چرا آزادی پسران از دختران بیشتر است؟
نگاه به طبیعت مادی، ما را به این حقیقت آشنا می کند که همه موجودات هستی در گونه ای از محدودیت به سر می برند و انسان نیز همچون دیگر موجودات با مجموعه ای از محدودیت ها مواجه است، برخی از این محدودیت ها گونه ای از مصونیت است مانند حجاب، تقوا، عفاف، دستور پزشک بر محدودیت غذایی، محدودیت در سرعت خودروها و… نخستین کسی که انسان را محدود می کند خود اوست، چرا که می خواهد با آرامش و سلامت زندگی کندلذا برای خود و خانواده اش محدودیت هایی قایل است تا دچار مشکلات فردی و اجتماعی نشود.[1]
آزادی چیست؟
آزادی مفهومی انتزاعی است و تعریف روشنی از آن وجود ندارد و همین امر موجب اختلاف نظر، سوء تفاهم در حد و مرز و ارتباط آن با دین شده است.[2] در اندیشه دینی، آزادی موهبتی الهی و شرط تعالی، ترقی و تکامل مادی و معنوی انسان است. اما بهرحال از طریق توجه به مصادیق آزادی و اقسام آن می توان به مفهومی نسبتاً قابل قبول دست یافت.
اقسام آزادی
به طور اجمال آزادی به چند قسم تقسیم شده است. 1. آزادی تکوینی، در میان موجودات فقط به انسان این آزادی داده شده است که با وجود گرایش های گوناگون و مختلف و گاه متضاد، از قدرت گزینش و انتخاب برخوردار است؛ 2. آزادی اخلاقی، که مراد از آن، رهایی عقل از سیطره غرایز و شهوات است؛ 3. آزادی حقوقی، منظور این است که دست اندرکاران وضع و اجرای قانون تا چه حد می توانند آزادی افراد را محدود نمایند و آنان را به رعایت مقررات در روابط اجتماعی موظف کنند و به انجام تعهدات دولت متعهد سازند؛ از اقسام آزادی حقوقی، آزادی سیاسی، آزادی عقیده و فکر و آزادی بیان است.
تساوی یا تفاوت دختران و پسران در آزادی
اصل این است که در هر یک از اقسام آزادی، دختران و پسران نقش مساوی داشته باشند؛ اما عواملی باعث می شود که این تعادل به درستی انجام نگیرد. آنچه از پرسش شما به نظر می رسد این است که منظور شما از آزادی این دو قسم از آزادی باشد، نخست آزادی اخلاقی و دوم آزادی بیان؛ با توجه به این دو قسم عوامل متعددی در جهت دهی به آزادی دخالت دارند که به برخی از عوامل اشاره می شود.
علل تفاوت
تعریف آزادی برای شخص پسران و دختران متفاوت است، چون ویژگی های فردی شخصیتی و موقعیت های اجتماعی و محیطی هر یک متفاوت است، با نگاهی در دستورات دین میبینیم که آزادی در برخی از احکام شرعی برای پسران و دختران به طور جداگانه تعریف شده است مثلاً در نوع پوشش برای پسران پوشیدن روسری و حجاب آزاد گذاشته شده است و برای دختران آزادی در انجام بعضی از تکالیف مانند نماز در ایام خاصی آزاد گذاشته شده است. ولی آنچه در وهله نخست به ذهن هر کسی می رسد، وجود تفاوت در آزادی بین این دو قشر است. ما نیز براساس این ذهنیت در پاسخ به آن دلایلی را ذکر می کنیم.
الف) آسیب پذیری
یکی از دلایل این که پسران در جامعه آزادترند این است که دختران آسیب پذیرترند، در جامعه دختران نسبت به پسران با مشکلات و گرفتاری های بیشتری مواجه هستند. همین امر نیز میطلبد که محدودیتهای آنان نیز بیشتر باشد تا مصون بمانند. تشبیه دختران به گل نیز تشبیه درستیست زیرا، گلها با باد آرامی نیز دچار التهاب و پریشانی می شوند و نیاز بیشتری به مراقبت و پرستاری باغبان دارند.
ب) نوع نگرش به آزادی
این نگرش که قوانین حاکم بر جامعه برای دختران محدودکننده است یکی دیگر از دلایل آزادی پسران است. در حالی که همانطور که در ابتدا ذکر شد این محدودیت همان مصونیت است و مانند دستور پزشک است. برای این که سوء تفاهم و نگرش نادرستی اتفاق نیفتد باید به تفاوت های فردی، بین دختران و پسران توجه کرد و براساس تفاوت آنان حقوق و محدوده آزادی آن ها را تعریف کرد؛ زیرا همان طور که میدانید ویژگیهای شخصیتی، روانشناختی و جنسیتی دختران و پسران متفاوت است و نمیتوان برای آنان حقوق و آزادیهای یکسانی را تعریف کرد، و اگر این کار صورت گیرد ظلمی در حق آنها شده است، همان طور که اگر معلم به تمامی دانش آموزان نمره یکسان بدهد در حق آنان ظلم کرده است.
ج) در کانون توجه بودن
دلیل دیگر بر آزادی بیشتر پسران این است که دختران بیشتر در کانون توجه والدین و جامعه هستند معمولاً خانواده ها برای دختران حساب بهتری باز می کنند از این رو هر اندازه مهربانی به آنها بیشتر می شود آزادی آنها نیز محدودتر می گردد و هرگونه رفتار ناهنجار آنان زیر کنترل است.
د) تفاوت در جاذبه
آزادی در برخی از احکام شرعی برای پسران و دختران به طور جداگانه تعریف شده است مثلاً در نوع پوشش برای پسران پوشیدن روسری و حجاب آزاد گذاشته شده است و برای دختران آزادی در انجام بعضی از تکالیف مانند نماز در ایام خاصی آزاد گذاشته شده است. اگر این قیاس را بخواهیم در احکام دینی وارد کنیم دو کتاب متفاوت خواهیم نوشت که در یکی به بیشتر بودن آزادی دختران و در یکی به بیشتر بودن آزادی پسران باید بپردازیم.در حالی که جاذبه پسران با دختران متفاوت است. تنها اشتباه کوچکی صورت گرفته است که جاذبه را آزادی معنا کرده و خودمان را در حل مسأله گرفتار کردهایم. آلفرد هیچکاک، هنرمند معروف می گوید: «زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روبندی که به کار می بردند، خود به خود جذاب می نمودند و همین مسأله، جاذبه نیرومندی به آنان می داد. اما با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می دهند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده بود از میان می رود و همراه آن از جاذبه او هم کاسته می شود.»[3] و… حرف آخر
در اندیشه و بیان و آزادی تکوینی که خدا برای تصمیم گیری و انتخاب راه به هر انسانی داده است دختران و پسران مساوی هستند، از این رو می توانند انتخاب کنند، در وضع قوانین جامعه صاحب رأی و نظر باشند، مدارج بالای علمی را کسب کنند و…؛ چنان که تاکنون در بسیاری از موارد و مدارج، دختران بهتر از پسران و آزادتر از پسران وارد صحنه شده و موفق بوده اند. البته گمان نداریم که آزادی اخلاقی به معنای سستی در برابر غرایز نفسانی و هوای نفس برای پسران آماده باشد. بلکه پسران نیز از قوانین حاکم در جامعه باید پیروی کنند. و حرف آخر این که وقتی که ما به متن اسلام مراجعه می کنیم می بینیم نتیجه آن چه که اسلام در مورد دختران می خواهد، شخصیت است و گران بها بودن. در پرتو همین شخصیت وگران بهایی، عفاف در جامعه مستقر می شود، روان ها سالم باقی می مانند، کانون های خانوادگی در جامعه سالم می مانند. گران بها بودن دختران به این است که بین آنان و پسران در حدودی که اسلام مشخص کرده، حریم باشد. در این تعریف آزادی دختران با آزادی پسران از جهت دین و احکام اسلام متفاوت است و این تفاوت باعث برتری قشری بر قشر دیگر نیست، بلکه بخاطر تفاوتهایی است که این دو جنس با هم دارند. و شاید این تشبیه درست باشد که مردان را از سیاره مریخ و زنان را از سیاره ونوس بدانیم.
آزادی مفهومی انتزاعی است و تعریف روشنی از آن وجود ندارد و همین امر موجب اختلاف نظر، سوء تفاهم در حد و مرز و ارتباط آن با دین شده است.[2] در اندیشه دینی، آزادی موهبتی الهی و شرط تعالی، ترقی و تکامل مادی و معنوی انسان است. اما بهرحال از طریق توجه به مصادیق آزادی و اقسام آن می توان به مفهومی نسبتاً قابل قبول دست یافت.
اقسام آزادی
به طور اجمال آزادی به چند قسم تقسیم شده است. 1. آزادی تکوینی، در میان موجودات فقط به انسان این آزادی داده شده است که با وجود گرایش های گوناگون و مختلف و گاه متضاد، از قدرت گزینش و انتخاب برخوردار است؛ 2. آزادی اخلاقی، که مراد از آن، رهایی عقل از سیطره غرایز و شهوات است؛ 3. آزادی حقوقی، منظور این است که دست اندرکاران وضع و اجرای قانون تا چه حد می توانند آزادی افراد را محدود نمایند و آنان را به رعایت مقررات در روابط اجتماعی موظف کنند و به انجام تعهدات دولت متعهد سازند؛ از اقسام آزادی حقوقی، آزادی سیاسی، آزادی عقیده و فکر و آزادی بیان است.
تساوی یا تفاوت دختران و پسران در آزادی
اصل این است که در هر یک از اقسام آزادی، دختران و پسران نقش مساوی داشته باشند؛ اما عواملی باعث می شود که این تعادل به درستی انجام نگیرد. آنچه از پرسش شما به نظر می رسد این است که منظور شما از آزادی این دو قسم از آزادی باشد، نخست آزادی اخلاقی و دوم آزادی بیان؛ با توجه به این دو قسم عوامل متعددی در جهت دهی به آزادی دخالت دارند که به برخی از عوامل اشاره می شود.
علل تفاوت
تعریف آزادی برای شخص پسران و دختران متفاوت است، چون ویژگی های فردی شخصیتی و موقعیت های اجتماعی و محیطی هر یک متفاوت است، با نگاهی در دستورات دین میبینیم که آزادی در برخی از احکام شرعی برای پسران و دختران به طور جداگانه تعریف شده است مثلاً در نوع پوشش برای پسران پوشیدن روسری و حجاب آزاد گذاشته شده است و برای دختران آزادی در انجام بعضی از تکالیف مانند نماز در ایام خاصی آزاد گذاشته شده است. ولی آنچه در وهله نخست به ذهن هر کسی می رسد، وجود تفاوت در آزادی بین این دو قشر است. ما نیز براساس این ذهنیت در پاسخ به آن دلایلی را ذکر می کنیم.
الف) آسیب پذیری
یکی از دلایل این که پسران در جامعه آزادترند این است که دختران آسیب پذیرترند، در جامعه دختران نسبت به پسران با مشکلات و گرفتاری های بیشتری مواجه هستند. همین امر نیز میطلبد که محدودیتهای آنان نیز بیشتر باشد تا مصون بمانند. تشبیه دختران به گل نیز تشبیه درستیست زیرا، گلها با باد آرامی نیز دچار التهاب و پریشانی می شوند و نیاز بیشتری به مراقبت و پرستاری باغبان دارند.
ب) نوع نگرش به آزادی
این نگرش که قوانین حاکم بر جامعه برای دختران محدودکننده است یکی دیگر از دلایل آزادی پسران است. در حالی که همانطور که در ابتدا ذکر شد این محدودیت همان مصونیت است و مانند دستور پزشک است. برای این که سوء تفاهم و نگرش نادرستی اتفاق نیفتد باید به تفاوت های فردی، بین دختران و پسران توجه کرد و براساس تفاوت آنان حقوق و محدوده آزادی آن ها را تعریف کرد؛ زیرا همان طور که میدانید ویژگیهای شخصیتی، روانشناختی و جنسیتی دختران و پسران متفاوت است و نمیتوان برای آنان حقوق و آزادیهای یکسانی را تعریف کرد، و اگر این کار صورت گیرد ظلمی در حق آنها شده است، همان طور که اگر معلم به تمامی دانش آموزان نمره یکسان بدهد در حق آنان ظلم کرده است.
ج) در کانون توجه بودن
دلیل دیگر بر آزادی بیشتر پسران این است که دختران بیشتر در کانون توجه والدین و جامعه هستند معمولاً خانواده ها برای دختران حساب بهتری باز می کنند از این رو هر اندازه مهربانی به آنها بیشتر می شود آزادی آنها نیز محدودتر می گردد و هرگونه رفتار ناهنجار آنان زیر کنترل است.
د) تفاوت در جاذبه
آزادی در برخی از احکام شرعی برای پسران و دختران به طور جداگانه تعریف شده است مثلاً در نوع پوشش برای پسران پوشیدن روسری و حجاب آزاد گذاشته شده است و برای دختران آزادی در انجام بعضی از تکالیف مانند نماز در ایام خاصی آزاد گذاشته شده است. اگر این قیاس را بخواهیم در احکام دینی وارد کنیم دو کتاب متفاوت خواهیم نوشت که در یکی به بیشتر بودن آزادی دختران و در یکی به بیشتر بودن آزادی پسران باید بپردازیم.در حالی که جاذبه پسران با دختران متفاوت است. تنها اشتباه کوچکی صورت گرفته است که جاذبه را آزادی معنا کرده و خودمان را در حل مسأله گرفتار کردهایم. آلفرد هیچکاک، هنرمند معروف می گوید: «زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روبندی که به کار می بردند، خود به خود جذاب می نمودند و همین مسأله، جاذبه نیرومندی به آنان می داد. اما با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می دهند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده بود از میان می رود و همراه آن از جاذبه او هم کاسته می شود.»[3] و… حرف آخر
در اندیشه و بیان و آزادی تکوینی که خدا برای تصمیم گیری و انتخاب راه به هر انسانی داده است دختران و پسران مساوی هستند، از این رو می توانند انتخاب کنند، در وضع قوانین جامعه صاحب رأی و نظر باشند، مدارج بالای علمی را کسب کنند و…؛ چنان که تاکنون در بسیاری از موارد و مدارج، دختران بهتر از پسران و آزادتر از پسران وارد صحنه شده و موفق بوده اند. البته گمان نداریم که آزادی اخلاقی به معنای سستی در برابر غرایز نفسانی و هوای نفس برای پسران آماده باشد. بلکه پسران نیز از قوانین حاکم در جامعه باید پیروی کنند. و حرف آخر این که وقتی که ما به متن اسلام مراجعه می کنیم می بینیم نتیجه آن چه که اسلام در مورد دختران می خواهد، شخصیت است و گران بها بودن. در پرتو همین شخصیت وگران بهایی، عفاف در جامعه مستقر می شود، روان ها سالم باقی می مانند، کانون های خانوادگی در جامعه سالم می مانند. گران بها بودن دختران به این است که بین آنان و پسران در حدودی که اسلام مشخص کرده، حریم باشد. در این تعریف آزادی دختران با آزادی پسران از جهت دین و احکام اسلام متفاوت است و این تفاوت باعث برتری قشری بر قشر دیگر نیست، بلکه بخاطر تفاوتهایی است که این دو جنس با هم دارند. و شاید این تشبیه درست باشد که مردان را از سیاره مریخ و زنان را از سیاره ونوس بدانیم.
پی نوشت ها:
[1] . اکبری، محمود، دختران؛ پندها و هشدارها، با تغییر و تلخیص، انتشارات گلستان ادب، چاپ اول، 1381، ص 100.
[2] . نوروزی، محمدجواد، نظام سیاسی اسلام، مرکز انتشارات مؤسسه امام خمینی، چاپ اول، 1379، ص 38.
[3] . مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ص 56، به نقل از بحران و ها و درمان ها دردوره بلوغ، ص 184.