عصر غیبت (29) عصر غیبت کبری

عصر غیبت (29) عصر غیبت کبری

نویسندگان : پور سید آقایی ، جباری ، عاشوری ، حکیم

فصل 8 : مرورى بر برخى از مهمترین مسائل عصر غیبت کبرى
با صدور توقیعى از جانب امام مهدى (عج الله تعالى فرجه الشریف ) به آخرین سفیر خود، و پس در گذشت او به عنوان آخرین نفر از ((نواب اربعه )) ، عصر (( غیبت کبرا)) ى امام دوازدهم (عج الله تعالى فرجه الشریف ) فرا مى رسد. در این باره با پشت سر گذاشتن ((غیبت صغرى )) ، مرحله جدیدى از تاریخ شیعه آغاز مى شود.
در فصل پیشین ،از این ((توقیع )) و تحلیل آن سخن گفتیم . در این فصل به عنوان مهم ترین مباحث این دوره ، مرورى خلاصه خواهیم داشت به چهار بحث ذیل :
الف – تاریخ شیعه ،نهضت ها و دولت هاى شیعى در عصر غیبت کبرى .
ب – مبارزات فکرى و سیاسى علماى شیعه در این عصر.
ج – دوره هاى مرجعیت دینى و سیاسى در این عصر.
د – مدعیان مهدویت در عصر غیبت صغرى و کبرى .

الف – تاریخ شیعه ، نهضت ها و دولت هاى شیعى در عصر غیبت کبرى
مناسب است قبل از پرداختن به تاریخ شیعه در عصر ((غیبت کبرى )) ، در آغاز مرورى خلاصه به تاریخ شیعه در عصر ((غیبت صغرى )) نیز داشته باشیم .

1 – شیعه قبل از غیبت کبرى (از قرن 1 تا 4 ه -)
((شیعه امامیه به کسانى گفته مى شود که ، خلافت و جانشینى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و مرجعیت علمى و دینى را حق خالص و منحصر به فرد على علیه السلام مى دانسته و مراجعه علمى و معنوى را تنها به او و 11 فرزندش روا مى دانند.(812)
على علیه السلام و یاران او پس از اعتراض ، به منظور رعایت مصلحت اسلام و مسلمین و نداشتن نیروى کافى ، دست به قیام خونین نزدند، ولى تسلیم عقیده اکثریت نشدند.
اعتقاد شیعه بر آن بود که آنچه براى جامعه در درجه اول اهمیت دارد روشن شدن تعالیم اصیل اسلام ، و در درجه دوم جریان کامل آن تعالیم در جامعه مى باشد. و فقط یک رهبر معصوم ، توانائى تحقق این دو هدف را دارد. در غیر این صورت ((حکومت ))به یک ((سلطنت استبدادى )) تبدیل گشته و معارف پاک دینى دستخوش تحریف مى گردد.
تاریخ اسلام صحت این اعتقاد را به اثبات رساند، و شیعه نیز در عقیده خود استوارتر گشت ، هرچند که براى پیشرفت و حفظ قدرت اسلام مخالفت علنى نمى کردند، بلکه دوش به دوش اکثریت ، به جهاد مى رفتند و در امور عامه دخالت مى کردند.(813)
در اواخر سال (35 ه -) و پس از 25 سال انحرفات پى در پى ، حکومت انقلابى على علیه السلام درگیر مبارزه با مخالفان مصلحت پرست و منحرف شد و پس از 4 سال و 5 ماه ، امیرمومنان على علیه السلام به دست ((خوارج ))به شهادت رسید و ((معاویه ))با دسیسه هاى گوناگون بر خلافت چیره گشت و آن را به سلطنتى موروثى تبدیل نمود و سخت ترین روزگار براى شیعه در زمان حکومت بیست ساله اش فراهم نمود.
شهادت امام حسن مجتبى علیه السلام و یاران صدیق على علیه السلام ، تراژدى فجیع کربلا، بیدادگرى و بى بندوبارى بنى امیه ، در برابر مظلومیت و طهارت اهل بیت عصمت علیه السلام ، شیعه را روز به روز در عقیده استوارتر مى ساخت . شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام در توسعه یافتن ((تشیع ))به ویژه در مناطق دور از مرکز حکومت بنى امیه ، چون ((عراق )) ، ((یمن ))و ((ایران ))کمک به سزائى کرد.(814)
لذا در پایان قرن اول ، حکومت بنى امیه رو به ضعف گراییده و شیعه از اطراف کشور اسلامى چون سیل به دور امام باقر علیه السلام گرد آمده و معارف اسلامى را از خرمن او چید. شهر ((قم ))بنیان نهاده و شیعه نشین شد، ولى شیعه در حال تقیه بود. بر اثر فشارهاى حکومت بنى امیه ، سادات علوى قیامهاى مکرر داشته ، هرچند که با شکست روبه رو شده و جان هاى خود را در این راه مقدس گذاشتند.
خونخواهى شهداى اهل بیت علیهم السلام و تبلیغات عمیق شیعه ، عاملى بود که به وسیله آن ((بنى عباس ))خلافت را ربودند و در آغاز، چند روزى روى خوش نشان دادند و ((بنى امیه ))را قتل عام کردند، ولى دیرى نگذشت که شیوه ظالمانه ((بنى امیه ))را در پیش گرفتند و در بیدادگرى و بى بندو بارى از آنان نیز گذشتند. لذا وضع شیعه با آمدن ((بنى عباس )) کوچکترین تغییرى پیدا نکرد.
به دلیل روى آوردن مردم به علوم عقلى ، و آزادى دادن ((مامون )) عباسى معتزلى مذهب (195 – 218)، علماى شیعه نفس تازه اى کشیده و از تبلیغ مذهب خود دریغ نکردند.
واگذارى ولایتعهدى به امام هشتم ، ((علویان ))را تا حدودى از تعرض ‍ دستنشاندگان دولت به آنان مصون نمود، ولى ((متوکل ))عباسى دم برنده شمشیر را به سوى شیعه برگرداند و حتى مزار حسین بن على علیه السلام از دست او در امان نماند.

2 – شیعه در عصر غیبت کبرى
فساد و بیدادگرى ((بنى عباس ))و نهضت هاى پى در پى ((علویان )) ، ارکان حکومت ((عباسیان ))را سست نموده و زمینه را براى ظهور دولت هایى انقلابى و شیعى آماده کرده و براى شیعه آزادى تبلیغ مذهب را به همراه داشت .
در قرن چهارم هجرى ، قسمت عمده شبه ((جزیره العرب ))به استثناى شهرهاى بزرگ ، شیعه بودند. در ((بصره ))نیز که مرکز ((اهل سنت )) بود عده اى قابل توجه شیعه بودند. در ((طرابلس )) ، ((نابلس )) ، ((طبریه )) ، (( حلب ))و ((هرات ))شیعه بسیار بود، و ((اهواز)) و سواحل ((خلیج فارس ))جایگاه شیعیان بود.
بسیار اتفاق مى افتاد که در شهرهاى بزرگى ، چون ((بغداد))((بصره )) و ((نیشابور))زد و خورد میان شیعه و سنى در مى گرفت و در برخى از آنها شیعه غلبه پیدا مى کرد.
در مدت 5 قرن (از پنجم تا نهم ) شیعه به گسترش خود ادامه داده و دولت هایى شیعى نیز بر سر کار آمد. ((اسماعیلیه ))در حدود یک قرن و نیم در اواسط ((ایران ))در حال استقلال کامل مى زیستند.(815)
سادات مرعشى در ((مازندران ))تا ((قزوین )) ، از نیمه قرن هشتم تا بعد از نیمه قرن نهم سلطنت کردند.(816) ((سلطان محمد خدابنده ))از سلاطین ((مغول ))مذهب شیعه را اختیار کرد (703 – 716 ه -) و در پى او پادشاهانى ، ((تشیع ))را ترویج کردند. نفوذ ((علامه حلى ))و فرزندش در دربار او تحولات چشم گیرى را در زمینه گسترش دامنه ((تشیع ))و پایه ریزى علمى و فرهنگى مکتب انقلابى اهل بیت علیهم السلام به وجود آورد.(817)
سلاطین ((قره قویونلو))و ((آق قویونلو))در ((تبریز))حکومت کرده و دامنه حکمرانى شان تا((فارس ))و ((کرمان ))کشیده شد.(818)
با آمدن سلاطین ((آل ایوب ))شیعه ((مصر))و ((شامات ))آزادى مذهبى را به کلى از دست داده و جمع کثیرى از شیعیان از دم شمشیر گذشتند و ((شهید اول ))(محمد بن مکى عاملى ) که یکى از نوابغ فقهاى شیعه بود در سال (786 ه -) در دمشق به جرم ((تشیع ))کشته شد و ((شیخ اشراق ))(شهاب الدین سهروردى ) در ((حلب ))به جرم تبیین ((فلسفه ))به قتل رسید.
شیعه در این پنج قرن از لحاظ جمعیت در افزایش ، و از لحاظ قدرت و آزادى مذهبى تابع مذهب و قدرت سلاطین وقت بودند. و در این برهه در هیچ یک از مناطق اسلامى مذهب شیعه ، مذهب رسمى اعلام نشد.(819)
در آغاز قرن دهم ، ((اسماعیل صفوى ))(شیعه مذهب ) قیام خود را از ((اردبیل ))شروع کرد. او با برانداختن ((ملوک الطوایفى ))در ((ایران ))و جنگ با((عثمانیان )) ، ((ایران ))قطعه قطعه شده را به شکل یک کشور درآورده و مذهب شیعه را در قلمرو حکومت خود رسمیت داد، و تا اواسط قرن دوازدهم ، حکومت ((صفویه ))با به رسمیت شمردن مذهب شیعه به سلطنت خود ادامه دادند.
((شاه عباس کبیر))توانست وسعت کشور و جمعیت را به بیش از دو برابر ((ایران ))کنونى برساند و تا قرن چهاردهم هجرى ، ((تشیع )) مذهب رسمى ((ایران ))ماند. همچنین در ((یمن ))و ((عراق )) ، شیعه اکثریت جمعیت را تشکیل مى دهد و در همه کشورهاى مسلمان نشین جهان ، کم و بیش شیعه وجود دارد و در جهان بالغ بر 000/000/100 شیعه زندگى مى کنند.(820)
در طلیعه قرن پانزدهم هجرى و پس از مبارزه طولانى با استبداد داخلى و استعمار فرهنگى ، سیاسى و اقتصادى خارجى یک حکومت اسلامى تمام عیار بر اساس نظریه مترقى ((ولایت فقیه ))- با تدارک کلیه نقاط ضعف انقلاب هاى گذشته در مبارزه بى امان با استبداد و استعمار – در ((ایران )) شیعه نشین به وجود آمد و آثار و برکات معنوى و مادى این انقلاب به شرق و غرب جهان اسلام گسترش پیدا کرد، و چون خارى در چشم دشمنان از تمام نهضتهاى اسلامى در جهان ، حمایت نموده و مایه امیدوارى و عاملى بزرگ در پیروزى این نهضت ها به شمار مى رود و جهان را به عصرى جدید وارد نموده و همه ابرقدرتها نیز براى مبارزه با مذهب شیعه نشین اثنا عشرى بسیج شده اند، در حالى که مبانى و نظریات شیعه به سرعت در تمام جهان اسلام و در شرق و غرب جهان ، رو به گسترش است .

3 – نهضت ها و دولتهاى شیعى در عصر غیبت کبرى
شیعیان ، نخستین کسانى هستند که تفکر انقلابى و پرچم قیام را در اسلام بر ضد طغیان به دوش کشیدند و همواره نظریات شیعه ، روح انقلاب را با خود به همراه داشت . عقیده ((امامت )) ، که شیعه سخت بدان ایمان داشت آنها را با انتقاد و اعتراض نسبت به هیئت هاى حاکمه و بالاخره جبهه گیرى در برابر آنها وا مى داشت ، و این حقیقت در سراسر تاریخ شیعه مشهود است .
به عقیده شیعه هر حکومتى غاصب و ظالم است به هر شکل و در هر قالبى که باشد، مگر آن که امام معصوم علیه السلام یا نائب آن ، حکومت را در دست گیرد. به همین دلیل شیعه در تاریخ به طور مداوم در یک جریان انقلابى مستمر به سر مى بردند؛ نه آرام مى گرفتند و نه آن را رها مى کردند.(821)
مبارزان و رهبران شیعه هرگز بیم از قدرت حاکم به دل راه ندادند و با شیوه رازدارى (و تقیه ) سخت ترین شرایط را تحمل نمودند و در برابر طوفانهاى بنیان کن ، با شهادت و رشادت ، همواره قد براشرافته و به عنوان نیرومندترین سازمان انقلابى در اسلام در جهت استقرار ارزش هاى والاى اسلامى و عدالت خواهى جلوه گر شده است .
مبارزات سیاسى شیعه به صورت زیرزمینى و تشکیلاتى به رهبرى یاران ائمه علیهم السلام استمرار داشت ، و ((دعاه )) (822) شیعه در جذب نیرو و آگاه نمودن مردم نقش فعال بر عهده داشتند. اسامى (دعاه ) در دفاتر خاصى نزد برخى از اصحاب ائمه علیهم السلام نگهدارى مى شد و حتى از دیوار نویسى براى احیاى شعارهاى انقلابى استفاده مى کردند.(823)
((قیامهاى شکوهمند شیعه از حمایت مردمى توده ها و شخصیت هاى نام آور اسلامى برخوردار بوده و فقها و محدثان و قضات از جمله کسانى بودند که در صف مقدم جبهه ، هوادار و پشتیبان نهضت هاى شیعى بودند.
نهضت هاى شیعى از همان آغاز پیدایش انحراف در سطح زمامدارى و رهبرى دولت اسلامى پس از وفات پیامبر صلى الله علیه و آله ، تلاش ‍ انقلابى خود را آغاز نموده و با حرکتى بى امان در مرکز جهان اسلام و سایر مراکز کلیدى و در سراسر دوران ائمه اطهار علیه السلام ، با راهنمایى آن بزرگواران پرچم مبارزه را بر علیه طاغوت و طاغوتیان برداشته و یک سلسله متصل و پیوسته از نهضت ها را تا دوران غیبت کبرى و تا عصر حاضر با گذشتن از فراز و نشیب هاى گوناگون مبارزه و انقلاب ، به راه خود ادامه داده و گاهى این نهضت ها شکست خورده و گاهى نیز به ثمر نشسته و دولت هاى انقلابى در گوشه و کنار جهان اسلام و گاهى نیز در مراکز مهم حیاتى به وجود آورده و در این 6 قرن اخیر، شیعه همواره در مرکز ((تشیع ))و در ((ایران ))اسلامى از قدرت مذهبى و سیاسى خوبى برخوردار بوده و پیام خود را به جهانیان ابلاغ نموده است .
بسیارى از نهضت هاى شیعى ، در ((عراق )) (824) و ((حجاز)) (825) بوده است . شیعه در برابر قدرت خلفا نیز دولتهایى در شرق و غرب مرکز خلافت به پاداشته و هیچ گاه سنگر مبارزه را رها ننموده و همواره شعار ((عدالت ))و ((امامت ))را به عنوان اصیل ترین پیام وحى به دوش ‍ کشیده است و تا تحقق نهایى این دو اصل ، مبارزه با تمام قدرت هاى ظالم را بر خود واجب دیده و بخش اجتناب ناپذیر ایمان مى داند.
در اکثر قیام ها، شیعه پیشتاز بود و شیعیان در صفوف مقدم ، ولى این نهضتها هرگز جنبه گروهى و مذهبى نداشت و به آن معنا نبود که پیروان اهل بیت علیهم السلام جدا از مردم به این حرکت ها به دست مى یازیدند و با آنها همکارى مى کردند؛ زیرا مخالفت شیعه با اساس حکومت ((امویان ))و ((عباسیان ))از اعماق قلوب توده هاى وسیع مردم مسلمان سرچشمه مى گرفت ، ولى ستیزه گرى مسلحانه و خونبار شیعه ، به کمک افکار عمومى جوامع ستمدیده ، ریشه در دفاع مقدس به منظور حفظ هویت اسلامى خود و پاسدارى از حریم اسلام و ((تشیع ))داشت .
چهره انقلابى و تابناک پیروان اهل بیت علیهم السلام را نباید فقط در میدانهاى شهادت جستجو کرد، بلکه این چهره ها را مى توان در قالب انقلاب فرهنگى در شکل آرام تبلیغ نیز مشاهده کرد. ((ادریس بن حسن مثنى )) ، کشور ((مغرب ))را با تبلیغ فتح نمود و همچنین ((اندونزى )) و شرق دور جهان اسلام با تبلیغ گشوده شد، در قرن پنجم هجرى انبوهى از مردم ((هند))توسط دو نفر شیعى مسلمان شدند، در حالیکه ((عباسیان ))300 سال بود که به زور شمشیر زیر شعار دروغین دعوت به اسلام ، کشورگشائى مى کردند.
نهضت هاى انقلابى شیعى در سراسر جهان روح حماسه و انقلاب را زنده نگه داشت ، و على رغم شکست هاى پى در پى در قرن هاى اول تا سوم هجرى ، توانست نیمه قرن سوم تا قرن چهارم ، و پس از آن به نتایج قابل توجهى دست یابد و به شکل گیرى یک سلسله دولتهاى انقلابى در سرتاسر جهان اسلام بینجامد و بارقه امیدى بر دلهاى یأس گرفته بتاباند و عاملى براى کاهش ستمگرى ها و طغیان هاى بیشتر حاکمان ستمگر باشد.
دولت انقلابى ((ادریسیان ))در ((مغرب ))از اواخر قرن دوم تا پس از نیمه دوم قرن چهارم هجرى در حدود دو قرن ، و دولت ((علویان ))از نیمه قرن سوم تا دهه دوم قرن چهارم در ((طبرستان ))و ((دیلم )) ، بیش ‍ از نیم قرن ، و دولت ((آل بویه ))در ((عراق ))و ((ایران ))از نیمه اول قرن چهارم تا نیمه دوم قرن پنجم ، بیش از یک قرن ، و دولت ((فاطمیان )) در ((مصر))و ((شمال آفریقا))از اواخر قرن سوم تا نیمه دوم قرن ششم در حدود سه قرن ، تشکیل گردید. همچنین در ((سوریه )) ، ((حلب )) و ((طرابلس )) ، ((حمدانیان )) ، ((بنى مرداس ))و ((بنى عمار)) از نیمه اول قرن چهارم تا اوائل قرن ششم در حدود یک قرن و نیم در منطقه ((شامات ))حکومت کرده و ((تشیع )) و آرمانهاى شیعى را تبلیغ و گسترش داده اند.
این دولت ها گرچه از نظر تئورى و عمل در مقایسه با نظام ایده آل توحیدى ، بسیارى از معایب و انحراف هاى دولت هاى ((اموى ))و ((عباسى ))را داشتند و یا در عمل به آنها آلوده شدند، ولى این نکته در تحول دولت در اسلام حائز اهمیت است که دولتهاى انقلابى در مقایسه با رژیم هاى حاکمى ؛ چون ((اموى ))و ((عباسى ))حرکتى در جهت پیشبرد اهداف نظام مطلوب اسلامى محسوب مى گردد. این دولت هاى انقلابى شیعى – عموما – خدمات ارزنده اى در ترویج علم و ادب داشته دانشمندان را مورد حمایت و تشویق فراوان قرار مى دادند.
((آل بویه ))فرهنگ اسلام و تعالیم اهل بیت علیهم السلام را زیربناى حکومت خویش قرار دادند، و با وجود این که شیعى مذهب بودند درباره پیروان مذاهب دیگر و علماى آنان رفتارى نیکو و بردبارانه داشتند و از تکریم و انعام فروگذار نبودند. این ویژگى براى تمام دولت هاى انقلابى شیعى یاد شده است ، در حالى که شیعه عموما در دولتهاى اسلامى غیرشیعى در فشار و تقیه بوده و گاهى نیز از دم شمشیر گذرانده مى شدند.
به همین جهت قرن چهارم هجرى – که قرن دولتهاى انقلابى شیعه در سراسر جهان اسلام به شمار مى رود(826) – اوج تمدن اسلامى و اعتلاى فرهنگ جهان اسلام دانسته شده (827) و هیچ عاملى براى آن ، جز آزادى فکر و عقیده که در پرتو دولتهاى شیعى همراه با تشویق و تکریم علم و دانشمندان بود نمى یابیم . آرمانى بودن این دولتها با انگیزه هاى والاى موسسان آن ، بزرگترین عامل این ترقى و تمدن بوده است ، و به فساد آلوده شدن گام به گام حاکمان و دور شدن از آرمانهاى اصلى ، خود عامل تباهى و اضمحلال این دولتها گردید.
با فروپاشى دولتهاى انقلابى در نتیجه اختلاف میان رهبران ، و آلوده شدن کارگزاران به فساد قدرت و دورى از آرمانهاى انقلابى و اصیل ، جهان اسلام در قرن ششم و هفتم هجرى شاهد سقوط دولت ((عباسى )) ، تجزیه قدرت سیاسى ، شکل گیرى دولتهاى کوچک ، کشمکش ها، برادر کشى ها و رقابت هاى ابلهانه بر سر تصاحب قدرت بود.
در سال (489 ه -) اولین دوره جنگ هاى صلیبى به صورت سازمان یافته آغاز گردید، در حالیکه در مرکز خلافت ، اندیشه اى جز خوشگذرانى و جمع آورى اموال خبرى نبود. در چنین شرایطى تهاجم بنیان کن ((مغول ))بر جهان اسلام آغاز شد و حکومت اسلامى پیش پاى مغولان فرو ریخت و نابود گردید.
و اگر اسلام توانست همچنان سرفراز بماند، به خاطر حرکت اندیشمندانه جمعى پیشتاز گمنام و به دور از قدرت سیاسى بود که توانستند ((مغول )) هاى پیروزمند را در برابر اسلام خاضع گردانند و دلهاى آنان را به روى اسلام بگشایند و آن را فتح کنند.(828) و اگر ((هلاکو خان ))پس از قتل عام 900 هزار تن بى گناه از اهالى ((بغداد))قبل از بازگشت از آنجا دستور مى دهد که مسجد خلیفه و ضریح و مرقد حضرت کاظم علیه السلام را تجدید بنا کنند،(829) به خاطر حرکت شجاعانه و بازدارنده اى بود که ((موید الدین ابن علقمه ))و ((خواجه نصیر الدین طوسى ))(دو شخصیت ممتاز شیعى ) افتخار آن را از آنِ خود کردند، هرچند آماج تهمت ها و بدنامى هاى بسیار قرار گرفتند.
هدف خواجه جلوگیرى از خونریزى و خسارتهاى معنوى بود و او توانست با نفوذ در تشکیلات ((مغول )) ها باعث نجات جان بسیارى از علماى جهان اسلام از تیغ خونریز ((تاتار))شود و توانست متجاوز از 60 کتاب ارزنده در علوم و فنون مختلف به رشته تحریر درآورد، و شهرهائى را از نابودى نجات دهد و سخت ترین دشمنان اسلام در برابر اسلام و شعائر مذهب ((تشیع ))مجبور به ایمان و تعظیم نماید(830) و اسلام در برابر همه خرابى ها و مصائب کمر راست کند و سرافراز گردد و بر فاتحان اسلام در برابر همه خرابى ها و مصائب کمر راست کند و سرافراز گردد و بر فاتحان وحشى پیروز شود و منزلت علم ، و حافظان دین تا آن حد ارتقا یابد که بالاترین مناصب دولتى و سیاسى را اشغال نمایند و با تدبیر و کیاست ، ویرانگران مساجد و کتابخانه ها را، بانیان جدید مساجد و کتابخانه ها کند.
روابط به ظاهر حسنه علماى ((تشیع ))با شاهان صفوى از این واقعیات نشأت مى گرفت که آنان ، وجود یک قدرت سیاسى و دولت با کفایتى را براى حفظ میراث ((تشیع ))و پاسدارى از ((ایران شیعه ))و جلوگیرى از تهاجم ((تسننى ))که ثواب شیعه کشتن را برتر از هر عبادت مى شمرد، ضرورتى اجتناب ناپذیر مى دانستند.(831)
دولت ((صفویه ))با تمام ضعف هایش ، ترویج کننده شعائر مذهبى بود و اهل تسنن نیز عموما تحت فشار نبودند و نسبت به ((مسیحیان )) ، ((یهودیان ))و ((زردشتیان ))نیز روش مدارا اعمال مى شد، در حالى که اکثر کشورهاى غربى حتى با آزادى نسبى ادیان ، بیگانه بودند.(832)
رونق کشاورزى ، رشد اقتصادى و رفاه نسبى عمومى ، رضایت طبقه متوسط را نسبت به سیاست اقتصادى دولت ((صفویه ))جلب نمود و بیشتر شاهان صفوى را از حمایت مردمى برخوردار کرده بود.
توسعه فرهنگى و گسترش مراکز علمى و حمایت همه جانبه از علما و مولفان ، از برجسته ترین امتیازات دوران ((صفویه ))است و ابتکار بهره گیرى از هنر، صنعت و معمارى در خدمت فرهنگ و معارف اسلامى از خصوصیات دیگر این دوره است .
ایجاد تحول در سیستم سیاسى و ادارى حکومت و وجود زمینه براى ایفاى نقش بیشترى براى علما در امور سیاسى ، قضائى و فرهنگى را مى توان از دیگر ویژگیهاى این دوره برشمرد. بازگرداندن استقلال و هویت شیعى و رهائى از بیگانه ترسى و حمایت کامل از موجودیت دین ، موجب گردید که علماى شیعه بر مشروعیت قدرت سیاسى پادشاهان ((صفویه ))صحه بگذارند.
با غلطیدن دولت ((صفویه ))به ورطه تجمل پرستى و اشرافیت و گرفتار شدن در دام جنگ هاى خانگى و همسایگان شرقى و غربى ، زمینه هاى فروپاشى خود را فراهم نمود و پس از دو قرن و نیم ، مرکز دولت صفوى (اصفهان ) به دست ((افغان )) هاى مهاجم و متعصب سقوط کرد. در چنین شرایطى شکل گیرى نهضت هاى اسلامى اجتناب ناپذیر بود، بسیارى از شهرها و روستاهاى ((ایران ))سر به شورش و مقاومت نهاده ، و دلیرانه ایستادگى نمودند و باوجود این که بزرگان ((صفویه )) ، روحیه خود را باخته بودند، مردم با استفاده از جنگ هاى چریکى توانستند پیروزیها را در کام فاتحان خود تلخ سازند.(833)
حکومت ((زندیان ))پس از ترور ((نادر شاه ))- که کلیه زمینه هاى به وجود آمده براى نهضت در اواخر دوران صفویه را از میان برده بود – با پیروزى ((کریم خان زند))در سال (1164 ه -) شروع شد و مایه هاى مذهبى و مردمى روبه افزایش نهاد و روحانیون از حکومت ((کریم خان )) حمایت کردند، ولى طولى نکشید که رقابت بین دو ایل مقتدر ((زندیه )) و ((قاجاریه ))بر سر قدرت یک بار دیگر ((ایران ))را به صحنه نبرد و خشونت مبدل ساخت و در اثر بى توجهى به اعتقادات و خواسته هاى مردم و طمع دشمنان دیرین صلیبى ، ((ایران ))را در حد یک مستعمره براى غرب به سقوط کشاند.
هجوم استعمار سیاسى ، اقتصادى ، فرهنگى و نظامى غرب به جهان اسلام در بیدارى مشرق زمین نقش آگاه کننده داشت و به نهضت هاى سلامى سرعت و عمق بیشترى بخشید و استبداد داخلى نیز در کشورهاى اسلامى نقش قابل توجهى در ملموس تر شدن دردها و رو آمدن مشکلات و مردمى شدن مبارزات داشت .
با پیوندى که بین نهضت هاى اسلامى در سراسر جهان اسلام در یک قرن اخیر به وجود آمد،(834) سرانجام همه آنها به یک حرکت انقلابى در نیمه دوم قرن سیزدهم هجرى تبدیل شده و مناطق وسیعى از جهان اسلام زیر پوشش این موج عظیم بیدارى و مبارزه قرار گرفت ، و کشورهائى چون ((مصر)) ، ((سوریه )) ، ((لبنان )) ، ((عراق )) ، ((ترکیه )) ، ((افغانستان )) ، ((پاکستان )) ، ((الجزایر)) ، ((تونس )) ، ((مراکش )) ، ((حجاز)) ، ((اندونزى )) ، ((هندوستان ))و ((ایران ))را در بر گرفت و مفهوم جدیدى از اندیشه هاى سیاسى و مبانى عدالت اجتماعى اسلام را به دنبال چند قرن رکود، ستم و تسلیم مطرح نمود.(835)
در بیشتر کشورهاى اسلامى خصلت تاریخى – مردمى بودن روحانیت ، رسالت رهبرى حرکت ها و جنبش ها را در یکصد سال اخیر بر دوش رهبران دینى نهاد. و نهضت اسلامى امام خمینى رحمه الله علیه اوج تمام جنبش هاى اسلامى تاریخ اسلام و ((تشیع ))به شمار مى رود و همه آرمان هاى انقلابى نهضت هاى اسلامى در سراسر جهان در این نهضت تبلور یافت .(836)
… ادامه دارد.

پی نوشت :

812- ر. ک : شیعه در اسلام ، علامه طباطبایى ، ص 28.
813- همان : ص 28 – 30.
814- همان : ص 46 – 48.
815- همان ، ص 56.
816- انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن ، عباسعلى عمید زنجانى ، ص 208 – 215.
817- همان : ص 195.
818- شیعه در اسلام ، ص 56.
819- همان ، ص 57.
820- این آمار در سال تألیف کتاب . (1346 ه -. ش ) مى باشد.
821- وعاظ السلاطین مورخ معروف اهل تسنن ، على الوردى ، ص 293.
822- جمع داعى ، لقبى بود که به رهبران هر کدام از تشکیلات گروه زیرزمینى شیعه داده بودند.
823- انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن ، ص 122 – 124.
824- در قرن هاى اول و دوم هجرى قیامهاى توابین ، مختار، زیدبن على ، فرزند امام سجاد علیه السلام ، ابراهیم بن عبدالله بن حسن ، عیسى ، فرزند زید بن على ، و محمد بن ابراهیم حسنى ، در مناطق مختلف عراق بود.
825- قیام سرور آزادگان حسین بن على علیه السلام و قیام اهل مدینه پس از شهادت امام حسین علیه السلام ، قیام محمد بن عبدالله بن حسن مثنى و قیام حسین بن على صاحب فخ ، در حجاز بود. قیام یحیى فرزند زید بن على نیز در گرگان و قیام محمد بن قاسم در خراسان شکل گرفت . ابوالفرج اصفهانى مورخ مشهور جهان اسلام تا سال (313 ه -) شهادت تعداد 218 نفر از فرزندان على علیه السلام را به ثبت رسانده و گفته است که در اطراف یمن و محدوده طبرستان گروهى از این تبار دست به قیامهاى پیروزمند و یا شکست خورده اى زده اند که از آن ماجرا اطلاعى در دست نیست .
ر. ک : انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن ، ص 145.
826- ادریسیان در مغرب ، علویان در طبرستان ، آل بویه در عراق و ایران ، فاطمیان در مصر و شمال آفریقا، حمدانیان و بین مرداس و بنى عمار در شامات .
827- ر. ک : تمدن اسلامى در قرن چهارم هجرى ، آدم متز، جلد 1 و 2.
828- انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن ، ص 186.
829- البدایه و النهایه ، ابن کثیر، ج 13، ص 202؛ تاریخ الاسلام السیاسى ، ج 4، ص 161.
830- همان ، ص 192 – 193.
831- همان ، ص 227 (به نقل از: اسناد و نامه هاى تاریخى و اجتماعى دوران صفوى ، ثابتیان ، ص ‍ 231؛ تاریخ ایران ترجمه کریم کشاورز، ص 511.)
832- ر. ک : تاریخ ایران ، ترجمه کریم کشاورز، ص 522.
833- همان ، ص 584 – 585.
834- این پیوند را بسیارى از مورخان به سید جمال الدین اسدآبادى نسبت داده ، هرچند که غیر از او از دانشمندان بزرگوار شیعه مواضع بسیار ارزنده اى در این زمینه داشته اند. ر. ک : انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن ، ص 238 – 243.
835- انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن ، ص 241.
836- با یک نگاه سریع به وصیت نامه سیاسى – الهى امام خمینى و قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران ، تاریخ پرفروغ این انقلاب تا تشکیل دولت و رهائى از توطئه هاى پى در پى این تبلور را به خوبى مى توانیم لمس کنیم .
منبع: کتاب تاریخ عصر غیبت

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید