اضطراب

اضطراب

تعریف اضطراب:
اضطراب یک نوع پریشانی روانی ـ بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره روزی در فرد به وجود می آید.[1] انواع اضطراب:
روان شناسان اضطراب را به دو گروه تقسیم کرده اند:
الف) اضطراب طبیعی و نرمال
اضطراب متعادل یا نرمال آن است که شدت واکنش با مقدار خطر متناسب باشد و این خود، مفید است. زیرا که شخص را وادار می سازد با موفقیت، خطرات را از خود دفع کند. بنابر این مقدار متعادل اضطراب برای رشد و تکامل شخصیت لازم است.
ب) اضطراب های نابهنجار
این نوع اضطراب درجات گوناگونی دارد و ممکن است با فراوانی های متفاوتی جلوه گر شود و شامل احساسات و رفتاری است که از کارائی عمل فرد می کاهد و جلوگیری می کند. در اضطراب شدید و مزمن، شخص در یک حالت فشار و تنیدگی ناشی از تعارضات درونی قرار می گیرد که با به کار گرفتن انواع مکانیزم های دفاعی هم قادر به تخفیف آن نیست. این گونه احساسات مداوم است و فرد احساس شدیدی از ناکام شدن خود دارد بدون آن که بداند از چه می ترسد. چنین ترسی ممکن است از چند دقیقه تا چند ماه طول بکشد.[2] ما در این نوشتار، در پی درمان اضطراب دسته دوم هستیم؛ چرا که وجود اضطراب دسته اول برای انسان ها مفید است.
برخی از عوامل اضطراب
«احساس تنهائی»، «احساس نداشتن پناهگاه»، «احساس پوچی و بی هدف بودن زندگی»، «تصویر جانکاهی از دوران پیری»، «تصویر وحشتناکی از چهره مرگ داشتن»، «داشتن احساس ناخوشایند و عدم اشباع کامل»، «بدبینی آزار دهنده»، «ترس از آینده»، «احساس گناه و شرمساری»، «روی آوردن به زندگی تجملی»[3] و …. .
راه های کنترل، رفع و درمان اضطراب
روان شناسان برای کنترل و درمان اضطراب راه کارهای متعددی را بیان کرده اند. در ذیل به تعدادی از شیوه های تخصصی و غیر تخصصی آن اشاره می کنیم:
عمده ترین شیوه درمان، روان درمانی است. روان درمانی یا پسیکوتراپی، خود، از شیوه های مهم درمان اضطراب است که البته باید زیر نظر مشاور بالینی متخصص صورت گیرد. روش آن بکارگیری شیوه عاطفی، با استفاده از فنون روان شناختی توسط فردی متخصص برای میل به اهداف ویژه است. حال به برخی از شیوه های درمان اضطراب می پردازیم.
1. درمان مراجع محور: این روشی است که «راجرز» و پیروان او برای درمان بیمار به کار برده اند. در این روش روان شناسی به بیمار نمی گوید که او چه باید بکند. بلکه از خود او می پرسد که به نظر شما چه باید کرد تا به آرامش رسید. و در نتیجه روان شناس و بیمار به یک جمع بندی می رسند و بیمار در واقع با هدایت روانشناس، و با خواست و کمک خودش، راه نجات را می یابد و سعی دارد آن را مورد عمل قرار دهد.
2. درمان گروهی: در این شیوه، چند بیمار روانی در کنار هم هستند. مشکلات آنها مشابه است آنها با راهنمائی و جهت دهی روان شناس با هم صحبت می کنند. و در سایه آن در می یابند که همه دردی شبیه به هم دارند و این دید، خود، مایه سکون و آرامش شان می شود.
3. درمان پزشکی: در این موارد روان پزشک است که در درمان اضطراب های شدید دخالت کرده و از طرق مختلفی از جمله دادن داروها و آمپولها به درمانش می پردازند. داروهائی مثل سیدم پانتوتال. استفاده از شیوه های تخدیر در این رابطه مؤثر است. البته در این زمینه فقط پزشک متخصص است که می تواند نظر بدهد. طبیعی است که در این راه از اظهار نظر افراد غیر آگاه باید پرهیز کرد و به سوی هر دوا و داروئی نباید دست دراز کرد.
4. حساسیت زدائی: در آن فرد را، در آرامشی قرار می دهند و از او می خواهند که در آرامش کامل عضلانی و در استراحت مطلق باشد. آنگاه صحنه های اضطراب آور را در نظر خود مجسم کند و به آسانی و در سایه القاآت، بر خود تسلط یابد و اضطراب خود را تحت کنترل در آورد.
5. استفاده از مذهب: مذهب اگر دارای ریشه الهی و فطری باشد در درمان افراد مؤثر است و راه و روشی مهم و چاره ساز به حساب می آید و روانکاوان بزرگی چون «یونگ» آن را مورد توجه قرار داده اند. در اسلام نیز به این امر توصیه شده و آیه شریفه قرآن که می فرماید: أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[4] اشاره ای به همین امر است. تقویت معنویت در افراد، زمینه را برای از میان بردن اضطراب از جهاتی متعدد، که عمده آن آرامش بخشی که جهت ضد اضطراب است، فراهم می آورد. همچنین استفاده از روش توبه در اسلام، خود می تواند از میان بردارنده اضطراب و لااقل کاهش دهنده آن باشد.
6. تمرین کلامی: این روش به واقع نوع القاء به خود است در عرصه قدرت، و به تبع آن خود را قدرتمند کردن. به خود القاء کند: من می توانم چنین و چنان کنم. من می توانم مدیر خود باشم. من می توانم بر مشکل غلبه کنم و….. فرد در ضمن این القاآت آهنگ سخن و کلام خود را قاطع می کند و در واقع به نوعی امردهی به خود، بپردازد.
7. شرطی زدایی: گاهی فردی از موشی می ترسد، علت شاید آن باشد که مثلاً پدر و یا مادرش موشی را در خانه دیده و فریاد کشیده اند. کودک از آن ترسیده و از آن بابت در اضطراب است که نکند موش مجدداً حضور یابد. کودک به آن فریاد و آن دیدار شرطی شده است. حال باید عکس آن، مورد عمل قرار گیرد. این بار که موشی را ببینند بخندند و ابراز شادی و اعلام سلطه کنند و در نتیجه آموخته قبلی کودک را خنثی نمایند.
8. جرأت دهی: طفل از وارد شدن در صحنه ای وحشت دارد و مضطرب است. در این می توان فردی را نشان داد که در حال پیشروی به سوی همان صحنه است و با جرأت، به سوی آن گام بر می دارد. این دیدار اگر چند بار تکرار شود زمینه ساز جرأت او خواهد شد.
9. روش بازشناختی: نام دیگر این روش «خود آموخته» که در چهار مرحله صورت می گیرد:
ـ تبیین این که اضطراب او ناشی از چیزهای ناراحت کننده ای است که خود او آن ها را بد می داند.
ـ شناسائی و بیان خاص بیمار از احوال اضطراب آمیز.
ـ متقاعد کردن او که اضطرابش غیر منطقی است.
ـ مدل قرار دادن و تقویت بیانات سازنده او.[5] 10. تغییر سبک زندگی: سبک خاصی از زندگی فشارزا که در آن گرفتاریم به ایجاد و تداوم اضطراب کمک می کند. آموزش شیوه های مقابله با فشارهای زندگی برای رفع اضطراب مفید خواهد بود. به عنوان مثال؛ اگر کفّه انتظارات سنگین تر از منابع و توانائی های ما باشد فشار روانی ایجاد خواهد کرد و همین امر تا وقتی که ما در جهت تقویت منابع و توانائی های خود یا کاهش انتظارتی که از ما دارند و یا هر دو عمل کنیم ادامه خواهد داشت. فشار روانی، با زمانی که کفّه انتظارت سنگین تر از منابع باشد حفظ خواهد شد.[6] 11. پرهیز از رقابت و مقایسه.
12. اجتناب از پیشگویی و ذهن خوانی.
13. مثبت اندیشی و پرهیز از بدبینی.
البته روش های فراوان دیگری نیز وجود دارد که از آنها صرف نظر می کنیم و فقط در پایان به ذکر پاره ای اصول اشاره می کنیم:
1ـ تقویت مذهب
2ـ عادت به دعا
3ـ خواب و استراحت کافی
4ـ پرهیز از عوامل فشارزا
5ـ اصلاح محیط
6ـ ورزش و تفریحات سالم و…
[1] . شرفی، محمد رضا، مشکلات تربیتی را چگونه حل کنیم، تهران، انتشارات تزکیه، چاپ دوم، 1376، ص 59.
[2] . اکبری، ابوالقاسم، مشکلات نوجوانی و جوانی، تهران: نشر ساوالان، چاپ اول، 1381، ص 265.
[3]. همان، ص 269.
[4] . رعد / 28.
[5] . قائمی، علی، مسأله ترس و اضطراب در کودکان، تهران، انتشارات امیری، چاپ اول، 1376، صفحات 328 الی 341 (اقتباس).
[6] . تروورجی، پاول و دیگران، فشار روانی، اضطراب و راه های مقابله با آن، ترجمه: حسن صبوری مقدم و دیگران، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377، ص 119.
مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید