مقدمّه: یک انسان در مجموعه عمر طبیعی خود، مانند فصل های یک سال، چهار فصل را می گذراند، فصل اول کودکی و نوجوانی، فصل دوم، جوانی،فصل سوم، میانسالی، و فصل چهارم پیری و کهولت. عمده تفاوتی که بین فصول عمر انسان و فصلهای طبیعت وجود دارد این است که فصلهای طبیعت همه ساله تکرار می شود، ولی فصول زندگی انسان تکرارپذیر نیست و فرصت های از دست رفته باز نمی گردد و لذا لحظات عمر به ویژه دوران جوانی چون سرمایه گرانبها دارای ارزش و اهمیت است و انسان باید نسبت به گذران عمر به ویژه جوانی خود، دقیق و جدی باشد، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «نسبت به عمر خود سختگیرتر و بخیل تر از پول و ثروت باش»[1] پس شایسته است که از همه دوران زندگی مخصوصاً از نیروی عظیم جوانی و گرانبهاترین فرصت زندگانی در جهت انجام بهترین کارها به خوبی استفاده کنیم. در اینجا به برخی از کارهایی که بزرگان دین سفارش کرده اند در جوانی انجام شود، به طور مختصر اشاره می کنیم.
1. تحصیل علم: اصولاً علم و آگاهی از امتیازات انسان بر حیوانات و موجب کرامت انسان است؛ لذا جوان باید هم علم و تخصص بیاموزد و هم به مطالعات جانبی و متفرقه برای ارتقای سطح فرهنگ دینی و معلومات عمومی خود بپردازد و از هیچ گونه تلاش و تحمل سختی در راه علم آموزی دریغ نکند.[2]
هر چند علم آموزی هیچ وقت خاصی ندارد و به سفارش اسلام، انسان باید از گهواره تا گور به دنبال کسب علم و دانش باشد؛ ولی بهترین فرصت برای تحصیل علم دوران جوانی است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «کسی که در جوانی اش علم بیاموزد مانند نقش بر سنگ، اندوخته های علمیش ثابت می ماند و کسی که در پیری تحصیل علم کند، آموخته هایش مانند نقش روی آب غیر ثابت است.»
2. عبادت و بندگی خدا: هر چند عبادت و ارتباط با خدای متعال در طول زندگانی یک انسان، لازم است، ولی عبادت و راز و نیاز با خداوند بهاری دارد و آن جوانی است زیرا قلب جوان به ملکوت عالم نزدیک تر است و نور فطرت الله بر سراسر جان او پرتو افکن است و استعداد وی برای درک معارف الهی و چشیدن لذت انس با حق تعالی افزونتر. و لذا جوان در مقام انتخاب آسانتر می تواند صراط مستقیم عبودیت را بر راه های شیطانی ترجیح دهد.[3] پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «انَّ الله یحبُّ الشّابَّ الّذی یَفنی شَبابَهُ فی طاعَهِ الله»[4] یعنی خداوند جوانی که جوانی اش را در طاعت و عبادت پروردگار سپری کند، را دوست دارد.
3. کار و کوشش: کار و کوشش در سنین جوانی موفقیّت و کامیابی در آینده را به دنبال دارد. بدون تردید یکی از آفت های بزرگ جوانی، تنبلی و سستی است. تنبلی، بی حالی و بی حوصلگی جوان را از درون تهی می سازد و روانش را افسرده می کند.
کار در اسلام امری مقدس و بی کاری مذموم و مردود است در حدیث می خوانیم که «خداوند مؤمنی را که دارای حرفه است دوست دارد»[5] یا «هر که بی کار بگردد و سنگینی بار اقتصادی خود را بر دوش مردم بیاندازد ملعون است»[6] در این زمینه روایات بسیاری داریم که نشان دهنده این است که از نظر اسلام، کار کردن امری مقدس است.
زندگی مردان موفق، شهادت می دهد همگی اهل کار و کوشش بوده اند. «الکساندر هامیلتون» یکی از نوابغ دنیا می گوید: «مردم می گویند تو نابغه ای، من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط می دانم شخص زحمت کشی هستم.»
«بزرگمهر» معتقد است: «باید لب فرو بست و بازو گشود و کار کرد و دم نزد و یقین کرد که کلید طلایی کامیابی، کار و کوشش است.»[7]
4. توبه و بازگشت به سوی خدا: درست است که لطف خداوند درهمه حال شامل بندگان است، اما دوره جوانی، بهار توبه است، زیرا جوانی که کمتر گناه کرده است زودتر می تواند گذشته را ترمیم و بازسای کند. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «هیچ چیز در نزد خداوند دوست داشتنی تر از جوان توبه کار نیست و هیچ چیز در نزد او ناپسندتر از پیری که برگناه اصرار دارد نمی باشد.»[8]
5. خودسازی و تهذیب نفس: دوره جوانی از نظر تربیت پذیری، حساس ترین دوره عمر به شمار می رود. جوانی، دوره ای است که برای جوان سرنوشت ساز و برای خانواده ها و مربیان و جامعه، مسئولیت آفرین است.[9]
حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در نامه 31 نهجالبلاغه می فرماید: «بدرستی که قلب جوان مانند زمینِ خالی و مستعد است که چیزی در آن قرار نمی گیرد و بدان عرضه نمی شود مگر آنکه آن را می پذیرد.»[10]
وجود جوان آمادگی هر نوع بذرافشانی را دارد؛ لذا باید در جوانی به زدودن رذائل اخلاقی و تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی بپردازد. حضرت امام(ره) خطاب به تمام جوانان، اینگونه پدرانه و دلسوزانه نصیحت می کنند: «ای برادر! تا عمر و جوانی و قوّت و اختیار باقی است، اصلاح نفس کن، اعتنا به این جاه و شرفها مکن،این اعتبارات را زیر پا بگذار، تو آدمزاده ای، صفت شیطان را از خود دور کن،تا جوانی در دست توست کوشش کن در عمل و در تهذیب قلب، که هزاران جوان که به افق ملکوت نزدیکترند موفق می شوند و یک پیر موفق نمی شود. اگر قید و بندهای شیطانی در جوانی از آنها غفلت شود هر روز که از عمر بگذرد ریشه دارتر و قویتر می شوند.»[11]
6 . پرورش جسم و ورزش: جسم، برای روح، بسان یک مرکب و نردبانی است که استکمال و ترقی و تعالی بدون آن میسر نیست. لذا همانگونه که انسان در زندگی روزمره مثلاً وسیله نقلیه اش را برای استفاده بهتر، مواظبت می کند و به همه جوانب آن رسیدگی می کند،جسم نیز محتاج رسیدگی و رفع خواسته هایش از جمله خواب، خوراک، و استراحت است. البته به حد متعارف و دور از هر گونه افراط و تفریط، که اگر مواظبت از جسم، حالت افراطی به خود بگیرد، یک انسان عیاش و تنبلی می سازد که خواسته های آدمی را برآورده نمی کند و همانطور که از یک اسب تنبل و شکمباره
نمی توان کار کشید، انسان پرخور و تنبل هم از عهده مسئولیتی که بر دوش دارد برنمی آید.[12]
پی نوشت ها:
[1] . احسانبخش، صادق، آثار الصادقین، نشر بنیاد برگزاری نماز جمعه، ج 5، ص 26.
[2] . شمس الدین، سید مهدی، جوانه های جوان، نشر مؤسسه توسعه فرهنگ قرآنی، ص 69.
[3] . شمس الدین، سید مهدی، جوانه های جوان، ص 80.
[4] . متقی، علاء الدین، کنز العمال، بیروت، نشر الرساله، ج15، ص 776.
[5] . حرعاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، نشر مکتبه الاسلامیه.
[6] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی.
[7] . ره توشه راهیان نور، ص 162.
[8] . متقی هندی، علی، کنز العمال، حدیث شماره 10185.
[9] . جوانه های جوان، ص 27.
[10] . نهجالبلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، انتشارات انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ص 295.
[11] . جوانان ازدیدگاه اسلام، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ اول.
[12] . اخلاق و جوان، ص 92.