چرا بعضی از مراجع عظام, فتوا به جواز اقتدا به ائمه جماعت سنی در مسجدالحرام و مسجد النبی داده اند؟

چرا بعضی از مراجع عظام, فتوا به جواز اقتدا به ائمه جماعت سنی در مسجدالحرام و مسجد النبی داده اند؟

چرا بعضی از مراجع عظام, فتوا به جواز اقتدا به ائمه جماعت سنی در مسجدالحرام و مسجد النبی داده اند؟

در ابتدا لازم است این نکته ذکر شود که فقهاء شیعه شرایط زیادی را جهت امامت جماعت ذکر کرده و معتبر می دانند و ویژگی های خاصی را لازم دانسته اند که اگر آن شرایط نباشد نماز باطل بوده و ساقط تکلیف نمی باشد. در این جا به چند شرط به طور خلاصه اشاره می کنیم:
بلوغ 2. عاقل باشد 3. شیعه دوازده امامی باشد. 4. عادل باشد. 5. حلال زاده باشد. 6. نماز را صحیح بخواند[1] پس شیعه دوازده امامی بودن و عدالت از شرایط امام جماعت می باشد یعنی اگر نباشد نماز باطل است و از طرفی اسلام به اتحاد و اتفاق مسلمین آن اندازه اهمیت می دهد و توصیه می نماید که همه مسلمانها در مقابل کفار و دشمنان اسلام ید واحده باشند و از موجودیت خود و منافع مشترک دفاع نمایند و وحدت اسلامی را به هیچ وجه خدشه دار نسازند لذا مأمور به تقیه ‌شده اند.
شیعیان در قرنهای گذشته‌ با ظلم و ستم و استضعاف مواجه بودند و بین تسلیم شدن در مقابل دشمن و ریشه کن شدن و نابودی، راه میانه را برگزیدند از سپر تقیه استفاده کردند و خود را از نابودی و اضمحلال حفظ نمودند.
تقیه به معنای سپر گرفتن و خود را زیر سپر حفظ کردن می باشد و پوشاندن عقیده حق است در مقابل مخالف ، در مورد اعمالی که ضرر دینی یا دنیوی به دنبال دارد.[2] و آن به سه قسم تقسیم می شود: 1. تقیه خوفی. 2. تقیه کتمانی. 3. تقیه مداراتی. قسم اول عبارت است از این که انسان در اثر انجام یک عمل صحیح و مطابق با مذهب و دین خودش ، خوف و هراسی بر جان و مال و ناموس خود داشته باشد، در این مورد لازم است از انجام آن عمل خودداری نماید و عمل را مطابق با مذهب مخالفین انجام دهد.
قسمت دوم تقیه کتمانی به معنای کتمان و پنهان نمودن است، مقصود از این قسم تقیه حفظ مذهب حقه اهل بیت ـ علیهم السلام ـ در برابر قدرتهای باطل و حکومتهای جائر و… می باشد.
اما قسمت سوم که تقیه مداراتی باشد، هدف از این تقیه حسن معاشرت و مدارا و جلب مودّت و در نتیجه تحقق وحدت میان مسلمین است و این هم با شرکت در شعائر الهی و نماز جماعت و سایر مظاهر وحدت آفرین محقق می شود که این گونه تقیه مورد تأکید معصومین بوده است، چنان که هشام می گوید از امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم می فرمودند: بپرهیزید از کاری که ما با آن سرزنش می شویم، همانا فرزند بد با کار بدش، پدر خویش را در معرض سرزنش قرار می دهد. در نماز جماعت آنها شرکت کنید و از مریضهای آنها عیادت نمائید و در تشییع جنازه شان حاضر شوید و نباید آنها در انجام عمل خیر بر شما سبقت بگیرند، زیرا شما در انجام عمل خیر از آنها سزاوار ترید و…[3] در روایت دیگری حماد بن عثمان از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل کرده که امام فرمودند: هر کس در صف اول با عامه ( اهل سنت ) نماز بگذارد مانند کسی است که با رسول الله (ص) در صف اول نماز خوانده است.[4] و در روایت دیگری زید شمام ‌از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل می کند که امام فرمودند: کسی که با عامه نماز بخواند همانند کسی است که در راه خدا مبارزه می کند و شمشیر می زند.[5] و از بعضی روایات استفاده می شود که تقیه مداراتی حتی در برابر ناصبی ها نیز وجود دارد، زراره از امام باقر روایت می نماید که امام فرمودند: اشکالی ندارد به ناصبی اقتداء نمائی و در نمازهای جهری قرائت را نخوانی و قرائت آنها از تو کفایت می نماید.[6] و باز در روایت صحیح از علی بن جعفر از امام موسی بن جعفر (ع) نقل شده که امام فرمودند: امام حسن و امام حسین ـ علیهم السلام ـ به مروان اقتدا نمودند و ما هم با آنان نماز می خوانیم.[7] پس در حال اختیار نماز خواندن با اهل سنت باطل بوده و مجزی از انجام ‌عمل نخواهد بود ولی در مقام تقیه که در دو راهی قرار گرفته اند یا باید اظهار نظر کرده و عقیده باطنی را آشکار نمایند که ممکن است خودشان و مکتبشان به خطر بیفتد و خود مسلمانها پراکنده شده هر کدام طعمه کوچکی برای قدرتهای سلطه گر جهانی باشند و در دست آنها همواره اسیر گردند و یا برای اتحاد و یکپارچگی و به خاطر برخی مسائل مهمتر از بعضی مسائل چشم پوشی کرده و همانند اهل سنت اعمال را انجام دهند تا در کشاکش روزگار از بین نروند که امام خمینی در این رابطه می فرمایند: تقیه گاهی برای این است که خطری حوزه اسلام را تهدید می کند، به شکلی که خوف از هم گسستگی وحدت مسلمانان در میان باشد و ترسی از این باشد که بر حوزه اسلام، به خاطر پراکندگی شان و یا چیز دیگر، ضرری وارد شود، این همان تقیه مداراتی است که جهت هم صدا شدن همه مسلمانان و وحدت بین آنها و ایجاد دوستی بین مخالفان و جلب محبت آنان، بدون هیچ گونه ترسی باید انجام پذیرد.[8] در منابع روائی ما بر اتحاد و اتفاق مسلمین بسیار تأکید شده است و توصیه شده که هنگام برپائی نماز جماعت، نباید از مسجد خارج شوند و از جماعت اهل سنت تخلف نمایند و باید با سایر مسلمین در نمازهای جماعت حاضر شوند.[9] و از هر چیزی که اتحاد را بر هم می زند اجتناب کنند و همه این ها بخاطر حفظ وحدت اسلامی و تشکیل دادن امت واحده در مقابل شرک و کفر جهانی است و حمایت از مسلمین در سرتا سر گیتی و حضور گسترده در نمازهای جماعت و اجتماعات اهل سنت، باعث می شود تبلیغات مسموم بر علیه شیعه و اتهامات گوناگون به شیعه ، کارائی نداشته باشد و خنثی شود و کفار به اهداف شوم و ننگینشان نائل نشوند.
مرحوم امام، مقام معظم رهبری و آیت الله فاضل لنکرانی و عده زیادی از مراجع تقلید نماز با اهل سنت را در صورت تقیه مجزی می دانند و نیازی به اعاده نمی باشد.
آیات عظام خوئی، سیستانی، تبریزی، نماز را مجزی می دانند، در صورتی که قرائت حمد و سوره را برای خود آهسته قرائت کند و اگر نمی شود به نحو حدیث نفس بخواند.
مرحوم گلپایگانی و بعضی دیگر از مراجع فرموده اند در صورت تمکن بعداً با شرایط اعاده نمایند.[10]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مقاله آیت الله فاضل لنکرانی در ره توشه حج، جلد 1، چاپ مشعر 1380، درس دهم، ص 100.
2. میقات حج، فصل نامه فرهنگی اجتماعی تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه، ص 151.
3. آزموده ها در حج و عمره، تهران، سازمان چاپ و نشر، شماره 402، قسمت تقیه.
4. تفسیر نمونه آیت الله مکارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1353، جلد 2، ص 273، سوره آل عمران،
آیه 28.

پی نوشت ها:
[1] . موسوی خمینی، توضیح المسائل، انتشارات نجات، چاپ هشتم،‌ در شرایط امام جماعت.
[2] . فاضل لنکرانی، محمد، ره توشه حج، تهران، نشر مشعر، چاپ دوم، 1380، ص 101؛ و صدوق، شرح عقاید، ص 246.
[3] . همان، ص 106.
[4] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، بیروت، چاپ چهارم، 1391ق، ج 5، ص 381، ح 1.
[5] .کتاب شریف وافی، ج 2، ص 182.
[6] . ره توشه حج، همان، ص 110.
[7] . وسائل الشیعه، همان، ص 109، ح 9.
[8] . نقل از آزموده ها نگاهی به تجربیات و نیازهای روحانیون در حج و عمره، تهران، چاپ اول، 1382، ج 4، ص 74.
[9] . مناسک محشی، مسئله1313، نشر مشعر چاپ دوم، 1382، ص 508.
[10] . مناسک محشی، تهران نشر مشعر، 1382، مسأله 1313.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید