تبیین مسیر قیامت

تبیین مسیر قیامت

انسان در مسیر سفر آخرتش منازل و مراحل متعدد را طی می کند که در اینجا به اختصار درباره آن منازل توضیحاتی ارائه می شود:
1. نخستین منزل، جریان سکرات مرگ و سختی جان دادن است، امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ در تبیین سکرات مرگ می فرماید:«و انّ للموتِ لغمراتٍ هی افظعُ مِن أن تُستَغرَقَ بصفهٍ او تَعتدِلَ علی عقول اهل الدنیا»[1] آری، مرگ را ورطه ها و دشواری هایی است سخت تر از آن که بتوان وصفش کرد، یا عقل های مردم بتواند آن را بفهمد.
طبق این کلام حضرت، سکرات مرگ بگونه ای سخت است که اساساً هرگز قابل وصف نیست، و اگر بتوان آن را وصف کرد، عقل کسانی که در دنیا هستند توان درک و فهم آن را ندارند.
2. منزل دیگر، وحشت قبر است، امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ درباره این منزل می گوید:«فیالَهُ مِن بیتِ وحدهٍ، و منزل وحشیهٍ و مفرد غربَهٍ»[2] یعنی شگفتا از خانه ی تنهایی، و سرای وحشت، و جایگاه بی کسی و غربت.
در روایتی آمده روزی رسول خدا بر سر میتی که او را دفن می کردند حاضر شد، و در حالی که اشک از چشم های حضرت به شدّت سرازیر بود به مردم فرمود:«اخوانی لمثل هذا فاعدّوا» یعنی ای برادرانِ من، از برای همچو منزلی خود را آماده سازید.[3] 3. گر چه از یک نظر قبر همان عالم برزخ است،[4] از لحاظ دیگر برزخ را می توان یکی از منازل قیامت تلقی کرد، برزخ واسط میان دنیا و آخرت است، انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا انجام داده مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه اجمالی طبق نتیجه ای که گرفته شد به یک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی بسر می برد روح انسان در برزخ، بصورتی که در دنیا زندگی می کرد، به سر می برد اگر از نیکان است از سعادت و نعمت و جوار پاکان و مقربان درگاه خدا برخوردار می شود و اگر از بدان است در نقمت و عذاب و مصاحبت شیاطین و پیشوایان ضلال می گذراند.[5] و درباره انسان در عالم برزخ سخن بسیار است، از جمله اینکه بر اساس آموزه های دینی انسان در آن عالم سخت نیازمند احکام کارهای نیک از قبیل دعا و صدقه دادن به نیت خود از طرف بستگان است و در روایتی آمده هر کسی که صدقه ی برای میتی و به نیت او به فقیری بدهد، فرشته ای آن را در ظرفی از نور که بسیار درخشنده است می گذارد و در عالم برزخ آن را به میت مورد نظر هدیه کننده می رساند و می گوید این هدیه را فلان کس برای شما فرستاده است، میت آن هدیه را می گیرد و از آن بهره مند می شود.[6] 4. منزل دیگر مرحله ای است که از آن در آموزه های دینی به «نفخ صور= فریاد مرگ و حیات» یاد شده است، و در آیات فراوانی از قرآن مجید اشاراتی به مسأله نفخ صور شده است، از مجموع آن آیات به خوبی استفاده می شود که دوبار در صور دمیده می شود، یک بار در پایان جهان که همه خلایق می میرند و این نفخه ی مرگ است، و بار دیگر در آستانه ی رستاخیز که همه ی مردگان زنده می شوند و این نفخه ی حیات است، در حقیقت توقف و از کار افتادن این جهان و آغاز حرکت جهان دیگر تشبیه به توقف و حرکت لشکرها و قافله ها شده است که با صدای شیپور مخصوص یا صدای بلند دیگری همگی با هم از راه رفتن باز می ایستند و متوقف می شوند و با صدای دیگر به پا می خیزند و حرکت می کنند.[7] در قرآن کریم درباره این مرحله و منزل انسان در مسیر سفر آخرت چنین آمده: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ»[8] یعنی و در صور دمیده می شود و تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند می میرند مگر کسانی که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در صور دمیده می شود ناگهان همگی به پا می خیزند و در انتظار هستند.
از این آیه بدست می آید نفخ صور در حقیقت یک صاعقه و صیحه ی عقلی است که تمام آسمان و زمین را پر می کند و سبب مرگ ناگهانی همه موجودات زنده می شود و یا همه را به حرکت و جنبش در می آورد و سبب حیات و زنده شدن آنها می شود.[9] 5. منزل دیگر که جزء مواقف هولناک مسیر آخرت است، منزل سنجش اعمال انسان است. در قرآن کریم بحث های گسترده ای درباره این مرحله از سفر آخرت مطرح شده و با تعبیرات گوناگون از آن موقف و مرحله یاد شده است که در اینجا به نمونه هایی از آن آیات اشاره می شود تا چیستی و چگونگی این منزل تا اندازه ای معلوم شود:[10] فرمود:«وَ تَری کُلَّ أُمَّهٍ جاثِیَهً کُلُّ أُمَّهٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»[11] یعنی هر امتی را به زانو در آمده می بینی، هر امتی به سوی کارنامه ی خود فرا خوانده می شود و بدیشان می گویند: آنچه را می کردید امروز پاداشی می یابید. و در آیه دیگر فرمود:«اما کسی که نامه اعمالش به دست راست او داده می شود از خوشحالی فریاد می زند که اهل محشر نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید و اما کسی که نامه اعمال بدست چپ او داده شده می گوید: ای کاش هرگز نامه ی اعمال به من داده نمی شد.»[12] اما در این باره که ماهیت نامه اعمال چیست، مفسران مطالب فراوانی را مطرح کرده از جمله گفته اند: ممکن است گفته شود اعمال انسان همان گونه که در درون جان او اثر می گذارد در عالم بیرون، در فضا و هوای اطراف، در زمینی که بر آن زندگی می کند و در همه چیز اثر دارد، گوئی بر آنها نقش می بندد، نقوش طبیعی و غیر قابل انکار، نقوشی که به وسیله قوا و نیروهای عالم هستی و فرشتگان در دل این موجودات ثبت می شود، در قیامت پرده از آن برداشته می شود، و آشکار می گردد، و به دست هر کس داده می شود و با یک نگاه در آن حال هر کس معلوم است، مسلماً این آثار در دنیا برای ما محسوس و قابل درک نیست، اما بی شک آنها وجود دارند، و روزی که در آن دید تازه ای پیدا می کنیم همه اینها را می بینیم و می خوانیم و تصدیق می کنیم.[13] 6. یکی دیگر از منازل آخرت که بسیار حساس است، مرحله عبور از صراط است، در وصف آن گفته شده: صراط پُلی است که بر روی جهنم کشیده شده و تا کسی از آن نگذرد داخل بهشت نمی شود. و در روایات آمده است که از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر و از آتش گرم تر است، و مؤمنان خالص در کمال آرامش،‌ و به سرعت و بدون ترس از آن عبور می کنند. اما برخی با دشواری و همراه ترس و نگرانی بالاخره از آن می گذرند و عده ای از روی آن پل به جهنم می اُفتند.
نمونه ی آن صراط در دنیا نیز وجود دارد که در واقع گذری از این صراط پی آمدش عبور آسان از صراط یاده شده در آخرت است و آن عبارت است از دین حق و راه ولایت و متابعت از امیرمؤمنان و سایر امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ ، هر کسی که در دنیا از این صراط یعنی راه ولایت عدول کند و به انحراف کشیده شود و مسیر غیر ولایت را برگزیند و با گفتار یا کردار خود در جهت خلاف آن حرکت نماید، در آخرت از پل نمی تواند عبور کند و بالاخره در هنگام عبور از آن پایش می لرزد و در جهنم سقوط می کند.[14] برخی از بزرگان معاصر ضمن بحث مبسوطی درباره صراط به این روایت استناد کرده که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:«ای علی در روز قیامت من و تو و جبرئیل به صراط می نشینیم و کسی که از صراط نمی گذرد مگر این که نامه ای داشته باشد که در آن اعتقاد وی به ولایت شما نگذاشته شده باشد. … اساساً در اسلام ناب همه ی معارف به هم پیوسته است لذا صراط که همان راه و روش شناخت خدا است، دو گونه است، صراط دنیا و آخرت، راهی که در دنیاست، همان امام واجب الاطاعه است، کسی که در دنیا او را شناخت و به راهنمایی های او اقتدا کرد از صراط آخرت که پل دوزخ است گذشته است و هر کس امام را در دنیا نشناخت کامش بر صراط آخرت می لرزد و در آتش دوزخ سقوط می کند.[15] آنچه بازگو شد نمونه هایی از مراحل و منازل مسیر انسان در سفر ابدی اوست که این سفر بدون استثنا برای همگان است و کسی چه بخواهد چه نخواهد این سفر را باید برود و آن منزل را باید طی کند، تا بالاخره به نتیجه آنچه عمل کرده است برسد. اگر خوب عمل کرده و در مسیر معارف وحی آسمانی حرکت کرده است فطوبی له و حسن مآب، بهشت جاودان گوارای او باد. اگر خدای نخواسته بد عمل کرده و در جهت خلاف راهنمایان الهی (پیامبران و ائمه ـ علیهم السّلام ـ ) گام برداشته است، بدا به حال او که جهنم آتشین جایگاه او خواهد بود.
نکته دیگر آن است که بهشت و جهنم جایگاه ابدی انسان است لذا جزء مراحل و منازل قیامت محسوب نمی شود بلکه منتهی الیه مسیر حرکت انسان شمرده می شود.[16] نکته دیگر که لازم است اشاره شود آن است که اگر در برخی روایات آمده که قیامت پنجاه موقف دارد، و هر موقف آن به اندازه یکهزار سال طول می کشد[17]این مواقف مربوط خود روز قیامت است نه این که در مسیر منتهی به قیامت قرار داشته باشد لذا علمایی که درباره منازل آخرت کتاب نوشته اند پنجاه موقف مربوط به خود روز قیامت را به عنوان مراحل و منازل آخرت مطرح نکرده اند و تنها به موارد نظیر آنچه در این مقاله به اختصار باز گو شده به عنوان منازل مسیر آخرت اشاره کرده اند، تفصیل این گونه مباحث را در منبع ذیل جویا شوید.[18] محمد امین صادقی[1] . نهج البلاغه، خطبه 221.
[2] . همو، خطبه 158.
[3] . قمی، شیخ عباس، منارل الآخره، ص 20، نشر مؤسسه ی در راه حق، قم 1365 ش.
[4] . امام خمینی، معاد از دیدگاه امام خمینی(تبیان دفتر 30)، ص 171، نشر مؤسسه نشر آثار امام (ره)، 1378 ش.
[5] . علامه طباطبایی، شیعه در اسلام، صفحه ی 100، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1348 ش.
[6] . قمی، شیخ عباس، منارل الآخره، ص 43، نشر پیشین.
[7] . ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 6، ص 46، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران 1377 ش.
[8] . سوره زمر، آیه ی 68.
[9] . ناصر مکارم، پیام قرآن، ج 6، ص 67، نشر پیشین.
[10] . همو، ص 75.
[11] . سوره ی جاثیه، آیه ی 28.
[12] . سوره ی الحاقه، آیه ی 19، 25، 26.
[13] . ناصر مکارم، پیام قرآن، ج 6، ص 105، نشر پیشین.
[14] . قمی، شیخ عباس، منازل الآخره، ص 118، نشر پیشین، امام خمینی، چهل حدیث، ص 98 نشر مؤسسه آثار امام سال 1378 ش، ناصر مکارم، تفسیر نمونه، ج 13، ص 119، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1379 ش.
[15] . جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن، (معاد در قرآن، ج 5)، ص 214، نشر مرکز اسراء قم، 1381 ش، مجلسی، محمد باقر، بحار، ج 8، ص 67، نشر داراحیاء التراث العربیّه، بیروت 1403 ق، نور الثقلین، ج 4، ص 402، نشر المطبعه العلمیه، قم بی تا.
[16] . جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 5، نشر پیشین.
[17] . عبد علی حویزی، نور الثقلین، ج 5، ص 413، نشر المطبعه العلیمه، قم بی تا.
[18] . ناصر مکارم، تفسیر نمونه، ج 25، ص 17، ج 23، ص 23، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1379 ش.
علی ربانی گلپایگانی – عقاید استدلالی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید