چوب خط شما پر شده

چوب خط شما پر شده

با خود می اندیشند که لابد در خانه نان خشک خواهیم داشت ، اندکی پنیر می گیرم و به خانه می روم؛ ولی بقالی نیز از دادن نسیه مجدد به سید خودداری می نماید و سید دست خالی روانه منزل می شود؛ ناگهان متوجه می شود …

سال 1379 از حجت الاسلام علیرضا سنجری اراکی شنیدم که استادش آیت الله سید محمد صادق روحانی از آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری نقل کرده است : آیت الله سید ابواحسن اصفهانی از مراجع بزرگ جهان اسلام در حدود 80 سال پیش، بسیار فقیر و تهیدست بوده اند. ایشان روزی پس از اقامه نماز صبح تصمیم می گیرند نان بخرند ولی نانوا از دادن نان نسیه به ایشان خودادری نموده ومی گوید:  چوب خط شما پر شده است. آیت الله سید ابوالحسن با خود می اندیشند که لابد در خانه نان خشک خواهیم داشت ، اندکی پنیر می گیرم و به خانه می روم؛ ولی بقالی نیز از دادن نسیه مجدد به سید خودداری می نماید و سید دست خالی روانه منزل می شود؛ ناگهان متوجه می شود که صاحبخانه بی آنکه به آه و ناله فرزندانش توجه کند وسایلش را از خانه بیرون ریخته  و بازگردادندن وسایل به خانه را منوط به پرداخت اجاره های عقب مانده اعلام می کند.

آیت الله سید عبد الاعلی سبزواری می گوید : مدتی از سید بی خبر بودم و دیگر ایشان را در نجف نمی دیدم تا اینکه روزی برای زیارت حضرت مسلم به کوفه رفته بودم که دیدم فرزندان سید در صحن حرم حضرت مسلم به بازی مشغولند . نزدیک رفتم و از آنها پرسیدم شما اینجا چه می کنید؟ پسر سید که چهره اش از شدت گرسنگی زرد و رنجور شده بود گفت: خانه ما در فلان حجره حرم مسلم است و مدتی است که بابا ما را به اینجا آورده است. متاسفانه در آنوقت نتوانستم خود سید ابوالحسن را بیابم و با کوله باری از غم راهی نجف شدم بلکه راهی برای کمک به سید و رفع گرفتاری او بیابم.

پس از چندی بقالی که معمولا سید از او نسیه می گرفت و می دانست که من شاگرد سید ابوالحسن هستم مرا دید و به من گفت سید  آخرین بار برای گرفتن پنیر نسیه نزد من آمد ولی من از دادن پنیر به او خودداری کرده و به سینه اش دست رد زدم و مدتی است که از کرده ام پشیمانم ، تصمیم گرفته ام اگر او را بیابم برایش خانه ای اجاره کرده و دیگر بار به او کالای نسیه بفروشم آیا شما نشانی از او ندارید؟ من خوشحال به کوفه رفتم و سید ابوالحسن را به نجف برگرداندیم و دیگر بار سید تدریس خویش را از سر گرفته بر غنای علمی حوزه نجف افزوده شد.

چند سال پس از این واقعه به پاس رنج های بیشماری که آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در راستای تحصیل و تدریس و زندگی طلبگی کشیده بود پس از ارتحال آیت الله شیخ محمد کاظم خراسانی ، خداوند لباس مرجعیت علی الاطلاق شیعه را بر قامت سید دوخت به گونه ای که برخی معتقدند مرجعیت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی از حیث وسعت و اطلاق در تاریخ بی نظیر و یا حداقل بسیار کم نظیر است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید