آیا شکست در کنکور موجب بی اعتنایی و بی اعتمادی به نماز می شود؟

آیا شکست در کنکور موجب بی اعتنایی و بی اعتمادی به نماز می شود؟

آیا شکست در کنکور موجب بی اعتنایی و بی اعتمادی به نماز می شود؟

کسانی که به خاطر شکست در کنکور نمازشان را ترک می‌کند، به یکی از دلایل زیر ممکن است این کار را انجام دهند:
1ـ این افراد احساس می‌کنند که خداوند به آنان کمک نکرده است، تا در کنکور موفق شوند.
اگر افرادی بعد از شکست در کنکور دچار این حالت شوند، باید برای آنها روشن شود که خداوند به بندگان خویش کمک می‌کند. اما کمک خداوند شایستگی می‌خواهد یا به عبارت دیگر خداوند تحت شرایط خاصی به بندگان خود کمک می‌کند. بنابراین اگر فردی تمام عمر خود را در منزل بخوابد و از خداوند بخواهد که او را روزی دهد، خداوند در چنین مواردی به این فرد کمک نمی‌کند. بلکه باید تلاش کند، احکام خداوند را اجرا کند، به دستورات او گوش دهد و از خداوند کمک بخواهد، خداوند هم به او کمک می‌کند. همچنین اگر کسی برای کنکور آمادگی نگیرد، دستورات دین را رعایت نکند، اما از خداوند کمک بخواهد خداوند او را کمک نمی‌کند. ولی این بدان معنا نیست که باید پشت به خدا کرد. زیرا در این صورت از چاله به چاه خواهد افتاد.
2ـ کاملا مأیوس شده‌اند و به قول معروف زده‌اند زیر همه چیز.
اگر کسانی به خاطر یک شکست بزرگ در زندگی خود یعنی موفق نشدن در کنکور یا مانند آن به همه چیز پیشت کند، فرد ضعیفی است که با یک شکست همه چیز را تمام شده می‌داند. یا تمام راه‌های موفقیت را در یک سوراخ خلاصه می‌داند. گذشته از این گاهی خداوند بندگان خود را با شکست‌ها و مشکلات امتحان می‌کند. فردی که به خاطر کنکور نماز را ترک می‌کند یا به دین پشت می‌کند در دو امتحان ناکام شده است. یکی امتحان کنکور و دیگری امتحان خداوند. چنین افرادی زود دلسرد و مأیوس می‌شوند در حالی که افراد موفق تا آخرین  رمق زندگی خود تلاش می‌کنند و زود مأیوس نمی‌شوند و اگر راهی را بسته دید، از راه دیگر حرکت می‌کند.
3ـ از برگزار کنندکان کنکور و برنامه‌های آموزشی یا به طور کلی از مسئولین نظام دلخور شده‌ است. لذا به مسایل دینی پشت کرده است.
در این صورت اولا معلوم نیست که مشکل از مسئولین باشد، شاید خود فرد به اندازه کافی تلاش نکرده یا استعداد نداشته است. ثانیا اگر فرضا هم نقصی از طرف مسئولین باشد، در این صورت باید توجه داشت که هر چند بندگان خدا حتی آنان که خود را دیندار و متدین می‌دانند، رفتار درست نداشته باشند، دلیل نمی‌شود که انسان با خداوند قهر کند. زیرا خداوند هیچگاه رفتار نادرست بندگان خود را تأیید نمی‌کند. بلکه بر عکس خداوند می‌گوید هر گاه شما از بندگان من آزار و اذیت دیدید و با شما رفتار شایسته و مناسب نداشتند به درگاه من پناه بیاورید و با من دوست شوید زیرا من همواره با شما رفتار خواهم داشت که از روی حکمت، رحمت و مغفرت است. بنابراین به هیچ یک از دلایل فوق نمی‌توان به خاطر شکست نماز را رها کرد.
ممکن است افرادی باشند که عدم موفقیت در کنکور سبب بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی آنها به نماز گردد امّا این نوع برخورد و واکنش اصلاً معقول و منطقی نیست. افرادی که در کنکور پذیرفته نمی‌شوند، به جای آنکه عجولانه تصمیم بگیرند و فوراً نماز را کنار بگذارند؛ بهتر است عوامل عدم موفقیت‌شان در کنکور را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. عوامل بسیاری می‌تواند در عدم موفقیت افراد در کنکور نقش داشته باشند. مثلاً عدم تلاش و آمادگی لازم برای کنکور،[1] نداشتن علاقه به رشته تحصیلی و یا اصل تحصیل، نداشتن استعداد، شدّت رقابت و تراکم داوطلبان رشته مورد نظر، اضطراب امتحان، نامربوط بودن سؤالات، عدم توکل به خداوند و… هر یک از این عوامل می‌تواند در عدم موفقیت فرد در کنکور نقش داشته باشد، بنابر این باید سعی نمود؛ ابتدا عامل یا عوامل اصلی عدم موفقیت را شناسایی نموده سپس در صدد جبران و حلّ آن تلاش نمود و البتّه نه تنها نماز را نباید ترک کرد بلکه با توکل و راز و نیاز بیشتر، باید سعی نمود که خداوند او را در جهت رسیدن به هدفش که همان تحصیل علم و دانش و به نوبه خود وسیله رشد و تکامل انسان به سوی خداوند است، یاری نماید. امّا اگر دیدیم فردی بجای آن‌که با استفاده از منطق تجزیه و تحلیل علت یا علل عدم موفقیتش را شناسایی کند، به فحش و ناسزاگویی به این و آن، رفتارهای غیرمنطقی، انزوا و گوشه‌گیری و ترک نماز پرداخت، به این نتیجه می‌رسیم که وی اصلاً‌ منطق تجزیه و تحلیل را نمی‌داند و میزان توکل و اعتماد و ایمانش به خداوند ضعیف است، هر عامل دیگری ممکن است در عدم موفقیت‌اش نقش داشته امّا به هیچ وجه نماز خواندن عامل عدم موفقیت او نبوده، پس چرا نماز را ترک کند؟!‌
که عده‌ای از افراد بخاطر نداشتن تجربه کافی یا ویژگی‌های شخصیتی، ممکن است روبرویی با مشکل و ناکامی، عدم موفقیت خود را به عوامل بیرونی مستند نموده و کل نظام فکری و رفتاری‌شان بهم می‌خورد در این وضعیت هر کاری ممکن است انجام دهند. امّا بعد از گذشت مدّت زمانی، کم‌کم به خود اجازه می‌دهند که واقع‌بینانه‌تر و منطقی‌تر برخورد نموده عوامل اصلی عدم موفقیت‌شان را شناسایی کنند و در آینده از آن عبرت گرفته و در صدد جبران نقص خویش برآیند. اینگونه افراد ممکن است حتی نمازشان را مدتی ترک کنند امّا وقتی میزان احساسات شان کاهش یافت، دوباره نماز را از سر می‌گیرند چون می‌دانند که عدم موفقیت در امتحان موضوعی نیست که به خاطر آن نمازش را که سرمایه زندگی و کلید رستگاری[2] و پایه و اساس دینش می‌باشد،[3] از دست دهد.
از نظر منطقی رابطه میان شکست در کنکور و بی‌اعتنایی به نماز وجود ندارد، اگر در فردی این حالت و واکنش مشاهده شود، نشانه ضعف اراده و نداشتن قدرت تجزیه و تحلیل وی است، منطقی این است که در چنین شرایطی از طریق تجزیه و تحلیل علت اصلی شکست خود را شناسایی کند و در جبران آن بکوشد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سید مهدی حسینی بیرجندی، راهنمایی و مشاوره تحصیلی، رشد، 1380.
2. دکتر قاسم قاضی، زمینه مشاوره و راهنمایی، دانشگاه تهران، 1373.
3. عوامل موفقیت در تحصیل، مرتضی نظری، تهران: انتشارات مدرسه برهان، 1373.
چرا باید یک نفر

پی نوشت ها:
[1] . حسینی، سیدمهدی؛ مشاور والدین در مسایل تربیتی و تحصیلی فرزندان، انتشارات اساطیر، 1377، ص 100.
[2] . نهج‌البلاغه، خطبه 1588.
[3] . نوری، حسین؛ مستدرک الوسایل، جلد اول، ص 172.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید