فکر می کنم کمی از دین دور شده ام لطفاً مرا راهنمایی کنید؟
از آن جا که انسان متأثر از شناخت ها، عواطف و غرایز خویش است، جهت گیری این امور نقش موثری در شکل دهی به رفتار او دارند. هدایت و کنترل این محورها در مسیر دین موجب بروز یک سلسله رفتار در انسان می شود که به آنها اعمال، عواطف و رفتارهای دینی و منطبق با دین اطلاق می شود و از طرف دیگر دوری این سه محور از دین، انسان را به جدایی از دین و یا بی تفاوتی در برابر دین می کشاند. پس برای تقویت رفتارهای دینی می بایست این سه حوزه را از سرچشمه دین و معنویت سیراب نمود، از این رو برای تقویت روحیه دینی می توان به عواملی اشاره کرد که عبارتند از:
الف. بُعد شناختی
1.افزایش شناخت و آگاهی: مسأله شناخت آنقدر مهم است که می توان گفت: «… اگر مشکل معرفتی کسی حل بشود دیگر گناه نمی کند».[1] اگر انسان به جهان بینی درستی از هستی دست یابد و بتواند تعریف و تبیین صحیحی از هستی و خالق هستی داشته باشد و همینطور جایگاه خود را در هستی و آفرینش بیابد و از طرف دیگر ماهیت گناه و تأثیر آن را در هبوط روحی و معنوی اش تشخیص دهد کمتر به سراغ گناه می رود. کسی که سوزاننده بودن آتش و مهلک بودن سمّ را می داند نیازی به نهی و منع دیگران ندارد چرا که خود به صورت قهری از آنها اجتناب می کند. افزایش آگاهی ما در این زمینه ـ شناخت پیامدهای گناه ـ به ما نوعی مصونیت از گناه می دهد که به راحتی حاضر به انجام گناه نشویم. اینکه گاهی ما براحتی مرتکب گناه می شویم ناشی از این مسأله است که از حقیقت و ماهیت گناه و تأثیر آن بر شخصیت ملکوتی مان غافل هستیم. پس، افزایش آگاهی از عواقب گناه، و مطالعه سرگذشت پیشینیان در قرآن، می تواند نقش کنترل کننده ای داشته باشد. گاهی این آگاهی با غفلت از بین می رود که باید با موارد غفلت زا جداگانه برخورد کنیم.
2. تقلیدی نبودن اصول دین: خداوند تنها انسان را در فروع دین مجاز به تقلید دانسته ولی معارف و اصول دین باید با اطمینان قلبی و تحقیق بدست آید. سستی به خرج دادن در فراگیری اعتقادات و مسائل دین، در لحظات حساس
می تواند انسان را به ورطه گناه بکشاند. یک اظهار نظر غیر کارشناسانه و یا پذیرش نظر یک غیر متخصص در باب دین، می تواند منشاء بروز رفتارهای غیر دینی شود که متأسفانه گاهی اهمیّت آن برای ما چندان آشکار نمی باشد.
متأسفانه امروزه سطح دانش و آگاهی ما ار مسائل دینی چنان سطحی و عامیانه است که با روح تعالیم دینی ما ناسازگار است و از قضا باعث بروز رفتارهای غیر دینی در عرصه اجتماع، سیاست، اقتصاد، هنر و … می شود.
3. دوری از شبهات و شایعات: گاهی انسان نسبت به مسائل دینی با تردیدها و شبهه هایی روبرو می شود که نباید نسبت به آنها اهمال کاری کند بلکه بر عکس می بایست سریع در رفع آنها بکوشد تا شک و تردید همچون موریانه بنای فکر او را متزلزل نکند و در نتیجه در دینداری سستی به خرج ندهد. گاهی گوش دادن به شایعات و قبول کردن شایعات باعث تضعیف روحیه دین داری و رغبت به اعمال دینی می شود. البته منظور شایعات و شبهاتی است که نسبت به دین، بزرگان دین و حاکمان دیندار و یا حکومت دینی و اسلامی مطرح می شود. در صورتی که صریح آیه قرآن می فرماید: «ولاتَقف ما لیسَ لک بهِ علم»[2]و پیروی نکن آنچه را که به آن علم نداری.
این اموری که گفته شد در جهت تقویت بُعد شناختی ما از دین بود که اگر بُعد شناختی به گونه ای صحیح افزایش و تقویت یابد می تواند خیلی از رفتارهای ما را دینی کند امّا این فقط نیمی از راه است چرا که امور دیگری نیز در زمینه تقویت روحیه دینی موثر هستند که نباید از آنها غفلت کرد.
ب. بُعد رفتاری
در قرآن به این دو مسأله اشاره شده است، یکی تأثیر شناخت و تدبر و تفکر در گزینش راه صواب و مطابق با فطرت و دیگری تأثیر گناه نکردن و تقوا ورزیدن در پیدایش راه صحیح از خطا، به گونه ای که قرآن بعضی از گناهان را باعث تکذیب آیات خدا می داند. پس تصحیح بعضی از رفتارها و عملکردهای ما می تواند نقش مهمی در تقویت روحیه دینداری داشته باشد که به عنوان نمونه چند مورد ذکر می شود.
1.اجتناب از شبهه و خوردن حرام.
آیات و روایات فراوانی راز عدم ارتکاب گناه را در دوری از مال حرام و شبهه دانسته اند. به جرأت می توان گفت کسب مقامات بلند معنوی در گرو خوردن لقمه حلال می باشد و لقمه حرام می تواند زمینه بروز گناه در انسان را تشدید کند. آیت الله حسن زاده آملی در این زمینه چنین می فرماید: «… آنهایی که هرزه خوراک شوند هرزه کار می گردند … وقتی واردات انسان هرزه شد صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف می گردد.»[3]
2. نقش دوستان :
دوستان می توانند نقش مهمی در جهت دهی به فکر و رفتار انسان داشته باشند، از این رو است که اسلام این همه تأکید بر یافتن دوستان نیکو نموده است چرا که به تعبیر زیبای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دوست خوب همچون عطّار است که اگر از عطر خود به تو ندهد لااقل از بوی خوش او لذت می بری، این نکته بیان تأثیر گذاری دوستان بر همدیگر را می رساند.
غزالی در این باره چنین می نوسید: «… الطبع یسرق من الطبع الشر و الخیر جمیعاً»[4] به درستی که اخلاق خوب گاهی با مشاهده و همنشینی با دیگران کسب می شود. زیرا طبع انسان از همنشین خود خیر و شرّ را کسب می کند. پس نوع دوستان ما می توانند نقش مهمی در تقویت و یا تضعیف روحیه دینی ما داشته باشند.
3. پرهیز از عافیت طلبی:
گاهی اوقات انسان از روی بی خیالی و تنبلی حاضر به رعایت بعضی از مسائل دینی نمی باشد. پرهیز از تنبلی و عافیت طلبی در انجام مسائل دینی باعث ورزیدگی روح می شود. هر چه روح ما ورزیده تر و سبکبارتر باشد می تواند جسم و جان ما را در انجام مراسم دینی و عبادی تحت تأثیر خود قرار دهد.
ج. بُعد عاطفی
گاهی مسائل عاطفی به شدت بر انسان و باورهایش اثر می گذارد که توجه به این امر می تواند در تفکیک مسائل از هم کمک کند. مثلاً کسی که بیمار شده، وسایل ازدواجش فراهم نمی شود و مشکلات پی در پی برایش پیش می آید ممکن است در دینداری اش اثر گذارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.چهل حدیث حضرت امام خمینی، چاپ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.
2. گناه و ناهنجاری ها، عوامل و زمینه های آن، سید مجید حسینی، قم، دارالغدیر 1379.
3. گناه شناسی، (درسهایی از قرآن، محسن قرائتی) تنظیم و نگارش محمد مهدی اشتهاردی، انتشارات پیام آزادی، چاپ 11، سال 1375.
4. گناه از نگاه قرآن، دکتر عباس طاهری، مترجم حمیدرضا آژیر، آستان قدس رضوی، 1377.
پی نوشت ها:
[1] . جوادی آملی، درس خارج فقه، مورخه 30/8/75، نقل از کتاب؛ حسینی، سید مجتبی، گناه و ناهنجاری ها، قم، دارالغدیر، 1379، ص 23.
[2] . اسراء/36.
[3] . حسینی، سید مجید، گناه و ناهنجاری، قم، دارالغدیر، 1379، ص 47.
[4] . حسینی، سید مجتبی، احیاء العلوم غزالی، قم، دارالغدیر، 1379، ص 121، نقل از گناه و ناهنجاری ها.