پدیده ای ناهنجار در واپسگرایی جامعه

پدیده ای ناهنجار در واپسگرایی جامعه

نویسنده:عبدالرضا باقی

یکی از پدیده‌های ناهنجار و آسیب زا در روابط اجتماعی که در قرون متمادی وجود داشته و جوامع بشری را نگران و گاه متحمل زیان‌های فراوان کرده و باعث اختلاط حق و باطل، حلال و حرام شده است، پدیده شوم رشوه‌خواری است. این پدیده با وجود اینکه از قدیمی‌ترین جرائم تاریخ کیفری بشر است، اما با کمال تأسف، هنوز نیز همان ماهیت خود را حفظ کرده و در جوامع امروزی نیز کاربرد زیادى دارد. حکومت‌ها در هر زمان رِشا و ارتشاء را مخل نظم و موجب بی‌اعتمادی مردم به حاکمیت می‌دانسته‌اند و حتی مجازات‌های بسیار سنگینی برای آن لحاظ می‌کردند. برای مثال هرودوت مورخ بزرگ یونانی در کتاب خود آورده است که کمبوجیه، دومین پادشاه هخامنشی، دستور داد تا: «سیسامنس یکی از قضات بزرگ را به جرم دریافت رشوه اعدام کنند، پوست از تنش جدا کنند و آن پوست را بر مسند قضاوت پهن کنند. سپس پسر آن قاضی را به جای او منصوب کرد و به او یادآوری کرد که بر چه جایی نشسته است.» در قوانین جزایی معاصر جهان نیز، به طور مفصل به این موضوع پرداخته‌اند. پس شکی نیست که مسأله رشوه‌خواری عمر بسیاری دارد و حکومت‌ها و نظام‌های جهانی نیز در برابر آن بی تفاوت و بدون موضع نبود‌ه‌اند و آن را شدیداً مورد نکوهش قرار داده‌اند تا به آن جا که عواقب وخیم این پدیده شوم، جامعه جهانی را مجبور به عکس‌العمل کرده و در نتیجه تصویب کنوانسیون پیمان منع رشوه و فساد اداری را سبب شده است.

 

مفهوم‌شناسی رشوه

درفرهنگ‌ها واژه «رشوه» در معانی گوناگونی به کار برده شده است.
الف) معناى لغوى: رشوه اسم مصدر و به معناى کود و خاشاک است که کشاورزان براى آماده کردن زمین برای زراعت روى زمین پخش می‌کنند. وجه مناسبت این معنا با معناى اصطلاحى قانونى ـ که مرتکب آن بزه کار شناخته مى‌شود ـ این است که رشوه هم مرتشى را براى انجام منظور راشى آماده و مرتشى را به سوى راشى جلب می‌کند.

ب) معناى اصطلاحى
ـ مفهوم عام رشوه: در مجمع البحرین آمده است:
رشوه غالباً در اعطای چیزی به منظور ابطال حقی و یا احیای باطلی به کار برده می‌شود.
ـ مفهوم خاص: این مفهوم نیز از دو منظر قابل تفکیک است: فقهى و حقوقى،
فقهى: رشوه چیزی است که به حاکم شرع یا اشخاص اعطا می‌شود تا به نفع او حکمی صادر شود و یا حکم مطابق خواست رشوه‌دهنده تنظیم کنند. به بیان کاملتر:
«رشوه چیزى است که به قاضى داده می‌شود براى اینکه به نفع پرداخت‌کننده به باطل و برخلاف حق حکم کند یا اینکه مال را پرداخت کند تا به نفع او حکم کند، حق باشد یا باطل، یا این که مال را بدهد تا راه مخاصمه را به او بیاموزد تا بر خصمش غالب آید.»
حقوقى: در ترمینولوژی واژه رشوه، در کتب حقوقی آمده است: از مجموع سخن لغت‌شناسان چنین بر می‌آید که: رشوه دادن مالی است به مأمور رسمی یا غیررسمی دولتی یا بلدی، به‌منظور انجام کاری از کارهای اداری یا قضایی ولو اینکه آن کار مربوط به شغل گیرنده مال نباشد. خواه مستقیماً آن مال را دریافت کند و یا به واسطه شخصی دیگر آن را بگیرد، فرق نمی‌کند که گیرنده مال، توانایی انجام کاری را که برای آن، رشوه گرفته را داشته باشد یا خیر و فرق نمی‌کند که کاری که برای راشی (دهنده رشوه) باید انجام شود حق او باشد یا نه، بر طبق قانون است یا نه.
پس رشوه عبارت است از: دادن چیزی به طمع صدور حکمی یا وصول به اطلاعاتی یا تسریع انجام کاری یا رسیدگی به آن خارج از وقت و نوبت و حتی برای احقاق حقی و دفع باطلی یا برعکس برای احیای باطلی و از بین بردن حق دیگران است. واژه رشاء در اینجا به دهنده و ارتشاء به گیرنده رشوه برمی‌گردد که از آنها به ترتیب به راشى و مرتشى تعبیر می‌شود.
رشوه‌دهی ممکن است با نام‌های دیگری صورت گیرد؛ اما ماهیت آن در همه موارد یکسان است و قباحت آن به قوت خود می‌باشد و تغییر نام و عنوان، در ماهیت نامشروع رشوه تأثیر نداشته و زشتی آن را دگرگون نخواهد کرد. در اینجا ممکن است این سؤال به ذهن برسد که وجه تمایز رشوه از هدیه چیست؟

تفاوت هدیه با رشوه

قصد و انگیزه در اینکه عملی مصداق رشوه است یا هدیه، اثرگذار است. چرا که رشوه مال یا منفعتى است که شخص به مستخدم یا مأمور دولت یا مشابه آن می‌دهد تا به نفع او عمل کند، ولى هدیه عبارت از مالى است که شخصى به دیگرى می‌دهد تا محبت و دوستى خود را ابراز کند. از این رو اگر کسی مثلاً مالی یا کالایی را به قصد انس، الفت و ابراز محبت بفرستد یا بدهد یا به قصد جبران محبت به شخص داده شود، به خصوص اگر این مال به افراد مستمند و نیازمند نه توانمند، داده شود مطلوب‌تر است. چنین اعطایى مصداق هدیه بوده و عمل پسندیده‌اى است؛ زیرا هیچ انگیزه‌ای جز تأکید محبت در میان نیست. در اینجا قصد هدیه دهنده، تطمیع یا تسریع یا ایصال به مطلوب شخصی یا اموری از این قبیل نیست.
اگر کسی مالی یا کالایی را به شخصی، به رسم هبه و بخشش و تحت عنوان هدیه بدهد تا در ضمیر هدیه گیرنده اثر گذارد و محبت او را نسبت به خود جلب کند و در نتیجه به نفع او کاری انجام دهد اعم از اینکه حکمی به حق یا باطل کند یا اطلاعاتی را در اختیار او گذارد، این همان رشوه است، با این تفاوت که رشوه مستقیماً مشخص است، برای چه چیزی داده می‌شود، اما هدیه ایصال به مقصود، به صورت غیرمستقیم و از راه تحریک روانی و عاطفی فرد است.

از رشوه تا رانت

اگر جلوى پدیده شوم رشاء و ارتشاء گرفته نشود به‌تدریج رانت‌جویى و رانت‌خوارى رشد می‌کند و رانت‌جویی فعالیتی است کم زحمت و پرسود که در آن شخص یا گروهی صاحب نفوذ درصددند از راه توسل به رشوه به منافع ویژه‌ای دست یابند، اگرچه این دست‌یابی به بهای تمام شدن هزینه آن به حساب جامعه شود، از این روست که رانت، دستیابی به درآمدی است خارج از عرصه فعالیت‌های مولد اقتصادی، رانت نوعی سوءاستفاده از فرصت‌ها و امکانات جامعه است. رانت ثروت‌های بادآورده‌ای است که بیشتر از ارزش واقعی محصول یا خدمت است و رانت‌جویی عبارت است از: جستجو برای دست یافتن به این درآمد مازاد است؛ حال اینکه خلأهای قانونی، ضعف یا ابهام در قوانین، اجرا نشدن برخی قوانین و عدم برخورد جدی دستگاه‌های نظارتی و قضایی با مفسدان و… منجر به پیدایش رانت شده است، یا عوامل دیگری در ظهور این پدیده مؤثر است که نیاز به تأمل و بررسی دارد؛ اما شکی نیست که رانت‌خواران افراد حقیقی یا حقوقی هستند که بدون انجام کار مفید و حتی گاهی مضر برای اقتصاد کشور، در ازای پرداخت رشوه یا با پارتی بازی قادر به دستیابی به امتیازنامه‌ای انحصاری می‌شوند، امتیازاتی مانند دریافت مجوز موردی برای سهمیه‌های وارداتی، صدور کالا، توزیع، خرید و فروش موافقت اصولی واحدهای صنعتی تجاری، اختصاصی‌سازی منابع و صنایع دولتی، فروش اطلاعات مالی، تخصیص ارزان قیمت اعتبارات بانکی و زمین، قاچاق کالا، دستیابی به امتیازات دولتی خارج از برگزاری مزایده و بلکه صرفاً بهره‌مند شدن از راه تبانی و رشوه، آگاهی زودرس از اطلاعات اقتصادی در زمینه تغییرات قوانین و مقررات سرمایه‌گذاری به خصوص در زمینه عمرانی، اخذ وام‌های کلان و بلندمدت با بهره کم، اطلاع‌یابی از افزایش وکاهش قیمت سهام. اینها گوشه‌ای از دستیابی ناحق افراد به امتیازاتی است که برای برخی کشتی کشتی نعمت اقتصادی آورده و برای برخی دریا دریا محنت به دنبال داشته است.
به همین شیوه است که گاه به تدریج بخش اعظم و کلیدی سرمایه یک کشور در دست گروه اندکی قرار می‌گیرد و بخش اندک سرمایه‌ها در دست گروه اکثریت است و همین جاست که عدالت اجتماعی نقض می‌شود و همین گروه اندک رانت‌جو، سررشته سمت و سودهی به جامعه را از نظر اقتصادی، سیاسی، قضایی، مدیریتی و فرهنگی و… را به دست می‌گیرند. علاوه بر این موارد سرگرم شدن نیروی انسانی به کسب رانت و بازماندن از کار مولد، پایین آمدن انگیزه تولید، افزایش رشد بیکاری، گسترش دلالی، توقف رشد تکنولوژی در جامعه، کاهش بهره‌وری، افزایش تورم، حذف وجدان کار، تضاد طبقاتی و دوقطبی شدن جامعه، فساد گسترده مالی، ناعادلانه شدن سیستم توزیع و تأمین منافع خاص و… از دیگر زیان‌هاى مهم این پدیده شوم است.

رشوه از منظر عقل و نقل

عقل و رشوه: رشوه‌خواری عموماً عملی نکوهیده تلقی می‌شود، بیشتر مردم آن را تقبیح می‌کنند. شاید دلیل اصلی برای تقبیح و محکومیت گسترده رشوه‌خواری بی‌عدالتی ذاتی آن است. همه نظام‌های اخلاقی نیز عدالت را به رسمیت می‌شناسند و از این رو عمل رشوه‌خواری را محکوم می‌کنند. مروری بر پیامدهای رشوه‌خواری می‌تواند پرده از راز این محکومیت و منفوریت بردارد. از این رو شاید بتوان گفت که، حرمت دادن و گرفتن رشوه با توجه به آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی آن از مصادیق و مستقلات عقلیه است؛ یعنی عقل بدون کمک جستن از شرع، خود به تنهایی و با توجه به اصول کلی که در اختیار دارد؛ به قبح آن می‌رسد.

زشتی رشوه در قرآن:

الف) در سوره بقره آیه 188 آمده است که:

«و لا تاکلو اموالکم بینکم بالباطل و تدلوابها الی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون»
«یعنی اموال همدیگر را به ناحق نخورید و برای خوردن اموال مردم مرتکب گناه نشده قسمتی از آن را به قضات ندهید در حالیکه بطلان آن را می‌دانید.»
علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه فوق آورد‌ه‌اند که منظور رشوه دادن به حاکمان است و در حقیقت حکم مورد «ادلا» از نظر رشوه‌دهنده، به منزله آب ته چاه قلمداد شده، که به وسیله دلو رشوه، بالا کشیده می‌شود و در هر صورت آیه مذکور راشی و مرتشی را، نهی می‌کند که طی آن می‌خواهند با هم سازش کنند و اموال مردم را به ناحق و از غیر راه صحیح بخورند.

ب) در سوره مائده آیه 42 نیز آمده است:

«سماعون للکذب اکالون للسحت…»
اگرچه این آیه درباره جمعی است که بسیار علاقمند به شنیدن دروغ و خوردن مال حرام و رشو‌ه‌اند ولی مفسران «اکالون للسحت» را به رشوه‌خواران تفسیر کرد‌ه‌اند.
طبرسی(ره) می‌گوید: اینکه رشوه را قرآن «سحت» نامیده است از این روست که:
1. پیامد عذاب استیصال و نابودی را دارد
2. هیچ برکتی برای اهل آن نیست و منجر به هلاکت می‌شود
3. عمل زشتی است که در آن ننگ هست
4. سوره نسا آیه 29 آمده است:
«غیر آنچه از طریق تجارت مشروع و صحیح به دست می‌آورید؛ مصرف نکنید.»
این آیه با صراحت می‌گوید اگر کسانی از طریق رشوه در دادگاه حاکم شوند، مال مورد نزاع بر آنها حرام خواهد بود و حاکمیت ظاهری در دادگاه اموال را حلال نمی‌کند.

زشتی رشوه در روایات:

الف) از منظر حضرت علی(ع) رشوه موجب تباهی و گرایش به سوی باطل است و عامل آن نیز رهبران و کارگزاران سیاسی‌اند، چون نخبگان و نظام سیاسی اداری، حق مردم را ادا نکرده و مردم مجبور می‌شوند، حق خود را با رشوه بگیرند. امام خطاب به امیران لشگر نوشت:
«اما بعد آنان که پیش از شما بودند تباه گردیدند. آنان حق مردم را ندادند تا آن را به رشوت خریدند و به راه باطلشان بردند و آنها پیرو آنان گردیدند.»
بدیهی است پس از مدتی که مردم حق خود را با رشوه گرفتند، یاد می‌گیرند که آنچه حق آنها نیست هم با رشوه به دست آورند و از این راه حقوق دیگران پایمال می‌شود؛ از همین روست که حضرت سفارش می‌کنند در نظام سیاسی و سیستم اداره کشور سزاوار نیست فرد یا افرادی امور را به دست گیرند که به خاطر حکم کردن رشوت ستاند تا حقوق را پایمال کنند و آن را چنانکه باید نرساند.
همچنانکه در روایتی دیگر از حضرت علی(ع) آمده است که فرمود‌ه‌اند:
«حکم‌رانی که رشوه بگیرد مشرک است.»
انسان رشوه‌خوار از یک سو چون چشم از خالق برگرفته و چشم به دست خلق دوخته است، یأس خود را از رحمت و لطف خدا به نمایش گذاشته است که به تصریح قرآن جز کافر کسی از رحمت خدا مأیوس نمی‌شود. از این رو رشوه‌خوار کافر است. از سوی دیگر چون مخلوق را نیز، به مثابه منبع رزقی در کنار خدا می‌انگارد، به وادی شرک خفی فرو غلطیده است. از این رو رشوه‌خوار مشرک نیز هست. به هر صورت از مجموعه روایات استفاده می‌شود که رشوه در تمام کارها حرام است، ولی در قضاوت علاوه بر حرمت و عقاب اخروی به منزله کفر و شرک به خدا نیز تلقی می‌شود. بر همین اساس است که از نظر فقهای اسلامی نیز رشوه حرام است.
ب) در سخنی از امام صادق (ع) آمده است:
«رشوه در قضاوت کفر به خداوند متعال است» زیرا هنگامی که قاضی رشوه می‌گیرد، مجبور است که رعایت حق و عدالت را نکند و جانب حقیقت و راستی را نگه ندارد و به نفع مجرم و ظالم رأی بدهد و این جز انتخاب باطل و کفر معنای دیگری ندارد.»
از پیامبر(ص) نیز به همین مضمون نقل شده است که رشوه‌خواری به منزله کفر محض است.
حال در اینجا این سؤال مطرح می‌شود، راز اینکه عقل و دین این پدیده شوم را بر نمی‌تابند و با تأکید هرچه تمام‌تر آن را مطرود و مردود می‌دانند چیست؟ پاسخ این پرسش را می‌توان از رهگذر توجه و تأمل در پیامدهاى ارتشا از ابعاد مختلف به دست آورد.

پیامدهای رشوه

باتوجه به مطالب پیش گفته و تجارب اجتماعى و تأملات اندیشمندان می‌توان پیامدهای رشوه در محورهاى ذیل به نظاره نشست:
بعد فردی: انسان با دریافت رشوه در کاری که شرعاً و قانوناً موظف به انجام است عزت نفس خود را از دست می‌دهد، خود را تحقیر می‌کند، خود را به ثمن بخس می‌فروشد. چنین انسانی به تدریج به این پندار می‌رسد که من برخود مسلط نیستم، قدرت نه گفتن در امور غیرقانونی را ندارم، انسانی ضعیف و درمانده‌ام و به نوعی احساس حقارت در می‌غلطد که همین احساس خود منشأ بسیاری از خطاها و خلاف‌های بعدی است.
بعد اجتماعی: پیامدهای رواج رشوه‌خواری در یک جامعه از ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، اداری، قضایی، فرهنگی قابل بررسی است:
پیامدهای رشوه در بعد اقتصادی:
الف) ایجاد شکاف و فاصله طبقاتی بین مردم و ایجاد نوعی تبعیض و شرایط نامطلوب اقتصادی در جامعه
ب) رسیدن برخى افراد به درآمدهای هنگفت و ناعادلانه و تأمین منافع گروه خاص
ج) رواج فساد مالی در جامعه
د) تضعیف انگیزه کار و تولید

پیامدهای سیاسی

اگر در نظام و سیستم حکومتی به تدریج رشوه ریشه بدواند، می‌تواند:
1. از ناکارآمدی و ضعف آن نظام سیاسی در اجرای قانون پرده بردارد.
2. حقوق شهروندی را از بین ببرد.
3. سوءاستفاده از خلأهاى قانونى در برخى مواقع و مواضع.
4. ظهور سوءظن و نارضایتی بین مردم و افزایش تنش‌های سیاسی.
5. نقض عدالت اجتماعی.
6. تغییر فرایندهای دولتی و دگرگونى در مراحل انجام امور.

پیامدهای اداری و مدیریتی

رشوه باعث می‌شود که حاکمیت، از بعد مدیریتی و اداری نیز با اشکالات عدیده‌ای مواجه گردد از جمله:
1. شیوع فساد اداری در سه سطح ساختار، مدیریت و کارمندان،
2. از بین رفتن حس مسئولیت و وجدان کاری و رواج کم کاری،
3. گسترش دلالی اداری،
4. رواج پارتی‌بازی و کلاهبرداری،
5. چوب حراج زدن به اطلاعات و دارایی‌های سازمان و فروش اطلاعات محرمانه،
رشد و رویش پدیده شوم رانت‌خواری.

پیامدهای قضایی و حقوقی

رشوه در بعد قضایی می‌تواند یک حکومت را نیز با چالش جدی روبرو کند، به‌گونه‌ای که با گسترش این پدیده شوم و نفوذ آن به تمام تار و پود جامعه، قانون به سود اغنیا اجرا شود و حقوق ضعفا پایمال شود و قانون از بستر اجرای عادلانه خارج شود. رشوه می‌تواند در صدور احکام قضایی سخت اثرگذار باشد، به‌گونه‌ای که قاضی ضمن طرف‌گیری کردن در صدور حکم، احکامی غیرواقعی به دست و زبان او جاری شود، شهادت دروغ باب شود، باطل رایج شود و حق کتمان گردد. از این روست که نزد فقیهان گرفتن و دادن رشوه و واسطه‌گری میان دهنده و گیرنده جزء کارهای ذاتاً حرام است و نوعی تحصیل ثروت، از طریق نامشروع و حرام است.

پیامدهای فرهنگی

شیوع رشوه در جامعه به تدریج قبح آن را از بین می‌برد تا آنجا که، دادن و گرفتن رشوه، تبدیل به یک روحیه و خلق و خوی می‌شود و همین روحیه وجدان کاری را تضعیف و منجر به کم‌کاری و مسئولیت‌گریزی می‌شود. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
زمانی خواهد آمد که حرام به عنوان هدیه حلال شمرده می‌شود.
رواج روحیه رشوه‌خواری نوعی بی‌تفاوتی و انقلاب ارزشی را در جامعه دامن می‌زند و روابط صمیمانه و انسانی را در جامعه مخدوش می‌کند. عزت نفس، توکل و امید را در انسان‌ها می‌میراند. هر چه قبح رشوه نزد جامعه کمتر شود، شیوع ارتشاء بیشتر و عمیق‌تر و متنوع‌تر و پیچیده‌تر می‌گردد و قهراً درمان آن نیز سخت‌تر می‌شود.
نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که، کم و کیف رشوه در همه مشاغل یکسان نیست، بلکه پایگاه اجتماعی مشاغل خاص و اهمیت آنها در جامعه، احتمال تحقق رشوه را در مورد آنها افزایش می‌دهد، برای مثال مشاغلی از قبیل قضاوت، پزشکی قانونی، نیروهای انتظامی، مشاغل علمی و تحصیلاتی و … بیشتر در معرض ابتلا به رشو‌ه‌اند؛ از این رو هر شغلی را باید متناسب با نقطه آسیب‌ پذیریش زیر نظر قرار داد و حریم آن را از آلوده شدن به این پدیده مخرب و شوم پاس داشت، اما به راستی چه عواملی در پیدایش و رویش و ظهور این پدیده مخرب مؤثر است؟

عوامل مؤثر در پیدایش ارتشاء

رشوه‌دهی و رشوه‌گیری و رشوه شکل ثابت و مشخص ندارد، همانگونه که اشاره شد، رشوه وسیله‌ای است برای رسیدن به هدف، حال این وسیله گاه باعث تسریع است. گاه باعث تقلیل است یا باعث اغماض است و … به تناسب هدفى که راشى دنبال می‌کند کارکردهاى گوناگون دارد. در هر صورت نوع رشوه با مناصب و مشاغل مختلف نوعی تناسب و هماهنگی دارد و در هر شغلی به شیوه و سبک خاص آن شغل به‌واسطه آن رسیدن به مقصود، حاصل می‌شود. هرچند رشوه اقتصادی و مادی در میان جوامع شناخته شده‌تر است؛ اما شاید نتوان اقسام رشوه را به طور کامل احصاء نمود؛ اما در هر صورت با توجه به پیچیده بودن اقسام آن، می‌توان به برخی از مهم‌ترین و شایع‌ترین عوامل و عللى که مؤثر و مشترک در پیدایش رشوه است، اشاره کرد. در این جا سخن از این نیست که رشوه چیست؛ اما سخن از این هست که اولاً چرا فرد یا افرادی برای رسیدن به هدفی رشوه می‌دهند؟ ثانیاً چرا برخی افراد برای انجام کاری رشوه می‌گیرند؟

عوامل بیرونی عوامل درونی

عوامل بیرونی: عواملی مانند خلأهای قانونی، ضعف مدیریت، ضعف یا ابهام در قوانین، اجرا نشدن برخی قوانین، عدم برخورد جدی دستگاه‌های نظارتی و قضایی با مفسدان، کم توجهی به خشکانیدن ریشه‌های فساد، ضعف در اطلاع‌رسانی، متوقف و متمرکز کردن برخی مسئولیت‌های کلیدی در برخی افراد و اشخاص، حاکمیت فضای مادی طلبی و دنیاخواهی در جامعه، رواج فرهنگ تجمل و مصرف‌زدگی در جامعه و افزایش سطح توقعات و ظهور نیازهای کاذب و غیرضروری، عدم احساس امنیت و تأمین شغلی، عدم وجود عدالت اجتماعی به‌خصوص عدالت در توزیع، وجود ناهماهنگی حقوقی در سطوح مختلف جامعه، عدم آشنایی مردم با فرایند انجام امور، عدم تعادل دخل و خرج افراد و عواملی از این قبیل در تمهید زمینه برای رواج رشوه‌گیری و رشوه خواری (ارتشاء) مؤثر است.
عوامل درونی: جهل رشوه‌دهنده (راشى) به روند امور و فرایند قانونی کار، جهل رشوه‌گیرنده از پیامدها و عواقب کار، ساده‌لوحی و اغفال، میل رشوه‌دهنده به تسریع و تسهیل کار، افزون‌طلبی و زیاده‌خواهی در رشوه گیرنده و میل به طی کردن ره چند ساله در کوتاه‌ترین زمان ممکن، فقر مذهبی و فقر فرهنگی، فقدان حس عزتمندی، دوری از معنویت و ایمان و اخلاق، ضعف یا فقدان روحیه قناعت، ضعف یا فقدان وجدان کاری و اخلاقی، وجود نوعی احساس حقارت در رشوه‌گیرنده، انحراف در نگاه و نگرش انسان‌ها نسبت به زندگی و آرمان‌های زندگی، برای زندگی هدف‌سازی کردن و تلاش برای رسیدن به آن از هر راه ممکن به‌گونه‌ای که رشوه‌دهنده می‌خواهد به مطلوب خود راحت‌تر و سریع‌تر برسد و رشوه‌گیرنده هم می‌خواهند به مطلوب خود از هر راه ممکن برسد، از جمله عوامل فردی و درونی است که در رشد و رویش این پدیده شوم و آسیب‌زا و انحطاط‌آور مؤثر است.
البته عواملی که بیان شد از عوامل دخیل در شیوع و ظهور ارتشاء است که اگر با آنها مقابله نشود تبدیل به یک فرهنگ می‌شود. اگرچه عوامل مذکور نه همه عوامل محسوب می‌شود و نه همه این عوامل همیشه و هم هجا و برای همگان باعث و مایه ارتشاست و چه بسا از جامعه‌ای به جامعه دیگر و از زمانی به زمانی دیگر، نوع عوامل مؤثر در این مسأله متفاوت باشد.

پی‌نوشت‌ها:

* استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید