چگونه نماز انسان را از گناه باز می دارد؟
عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالی ترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خدا است.[1]
در اهمیت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران برای عبادت است.[2]
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وادار می کند، اموری است، از جمله: 1ـ عظمت خدا; 2ـ احساس فقر و وابستگی انسان در برابر خدا; 3ـ توجه به نعمت های الهی; 4ـ کشش فطری انسان. بارزترین نوع عبادت و مصداق بندگی «نماز» است. اینک به گوشه ای از نظرهای مکتب وحی پیروان نماز، توجه فرمایید:
نماز سیمای مکتب و پایه و ستون دین است. نماز، کلید بهشت، وسیله نزدیک شدن انسان به خدا و کوبنده شیطان است. نماز، رابطه مطلق مخلوق با خالق و وسیله تشکر از خداوند بر نعمت های اوست. علاوه بر آنچه گفته شد، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیّت و جایگاه نماز را بیان می کند:
حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ در گهواره هم می گوید: خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است.[3]
امام حسین ـ علیه السلام ـ حتی ظهر عاشوا در میدان مبارزه در برابر تیرهای دشمن هم نماز ظهر را رها نکرد.
حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ همسر و کودک خویش را در بیابان های داغ مکه ، جایی که هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت: «خدایا، تا نماز به پا دارند»[4]
پیشوایان معصوم ما، هنگام نماز، رنگ چهره شان دگرگون می شد و می فرمودند: وقت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه و درگاه الهی است.
حال با توجّه به مقدمه بالا باید گفت:
طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است.
انسانی که به نماز می ایستد، تکبیر می گوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر می شمرد، به یاد نعمت های او می افتد، حمد و سپاس او می گوید، او را به رحمانیت و رحیمیت می ستاید، به یاد روز جزای او می افتد، اعتراف به بندگی او می کند، از او یاری می جوید، صراط مستقیم از او می طلبد و از راه کسانی که غضب بر آن ها شده و گمراهان، به خدا پناه می برد. (مضمون سوره حمد)
بدون شکّ در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق تعالی و حرکتی به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوی پیدا می شود. برای خدا رکوع می کند و در پیشگاه او پیشانی بر خاک می نهد، غرق در عظمت او می شود و خودخواهی و خود برتر بینی ها را فراموش می کند.
شهادت به یگانگی او می دهد، گواهی به رسالت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ می دهد. بر پیامبرش درود می فرستد و دست به درگاه خدا بر می دارد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد. (تشهد و سلام).
همه این امور موجی از معنویت در وجود او ایجاد می کند، موجی که سدّ نیرومندی در برابر گناه محسوب می شود. این عمل چند بار در شبانه روز تکرار می گردد، هنگامی که صبح از خواب بر می خیزد در یاد او غرق می شود.
در وسط روز هنگامی که غرق زندگی مادی شده و نیز در پایان روز و آغاز شب پیش از آن که به بستر استراحت رود با او راز و نیاز می کند. از این گذشته به هنگامی که آماده مقدمات نماز می شود، خود را شستشو می دهد، پاک می کند، حرام و غصب را از خود دور می سازد و به بارگاه دوست می رود. همه این امور تأثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد. اما هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، انسان را از گناه باز می دارد. به عبارت دیگر: نهی از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایط، دارای بعضی از این درجات است. ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه اثری در او نبخشد. هر چند نمازش صوری باشد و او به گناه آلوده باشد.
البته این گونه نماز، تأثیرش بسیار کم است و این گونه افراد اگر همان نماز را نمی خواندند از این هم آلوده تر بودند.
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ چنین می خوانیم: جوانی از انصار نماز را با پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ ادا می کرد اما با این حال آلوده گناهان زشتی بود، این ماجرا را به پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ عرضه داشتند، فرمود: (إنّ صَلوتَه تَنْهَاهُ یَوْماً) «سرانجام نمازش روزی او را از این اعمال پاک می کند.»[5]
نماز آب زندگانی است که بیماران مبتلا به گناه و نیز محتضران مشرفِ به مرگِ روح را درمان یا احیا می کند، چنان که گناه به مثابه مرض یا مرگ است که مبتلایان به خود را بیمار می کند یا می میراند و پرهیزکاران در پرتو نماز، قرب ویژه ای پیدا می کنند و به هر میزان که نماز با اخلاص بیشتری همراه باشد، تقوای آنان کامل تر است.[6]
از آن جا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می کند، لذا وسیله شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است. لذا در حدیثی می خوانیم: پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ از یاران خود سؤال کرد: «اگر بر در خانه یکی از شما، نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می ماند؟ عرض کردند: نه، فرمود: نماز درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نماز می خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود.»
و به این ترتیب جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه می نشیند، با مرهم نماز التیام می یابد.
همچنین نماز، سدّی در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت می کند و نهال تقوی را در دل پرورش می دهد و می دانیم ایمان و تقوی نیرومندترین سدّ در برابر گناه است.
نماز قطع نظر از محتوای خودش، با توجه به شرائط صحت، دعوت به پاک سازی زندگی می کند، چرا که می دانیم مکان و لباس نمازگزار، فرشی که بر آن نماز می خواند، آبی که با آن وضو می گیرد و غسل می کند، محلی که در آن غسل و وضو انجام می شود، باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد و کسی که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشی، رشوه خواری و کسب اموال حرام باشد چگونه می تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است بر رعایت حقوق دیگران.[7]
نماز علاوه بر شرائط صحت، شرائط قبول (کمال) را نیز دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر برای ترک بسیاری از گناهان است.
در پایان به عنوان حُسن ختام این نوشتار، قسمتی از حدیثی که از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ نقل شده تبرّک می جوییم:
«مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل می گردد، سبب می شود که انسان، مولی و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او، انسان را از معاصی باز می دارد.[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. رساله نوین، ج 1، ص 170ـ115.
2. از ژرفای نماز، ص 64ـ7.
3. حکمت عبادات، ص 126ـ9.
4. اسرار عبادات، ص 51ـ39 و 302ـ297.
پی نوشت ها:
[1] . قرائتی، محسن، پرتوی از اسرار نماز، تهران، ستاد اقامه نماز، 1374، ص 15ـ83 .
[2] . ذاریات/ 56، نحل/ 36.
[3] . مریم/ 31.
[4] . ابراهیم/ 37.
[5] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375، ج 16، ص 284.
[6] . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، انتشارات اسوه، 1378، ج 1، ص 186.
[7] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375، ج 16، ص 293.
[8] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 3، ص 4.