حدیثی از رسول اکرم (ص) مأثور است که ضمناً مشتمل بر داستانی است و عملاً در آن داستان فرق بین پیروی از منطق و پیروی از احساسات دیده می شود.
مردی از اعراب به خدمت رسول اکرم (ص) آمد و از او نصیحتی خواست، رسول اکرم (ص) در جواب او یک جمله کوتاه فرمود و آن این که: لا تغضب یعنی: خشم نگیر.
آن مرد هم به همین مقدار قناعت کرد و به قبله خود برگشت. تصادفاً وقتی رسید که حادثه ای بین قبیله او و یک قبیله دیگر رخ داده بود. هر دو طرف صف آرایی کرده و آماده حمله به یکدیگر بودند آن مرد از روی خوی و عادت قدیم و تعصب قومی شد و برای حمایت از قوم خود سلاح بست و در صف قوم خود ایستاد. در همین حال گفتار پیامبر اکرم (ص) به یادش آمد که نباید خشم و غضب را در خود راه بدهد. خشم خود را فرو خورد، به اندیشه فرو رفت، تکانی خورد، منطقش بیدار شد، با خود فکر کرد چرا بی جهت باید دو دسته از افراد بشر به روی یکدیگر شمشیر بکشند.
خود را به صف دشمن نزدیک کرد، حاضر شد آنچه آنها به عنوان دیه و غرامت می خواهند از مال خود بدهد، آنها نیز که چنین فتوت و مردانگی از او دیدند از ادعای خود چشم پوشیدند. غائله ختم شد، و آتشی که از غلیان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت.