چرا وضعیت اخلاقی جوانان در برخی از شهر بدینگونه افتضاح است؟!
ما در عصری زندگی میکنیم که جهان به شدّت در مادیات غلتیده و یکسره غرق در جاذبههای نفسانی ودنیایی شده است. خلأ عظیم و هولناکی از اخلاق، ایمان و معنویت در جوامع بشری پدید آمده و زمینههای فساد و بیبند و باری به اوج خود رسیده است. جوانان نیز در چنین جامعهای علاقمندند که به نوعی عطش خود را در زمینه غرایز و تمایلات نفسانی فرو نشانند. عوامل ایجاد این وضعیت عبارتند از:
1. تهاجم فرهنگی
شرایط فرهنگی و اجتماعی، امروزه به گونهای است که جوانان مانند سایر گروههای سنّی در معرض بمباران بیوقفه پیامهای اطلاعاتی مختلف قرار دارند.[1] رسانهها، زبان ارتباطی این پیامها با مردم است و نقش گسترده و فراگیر آنها برای هیچ کس قابل انکار نیست. تبادلات فرهنگی کشورهای مختلف از طریق کتُب، مجلات، فیلمها و نوارهای گوناگون و ماهواره و اینترنت که صحنههای غیراخلاقی را به نمایش میگذارند، همه در انحرافات اخلاقی جوانان و نوجوانان نقش دارند، باید اذعان نمود که گرچه ماهواره و اینترنت میتواند وسیله رشد فرهنگی و فکری جوانان باشد و می توان مطالب علمی را از آنها استفاده کرد اما با این وجود در برگیرنده عناصر منفی و جنبههای بدآموز نیز هستند. امروزه آثار فرهنگ مبتذل غرب در جامعه ما کم نیست و در تمام نقاط کشور آثار سؤ و نامطلوب آن رابه وضوح میتوان مشاهده کرد.
فیلمهای سینمایی وارداتی، سریالهای خارجی مغایر با فرهنگ اسلامی، عکسها و آلبومهای مبتذل و سایر ابزار تبلیغ از جمله ماهواره و اینترنت که در دست دشمنان اسلام است، به طور مؤثری علیه جوانان، نوجوانان و خانوادهها به کار گرفته شده است. مجموع این عوامل، ایجادکننده محیط غیراخلاقی و جنسی برای جوانان محسوب میشود.[2]
موارد یاد شده همه مربوط به عامل تهاجم فرهنگی است که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. البته عوامل دیگری نیز در ایجاد بحران اخلاقی جوانان نقش داشته است که به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت.
2. احساس حقارت و کهتری
یکی از عوامل ترویج فرهنگ انحرافی غرب در جامعه ما احساس حقارت و خود باختگی برخی افراد است. احساس حقارت و گرایش به غربی شدن را میتوان ناشی از عوامل و زیرساختهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و روانشناختی دانست. ریشههای تاریخی غربگرایی به سالهای بسیار دور برمیگردد. پس از رشد تکنولوژی در اروپا سنتها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج اندیشهها، اخلاقیات، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد. همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد. میل به اروپایی شدن در جامعه ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی ـ اجتماعی جامعه خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهمترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباسهای اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار میرود. ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند تا بدین ترتیب از ضعف و عقبماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیشرفته قرار گیرند.
بنابراین، پیدایش رفتارهای منفی و ضداخلاقی در میان جوانان و نوجوانان و گرایش به هیچیگری و تقلید از مدها و الگوهای غربی در یک بستر فکری ناسالم رشد کردهاند. در حال حاضر نیز بیشترین مدها و تقلید از الگوهای غربی که در جامعه و به خصوص در بین جوانان رایج میشود، با همان انگیزه است.[3]
احساس حقارت به نحوی نشاندهنده خلأ فرهنگی در جامعه است. هیچ جامعهای تا آمادگی نداشته باشد از فرهنگ بیگانه تأثیر نمیپذیرد. معمولاً جوامعی که دچار آشفتگی و خلأ فرهنگی هستند برای پذیرش انحرافات و بزهکاریهای اجتماعی آمادهترند. وقتی صحبت از خلأ فرهنگی و ریشهیابی انحرافات اخلاقی جوانان و نوجوانان می شود روحیه غربگرایی در رأس قرار میگیرد.[4]
3. ناکارآمدی نظام خانواده
یکی از عوامل زمینهساز انحرافات اخلاقی در جامعه و به خصوص جوانان و نوجوانان، ناکارآمدی نظام خانواده است. خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، مسؤولیت تربیت و پرورش روحیه مذهبی در جوانان و نوجوانان را به عهده دارد. هرچه نهاد خانواده قوی تر و توانمندتر باشد و در جهت تربیت فرزندان تلاش نماید، آسیبپذیری جامعه در برابر تهاجمات دشمنان و انحرافات کمتر است.[5]
نکته قابل تأمل تعاریف جدیدی است که از خانواده در صحنه جهانی میشود. در این ایام، به دنبال تحولات اجتماعی ـ فرهنگی و مطرح شدن گرایشهای فرد گرایانه ومبتنی بر لذت در کشورهای غربی، نقش و جایگاه خانواده دچار تزلزل شده است.
به طور کل باید پذیرفت آنچه امروز، ذهن و فکر جوانان ما را انباشته و مبنای حرکت فردی آنان را پیریزی میکند، تنها برنامههای نهادهای فرهنگی کشور نمیباشد، بلکه در کنار این نهادها، فرهنگسازان بیگانهای در جامعه و بیرون از آن وجود دارند که به ترویج دیدگاهها و الگوهای خود در میان نسل جوان پرداختهاند. آنچه امروز به صورتهای گوناگون از بیاعتنایی به سنتها، آداب و ارزشهای دینی، گرایش به ابتذال و انحرافات اخلاقی مشاهده میکنیم، در واقع عملی است که در اثر افکار انحرافی و تهاجم فرهنگی دشمنان از یکسو و نارکارآمدی نظام خانواده از سوی دیگر و با توجه به شرایط سنّی و روحی نسل جوان، عینیّت یافته است.
نکته مهم: در پایان یاد آور می شویم برای اینکه جوانان و نوجوانان خود را از انحرافات دور نگه داریم باید در تربیت اخلاقی آنان بکوشیم. برای تربیت اخلاقی نوجوانان و جوانان گرچه مهم ترین نهاد، نهاد خانواده می باشد اما نهادهای دیگر و تمام مسئولین فرهنگی جامعه نیز باید تلاش و کوشش بی وقفه ای انجام دهند.
عمده ترین روش ها برای تربیت اخلاقی عبارتند از:
1. ایجاد محیط تربیتی مناسب (زمینه سازی رشد و کمال، الگوسازی، سالم سازی محیط)
2. تامین صحیح نیازها (نیازهایی همانند کار، ورزش، ازدواج، معیشت)
3. روش تکریم شخصیت. نوجوان و جوان اگر در خود احساس کرامت و شخصیت داشته باشد، دچار انحرافات اخلاقی نمی گردد و خود را به پستی ها آلوده نمی کند.
4. دعوت به ارزشهای دینی و اخلاقی. (به صورت موعظه و…)
5. پرورش نیروی عقلانی (اعطای بینش صحیح و اصلاح نگرش های غلط، استدلال اخلاقی، مطالعه، مشورت)
6. پرورش ایمان.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عبدالرضا حاجیلری، کنکاش در تغییر ارزشها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چاپ 1، نشر معارف، 1380.
2. حمید نگارش، هویت دینی و انقطاع فرهنگی، نمایندگی ولیفقیه در سپاه، چاپ 1، 1380.
3. محمدرضا شرفی، دنیای نوجوان، انتشارات تربیت، 1370.
4. محمدتقی جعفری، فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1373.
5. جوانان و تهاجم فرهنگی، محمد کاویانی، مرکز مطالعات و پژوهش های حوزه علمیه قم.
پی نوشت ها:
[1] . نوید، مهدی، فرهنگ و مقاومت فرهنگی، انتشارات فلق، 1374، ص 132ـ134.
[2] . باغی، محمدصادق، مجله حدیث زندگی، شماره 11، «نقش و کارکرد رسانهها در هویتیابی یا برای هوایت»، ص 64ـ66.
[3] . جمعی از نوینسدگان، ستیز با تهاجم فرهنگی غرب، نشر رامین، 1375، فصل دوم.
[4] . حداد عادل و همکاران، پنج گفتار در باب تهاجم فرهنگی، دفتر نشر برگزیده، 1374، ص 87 به بعد.
[5] . جامعهشناسی خانواده، انتشارات روشنگران، 1374، ص 126ـ132.