فیلم و نوارهای مبتذل و حرام آیا حلال است یا حرام ؟ و در صورت کسب از این راه، پول های به دست آمده را چه باید کرد؟

پاسخ آیات عظام

خامنه ای: در فرض سؤال، اجرت حلال نیست و پول های به دست آمده باید به صاحبان آن برگردانده شود و اگر از یافتن ایشان مأیوس است، از طرف ایشان به فقیر صدقه دهد.
سیستانی: حرام و مالک اجرت نمی شود.
تبریزی: اجرت گرفتن جهت امر مزبور، اکل مال به باطل بوده و جایز نیست و پولی که از این طریق به دست آمده باید به صاحبان آن برگردانده شود و چنان چه شخص صاحبان پول را نمی شناسد، باید آن را از طرف آنها به فقیر صدقه دهد.
فاضل لنکرانی: حرام است. در صورتی که صاحبان آن را نمی شناسد آن را به فقرا صدقه بدهد.
صافی گلپایگانی: اجرت مذکوره حرام است و پول های به دست آمده را باید به صاحبانشان برگرداند و اگر دست رسی به صاحبانشان نداشته باشد باید از طریق آنها به عنوان صدقه به فقیر غیر سید داده شود و احتیاطاً برای این کار از مجتهد هم اجازه بگیرند.
بهجت: حرام است و درآمد از حرام هم حرام است و پول های به دست آمده را به صاحبان آن برگرداند و در صورت یأس در حکم مجهول المالک است.
مکارم شیرازی: اجرت کار حرام نیز حرام است و باید به صاحبان آنها باز گردد و اگر دست رسی به آنها نیست، از طرف آنها به فقیری صدقه دهد.(41)

د) تکثیر نوارهای خوانندگان زن با مجوز ارشاد

سؤال: اخیراً نوارهای موسیقی همراه با خوانندگی خوانندگان زن، با مجوز وزارت ارشاد منتشر شده است، آیا تکثیر و استماع این گونه نوارها چگونه است؟

پاسخ آیات عظام

بهجت: جایز نیست.
صافی گلپایگانی: استماع آنها حرام و تکثیر یا به دیگران دادن آن نیز حرام است و مجوز وزارت ارشاد وجه شرعی ندارد، بلکه اشاعه فساد است.
مکارم شیرازی: تکثیر و استماع این گونه نوارها حرام است و مجوز وزارت ارشاد حکم الهی را تغییر نمی دهد.
فاضل لنکرانی: جایز نیست.
تبریزی: گوش دادن و تکثیر نوارهای مزبور حرام است، مؤسسه یا شخصی اجازه بدهد یا ندهد.(42)

پی نوشت ها :

1. ر.ک: آیات 31 سوره نساء (4)؛ 49 کهف (18) و 32 نجم ( 53).
2. تفسیر نمونه، ج 3، ص 360و 361.
3. بقره (2) آیه 217.
4. ر. ک: عروه الوثقی، ج 1، ص 630 (شرایط امام جماعت، مسئله 13)؛ دستغیب، گناهان کبیره، ج 1، ص 27.
5. لقمان ( 31) آیه 6.
6. وسائل الشیعه، ج 17، ص 305؛ ابواب ما یکتسب به، باب 99، حدیث6.
7. همان، ج 3، ص 331؛ ابواب اغسال المسنونه، باب 18، حدیث 1.
8. وسائل الشیعه، ج 15، ص 331؛ ابواب جهاد النفس، باب 46، حدیث 20663 ( 36). این حدیث را شیخ صدوق در خصال، از «اعمش» که نامش «سلیمان بن مهران» می باشد نقل کرده است. سلیمان از خواص اصحاب امام صادق (ع) و مورد توثیق علمای رجال است، ولی اسناد شیخ صدوق تا سلیمان اعمش معلوم نیست.
9. همان، حدیث 20660 ( 33). درسند این حدیث، فضل بن شاذان توثیق شده است، ولی در میان افرادی که در اسناد شیخ صدوق تا فضل واقع شده اند، دو نفر وجود دارد که بر توثیق آنها تصریح نشده است و آنان عبارتند از: عبدالواحد بن عبدوس نیشابوری و علی بن محمد بن قتیبه، ولی چون هر دو ممدوح هستند، از این حدیث به عنوان «حسن » تعبیر کردیم اگر چه «صحیح » بودن آن نیز بعید نیست.
10. جامع احادیث شیعه، ج 16، ص 464، ابواب جهاد النفس، باب 11، حدیث 22388 (13).
11. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 220، ابواب ما یکتسب به، باب 79، حدیث 19.
12. ج 6، ص 305، مسئله 54.
13. شرایع الاسلام، ج 4، ص 128.
14. جواهر الکلام، ج 41، ص 51.
15. کیدری، اصباح الشیعه بمصباح الشریعه، ص 529.
16. قواعد الاحکام، ج 3، ص 495.
17. الدروس الشرعیه، ج 2، ص 126، کتاب الشهادات.
18. مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج 18، ص 159.
19. همان، ص 181.
20. میراث فقهی 1، ج 3، ص 1734.
21. کتاب السرائر، ج 2، ص 120.
22. صدوق، المقنع، ص 455.
23. مجمع الفائده و البرهان، ج 12، ص 335؛ کتاب الشهادات.
24. سبزواری، کفایه الاحکام، ص 280.
25. میراث فقهی 1، ج 1، ص 799.
26. شریف کاشانی، ذریعه الاستغناء فی تحقیق مسأله الغناء، ص 129.
27. کتاب الشهادات، (تقریر درس آیه الله گلپایگانی به قلم حسینی )، ص 92.
28. مصباح الفقاهه، ج 1، ص 155.
29. دستغیب، گناهان کبیره، ج 1، ص 311.
30. همان، ص 321.
31. وسائل الشیعه، ج 17، ص 309، ابواب ما یکتسب به، باب 99، حدیث 21.
32. حج (22) آیه 30: «از بت های پلید اجتناب کنید و از قول زور بپرهیزید.»
33. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 51 و 52.
34. همان، ج 4، ص 200.
35. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 2، ص 23 و 24.
36. مائده (5) آیه 2: «و (همواره ) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و هرگز در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید».
37. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 59 و 60.
38. انسان، غنا، موسیقی، ص 154، س 13.
39. اجوبه المسائل، ج 1، ص 97، س 13.
40. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 3، ص 73 و 74.
41. همان، ج 3، ص 83 – 85.
42. همان، ج 3، ص 78.

منبع: موسیقی وغنا از دیدگاه اسلام.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید