یکی از مراجع تقلید میگوید: روزی در مسجد النّبی، در مدینه نماز صبح را بجا آوردم، و در آن روضه مقدسه در کنار منبر نشسته بودم، و آیاتی از قرآن را تلاوت میکردم، در این میان یک نفر مرد شیعی به آنجا آمد و در طرف چپ من ایستاد و مشغول نماز شد، در جانب راست من، دو نفر که ظاهراً از اهالی مصر بودند، به ستون مسجد تکیه داده و نشسته بودند، آن مرد شیعی، در بین نماز، دست در جیب خود کرد تا مهر تربت یا سنگی را درآورده و در سجود، بر آن سجده کند.
یکی از آن دو نفر که به ستون تکیه نموده بود، به رفیق خود گفت: «این عجمی را نگاه کن که میخواهد بر سنگ سجده کند!!» مرد شیعی به رکوع رفت، و پس از رکوع، بر سجده رفت و پیشانی خود را روی قطعه سنگی نهاد، ناگهان دیدم یکی از آن دو نفر با شتاب برخاست و به سوی آن مرد شیعی رفت، تا به او اعتراض کند و سنگ را از زیر پیشانی او بردارد، قبل از آنکه به او برسد، دستش را گرفتم و با خشونت به او گفتم: چرا نماز مرد مسلمانی را باطل میکنی، که در این مکان شریف در کنار قبر منوّر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نماز میخواند؟
گفت: او میخواهد روی سنگ سجده کند.
گفتم: مگر چه مانعی دارد که او بر سنگ سجده کند، من هم بر سنگ سجده میکنم؟
گفت: چرا و برای چه؟
گفتم: او شیعه و پیرو مذهب جعفری است، من هم معتقد به مذهب جعفری هستم، آیا جعفر بن محمد، امام صادق ـ علیه السّلام ـ را میشناسی.
گفت: آری.
گفتم: آیا او از اهل بیت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ است؟
گفت: آری.
گفتم: او رئیس و پیشوای مذهب ما است، و میگوید: سجده بر این فرشها و زیلوها جایز نیست، بلکه باید بر چیزهایی که از اجزاء زمین است سجده کرد.
مرد سنّی اندکی سکوت کرد و سپس گفت: دین یکی است و نماز یکی است.
گفتم: اگر دین یکی است، نماز یکی است، پس چرا شما اهل تسنن در نماز هنگام قیام چندگونه نماز میخوانید، بعضی از شما (مانند مذهب مالکی) دستهای خود را آزاد میگذارد، بعضی دیگر از شما دستها را بر سینه میچسباند، با اینکه دین یکی است، و نمازی که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ انجام میداد، به یک شکل بود، شما در پاسخ این سؤال میگویید: ابوحنیفه یا شافعی یا مالک، یا احمد بن حنبل، چنین و چنان گفتهاند (با اشاره دست، چگونگی نماز آنها را به او فهماندم)
او گفت: آری آنها چنین گفتهاند.
گفتم: جعفر بن محمد، امام صادق ـ علیه السّلام ـ رئیس مذهب ما که اعتراف کردی او از خاندان رسالت است به ما چنین فرموده است، با توجه به اینکه:
اهل البیت ادری بما فی البیت: «اهل خانه به آنچه که در خانه هست، آگاهتر میباشد»، بستگان رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ به دستورهای آن حضرت، از دیگران، باخبرتر هستند، آگاهی امام صادق ـ علیه السّلام ـ به دستورهای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، از ابوحنیفه کمتر نیست، او میفرماید: باید در نماز بر اجزاء زمین، سجده کرد، ولی سجده کردن بر پشم و پنبه جایز نیست، اختلاف بین ما و شما همانند اختلاف خود شما در چگونگی دستها هنگام قیام نماز است، که اختلاف در فروع دین است، نه در اصول دین، و هیچگونه ربطی به شرک ندارد.
سخن که به اینجا رسید، همه کسانی که از اهل تسنن در آنجا بودند و مذاکرات ما را میشنیدند، مرا تصدیق نمودند، در این هنگام با خشونت به او (که میخواست مهر را از دست مسلمان شیعی بگیرد) حمله کردم و گفتم: «آیا از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ شرم نمیکنی؟ به شخص مسلمانی که در کنار قبر مقدس پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نماز میخواند، حمله میکنی تا نمازش را باطل کنی، با اینکه او مطابق مذهب خود نماز میخواند، همان مذهبی که مذهب خاندان صاحب این قبر شریف است.
«الذین اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً؛ آنان که خداوند هرگونه پلیدی را از ساحت مقدس آنها دور فرموده و آنها را منزه و پاک ساخته است.»[1]
همه حاضران او را سرزنش کردند، و به او گفتند: چرا به این مسلمانی که طبق عقیده و مذهب خود، نماز خوانده، تندی کردهای؟ و از من عذرخواهی نمودند.[1] . چنانکه آیه 33 سوره احزاب بر این مطلب دلالت دارد.
مرجع تقلید شیعه با شخص سنی