نویسنده:محتشم مؤمنی
شناسایی و پی بردن به راز و رمزهای موجود در یک حرکت اصلاحی و اجتماعی که منجر به ایجاد تغییرات مهمی درعرصه های گوناگون جوامع می گردد، خود نیازمند بازشناسی دقیق و موشکافانه عوامل بوجودآوردن آن حرکت اجتماعی میباشد. عواملی که بدون ظهور و بروز آنها اصولا آن حرکت اجتماعی زمینه وقوع پیدا نمی کرد و در هر حرکت اجتماعی نیز بدون شک یکی از مهمترین عوامل، عامل «رهبری و هدایت» میباشد، چرا که نقش «رهبر» و «هادی» در حرکت های اصلاحی همچون نخ تسبیح میباشد که دانه های پراکنده تسبیح را به گردهم جمع نموده و نیروهای متفرق را در راه رسیدن به هدفی متعالی هم سو و هم جهت می نماید. فلذا هرگز نمی توان به هنگام مطالعه تاریخ نهضت ها و قیامها، از کنار عنصر «امام» و «رهبر» آنهابه سادگی گذشت.
از آنجا که درمیان تمامی نهضت های اصلاحی و اجتماعی که در طول تاریخ بشریت از آدم تا خاتم و تا قیام مصلح کل (عج) بوقوع پیوسته، نهضت عاشورا در ردیف برترین و والاترین حرکتهای انسانی با اهداف مقدس و متعالی قرار دارد، تحقیق وتفحص پیرامون عنصر «رهبری» دراین نهضت مقدس نیز از جایگاهی رفیع و منیع برخوردار است، زیرا دانستن اینکه رهبر این قیام الهی در چه محیطی و تحت تربیت چه افرادی رشد و نمو یافته و هدفش از این حرکت بی بدیل تاریخی چه بوده و در راه هدایت نهضت به سمت و سوی هدف، چه تدابیری بکار بسته و چگونه ازسرمایه مادی و معنوی موجود بهره جسته، نقش بسیار اساسی در شناسایی این حرکت عظیم تاریخی دارد. به همین خاطر در این نوشتار ضمن بیان بخش هایی از حیات پربرکت و سخنان حیات بخش مولای متقیان علی(ع) حضور این آموزه ها را درنهضت عاشورا به تصویر کشیده و در واقع به اثبات این نکته پرداخته که رهبری آگاهانه و مؤمنانه امام حسین(ع) درجریان نهضت کربلا، ریشه در آموزه های اساسی و مهمی دارد که آن امام همام(ع) درمکتب پدر آموخته و آنها را در طول حرکت اصلاحی خود از مدینه تا کربلا به مرحله اجرا درآورده است، همانگونه که خود در وصیت نامه ای که به برادرش محمد حنفیه نوشته به این نکته اشاره نموده و فرموده اند:
«من حسین بن علی بزرگ شده در دامان پیامبر وتربیت شده در مکتب پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام با این قیام، برای ایجاد شر و فساد و اخلالگری برنخاسته ام. من در خاندانی نشو و نما کرده ام که تجلی گاه عدالت و حق و دیگر اصول ارزش های انسانی بوده است… » (1)
1- حق طلبی و حرکت بر مدار حق:
آنانکه با سیره و روش زندگی نخستین پیشوای شیعه یعنی امام علی(ع) آشنا باشند به خوبی به این نکته واقفند که یکی از مهمترین موضوعاتی که آن امام عظیم الشأن(ع) درطول حیات خویش مطمح نظر قرار داده و همواره در مسیر آن حرکت نموده اند، موضوع «حمایت از حق و حق طلبی» میباشد و نگاهی هرچند گذرا به آثار مکتوب و شفاهی (نامه ها و خطبه ها) به جا مانده از آن حضرت(ع) در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه این نکته را به اثبات می رساند. به کاربردن بیش از 300 مورد کلمه «حق» و مشتقات آن در رسائل و سخنرانی ها، خود بیانگر آن است که اصولا هدف اصلی امام(ع) برپایی و اعتلای کلمه «حق» به معنای واقعی کلمه بوده است و «حق» و علی«ع» دو پدیده ای بوده و هستند که جدایی میان این دو غیرقابل تصور می باشد، همچنان که پیامبر بزرگوار اسلام«ص» در آن سخن گرانمایه خویش بدان اثبات فرموده که: علی مع الحق و الحق مع علی. یدور حیث مادار: حق با علی است و علی با حق است و حق همان جایی است که علی باشد.» (2)
و ما در اینجا به مناسبت موضوع برخی از سخنان ایشان را پیرامون حق ذکر می کنیم تا حقیقت امر واضح ترگردد:
الف) «بتحقیق برترین مردم نزد خدا کسی است که عمل به حق را بیشتر دوست داشته باشد تا از باطل، اگرچه حق به او زیان رسانده اندوهگینش نماید و باطل سود داشته بهره مندش سازد.»(3)
ب) «مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و از دست او سالم و آسوده باشند مگر از روی حق باشد. (4)
ج) «آگاه باشید هرکه از حق نفع نبرد زیان باطل حتما به او میرسد.» (5)
حال که دانستیم مقام «حق» درپیشگاه اندیشه علی(ع) از رتبه عظیم و والایی برخوردار است باید بگوییم که امام حسین(ع) فرزند برومند آن عزیز نیز با تأسی به سیره و روش پدر بزرگوارش، وجهه همت خود را درجریان نهضت خونین کربلا، احقاق حق قرارداده و در موارد ومواضع متعدد به این هدف والای خویش اشاره فرموده و اعلام نموده که دراین حرکت اصلاحی و تاریخی هدفی جز حرکت بر مسیر حق و احیاء حقوق از دست رفته جامعه اسلامی ندارد، همچنانکه در وصیت نامه خویش به محمد حنفیه این مطلب را متذکر گردیده و می فرماید:
«… آن چه مرا وادار به این حرکت کرده است، حق است. در راه وصول به حق، از هیچ ناگواری و مصیبتی نخواهم گریخت. نابودی حقیقی در دور افتادن از حق و عدم حمایت از آن است، نه پیوستن به حق و دریافتن آن و حمایت از آن. کسی که قدم در چنین راهی بردارد، نه تنها از سنگلاخ بودن راه هراسی به خود راه نمی دهد، بلکه پیروزی را درقطعه قطعه شدن در این راه می بیند که مسیر منزلگه مقدس پاکان اولاد آدم است.» (6)
با دقت و تعمل در این جملات آسمانی به خوبی این حقیقت را درمی یابیم که اندیشه و خط و مشی علی(ع) در این جملات که از زبان فرزند پاکش صادر گردیده موج می زند و براستی از کسی که در دامان چنان شخصیتی تربیت یافته جز این نمی توان انتظار داشت که با مشاهده جولان باطل و میدان داری طرفداران آن به خروش آمده و در جهت احیاء حق حرکت کند چرا که خود فرمود:
«آیا نمی بیند که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد؟»(7)
و بدین ترتیب جلوه های حق طلبی علوی(ع) را در حرکت حسینی(ع) به خوبی می توان مشاهده کرد.
ادامه دارد
پی نوشت ها:
1-علامه محمدتقی جعفری، امام حسین(ع)، شهید فرهنگ پیشرو و انسانیت، ص 126
2- همان، ص .240
3-نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه .125
4-همان، خطبه .167
5-همان، خطبه .28
6- امام حسین(ع) شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، ص .126
7-فرهنگ جامعه سخنان امام حسین(ع)، ترجمه علی مویدی، ص 398