از برنامه های مذهبی و هئیت و سخنرانی خسته شده ام دیگر برایم لذتی ندارند اما دوست هم ندارم از آن ها جدا شوم لطفاً مرا راهنمایی کنید؟

از برنامه های مذهبی و هئیت و سخنرانی خسته شده ام دیگر برایم لذتی ندارند اما دوست هم ندارم از آن ها جدا شوم لطفاً مرا راهنمایی کنید؟

از برنامه های مذهبی و هئیت و سخنرانی خسته شده ام دیگر برایم لذتی ندارند اما دوست هم ندارم از آن ها جدا شوم لطفاً مرا راهنمایی کنید؟

خستگی شما می تواند علل مختلفی داشته باشد که متأسفانه نامه شما بخاطر اختصارش بیانگر علل خاصی نیست بنابراین سعی می کنم این مسأله را از علل مختلف بررسی کنم.
1. تنوع:
یکی از روحیات جوان روحیه تنوع طلبی اوست که جوان باید در چهارچوب شرع به این نیاز جواب مثبت دهد. خود را صد در صد مقید به یک هئیت خاص نکنید به خود اجازه بدهید که مراسم دیگری را تجربه کنید. گاهی مباحث در یک مکان خاص تکراری می شود و یا گاهی نیز به خاطر اینکه مداح و سخنران، شیوه های جذابی ندارند فرد خسته می شود به عنوان مثال اگر سخنران و مداح نتوانند مسائل دینی را به مسائل روز مرتبط سازند قطعاً راهکاری به جوانان ارئه نداده است.[1] 2. رفیق شایسته:
بی تردید شما در هئیت و مراسم دوستانی دارید امّا سعی کنید از بین آنها چند نفر که واقعاً مؤمن، امین، اهل مطالعه و میانه رواند را برگزینید، پس از سخنرانی ها و مراسم نیز با آنها ارتباط داشته باشید مسلماً روحیات خوب آنها در شما اثر مثبت می گذارد. گاهی سخنان یک فرد خود ساخته، زندگی انسان را متحول می کند و برعکس، گاهی انسان در مراسم شرکت می کند و ذخیره معنوی خوبی نیز به دست می آورد امّا با حضور در اجتماع و افراد گوناگون، و بعضاً ناسالم، اثرات معنوی جلسات کم رنگ می گردد پس باید سعی کنید حتی المقدور در محل کار نیز از ورود سخنان بیهوده، شبهات بی اساس، شایعات و … به ذهن خود جلوگیری کنید گاهی نیاز است که جلسه را ترک کنید گاهی لازم است امر به معروف کنید.
3. دوری از جلوه نمایی ها:
گاهی متأسفانه هیأت ها بخاطر مقابله و رقابت با هیأت های اطراف شروع به فعالیت های افراطی می کنند که این امر علاوه بر اینکه دور از اخلاص است باعث ملامت نیز می شود. گاهی سینه زنی ها و شورها بیشتر از توان جوانان است و طولانی می گردد که این امر ضرر می رساند.
4. ترکیب شور و شعور:
متأسفانه برخی هئیت ها جنبه مداحی و شور را خیلی زیاد می کنند. این امر در حد تناسب خوب است، اما آنچه یک ماشین را در جاده تاریک به جلو حرکت می دهد دو چیز است:
1. موتور و نیروی محرکه(هیجان) 2. نور(هدایت و شناخت):
سینه زنی و مرثیه ها و مداحی ها جنبه هیجانی مسأله اند و باعث تحرک می شوند و با ارزش هستند اما این زمانی فایده کاملتری دارد که همراه با نور شناخت باشد یعنی لازم است ما با ابعاد شخصیتی ائمه ـ علیه السّلام ـ آشناتر شویم و هر جلسه حس کنیم به معلومات ما اضافه شده است. اگر استفاده از سخنران های عالم و خودساخته با سینه زنی و مرثیه و مداحی ترکیب شود حرکت در این مسیر، لذت بخش خواهد شد.[2] 5. میزان کشش:
جلسه و مراسم را برای خود به شکل اجباری و ملال آور نکنید. گاهی انسان تنها 15 دقیقه کشش دارد، پس چه بهتر است به همان 15 دقیقه اکتفاء کند. امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: کاری که کم باشد و استمرار یابد از کاری که زیاد باشد و خسته کننده باشد برتر است. در این راه«اصل تدریج» را رعایت کنید یعنی انسان در مسیر کمال آهسته و پیوسته باید حرکت کند(نه افراط نه تفریط) دیگر اینکه خودتان را با افراد دیگری که زیادتر از شما کشش دارند مقایسه نکنید چرا که ممکن است شرائط و موقعیت آنها با شما فرق داشته باشد.
تذکر: گاهی نیز شیطان وسوسه می کند که الان کشش نیست و آهسته آهسته باعث می شود که به طور کلی انسان از مراسم و هئیت ها جدا شود. پس باید مراقب باشید که به وسوسه های شیطان(جنّی و انسی) گوش ندهید. شیطان بیشترین سرمایه خود را جایی صرف می کند که بداند در آنجا خیر زیادی به کسی می رسد و یا انسانی با اساس هدایت آشناتر می شود(مثل مجلس امام حسین ـ علیه السّلام ـ). پس باید با تلاش خود شیطان را مأیوس کنیم.
6. اثر گناهان مختلف:
از یکی از عرفا پرسیدند چه طور به این مقام رسیدید؟ فرمودند من نورانیت و معنویتی که کسب می کردم (با عبادت، زیارت ائمه، دعا، جلسه امام حسین ـ علیه السّلام ـ و …) مفت از دست نمی دادم و به حراج نمی گذاشتم(با گناه کردن آن را از بین نمی بردم).[3] گاهی گناهان باعث می شود که انسان از مسیر حق خسته شود. امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه می فرمایند: … (ای خدا) شاید مرا در زمره افرادی دیده ای که حق تو را سبک می شمارند و مرا از خود دور کردی. شاید هم دیدی من از تو روی گردانم، پس تو بر من غضب کردی. شاید هم مرا جزء دروغگو یان یافته ای و نظر عنایتت را از من برگردانده ای. شاید از اینکه نعمت های زیاد ترا شکرگذار نبوده ام، مرا از لذت(مناجاتت) محروم کرده ای و یا بخاطر اینکه از علما فاصله گرفته ام مرا خوار ساخته ای. شاید مرا در بین افراد غافل دیده ای و مرا از رحمت خود مأیوس کرده ای و یا بخاطر اینکه در جلساتی که در آن بیهوده گویی می شود و اهل باطل در آن جمع می شوند شرکت می کنم، بین من و خودت فاصله انداخته ای.[4]… هر کدام از اینها خود می تواند منشأ محروم شدن از لذت دعا و مراسم دینی باشد که انسان می تواند با فاصله گرفتن از این پرتگاهها خود را نجات دهد.
7. دعای دیگران:
از دیگران بخواهید(مخصوصاً پدر و مادر) که در حق شما دعا کنند مخصوص بخاطر همین مسأله.
8. دعای خود شما:
از اهل بیت بخواهید که موانع راه را بر شما هموار سازد و دل شما را به مراسم و مباحث دینی بیشتر گره بزند(از خود اهل بیت ـ علیه السّلام ـ استمداد کنید)

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. 150 درس زندگی، آیت الله مکارم شیرازی، مدرسه امام علی بن ابیطالب.
2. اصول عقائد(برای جوانان)، آیت الله مکارم شیرازی، مطبوعاتی هدف.

پی نوشت ها:
[1] . برای آشنایی بیشتر با روحیات جوان رجوع کنید: قائمی، علی، شناخت، هدایت و تربیت، تهران، انتشارات امیری، ص 13.
[2] . مصباح یزدی، در مکتب عاشورا(محرم 1421)، ستاد علمی فرهنگ ولایت، جلسه اول، ص 2 ـ 1، (اقتباس).
[3] . نخودکی اصفهانی، برای اطلاع بیشتر از کرامات ایشان می توانید به کتاب نشان از بی نشان ها رجوع کنید.
[4] . مفاتیج الجنان، انتشارات اسوه، ص 191، (دعای ابوحمزه).

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید