گناهان به چند دسته تقسیم می شوند و در هر مورد چه اعمالی باعث بخشش آن گناه می شود؟

گناهان به چند دسته تقسیم می شوند و در هر مورد چه اعمالی باعث بخشش آن گناه می شود؟

گناهان به چند دسته تقسیم می شوند و در هر مورد چه اعمالی باعث بخشش آن گناه می شود؟

جواب پرسش در چند گزینه ذیل ارائه می شود:
الف ـ قبل از همه باید واژه گناه تعریف شود: گناه در لغت فارسی به معنای جرم، خطاء، نافرمانی و امثال این الفاظ است، و در لغت عربی از آن به (ذنب) و (اثم) و (معصیت) تعبیر شده است. و معنائی که در هر دوی آنها صادق و بلکه جامع همه معانی است، همان نافرمانی و انجام عملی بر خلاف قانون و یا سرپیچی از قانون است و از دیدگاه شرع مقدس، گناه،عبارت از آن است که مکلّف کار نامشروع انجام دهد.[1] ب ـ در یک تقسیم، گناه به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم می شود. گناه کبیره به آن دسته از گناهان گفته می شود که در قرآن و حدیث، به کبیره بودن آن تصریح شده باشد. هم چنین گناه کبیره به آن دسته از گناهان گفته می شود که در قرآن یا سنت معتبره، برای انجام دهنده آن وعده آتش و عذاب داده شده باشد. مثلاً قتل نفس از جمله گناهانی است که کبیره بودنش از چندین طریق تصریح شده است. و یا در تعریف گناه کبیره گفته شده: هر گناهی که نزد متدینین و متشرعین بزرگ شمرده شود، به طوری که یقین حاصل شود که بزرگی آن منتهی به زمان معصوم می گردد، مثل نجس کردن مسجد از روی عمد و علم و به قصد هتک حرمت خانه خدا یا پرتاب کردن و انداختن قرآن مجید و امثال آن.[2] اما گناه صغیره گناهی است که این خصوصیات را نداشته باشد.
ج ـ گناه، به اقسام و انواع دیگری نیز قابل تقسیم و دسته بندی است.
مثلاً هر کدام از گناهان صغیره و کبیره ممکن است از نظر زندگی فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، نظامی، سیاسی، و بین المللی و جهانی قابل تقسیم باشد؛ بنابراین از این نظر اقسام متعدد برای گناه ذکر و تقسیم مختلف برای آن می توان بیان کرد که به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
1. مثلاً غیبت در حالی که یک گناه کبیره است؛ از اقسام گناهان اجتماعی است و یا مثلاً تهمت، از گناهان اجتماعی است؛ چون در ارتباط با مردم مطرح است و هم چنین مال دیگران را خوردن و یا به حقوق دیگران تجاوز کردن و یا حق دیگری را ضایع کردن، همه این گونه موارد، از مصادیق گناه کبیره و از نوع گناه اجتماعی محسوب می شود.
2. ترک نماز یا نگرفتن روزه یا حج واجب بجا نیاوردن و یا ترک سایر واجبات و هم چنین شراب خوردن، دروغ گفتن، دنبال لهو و لعب رفتن، و مانند آن از مصادیق گناه کبیره و از نوع گناه فردی و شخصی است.
3. احتکار و گران فروشی، ربا خوری، دزدی، ندادن زکات، ندادن خمس، ندادن فطره واجب روز عید فطر و مانند آن از مصادیق گناه کبیره و از نوع گناه اقتصادی می توان نامید، چون به نوعی با اقتصاد سر و کار دارد.
4. اگر مرد نسبت به اولاد و همسرش ظلم کند و یا بداخلاقی نماید و حقوق آنها را نپردازد، و یا بالعکس فرزندان نسبت به پدر و مادر بی احترامی کنند و یا آنها را اذیت نمایند و یا کاری کنند که موجب رنجش آنها بشود؛ و یا زن نسبت به شوهر از حقوق واجب بر او خودداری نماید، این ها را از نوع گناه خانوادگی می توان نامید.
5. اختلال و ایجاد فتنه در جامعه، و یا علیه نظام اسلامی توطئه کردن و یا جاسوسی برای دشمنان اسلامی به ضرر دولت اسلامی و مانند آن را می توان از گناهان سیاسی دانست.
6. فرار از جهاد، دفاع نکردن از مظلوم و یا از خود و یا کسانی که دفاع از آنها بر انسان واجب است؛ مثل پدر، مادر، اولاد، همسر، و یا سایر مظلومین را می توان جزء گناهان نظامی نامید.
7. و از نظر بین المللی و جهانی، تجاوز به کشورهای ضعیف و زورگفتن به آنها و یا توطئه علیه آنها و محروم کردن آنها از حقوق سیاسی، اقتصادی و علوم و دانش های روز و مانند آن را می توان از گناهان بین المللی و جهانی نامید.
د ـ دیگر گناهان را می توان بدین گونه تقسیم کرد که گناه، گاهی مربوط به حق الناس می شود، مثل بی احترامی به پدر و مادر و یا خوردن مال مردم و یا تجاوز به حقوق دیگران، و گاهی مربوط به حق الله ، مثل ترک نماز و سایر واجبات یا انجام معاصی و نافرمانی خدا.
هـ ـ توبه از هر گناه، به نحوی مربوط به ندامت و پشیمانی از آن گناه و جبران پی آمد منفی آن است؛ لذا برای آگاهی از آن به تفصیل به منابعی که در پایان معرفی می شود مراجعه گردد. ولی در این جا به برخی از آنها به اختصار اشاره می شود.در مجموع، یک توبه کلی از گناهانی که انجام داده، اگر توبه واقعی باشد کافی است؛ به شرط آن که واقعاً توبه کرده باشد.[3] چون حقیقت توبه، همان پشیمانی از گناه است از جهت زشتی آن؛ اما اگر گناه از قبیل حق الناس، باشد، باید علاوه بر توبه از صاحب مال حلالیت بخواهد و یا او را راضی کند و یا مالش را به او یا به ورثه او بر گرداند و اگر به آنها دست رسی ندارد، باید از طرف او صدقه بدهد.[4] و اگر گناه از قبیل ترک اعمال واجب بوده است، مثلاً بعضی واجبات خود را بدون عذر شرعی انجام نداده، مثلاً نماز نخوانده است از روی عمد و بدون عذر، باید علاوه بر توبه، آن اعمال ترک شده را بجا آورده و قضا نماید. مثلاً نمازی که نخوانده یا روزه ای که نگرفته و یا حجّی که نرفته و زکاتی که نداده و مانند اینها، همه را قضا نماید و بجا آورد.[5]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، با ترجمه ابراهیم محدث بندر ریگی، نشر اخلاق، قم 1380ش.
2. سید هاشم رسولی محلاتی، کیفر گناه، نشر کتابخانه صدر تهران، بی تا.
3. محمد شجاعی، طریق عمل تزکیه، نشر سروش، تهران 1379ش.
4. امام خمینی چهل حدیث، نشر مؤسسه آثار امام 1378ش.

پی نوشت ها:
[1] . لغت نامه دهخدا، ماده (ذنب).
[2] . دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، قم، انتشارات مؤسسه نشر اسلامی، 1376ش، ص 31.
[3] . همان، ص 401 تا 405.
[4] . همان.
[5] . همان، ص 401.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید