هدف گذاری و روش های آن

هدف گذاری و روش های آن

زندگی هم چون جاده پر پیچ و خمی است که به مقصدی منتهی می شود. بدون در نظر گرفتن مقصد و هدف، سراسر زندگی بیهوده خواهد شد. هدف آن است که همیشه ما را در حرکت نگه می دارد و به آینده امیدوار می سازد.
از جمله مسائلی که با اهداف زندگی توأم است به قرار زیر می باشند:
1ـ هدف به زندگی جهت و معنا می بخشد.
2ـ هدف زندگی را جالب تر و مبارزه جویانه تر می کند.
3ـ هدف موجب جهت دار شدن تصمیمات در زندگی می شود.
4ـ هدف باید آن قدر مشخص باشد که به طور دقیق بتوان فهمید که برای دست یابی به آن چه باید کرد.
5ـ برای هدف محدودیت زمانی وجود دارد و در زندگی باید در زمان معینی به برخی موفقیت ها دست یافت، در غیر این صورت دیگر تحقق هدف معنی پیدا نمی کند.
6ـ تحقق هدف با کار گروهی بهتر قابل دسترسی است، به ندرت اتفاق می افتد که شخص بدون یاری دیگران به هدفی دست یابد.
7ـ افراد در زندگی یک مرتبه به هدف دست نمی یابند بلکه دسترسی به هدف گام به گام و به صورت تدریجی است.
در راه رسیدن به اهداف زندگی لازم است موارد ذیل مورد توجه قرار گیرد:
1. فرصتی برای تأمل در آن چه انجام می شود.
2. ارزیابی مجدد میزان پیش رفت به سوی هدف.
3. مجالی برای مشورت با افراد مورد اعتماد.
4. بررسی مجدد نقشه و راه باقی مانده برای تحقق هدف.
5. بررسی عوامل مؤثر در ایجاد مشکل یا موانع تحقق هدف.
6. طراحی و اجرای نقشه برای از بین بردن موانع راه تحصیل و پیش گیری از عواملی که موجب انحراف باشد.
7. تأمل در پیشنهاد دیگران درباره ی چگونگی ادامه کار و فعالیت.
8. بررسی و مطالعه عواملی که موجب شکست شده است.
9. سعی و تلاش بیشتر در تحقق اهداف بعدی.
10. بررسی میزان توانمندی و واقع بینانه عمل کردن.
11. ناامید و افسرده نشدن.
12. تغییر موضع و یا داشتن اهداف موازی در موارد ممکن.
– رهنمودهای عملی برای رسیدن به هدف:
1. تعیین نوع و چگونگی هدف خود
الف) تعیین هدف اصلی و هدف های بلند مدت.
ب) تعیین هدف های فرعی و نزدیک تر (هدف های میان راه) که فرد را به هدف های اصلی مرتبط می سازد.
در تعیین هدف ها به ملاک های زیر توجه شود:
1. نیازها و توانایی ها و علاقه شخصی.
2. خواسته ها و نیازهای اجتماعی.
ـ خوب است هدف های حیاتی دقیق، مشخص و قابل ارزیابی و اندازه گیری باشد.
ج) پس از تعیین هدف های فرعی باید میزان اولویت هر یک را با کدهای 1، 2و 3 معین کرد و سپس به هدف های مهم تر پرداخت. امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «کسی که به غیر مهم مشغول شود، مهم تر را از دست می دهد.»[1] 2. مدت زمان لازم را برای رسیدن به هر یک از اهداف را باید معین نمود، بدون تعیین زمان لازم، حتی ساده ترین هدف ها دست نیافتنی می شوند.
3. کارها و فعالیت هایی که شما را به هدف هایتان می رساند در برنامه روزانه و هفتگی خود ـ در زمان معین ـ قرار دهید. توجه داشته باشید که در برنامه ریزی علاوه بر کارها و فعالیت ها باید به خواست ها و نیازهای شخصی و خانوادگی خود بنگرید و مدیریت زمان را با رعایت تعادل بین عبادت، تحصیل، کار، زندگی، تفریح و… به دست بگیرید.
4. اهداف خود را روی کاغذ بیاورید
تجربه نشان داده است اغلب خواسته و اهداف تا زمانی که روی کاغذ آورده نشوند به واقعیت نمی پیوندند.
5. هدف های خود را در قالب جملات مثبت بگنجانید
جملات مثبت برانگیزاننده و محرک هستند در حالی که جملات منفی حالت تحرک زایی را ندارند. به طور مثال:
ـ من امروز نمی خواهم سیگار بکشم. (منفی)
ـ من می خواهم بدن سالم و ریه های پاکیزه داشته باشم و خطر بیماری های سرطان زا را کاهش دهم. (مثبت)
6. برای هدف های خود ارزش قائل شوید
وقتی برای اهداف خود ارزش قائل شویم پس حتماً واجد ارزش گذاری هستند، در آن صورت است که برای تحقق آن ها دست به تلاش می زنیم.
7. هدف های واقع بینانه داشته باشید
انسان های موفق همین کار را کرده اند، شما هم بخواهید می توانید. اما اگر امروز را از هیچ آغاز کنید و توقع داشته باشید که تا هفته آینده به همه چیز برسید این توقع، واقع بینانه ای نخواهد بود.
8. اهداف خود را تصریح و مشخص کنید
کافی است که به خود بگویید می خواهم مقداری پول جمع کنم. این که می خواهید چقدر پول جمع کنید؟ پول را برای چه مصرفی می خواهید؟ و … باید به شرح جزییات آن بپردازید.
9. برنامه خود را مشخص کنید
صرف نوشتن اهداف، دستیابی به آن ها را تضمین نمی کند. برای رسیدن به اهداف باید برنامه و استراتژی خاصی را دنبال کنید.
10. تمام توانایی خود را برای رسیدن به اهداف خود به کار گیرید
در این راه ابتدا به یک هدف برتر متمرکز شوید و بعد از دست یابی به آن به هدف دیگر بپردازید.
آثار و پیامدها
ـ در زمان و وقت صرفه جویی می شود.
ـ از پرداختن به فعالیت های حاشیه ای و غیر ضروری پرهیز می گردد.
ـ از امکانات و سرمایه ها به نحو درست و شایسته استفاده می گردد.
ـ باعث جلوگیری از اضطراب شده و موجب شادی و نشاط و آرامش فرد می گردد.
ـ در تقویت احساس اعتماد به نفس، نقش مؤثری دارد.
ـ خودباوری را افزایش داده و انگیزه تلاش بیشتر را تقویت می کند.
ـ توجه به اصل انعطاف پذیری و تعدیل برنامه ها.
ـ هدایت فرد در جهت رسیدن به مقصود.
نمونه کارهایی که در جای خودش می تواند هدف باشد:
ـ رسیدن به قرب الی الله (هدف عالی)
ـ انتخاب رشته تحصیلی
ـ انجام وظیفه ـ انتخاب شغل
ـ رفتن به دانشگاه یا حوزه
ـ زندگی با خانواده خود یا بطور مستقل
ـ بچه دار شدن و تربیت فرزند
ـ داشتن زندگی آرام
ـ رفتن به مسافرت
[1] غرر الحکم و دررالکلم، ص 253؛ الحیاه، ج1، ص 345.
راهنمای آموزشی مهارت های اساسی زندگی- جمعی از نویسندگان، ص36

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید