نویسنده: رسول عربان
حضرت مهدی (علیه السلام)، نقطهی پرگار آفرینش
خدای ابدی و ازلی، اساس آفرینش خود را با نور رسولش (صلی الله علیه و آله و سلم) پایهگذاری کرد و پس از آن، نور امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام) و خاندان سرافرازش (علیهم السلام) را آفرید و بدین صورت سلسلهی آفریدگان، از آن چهارده نور پیراسته پدیدار گشت. (1)
ایزد یکتا، عرش و کرسی را از پرتو نور آن پاکان پدید آورد. کهکشانها و اختران را از بودِ آنها خلق کرد. فرشتگان و جنیان، حوریان و آدمیان را به میمنت آنها رنگ هستی داد. بهشت و جهنم، آب و خاک را از آن انوار خجسته، نمودار ساخت. حضرت حق، دانش خویش را در قرآن کریم، به صورت گنجی بی پایان نهفت و قرآن را در سینهی بی کران آن پاکان آسمانی (علیهم السلام) سپرد؛ بدین سبب سیلاب علم و دانش پیش اهل بیت (علیهم السلام) است و از سوی آنان به قلبهای تشنه در سراسر جهان سرازیر میگردد. خورشید و ماه از فروغ آنها روشنایی گرفت و گیتی از حیاتشان زنده و شاداب گشت و هر جا حقیقتی به دیده آید، کان وجودش اهل بیت (علیهم السلام) هستند.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
خدای متعال، من، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) را پیش از آدم بیافرید، آن زمانی که نه آسمانی برافراشته و نه زمین پهن گسترده شده بود، نه نوری بود و نه تاریکی، نه خورشید و نه ماه، نه بهشت و نه دوزخ؛ عباس عموی پیامبر پرسید: ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)! آفریدگار سبحان پیدایش شما را چگونه صورتگری و ساختاری نمود؟ فرمود: ای عمو! خدای دانا هنگامی که بر آفرینش ما اراده کرد، کلمهای فرمود که از آن نوری پدیدار گشت؛ سپس کلمه دیگری فرمود که از آن روح را آفرید. آن نور و آن روح را در هم آمیخت و من، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) را آفرید. ما خدای سبحان را پیش از هر کس، تسبیح و تقدیس میگفتیم و از هرگونه عیب و تقصیر پیراسته و منزه میداشتیم؛ سپس بنای آفرینش را گذارد. نور مرا شکافت و از آن عرش را آفرید، نور علی (علیه السلام) را شکافت و از آن فرشتگان را خلق کرد، نور دخترم فاطمه را گشود و آسمان و زمین را از آن پدیدار ساخت، نور حسن را باز کرد و از آن خورشید و ماه را صورتگری نمود و نور حسین را شکافت و از آن بهشت و حوریان را وجود داد. (2)
امام باقر (علیه السلام):
نخستین چیزی که خداوند خلق نمود، [حضرت] محمد و خاندان ره یافته و رهنما بود. (3)
علی (علیه السلام):
محور سنگ آسیاب بر من میچرخد و من در جایگاه خود هستم، وقتی که بروم، مدار آن آسیاب به هم میریزد و نظم سنگهای آن به هم میخورد [= من نقطهی پرگار و محور جامعه و عالم خلقتام، اگر رخت بربندم و نباشم، جهان فروپاشد و اختران فرو ریزند]. (4)
قطب عالم امکان، حضرت بقیه الله (علیه السلام) نقطهی پرگار خلقت است.
افلاک در چرخش و حرکتی بس دقیق به دور آن نقطه و کانِ نور میچرخد. خورشید از فروغ آن حضرت، نور و گرما گیرد و بازتابد. ماه در میان تاریکیها و ظلمتها از جمال مهدی (علیه السلام) بازتابی از نور دارد. ستارگان رهنما به برکت آن حضرت، روشن شوند و راه پیمایان را رهنمونگر باشند. زمین که گسترده و آرام است، رام و مسخر آن حضرت گشته و آب، روانی و لطافت خوی شرا مدیون آن سرور است. بدین سبب یکی دیگر از القاب حضرت بقیه الله (علیه السلام) قطب است؛ یعنی نقطهی آغازین خلقت، محور عالم آفرینش، در حدیث پررمز و راز کساء که حضرت فاطمه (علیها السلام) گزارشگر و گواه آنچه بین خدای متعال و فرشتگان گذشت، میباشد، به چنین حقایقی تصریح گشته.حضرت ولی عصر (علیه السلام) از دودمان آن اصحاب و یاران کساء است، بلکه وجود نورانی و حقیقت تمام چهارده نور پاک (علیهم السلام) آن جا حاضر بودند و شامل دعای خیر نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و فخر ایزد دانا گشتند و آیهی تطهیر در شأن و منزلت همهی آنها نازل گشته است. هنگامی که پنج تن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام حسن، امام حسین، امیرالمؤمنین علی و حضرت زهرا (علیها السلام) در زیر عبا گرد آمدند، آفریدگار هستی به فرشتگان و ملکوتیان آوا در داد:
یا ملائکتی و سکان سماواتی انی ما خلقت سماءً مبنیه و لا أرضاً مدحیه و لا قمراً منیراً و لا شمساً مضیئه و لا فلکاً یدور و لا بحراً یجری و لا فلکاً یسری الا فی محبه هؤلاء الخمسه الذین هم تحت الکساء (5)؛
ای فرشتگان و ساکنان آسمانهایم! به راستی این آسمان را برافراشته نساختم، این زمین را آن طور هموار نگستراندم، این ماه روشن، این خورشیدِ فروزان را نیافریدم، این اخترانِ در چرخش را، آب این دریاها را روان نساختم و این کشتیها را بر دریاها و اقیانوسها در حرکت درنیاوردم جز برای محبت و دوستیام به این پنج تن که در زمین در زیر عبا جا گرفتهاند.
حضرت بقیه الله (علیه السلام) گرچه نهان و مستور از دیدگاناند، اما سراسر گیتی از وجود فرخندهاش بهره جسته و همگان و همه چیز، هستی خویش را وامدار آن حضرتاند.
بدین جهت خدای دانا زمین را بدون حجت و امام نگذارد و اگر در جهان هستی دو نفر بمانند، یکی از آنان امام باشد و گرنه زمین بلرزد، اختران فروریزند و هستی نابود شود.
امام باقر (علیه السلام):
اگر امام از روی زمین رخت بربندد، زمین هم چون دریا متلاطم و مضطرب گردد. (6)
امام صادق (علیه السلام):
اگر در زمین جز دو نفر نمانند، یکی از آن دو امام است و پیشوا. (7)
پینوشتها:
1- نجم ثاقب، ص91، باب2، لقب شمارهی 118؛ العبقری الحسان، ج1، باب بیان اسامی و القاب.
2- بحارالأنوار، ج15، ص10، تاریخ نبینا (صلی الله علیه و آله و سلم)، باب1، بدء خلقه و ما یتعلق بذلک، ح11.
3- کافی، ج1، ص 442، کتاب الحجه، باب مولد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)، ح10.
4- بحارالأنوار، ج34، ص96، تاریخ امیرالمؤمنین، باب23، الفتنه التی وقعت فی زمان علی (علیه السلام)، ح942.
5- مفاتیح الجنان و عوالم العلوم، ص638، حدیث کساء.
6- کافی، ج1، ص 253، کتاب الحجه، باب ان الارض لا تخلو من حجه، ح12.
7- همان، ص 254، کتاب الحجه، باب انه لو لم یبق فی الارض الا رجلان لکان احدهما الحجه، ح1.
منبع مقاله :
عربان، رسول؛ (1386)، ترسیم آفتاب، قم: نشر خُلُق، چاپ دوم