در احادیث آمده که خوشا به حال کسی که عیوب خود، او را از پرداختن به عیوب دیگران باز دارد با توجه به این که برطرف ساختن برخی و بلکه اکثر عیوب از انسان مشکل و وقت گیر است آیا این امر با وظیفه امر به معروف و نهی از منکر منافاتی ندارد و آیا انسان باید تا رسیدن به آن مرحله از این وظیفه صرف نظر کند؟
پاسخ
درپاسخ به این سئوال به توضیح غیبت و عیب پوشی و شرایط امر به معروف و خودسازی میپردازیم.
1. عیب پوشی و معنای آن
عیب جوئی و غیبت از دیگران از صفات مذموم و ناپسند است که در شرع مقدس اسلام حرام شمرده شده است و معنای غیبت و عیب جوئی از دیگران این است که انسان به بیان نقاط ضعف و معایب دیگران پیش افراد بپردازد؛ یعنی این که عیب شخصی را نزد دیگران بیان کردن و افشا نمودن و بیان این عیوب به طوری باشد که اگر شخص غیبت شده بشنود ناراحت میشود.[1]
عیب جوئی و غیبت از نظر قرآن و روایات و اجماع علما مذموم و حرام است.
قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ»؛ غیبت یکدیگر را روا مدارید، آیا احدی از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد، البته از آن کراهت و نفرت دارید.[2]
پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «ای کسانی که به زبان ایمان آورده و قلبتان ایمان نیاورده غیبت مسلمانان را نکنید و از امور پنهان آنان جستجو نکنید و عیب پوشی کنید. کسی که در صدد افشای اسرار برادر دینی خود باشد در همین دنیا رسوا میشود.[3]»
و در حدیث دیگر پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «هر که ظاهر کند و افشا کند عمل ناشایست کسی را، مثل آن است که خود به جای آورده است.[4]»
2. امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر، از ضروریات اسلام است و بر هر مسلمانی واجب است که این را انجام دهد و در امر به معروف عدالت شرط نیست بلکه بر هر مسلمانی لازم و واجب است که اگر شرایط مهیا بود آن را انجام دهد. و این امر به معروف با عیب جوئی فرق بسیاری دارد و معنای امر به معروف، دعوت به خوبی ها و کارهای نیکو و نهی کردن افراد از کارهای زشت است. این کار چون درحضور خود شخص انجام میشود و به معنای افشاگری عیوب نیست و فرق بسیاری با عیب جویی دارد.
در رابطه با امر به معروف قرآن کریم میفرماید: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ باید جماعتی از شما باشند که دعوت به خیر کنند، امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگاران هستند.[5]»
مراحل و شرایط امر به معروف
امر به معروف شرایط و مراحلی دارد که در اینجا به مراحل آن اشاره میشود.
مرتبه اول
از دل آغاز میشود و هر کس ارتکاب منکری، یا ترک معروفی را دید، به مقتضای ایمانش باید در دل خود، از آن کار منزجر باشد. نخستین آثار انزجار و ناراحتی قلبی در چهره ظاهر میشود، یعنی مؤمن با دیدن عمل منکر و ترک معروف، در دل ناراحت میشود و قیافهاش را درهم میکشد و رویش را ترش میکند.
مرتبه دوم
در مرحله دوم، شخص مؤمن باید با زبان، ناراحتی خود را از عامل منکر و تارک معروف آشکار کند و او را امر و نهی نماید و یا نصیحت و موعظه کند و ارشاد نماید.
مرتبه سوم
در مرحله سوم شخص مؤمن، عملاً با قدرت و به طور فیزیکی (با وجود سایر شرایط) جلوی منکرات را میگیرد و البته در زمان حکومت اسلامی این مورد باید با اجازه حاکم شرع باشد.[6]
3. خودسازی
انسان در مسیر زندگی دنیا با زمینههای انحراف بی شماری مواجه است و اگر متوجه نباشد و خود را از نظرمعنوی آماده و مهذب نکرده باشد هر آینه احتمال سقوط و نابودی دارد و لذا علمای اخلاق با توجه به فرمایش معصومین ـ علیهم السّلام ـ همیشه متذکر این نکته بوده و هستند که انسان باید از غفلت خارج شده و سعی کند عنان نفس را از دست ندهد؛ بلکه آن را تربیت کرده و در مسیر سلوک الی الله قرار دهد و مهمترین قدم در مسیر خودسازی را اطاعت اوامر الهی و دوستی خدا معرفی کردهاند، چون اگر کسی مطیع فرمان پروردگار خود بود و دوستدار الهی بود، سعی میکند که همیشه رضایت خداوند را به دست آورد و از نافرمانی او پرهیز نماید و در مسیری قرار گیرد که خداوند دستور فرموده و از کارهایی که نهی شده اجتناب نماید. چون اگر کسی واقعاً دوستدار و عاشق خالق کائنات باشد هیچ موقع باعث عدم رضایت محبوب خود نمیشود.
قرآن کریم میفرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ»؛ بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد.[7]
و یکی از دستورات الهی امر به معروف و نهی از منکر است و باز انجام این دستور بزرگ، در واقع پیروی و اطاعت حضرت حق صورت گرفته است و کسی که مطیع حضرت حق باشد در مسیر خودسازی قدم برداشته است.[8]
خلاصه اینکه عیب جوئی به قصد تخریب افراد پیش افراد دیگر انجام میشود ولی امر به معروف به قصد اصلاح و ارشاد و راهنمایی در پیش خودِ ترک کننده معروف و انجام دهنده منکر انجام میشود تا زمانی که حتی یک منکر در جامعه باشد این وظیفه بر همه واجب است. و دیگر اینکه امر به معروف و نهی از منکر نه تنها با خودسازی تعارضی ندارد، بلکه یکی از ابزارها و راههای خودسازی و اطاعت امر خداست.
یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که شخص آمر و ناهی خودش به آن کار مورد امر و نهی ملتزم باشد و اگر خودش به آن کار بی اعتنا بود چگونه می تواند دیگران را از آن نهی یا به آن وادار کند؟ ما به اندازه های که خود را ساخته ایم باید سعی کنیم دیگران را هم با خود همراه و هم قدم کنیم؛ اما تا آن حد که خود را نساخته ایم نباید از دیگران هم توقع داشته باشمی و آنان را از امر و نهی کنیم؛ بنابراین میان رفع عیوب خود و امر به معروف و نهی از منکر نوعی تلازم وجود دارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مهدی نراقی، جامع السعادات (ترجمه سید جلال الدین مجتبوی)، انتشارات حکمت، 1366.
2. رضا فرهادیان، مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1378.
3. محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1378.
ن: 2802 l
4. مهدی فقیه ایمانی، نقش زبان در سرنوشت انسان، انتشارات اسماعیلیان، قم، 1375.
5. محسن قرائتی، امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز.
پی نوشت ها:
[1] . فقیه ایمانی، مهدی، نقش زبان در سرنوشت انسان، قم، انتشارات اسماعیلیان، 1375.
[2] . حجرات/12.
[3] . مستدرک نوری، ج 2، ص 104.
[4] . کافی، ج2، ص356، ح2.
[5] . آل عمران/104.
[6] . مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1378، ج 3.
[7] . آل عمران/31.
[8] . مصطفوی، فریده، روش خودسازی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1380، ص 76 ـ 80.