روشهای تشخیصی و درمانی در طب سنتی (2)

روشهای تشخیصی و درمانی در طب سنتی (2)

3. آزمایش ادرار
بی شک آزمایش ادرار یکی از متداول ترین و با اهمیت ترین آزمایشاتی است که تقریباً برای اکثر بیماران انجام می شود. با آزمایش ادرار بسیاری از بیماری های سیستمیک و دستگاه اداری را حتی در مرحله قبل از ایجاد علایم بالینی می توان شناسایی کرد. قدمت انجام این آزمایش به چندین قرن قبل از میلاد باز می گردد؛ اما بی شک یکی از افرادی که تحولی در این زمینه ایجاد کرد و آزمایش ادرار را به سمت علمی شدن پیش برد، کسی جز ابن سینا نبود. وی در تعلیم سوم از کتاب اول قانون به این موضوع پرداخته است. مطالب زیر از کتاب قانون، مدرکی است بر این ادعا:
* (1) شرایطی که باید برای معاینه ادرار در نظر گرفته شوند عبارتند از:
1- ادرار، حاوی مواد اضافه نباشد. یعنی در طول شب حاصل شده باشد و مدت زمان زیادی در مثانه نمانده باشد.
2- فردی که ادرارش معاینه می شود از شب قبل باید از تناول آب و خوراک خودداری کند و موادی که ادرار را رنگی می کنند، مصرف نکرده باشد. (مثل زعفران، انار، مشروب که هر کدام ادرار را به رنگ خاصی در می آورند).
3- فرد مورد آزمایش نباید در شرایط جسمانی و روانی ای باشد که ادرارش دگرگون شود. عواملی مانند: روزه، شب بیداری، خستگی ناشی از کار و یا مواردی مثل این (که باعث تغییر رنگ ادرار به سمت زرد مایل به سرخ می شود).
4- ادرار مورد معاینه نباید زیاد مانده باشد.
* طرز معاینه ادرار: ادرار باید در یک شیشه ی فراخ ریخته شود. معاینه هنگامی صورت می گیرد که ادرار در شیشه کاملاً به حالت ساکن درآمده باشد. شیشه آزمایش نباید در معرض نور و باد باشد. باید صبر کرد تا ذرات آن کاملاً ته نشین شود. ظرف معاینه باید قبلاً کاملاً شسته شود و بقایای ادرار دیگری در آن نباشد. اگر ادرار را از نزدیک نگاه کنیم غلیظ تر به نظر می رسد تا اینکه از دور نگاه کنیم. بدین ترتیب می توان با نگاه از دور یا نزدیک عیوب را جداگانه تشخیص داد.
* علایم اولیه ی ادرار، وضع کبد، مجرای مواد مائی (مجاری ادراری) و چگونگی رگها را نشان می دهد و به کمک آن می توان بیماری ها را شناخت. علایمی که ادرار نشان می دهد شامل رنگ، هیئت یا قوام (رقّت و غلظت ادرار)، ته نشین و دُرد، حجم، بو، روشنی و تیرگی (شفاف بودن یا کدر بودن مایع ادرار از نظر عبور نور) و کف می باشد.

– رنگ ادرار
1- رنگ زرد در ادرار انواعی دارد که هر کدام نشان دهنده ی حالت خاصی است. مثلاً زرد طلایی یا زرد نارنجی یا زرد زعفرانی که نشان دهنده ی گرم مزاجی است و درجات گرمی مزاج بر حسب نوع رنگ ها مشخص می شود. مواردی مثل حرکات سخت، دردها، گرسنگی و کمبود آب موجب تغییر رنگ ادرار به زرد می شوند.
2- انواع رنگ سرخ ادرار مثل سرخ مایل به سفید، گلی، خونی و سرخ تیره دیده می شوند. میزان این رنگ ها دلالت بر چیره شدن خون دارد. رنگ سرخ مایع به زعفرانی غالباً نتیجه بیماری کیسه ی صفرا است. اگر رنگ سرخ به تیرگی بزند، نشانه ی آن است که خون بیشتر چیره شده است.
3- رنگ سبز در ادرار را بر حسب درجات رنگ می توان به پسته ای، زنگاری و گندنایی (به رنگ تیره) تقسیم کرد. اگر ادرار به رنگ های پسته ای یا پونه ای نزدیک شود، نشانه ی سردی است. ادرار آبی آسمانی نشانه ی سردی شدید در فرد بیمار است.
4- مشاهده ی رنگ سیاه در ادرار به طور کلی نشانه ی سردی شدید، سوختگی زیاد اخلاط یا از بین رفتن حرارت غریزی است و یا نشانه ی بحران در بدن است که مواد زاید سودایی از بدن خارج می شوند. ادرار سیاه ممکن است در بیمارهای کلیه یا مثانه در مواردی که تحلیل شدید رخ داده است به وجود آید.
5- در خصوص ادرار سفید رنگ باید در ابتدا گفت که واژه ی سفید در نزد عامه مردم دو معنی دارد: یکی شفاف مثل شیشه یا بلور و دیگری رنگ سفید مثل شیر یا کاغذ. اگر ادرار سپید به معنی شفاف باشد، نشانه ی سردی مزاج است. اما ادرار به رنگ سفید، همواره غلیظ است و خود انواعی دارد. اگر سپید به رنگ سپید عادی باشد نشانه ی غلبه بلغم است و خبر دهنده ی بیماری مزمن که در بدن پدید آمده است. اگر سپیدی همراه با کف باشد و همراه آن چرک خارج شود، نشان دهنده وجود زخم در مجاری ادراری است.

– رقیق بودن ادرار
اگر ادرار بسیار رقیق و نامتراکم باشد، نشان دهنده ی یکی از حالات زیر است:
1- بسته شدن رگ های خونی (تنگ شدن عروق خونی کلیه).
2- ناتوانی کلیه و مجاری ادراری
3- نوشیدن آب زیاد
4- غلظت ادرار
اگر ادرار بسیار غلیظ باشد در اکثر اوقات دلیل بر ناپختگی اخلاط است و گاهی نیز به دلیل دفع خلط های غلیظ پخته شده است. شاید هم به این دلیل باشد که ورم هایی (آبسه هایی) ترکیده اند. ادرار غلیظ در بیماری های شدید نشانه ی بدی برای بیمار است. اگر بیمار پس از دفع ادرار غلیظ احساس راحتی کند، نشانه طبیعی بودن ادرار است ولی اگر پس از آن ناتوانی او بیشتر شود، نشانه خوبی نیست. ادرار غلیظ ممکن است بر اثر دفع مواد زاید در اثر بیماری یا بر اثر تخلیه ی چرک ناشی از ورم های (آبسه های) مجاری ادراری ایجاد شود. به طور کلی ادرار غلیظ در بیماری های شدید، نشانه فروانی خلط ها است.
– تیرگی ادرار
ادرار تیره غالباً نشانه ی از بین رفتن نیرو است و اگر نیرو از بین رفت، سرما چیره می شود.
– بوی ادرار
ادراری که هیچ بویی نداشته باشد، نشانه ی سرد مزاجی و نارسایی بیش از اندازه اخلاط است. اگر ادرار بوی کندیدگی بدهد، ممکن است دلیل عفونت یا زخم در مجراری ادراری باشد. اگر بوی ادرار به شیرینی بزند، نشانه افزایش خلط خونی است.
– کف ادرار
کف ادرار از نفوذ باد بیگانه در گوهر آن پدید آمده است. در بیماران کلیوی، به عنوان مثال چناچه کف ادرار کم و دارای حباب های ریز و زودگذر باشد دلیل بر وجود بادها و خلط های چسبنده است.
– رسوبات ادرار
رسوب و دُرد در نزد طبیان به معنی هر گوهری است که غلیظ تر از آب و قابل جدا شدن از آن باشد. چه ته نشین شود یا روی آب بماند. در مورد رسوبات ادرار، باید به مواردی از قبیل گوهر رسوب، کمیّت، کیفیّت، مکان رسوب و زمان رسوب دقّت کرد.
رسوب طبیعی، رسوبی است سفید رنگ و ته نشست کننده که دلیل بر هضم و پختگی طبیعی اخلاط است. اجزای این رسوب شبیه به هم و هم اندازه هستند و به شکل صاف، هموار و لطیف مانند ته نشست کلاب می باشند. همان گونه که چرک سفید صاف و متحّدالشکل دلالت بر رسیدن ورم (آبسه) دارد، از روی این رسوب نیز می توان از پختگی مادّه در سراسر بدن اطلاع یافت. ولی فرق بین چرک و رسوب طبیعی در این است که رسوب لطیف است ولی چرک غلیظ. رسوب و چرک هر چند رنگی نداشته باشند، باز برای پی بردن به حالت بدن راهنمای خوبی هستند. بیشتر رسوب ها همرنگ ادرارند. رسوبات سفید، سرخ و زرد از نوع خوب و طبیعی هستند. ادرار افراد لاغر اندام به ویژه آنهایی که کارهای سخت انجام می دهند یا ورزشکارند، در حالت تندرستی رسوب کمتری دارد.
رسوبات غیر طبیعی به اشکال مختلف دیده می شوند. مثلاً رسوب خاکستری غالباً نشانه ی بلغم یا چرکی است که ماندگار شده و بر اثر ماندن تغییر شکل می دهد.
رسوب سرخ رنگ در اثر بیماری های خونی و پرخوری ایجاد می شود. رسوب زردرنگ، نشانه ی شدّت گرمی مزاج و وخامت بیماری است. اگر رسوب به سرعت از ادرار جدا شود، نشانه ی پختگی اخلاط و اگر رسوب در ته نشست درنگ کند یا ته نشست نکند، نشانه ی ناپختگی است.
– کمیّت ادرار
ادرار کم، نشانه ی ناتوانی نیروی حیاتی است. ادراری که مقدارش از نوشیدن کمتر باشد، می تواند به علّت تعریق زیاد یا اسهال ایجاد شود. زیادی مقدار ادرار هم ممکن است در اثر تحلیل اندام ها باشد.
* بهترین نوع ادرار دارای هیئت معتدل، رنگ لطیف و مایل به ترنج (زرد روشن) است. به خوبی ته نشست می شود و بوی معتدلی دارد (نه بی بو و نه بوی گندیدگی). اگر فردی با بیماری بسیار سخت چنین ادراری داشته باشد، نشانه آن است که بیماری رو به بهبودی است.
* تفاوت ادرار مردان و زنان: ادرار زنان به طور کلی از ادرار مردان غلیظ تر، سفیدتر و کم درخشنده تر است. ادرار زن باردار روشن است و در بخش بالایی آن اجزای ابرمانندی دیده می شود. اگر در ادرار زن، رنگ آبی آشکارتر باشد نشانه ی آغاز بارداری است و اگر به جای کبودی، سرخی دید ه شود و در اثر تکان دادن تیره شود، نشانه ی مراحل پایان بارداری است.
چنانکه ملاحظه کردید، ابن سینا به صورت تقریباً کاملی به بیان جزئیات کار پرداخته است. سطر به سطر این مطالب حاوی نکات ارزشمندی است که به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می گردد:

1- ابن سینا تمام شرایط اولیه ی لازم برای جمع آوری و برسری یک نمونه ادراری را- که امروزه رعایت می شود- بیان کرده است. مواردی از قبیل جمع آوری اولین ادرار صبحگاهی، عدم استفاده از مواد خوراکی رنگی، تازه بودن ادرار هنگام آزمایش، در معرض نور و باد نبودن ادرار و … .
2- ابن سینا بررسی ادرار را فقط برای آگاهی از سیستم ادراری مفید نمی دانسته، بلکه اعتقاد داشته که بیماری سیستمیک هم بر وضع ادرار اثر می گذارند: “علایم اولیه ی ادرار از وضع کبد، مجرای مواد مائی و چگونگی رگ ها خبر می دهد و به کمک آن می توان بیماری ها را شناخت”.
3- در قسمت رنگ ادرار به بیان تشخیص افتراقی رنگ های مختلف ادرار می پردازد و با بیان جمله ی “رنگ ادرار در بیماری های شدید خونی به رنگ خون در می آید در حالی که هیچ نوع بازشدگی در رگ ها روی نداده است”. به روشنی به مسئله ی همولیز اشاره می کند. در ضمن با توصیف تغییر رنگ ادرار در انجام “حرکات سخت” به رابدومیولیز(2) اشاره دارد.
4- وی با بیان عنوان “ادرار غلیظ” به مسئله ی اولیگوری اشاره می کند. بر اساس دانسته ها اولیگوری از علایم بد بیماریهای کلیوی است که در مراحل انتهایی بیماری ایجاد می شود و یکی از نشانه هایESRD(3) می باشد که ابن سینا در جمله ی “ادرار غلیظ در بیماری های شدید نشانه ی بدی برای بیمار است” به آن اشاره می کند. هم چنین شیخ الرییس در جمله ی “اگر در حالت تب شدید، ادرار غلیظ بطور آنی و به مقدار زیاد ریخته شود، دلیل بهبودی است” به بازگشت عملکرد کلیه در فاز بهبودی بیماری اشاره دارد و در ضمن بار دیگر نشان داده که از ارتباط رنگ و حجم ادرار با وضعیت عمومی بدن آگاه بوده است.
5-در اکثر مواقع کلیه ی نارسا فقط می تواند آب دفع کند و از دفع مواد زاید عاجز است. آب نیز بدون بو است! که احتمالا ابن سینا این واقعیت را در قالب جمله ی “ادرار بی بو در حالت بیماری های شدید، شاید شاهد مرگ نیروی غریزی باشد” مطرح کرده است.
6- ابن سینا در جمله ی “تغییر رنگ ادرار به جاهای مختلف بدن تعلّق دارد. بسیار اتفاق می افتد که ادرار از سردرد، شب بیداری، کری و اغتشاش عقل خبر می دهد. .. اگر قبل از تغییر رنگ ادرار شب بیداری، کری، تشویش عقل و سردرد وجود داشته باشد، دلیل آن است که خونریزی بینی روی می دهد و شاید علامت آن باشد که در کلیه سنگ پیدا شود” به نکته ظرفی اشاره می کند. زیرا تشویش عقل، سردرد و تغییر رنگ ادرار در صورتی که کری از پیش وجود داشته باشد، سندرم آلپورت را بیاد می آورد. سندرم آلپورت یک بیماری ارثی نسبتاً نادر کلیوی است که علائم آن شامل گلومرولونفریت، هماچوری، کاهش شنوایی پیش رونده و مشکلات چشمی مثل کاتاراکت است و شاید در میانسالی به علت مشکلات کلیوی باعث مرگ مبتلایان شود. ابن سینا با دیدی هوشمندانه و با تلفیق علایم سیستم ادراری با سایر علایم بیمار، توانایی خود را در بیان پیش آگهی بیماری و کشف بیماری های نادر به اثبات می رساند.

4. آزمایش مدفوع
* در مدفوع باید به این نکته توجه کرد که آیا مقدار آن از مقدار غذای شخصی کمتر، بیشتر یا برابر با آن است. زیاد بودن آن به علت خلط زیاد، کمی آن نشانه ی خلط کم و یا احتباس اخلاط در روده است.
* کیفیّت مدفوع: مدفوع آبکی می تواند در اثر عواملی مثل بند آمدن معابر بدن، عدم کارکرد صحیح دستگاه گوارش، سرمازدگی(نزله) و تناول برخی مواد ایجاد شود. اگر مدفوع همراه با رطوبت، چسبندگی نیز داشته باشد احتمال دارد نشانه ای از این موارد باشد: تحلیل بدن که در این صورت مدفوع بوی خیلی بد دارد؛ زیادی خلط های بد و چسبنده که بوی گند آن زیاد نیست و یا تناول غذاهای چسبنده که مزاج بسیار گرم دارند. اگر مدفوع خشک باشد، نشانه ی خستگی و تحلیل، دفع زیاد ادرار، حرارت آتشین، خشکی خوراک و یا ماندن زیاد آن در روده هاست.
* رنگ مدفوع: رنگ طبیعی آن آتشی روشن (زرد کم رنگ) است. اگر زرد پررنگ باشد، نشانه ی زیادی زهره (صفرا) است و اگر روشن تر از رنگ طبیعی باشد دلیل برخامی و ناپختگی اخلاط است. اگر مدفوع سفید باشد، ممکن است در مجرای زهره بندآمدگی رخ داده باشد و در این صورت نشانه ی یرقان است. مدفوع سفید به همراه چرک، نشان دهنده ی آن است که خراج یا دملی در درون ترکیده است.
* بهترین نوع مدفوع آن است که در آن اجزا همانند آبکی و خشکی چنان به هم آمیزند که به آسانی به طور اندک اندک و قطعه قطعه دفع شود و آزاری نرساند، رنگش به زردی بزند و بوی بدش زیاد نباشد، زیاد متراکم نباشد و کف در آن وجود نداشته باشد. این نوع مدفوع به موقع دفع می شود و مقدارش با مقدار غذای تناول شده برابر است.

5. حجامت
حجامت یک روش خونگیری است که به منظور پیشگیری و درمان بیماری ها انجام می شود. این نامگذاری احتمالاً به علت شیوه ی عمل آن می باشد که از طریق تحجیم و گشایش و انبساط موضعی عمل می کند.
بر اساس قدیمی ترین سند معتبر موجود که مربوط به 3300 سال قبل از میلاد مسیح می باشد، عمل حجامت در مقدونیّه انجام می گرفته و سپس از مقدونیه یه یونان رخنه کرده و در آن زمان شاخص پزشک بودن، انجام حجامت بوده است. حدود 2600 سال قبل از میلاد مسیح، سوزن های فلزی و شاخ هایی که برای حجامت مورد استفاده قرار می گرفت، در چین و ایران وارد اصول درمان گردید. در قرن 16 میلادی، حجامت امری رایج در کشورهای اروپایی بود و پزشکان معروفی در این قرن، هر کدام ابزار خاصی برای آن ابداع کرده بودند. از اوایل قرن بیستم تاکنون نیز حجامت عمدتاً از سوی مراکز درمان طبی در آلمان انجام می شود و بعضی از پزشکان طب نوین هم به این امر مبادرت می ورزند.
در ایران نیز حجامت جایگاهی ویژه در فرهنگ مردم داشته و به عنوان سنتی مؤکّد جزء اعتقادات مردم بوده است. بزرگسالان در حمّام حجامت کرده و کودکان خود را ملزم به انجام حجامت می کرده اند. ابن سینا در کتاب قانون با اختصاص بخشی از کتاب به امر حجامت، آن را از ارکان درمان محسوب کرده و برای درمان بیماران خود حجامت و بادکش را تجویز می کرده است. وی در این بخش در مورد حجامت و فواید و مضرّات آن توضیحاتی داده است که به عنوان مثال می توان به نکات زیر اشاره کرد:
“اندام ها بر اثر حجامت تا اندازه ای ناتوان می شوند. حجامت نباید در آغاز ماه قمری صورت گیرد، زیرا در آن موقع خلط ها کاهش می یابند. وقت مناسب برای حجامت، در اواسط ماه و بهترین ساعات جهت انجام این کار، در حدود 2 و 3 بعد ازظهر است. حجامت پشت گردن احتمالاً موجب کند ذهنی و فراموشکاری می شود، زیرا قسمت های عقبی مغز محل تمرکز و حافظه است و بر اثر حجامت ناتوان می شود.
حجامت بدون تیغ زدن، ماده را از مسیر خودش می کشاند و ورم های عمقی را جهت دسترسی برای معالجه به سطح می کشاند. گاهی نیز به منظور گرم کردن اندام و کشاندن خون به سوی آن است تا بادهایش از بین برود.
محل حجامت را باید چرب کرد. در اولین بار حجامت باید سبک باشد، ولی در دوره های بعد باید به تدریج زمان آن افزایش یابد. حجامت برای افراد بالای 60 سال ممنوع است و اطفال را می توان از 2 سالگی حجامت کرد…” .
جرجانی نیز در کتاب ذخیره ی خوارزمشاهی که از کتب معتبر طب سنّتی می باشد فصل مشخصی را به حجامت اختصاص داده و قواعد و زمان های مناسب انجام آن را مشخص کرده است.
– چگونگی انجام حجامت:
بر خلاف روش رایج امروزی که خون گیری از طریق وریدها صورت می گیرد، خونگیری در این روش از مویرگها انجام می شود. به این صورت که در نقاط خاصی از بدن، بادکش هایی را قرار می دهند تا موضع بادکش قرمز رنگ شود، سپس با استفاده از تیغ های بیستوری خراش هایی را در حدّ اپیدرم و درم در پوست وارد می کنند، سپس دوباره بادکش را در محل موضع قرار می دهند و این کار را تا 3 بار انجام می دهند. در طول این عمل خون گیری جمعاً حدود 150cc خون به دست می آید. این خون قابلیت نگهداری و استفاده برای فرد دیگری را ندارد و باید دور ریخته شود.
– انواع حجامت:
الف- حجامت بین دو کتف: این حجامت در رأس مثلث بین دو کتف و در خط وسط بر روی مهره هایT3-T5 انجام می گیرد و رایج ترین نوع حجامت است.
ب- حجامت سر: این حجامت در ناحیه ی قدامی سر، جایی که درز ساجیتال با درز کرونال برخورد می کند، انجام می گیرد.
ج- حجامت کمر: این حجامت در ناحیه ساکروم صورت می گیرد.
د- حجامت ساق: این حجامت در پشت ساق پا و روی عضلات گاستروکنمیوس انجام یم گیرد.
ه- حجامت گردن: محل انجام این حجامت در گودی پشت گردن است.
– زمان انجام حجامت:
حجامت از جمله روش های درمانی است که انجام آن در ساعات و روزهای مشخصی بیشتر تأکید شده و جالب این جاست که در این روزها و ساعات مشخص، اثر جاذبه ی ماه بر زمین حداکثر بوده و دریاها در حالت مد می باشند. بر اساس نظر بوعلی سینا در زمانی که اثر ماه و خورشید بر زمین در حد نزدیک به بیشینه است، این اثر می تواند بر بدن انسان تأثیر گذاشته و مواد زاید خون که به هر دلیلی افزایش یافته اند، در سطحی ترین قسمت بدن قرار گیرند و با انجام یک عمل فیزیکی ساده مثل حجامت، این مواد دفع شوند.(4)

– تأثیرات حجامت:
فرضیه های متعدّدی برای توجیه اثر حجامت وجود دارد که البته اثبات هر یک از آنها نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتری دارد و هنوز هیچ یک از آن ها اثبات نشده است. در این مجال برخی از این فرضیه ها ذکر می گردد.
1- خون گیری و دفع مواد زاید خون از طریق حجامت:
بر اساس این فرضیه تأثیر حجامت شبیه خونگیری وریدی است. زیرا در هر دو روش، با تخلیه ی مقداری خون، باعث اصلاح غلظت آن و تخلیه ی موّاد زاید می گردد و روشن است تغییرات غلظت آن که در حالات مختلف فیزیولوزیک (مثل حاملگی) و پاتولوژیک (مثل پلی سیتمی و لوسمی) روی می دهد، تأثیر زیادی بر مقاومت محیطی در برابر جریان خون و در نتیجه، خونرسانی بافتی دارد. البته اخیراً این فرضیه مورد تردید قرار گرفته و اثرات حجامت را وسیع تر از اثرات خون گیری وریدی ذکر می کنند.
2- تقویت سیستم ایمنی:
مواضع حجامت ارتباط بسیاری نزدیک با محل تجمّع غدد سیستم لنفاوی دارند. در ناحیه ی بین دو کتف که معمول ترین محل حجامت می باشد، از دو طرف، غدد لنفاوی زیر بغل و از بالا غدد گردنی و نزدیک تر از این دو، غدد وسیع مدیاستن قرار دارد که در اثر نفوذ هر گونه آنتی ژن، سلول های ایمنی به صورت بسیار قوی با عامل خارجی مبارزه می کنند. در نزدیک کمر که محل دیگری برای انجام حجامت است، غدد لنفاوی اینگوئینال و نیز غدد لنفاوی پاراورتبرال وجود دارد. با توجه به نزدیک بودن محل تجمع غدد لنفاوی با مواضع حجامت، این فرضیه به وجود می آید که ممکن است در اثر بادکش گذاری جهت انجام حجامت، سلول های موجود در غدد لنفاوی تحریک شده و سیستم ایمنی فعال تر از سابق عمل کند.
3- تنظیم میزان آهن خون:
وجود آهن اضافی در خون موجب شتاب گرفتن ایجاد پلاکت ها و مسدود شدن شریان ها شده و ضایعاتی را در گردش جریان طبیعی خون پدید می آورد. از طرف دیگر به نظر می رسد که وجود بیش از اندازه ی آهن در بدن موجب یکسری فعل و انفعالات زنجیره ای مهلک می شود که هنگام بروز یک حمله ی ناگهانی قلبی، تعداد بی شماری از سلول های ماهیچه قلب را به سرعت نابود می کند. لذا افزایش میزان آهن خون به هر دلیلی که باشد، احتمال بروز سکته قلبی را تا 2 برابر افزایش می دهد.
امروزه با افزایش میزان مصرف گوشت در رژیم غذایی روزانه، احتمال افزایش آهن پلاسما افزایش یافته و بر اساس این فرضیه حجامت می تواند مقدار آهن اضافی خون را نیز دفع کند و خطر بروز سکته قلبی را کاهش دهد.
4- تقویت سیستم ضد انعقادی:
هنگامی که جدار اندوتلیال عروق صدمه ببیند، سیستم انعقادی فعال شده و با ایجاد لخته جلوی خونریزی را می گیرد. اما همین لخته ایجاد شده می تواند خطرساز باشد و ایجاد ترومبوز و آمبولی نماید. لذا در بدن سیستم فیبرینولیتیک نیز وجود دارد که به تدریج لخته ایجاد شده را از بین می برد. عامل اصلی در این سیستم، آنزیم پروتئولیتیک قوی به نام پلاسمینوژن است که در حالت طبیعی غیر فعّال می باشد ولی در مواقع لزوم فعال می شود؛ پس منعقد شدن یا نشدن خون در داخل رگ ها بستگی به تعادل موجود بین این دو سیستم دارد. در حالت عادی مواد ضد انعقادی برتری دارند و خون لخته نمی شود. اما زمانی که رگی آسیب ببیند، مواد انعقادی در ناحیه ی آسیب دیده فعال شده و عملکرد مواد ضد انعقادی را تحت الشعاع قرار می دهد و در نتیجه لخته تشکیل می شود.
در حالت عادی فیبرینوژن به دلیل اندازه بزرگش به مقدار مختصری به داخل مایعات بین سلولی نشت می کند. اما هنگامی که به وسیله بادکش کردن پوست، ناحیه ای از بدن تحت کشش قرار می گیرد، مویرگها و آرتریول های کوچک دچار آسیب می شود و در نتیجه ی افزایش نفوذپذیری آنها، فیبرینوژن به داخل مایع بین سلولی نشت می کند و اجازه می دهد تا لنف و مایع میان بافتی به همان روش پلاسما و خون، لخته شود. در این جا بدن مکانیسم دفاعی خود را وارد عمل می کند تا از پیشروی لخته جلوگیری کند و با فعال نمودن پلاسمینوژن بافتی، لخته های ایجاد شده را حل کند.
بر اساس این فرضیه اگر گاهی با تشکیل صناعی لخته، سیستم های هموستاز خونی در تعادل مثبتی برای برتری مواد ضدّ انعقادی نگه داشته شود، می توان از ایجاد برخی از بیماری های شناخته شده مانند آترواسکروز، آمبولی، ترومبوز و سایر بیماری هایی که عامل آن را انسداد عروق می دانند، تا حدودی جلوگیری نمود.
اهمیت این نکته در این است که بدانیم همیشه در خون، لخته های کوچک داخل عروقی تشکیل می شود ولی توسط سیستم ضد انعقادی از بین می رود. بنابراین ایجاد ترومبوز و آمبولی به دلیل عدم کارآیی صحیح این سیستم است.
5- ایجاد پرخونی در بافت های آسیب دیده:
بادکشی که در طی حجامت در موضع مورد نظر گذاشته می شود، باعث ایجاد پرخونی و افزایش جریان خون در بافت های آن ناحیه می شود. این پرخونی باعث افزایش جریان خون و اکسیژناسیون در موضع مورد نظر شده و سرعت ترمیم آن را افزایش می دهد. با توجه به این مکانیسم از بادکش گذاری در طب قدیم ایران و چین برای درمان برخی از بیماری ها و کاهش دردهای موضعی استفاده می کردند.
6- ارتباط حجامت و طب سوزنی:
چنان که ذکر شد محل حجامت بین دو کتف روی مهره های T3 تا T5 می باشد. از دیدگاه مکتب طب سوزنی، این ناحیه به علت تراکم کانال ها(5) و نقاط خاص تحریکی، نقش ارزنده ای در تنظیم تعادل انرژی دارد که چنین شرایطی در سایر نقاط بدن کمتر دیده می شود. مثلاً یکی از کانال هایی که از محل حجامت بین دو کتف عبور می کند کانالی به نام Du-Mai می باشد. این کانال با سیستم عصبی مرکزی ارتباط نزدیک دارد و تأثیر مهمی بر این سیستم می گذارد. با توجه به این تطبیق کانال های انرژی و مواضع حجامت این فرضیه مطرح می شود که حجامت نیز مانند طب سوزنی ممکن است بتواند بر سیستم عصبی و اندوکرین اثر بگذارد و در هوموستاز بدن مؤثّر باشد.
البته امروزه حجامت به عنوان یک روش درمان، از دستور کار پزشکان حذف شده است و بازگشت به آن به عنوان یک روش درمانی، نیاز به تحقیقات فراوانی دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1- مطالبی که با این علامت مشخص شده اند، عیناً از منابع طب سنتی استخراج شده اند.
2- Rhabdomyolysis
3- End stage renal disease
4- بررسی اثرات ماه و ستارگان بر زمین در علمی به نام بیومئولوژی بررسی می شود و قطعیت و صحت این فرضیه ها هنوز نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
5- Meridians
منبع مقاله :
شمس اردکانی، محمدرضا.[و دیگران]؛ (1387)، مروری بر تاریخ و مبانی طب سنتی اسلام و ایران، تهران: ملائک، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید