مقدمه: غم و شادی دو دشمن دیرینه اند ، اگر راههای شادی مجاز را بیان کنیم، راههای زدودن غم مشخص خواهد شد.
بشر همیشه در زندگی در جستجوی شادی بوده و شاد زیستن آرزوئی همیشگی برای انسان بوده است. شادمانی، چیزی است که همه ما برای دستیابی به آن تلاش میکنیم، ولی همه ما به آن دست نمییابیم. علامت مشخصه شادمانی احساس قدردانی، آرامش درونی، رضایت و علاقه به خودمان و دیگران است، طبیعی ترین حالت ذهنی ما، حالت خرسندی و شادی است. موانعی که ما را از تجربه این احساسات مثبت باز میدارند، فرایندهای منفی اکتسابی هستند.
شادی چیست؟
شادی معادل احساس خوشبختی و رضایت از روند کلی زندگی است یعنی انسانی شاد است که از روند کلی زندگی خود، احساس رضایت میکند، اگر چه در مواقع خاصی، احساس نارضایتی داشته باشد. پس انسان هر چه بیشتر احساس رضایت و خوشبختی نماید، همانقدر نیز از زندگی و روند آن لذت برده و انسان شادی خواهد بود. پس، شادمانی یعنی رضایت پایدار از زندگی، هر چه انسان راضیتر باشد، سطح شادی او بالاتر خواهد بود و از لحظه لحظه زندگی خود لذت خواهد بود.
شادیهای منفی درنظر اسلام:
اسلام شادیهای ساختگی و بیروح و منفی را مردود میشمارد، و شادیهای واقعی مثبت را تأیید و تبلیغ میکند. شادیهای زودگذری که حاصل غفلت گناه و غرور بوده، و یا نتیجه تحقیر و استهزاء دیگران است، لهو و لعب نامیده و شدیداً نکوهش کرده است.
اسلام مسلمانان را به شادیهای اصیل و پایدار، دعوت مینماید.. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرماید: هر کس که گناهی مرتکب شود و در آن حال، خندان باشد، در حال گریان داخل جهنم خواهد شد». پس، شادیهایی که حاصل غرور، تکبر، گردنکشی و یا تمسخر دیگران باشد از نظر اسلام مردود است و این گونه شادیها، از نظر روانشناسی نیز شادی محسوب نمیشود.
اسلام دین شادی و نشاط
چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس رضایت، شادی، نشاط و تحرک است. دقت در این احکام، جدا از عنصر رضایت که شادمانی همیشگی را تضمین میکند، نشاندهنده رفتارها و اعمال شادی بخش و نشاطآور است. اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، رفتارها و اندیشههای شادمانه زیستن را القاء میکنند. با صحهگذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظههای شادی کردن برای انسانها است.
دستورات اجتماعی اسلام برای خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگی و اطاعت، خدا موجب گسترش دوستیها، محبتها، و همدلیها بین انسانها میشود. وقتی انسانها به همدیگر خدمت میکنند، جو محبت و رضایت و شادمانگی در جامعه حاکم میشود و افراد آن جامعه از لحظات زندگی خود در آن جامعه، لذت میبرند.
مؤمن، شادترین انسان
از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هیچگاه از سختی روزگار گلایه و شکوه و ناله نمیکند. دنیا را محل ماندن نمیداند، و یک توقفگاه موقت به حساب میآورد. سختیها را تحمل میکند. و در انتظار وصال پروردگار، لحظهها را با احساس رضایت و شادمانی سیری میکند. و خداوند تبارک و تعالی نیز به خاطر این رضایت و شادمانگی مؤمن، عاشقانه او را دعوت به بهشت مخصوص خود میکند. و لحظههای شادمانگی را برای او رقم میزند؛ یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی[1]
راههای دستیابی به شادی از نظر اسلام:
1 . توکل به خدا: توکل به خدا، زیربنای یک زندگی شادمانه و توأم با احساس سعادت و خوشبختی است. انسانی که به خدا توکل میکند، ودرسختیها به اواعتماد کند با قدرت تمام در مقابل مشکلات می ایستد و هرگز احساس شکست و نگرانی نمیکند. اگر در کارها و برنامههای خود، توکل به خدا داشته باشیم، هم به موفقیت دست مییابیم و هم طی کردن مسیرهای طولانی و سخت موفقیت، برای ما آسان و عملی میشود. یک ضربالمثل چینی میگوید: « توکل کلید همه دردهاست» یعنی با توکل به خدا همه درها باز میشود و همه مشکلات برطرف میگردد انسانهایی که به خدا توکل میکنند در انجام کارهای سخت و بزرگ،کمترین فشارها را احساس میکنند و در برابر تندباد حوادث مانند کوهی استوار و مقاوم هستند. توکل، کلید در توفیق الهی است. انسانی که به خدا توکل میکند هر لحظه تحت عنایت و لطف بیکران خدا قرار میگیرد.والبته توکل مولود معرفت وایمان است.
2 . اعتقاد به ارزشها:
پایبندی به ارزشها و باورها ثابت و تعریف شده به موفقیت انسان در زندگی کمک میکند و همچنین شادمانگی را پایدار میسازد. انسان بیاعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بیگانگی میکند. و به طرف پوچیگرایش پیدا میکند. احساس پوچی، یکی از علل اساسی افسردگیها و ناشادی انسان است. انسان بیاعتقاد، در هستی و خلقت، بیریشه است.
و احساس شادی واقعی نخواهد کرد. همانگونه که انسان بیبرنامه نمیتواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بیاعتقاد و فاقد ارزشهای متعالی نیز نمیتواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نماید.
3 . راضی بودن از زندگی:
رضایت از زندگی، یکی از عوامل شادمانه زیستن است. افرادی هستند که دارای موفقیت، ثروت و امکانات زیادی هستند ولی همواره از زندگی ناله میکنند. این افراد احساس شادمانگی نمیکنند. ولی افرادی هم هستند که جزء فقیرترین مردم هستند و مشکلات زیادی در زندگی دارند ولی شاد زندگی میکنند. چون از زندگی راضی هستند. پس، شادمانگی انسان صد در صد، وابسته به داشتنها و یا نداشتنها ، نیست بلکه به رضایت یا عدم رضایت از روند زندگی نیز بستگی دارد. رضایت از زندگی و روند آن، شادمانگی را تضمین میکند. انسان راضی همان انسان شادمان است. علت نارضایتی انسان از زندگی، انتظارات خودساخته، ونداشتن قناعت است هر کسی انتظاری از روند زندگی و سرنوشت خود دارد، ولی وقتی اتفاقات مطابق میل انسان، پیش نمیرود، احساس نارضایتی میکند. خداوند انسان را آزاد آفریده است، به طوری که میتواند خود را به طرف سعادت یا بدبختی سوق دهد. و همچنین نیروی قدرتمند عقل را به انسان بخشیده است که با آن میتواند راه را از چاه تشخیص دهد. اگر فردی از عقل خود، خوب پیروی نکند و تسلیم خواستههای نازیبای درونی شود، و قوانین هستی را رعایت ننماید، حتماً پشیمان خواهد شد و احساس شکست و ناکامی در نهایت احساس ناشادی خواهد کرد. چون انسان تمامی قوانین حاکم بر هستی را نمیتواند تجزیه و تحلیل و درک کند، بنابراین احساس نارضایتی میکند. ولی در نهایت آن مشکلات و گرفتاریها به مصلحت او بوده و به نفع او تمام میشود.
بنابراین، به جای این که از اتفاقات زندگی شکایت کنیم، سعی کنیم با استفاده از قلب و عقل خود به زیبایی زندگی کنیم و قوانین هستی را رعایت نمائیم. این را نیز بدانیم ناملایمات زندگی نمک یک زندگی مطلوب و شاد است و انسان عاقل از این سختیها هم برای شیرین و شادمان کردن زندگی استفاده میکند.
4 . داشتن امید و تصویری زیبا از آینده:
اگر انسان بتواند تصویرهای ذهنی خود را مدیریت کند و بجای تصاویر در هم و برهم، آشفته و منفی، تصاویری زیبا از آینده بسازد، احساسی شادمانه خواهد داشت.
آنچه تاکنون در عرصه روانشناسی و تجارب زندگی، به اثبات رسیده است، این است که: «آینده را تصاویر ذهنی انسان میسازند. یعنی انسان هر انتظار و تصویری از آینده داشته باشد، به نوعی همان انتظار و تصویر تحقق خواهد یافت.
امید، زیباترین ویژگی یک خیال است. اگر میخواهیم از زندگی لذت ببریم، بایستی با امید زندگی کنیم. در دین مقدس اسلام، انسان ناامید از رحمت خدا کافر شمرده میشود. یعنی امید، هم سنگ ایمان است. هر مشکلی که پیش میآید و هر اتفاق ناگواری که میافتد، ما هم چنان باید امید خود را حفظ کنیم. این امید (گمان نیک به خدا) است که انسان را زنده نگه میدارد. بنابراین، باید تصویری زیبا از آینده بسازیم و همواره امیدوار باشیم و آینده را آن گونه که دوست داریم مجسم نماییم. باور کنیم که روز به روز، موفقتر، شادتر و خوشبختتر میشویم.
5. هدفمندی در زندگی
هدفمندی نه تنها موفقیت انسان را تضمین میکند، بلکه موجب شادکامی انسان نیز میگردد. انسان بیهدف، مانند فردی سرگردان در کویری سوزان است. هیچ وقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد کرد.
بعضیها هدفمندی و هدفیابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بیشتر میدانند. ولی اکثراً اینها در زندگی موفق نمیشوند. بایستی آرزوها شفاف و مشخص و تعریف شده باشد. آرزوی بزرگ بسیار خوب است ولی بایستی در درجه اول، بر اساس بزرگی آرزو، انرژی و توان لازم را مهیا کنیم و در درجه دوم، آن آرزو برای ما مشخص و شفاف باشد، که در این صورت حتماً موفق خواهیم شد.
6. خوشبختی خود را باور کردن
بزرگترین مشکل انسانهای ناشاد و افسرده و ناراضی این است که نه خودشان را باور کردهاند و نه خوشبختی و شاد زیستن خود را. انسانی که خود را باور کند، میتواند شاد زندگی کند. ما باید باور کنیم که میتوانیم خوشبخت بشویم و الآن خوشبخت هستیم. چون ما خوشبخت و شاد آفریده شدهایم، باور کنیم که زندگی زیبا و لذت بخش است. باور کنیم که سرنوشت تابع اندیشههای زیبای ماست، باور کنیم که خدا، عاشق ماست. و مهربانترین است.
7. برنامهریزی و نظم در زندگی
نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ میکند. انسانهای منظم و دارای برنامه، بسیار موفقتر و شادتر هستند. اهمیت نظم آن قدر زیاد است که امام علی ـ علیه السّلام ـ به فرزندان خود میفرمایند: شما را به دو چیز توصیه میکنم، اول تقوای الهی، دوم ، نظم در کارها. امروزه در دانش مدیریت، به برنامهریزی تأکید جدی میشود و هیچ فعالیتی بدون برنامه ریزی و عمل به آن برنامه، نتیجهای مثبت نخواهد داشت. انسانهایی که با برنامه عمل کنند، هم موفقیت و شاهد پیروزی را در آغوش خواهند کشید و هم زندگی شادمانه خواهند داشت.
8. راحت بودن در زندگی:
راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است. انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشریفات زائد و غلط به زحمت و عذاب میاندازند، همانقدر از شادمانگی دور میشوند. خیلی از افراد. زندگی ساده، زیبا و راحت را، بسیار مشکل، بغرنج و سخت میکنند. سنتها و آداب اگر در مسیر فطرت پاک الهی انسان باشند، بسیار نیز عزیز و قابل احترام هستند، ولی تشریفات زائد و غلط اصلاً قابل قبول نیستند. هر چه زندگی پیچیدهتر و تشریفات بیشتر میشود. تنشها و فشارهای روحی شدت مییابد. در زمانهای نه چندان دور، که زندگی به این همه زرق و برق آلوده نشده بود، و انسانها خیلی زندگی میکردند، از استرسها، بیماریها و سرطانها و سکتههای قلبی خبری نبود. بنابراین، اگر زندگی شادمانهای میخواهیم، باید تشریفات زاید را کنار گذاشته و خیلی راحت و خودمانی زندگی کنیم.
دوش پنهان گفت بامن کاردانی تیز هوش کزشما پنهان نباشد راز پیر می فروش
گفت اسان گیر برخود کارها کزروی طبع سخت میگیردجهان برمردمان سخت کوش
9. صداقت و راستی
صداقت، مانند آب زلالی است که چمنزار زندگی شادمانه را سیراب میکند، و گلهای خوشبختی و لذت را شکوفا میسازد. انسانهای صادق، لحظههای شادمانهای را تجربه میکنند و از لحظه لحظه زندگی لذت میبرند. انتخاب صداقت، به معنی انتخاب «شادمانگی» است. یکی از زیباترین پیامهای دین زیبای اسلام، صداقت است. انسان صادق، از همه گرفتاریها و مشکلات نجات پیدا خواهد کرد. ریا، نفاق، دوروئی و تظاهر شایسته مقام الهی انسان نیست. و مطمئناً انسان را رسوا میسازد.( النجاه فی الصدق)
اگر انسان حتی در مقابل دشمنان خود صادقانه رفتار نماید، به سوداو خواهد شد، انسان صادق، قابل اعتماد است. بنابراین اگر در همه اعمال و زندگی خود، صداقت را پیشه کنیم همواره زندگی شادمانهای خواهیم داشت و هم چنین مورد احترام همه انسانها خواهیم بود.
10. فعال و مشغول بودن
بیکاری، یکی از مشکلات عمده جوامع بشری است که امنیت شهرها و کشورها را تهدید میکند. بنابراین همه نهادها و سازمانهای دولتی باید به دنبال حل مشکل بیکاری باشند. فعال و مشغول بودن یکی از راههای شاد زیستن است. و از نظر امام علی ـ علیه السّلام ـ بهترین تفریح، کار است. هم بایستی وقت خود را با فعالیت واشتغال معنیدار و مفید پر کنیم و هم کمک کنیم دیگران از بیکاری، نجات پیدا کنند تا جامعهای شاد و فعال داشته باشیم. بررسیها نشان میدهد که انسانهای فعال و مشغول، بسیار سالمتر و شادتر هستند.
11. داوری مثبت:
داوری مثبت و زیبا، یکی از بهترین راههای شادمانه زیستن است. اگر انسان یاد بگیرد که مثبت داوری کند. و از داوریها و پیشداوریهای منفی و بدبینانه و خودخواهانه پرهیز نماید، عصبانی نخواهد شد، حرص نخواهد خورد. بلکه در همه موقعیتها، احساس شادمانگی خواهد کرد و با همه انسانها شادمانه خواهد زیست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. از حال بد به حال خوب دیوید برنز
2. شادی بیکران، وحید افضلی راد.
پی نوشت:
[1] . فجر/27 الی آخر.