بعضی مواقع که شاهد دعوای چند نفر در خیابان هستیم، متأسفانه برخی از آنها به خداوند و ائمه معصومین و مقدسات توهین می کنند و با صدای بلند داد می زنند ، و اگر تذکر زبانی فایده نداشته باشد با توجه به اینکه هیچ مرجعی جهت رسیدگی به چنین اتفاقاتی وجود ندارد، وظیفه ما در قبال آنها چیست ؟
پاسخ
هر کار و عملی دارای خاستگاه و شرایطی است که وقتی آن شرایط و زمینه ها بوجود آمدند آن کار و فعل نیز به وقوع می پیوندد. برای تسریع در انجام کاری و یا منع از کاری شناخت زمینه ها و شرایط آن کار می تواند نقش بسزایی داشته باشد.
بی شک توهین به مقدسات و ائمه در هنگام خشم و دعوا با دیگران، کاری است زشت و ناپسند و نشان از یک صفت اخلاقی ناپسند دارد و می باید کسی که مرتکب چنین عملی می شود از زشت بودن کار خود آگاه شود و او را تشویق به ترک چنین کاری کرد؛ اما باید توجه داشت که چگونه و در چه شرایطی؟؛ زیرا ممکن است عکس العمل ما در مقابل چنین کاری به جای این که در رسیدن به هدفمان موثر گردد، موجب بروز عکس العمل شدیدتری از طرف مقابل شود.
آنچه که در روایات و آیات در باب امر به معروف و نهی از منکر وارد شده است و این همه تشویق برای به انجام رساندن این دو فریضه، فقط برای یک فوق العاده مهم چیز است: «ترک معصیت و انجام دستور الهی» این بسته به شرایط و رفتارهاست که چگونه بر خوردی با عمل منکر داشته باشیم که آن منکر ترک شود. قبل از پرداختن به این بحث لازم است گفته شود که چنین شخصی که دست به توهین و فحش به مقدسات می زند آیا همان اندازه جرم و عقاب دارد که شخص دیگری در حالت عادی و خونسردی و در کمال آگاهی و اختیار دست به چنین کاری می زند؟ آیا مجازات وجرم این دو یکسان است؟ جواب حتماً منفی است و فرق است بین این دو. کسی که با اختیار، آگاهی و در کمال خونسردی و با قصد توهین و فحش، به خدا و ائمه و مقدسات توهین می کند مجازات سختی دارد که بر عهده حکومت است؛ ولی کسی که در حالت هایی خشمگین می شود و توهین می کند ـ اگرچه کارش پسندیده نیست و زشتی آن را انکار نمی کنیم؛ ولی نمی شود در مجازات او همان چیزی را در نظر گرفت که برای شخص اول قائل هستیم؛ چرا که در تحقق جرم دو عنصر لازم و ضروری است: یکی عنصر مادی و شکل ظاهری آن فعل است که کاری گناه و منفی در عرف، دین و اجتماع به حساب آید و دیگر این که او هم از همان کار قصد گناه و معصیت را داشته باشد.
اگر چه ظاهر فعل و رفتار چنین شخصی گناه حساب می شود؛ ولی در این که نسبت این شخص و قصد او آیا واقعاً توهین به مقدسات است و یا اینکه آیا اصلاً آگاهی لازم را در هنگام ارتکاب عمل دارد یا خیر جای سؤال است. در بعضی مواقع که خشم طرف شدید می شود مطالبی را به زبان می آورد که بعداً هرچه به او بگویی شما این مطالب را گفته ای انکار می کند و به یاد نمی آورد؛ زیرا واقعاً هنگام خشم اصلاً توجه نداشته چه گفته است.
در امر به معروف و نهی از منکر کردن چنین اشخاصی باید نکات پیش گفته را مدنظر قرار داد.
در مواجهه با چنین افرادی چه باید کرد؟
برطرف کردن زمینه چنین رفتاری:
گاهی اوقات ممکن است شخصی که دست به چنین رفتاری می زند در واکنش به رفتار شخص طرف مقابلش باشد. فرض کنید کسی یه دیگری ظلم کرده و ظالم در عین حال قیافه ای حق به جانب گرفته و دم از خدا و پیامبر هم می زند. ممکن است شخص مظلوم که توان مقابله فیزیکی با او را ندارد برای مقابله، توهین به مقدسات مکانیزمی دفاعی برای کاهش استرس او باشد، اگر این گونه بود، می توان از شخص مظلوم دفاع کرده و در صدد احقاق حق او برآمده و در فرصت مناسب تذکرات لازم را به او داد و یا اگر احیاناً به او ظلمی می شود که باعث این توهینات است جلو ظلم را گرفت و شرایطی را که باعث بروز چنین عملی است برطرف کرد و سپس به تذکرات، نصایح و… پرداخت که حتماً بهتر ما را به مقصود می رساند.
همانطور که قبلاً گفته شده قصد ما توجیه رفتار چنین شخصی نیست و نمی خواهیم بر رفتار او امضا کنیم؛ چرا که
«فحش و هرزه گویی منشاء آن خباثت و دنائت نفس است[1]» خصوصاً اگر این حالت نسبت به مقدسات باشد. واقعیت این است که خیلی از همین افراد، ممکن است بعداً از کرده خود پشیمان شوند.
این مطلب قابل توجه است که خشم و به پیروی از آن رفتارهای پرخاشگرانه ومنفی می بایست با توجه به زمینه و محیطش مورد توجه قرار گیرد[2] و اگر سعی در رفع آن می شود محیط و شرایط را نیز لحاظ کنیم.
مهم این است که نسبت به چنین وقایعی بی توجه نباشیم علاوه بر آن که نباید از ظرافت ها غفلت کرد؛ زیرا گاهی ناشیانه عمل کردن ما باعث نتیجه عکس می شود.
دور کردن او از میدان دعوا:
از دیگر راههای جلوگیری از ادامه این عمل می توان اشاره کرد به دور کردن چنین شخصی از میدان دعوا؛ در این صورت سعی کنیم که به دعوای طرفین خاتمه داده و با دعوت هر دو طرف به آرامش، چنین شخصی را که از سر غضب و ناراحتی دست به توهین زده به آرامش دعوت کرده و چیزهایی را که باعث خشم بیشتر او می شود از راه دور کنیم. و به تدریج و آرامی او را با حقیقت گفته و کارش روبرو کنیم. باید محرّکات فحش و ناسزاگویی در این شخص را شناخت و آنهارا برطرف کرد؛ البته ممکن است ما با چنین افرادی رابطه آشنایی نداشته باشیم و نتوانیم در یک وقت خیلی کوتاه باعث جلوگیری همیشگی او از این کار شویم؛ ولی همین که ما دلسوزانه و از روی خیرخواهی و نه از روی خشم و کینه، با او روبرو شویم و سعی در دعوت کردن او به آرامش و یا احیاناً احقاق حق از دست رفته اش بنماییم خود مؤثر است.
مراحل امر به معروف و نهی از منکر در این راستا می بایست از کارها و شیوه های نرم شروع شود. اگر اشاره اثر دارد با اشاره ای مانع کار او شویم، اگر سخن ما اثر ندارد ولی سخن کسی دیگر اثر دارد به او بگوییم که این شخص را از کارش باز دارد[3]. اگر آن لحظه تذکر ما اثری ندارد ولی بعداً می توان با تذکر دادن، وی را از این صفت زشت دور کرد، بعداً به او تذکر دهیم. لازم است مثل طبیبی دلسوز، از روی خیرخواهی و دلسوزی مانع از کار او شویم.
تذکر: بالاترین مرجع جهت رسیدگی این امر نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر مردمی و مسئولیت پذیری اجتماعی است که امید است این تکلیف شرع در جامعه ما روز به روز زنده تر گردد که در موارد بحرانی می توان از نهادهای دیگری مثل نیروی انتظامی کمک گرفت.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امر به معروف و نهی از منکر، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ چهارم، پاییز 76.
2. کنترل و مهار خشم؛ هلن انیل، ترجمه فرشید نژاد و حکیمیان، انتشارات فرهنگ مردم، چاپ اول 1383.
پی نوشت ها:
[1] . قمی، عباس؛ خلاصه معراج السعاده، نشر مؤسسه در راه حق، ج 8، تابستان 1382.
[2] . هلن انیل، کنترل و مهار خشم، ترجمه اکبر فرشید نژاد و سینا حکیمیان، نشر فرهنگ مردم، چ اول، 1383.
[3] . قرائتی، محسن؛ امر به معروف و نهی از منکر، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ چهارم، پاییز 76، اقتباس از صفحه 44-43.