روح در قرآن
بحار الأنوار ـ به نقل از ابو بصیر ـ :
سَألتُهُ عن قولهِ : «و یَسْألُونَکَ عنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِن أمْرِ رَبِّی» قالَ : التی فی الدَّوابِّ و الناسِ . قلتُ : و ما هِی ؟ قالَ : هِی مِنَ المَلَکُوتِ ، مِنَ القُدرَهِ .
از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام درباره آیه «و از تو درباره روح مى پرسند ، بگو : روح از امر پروردگار من است» سؤال کردم ، فرمود : همان که در جنبدگان و مردمان است . عرض کردم : آن چیست؟ فرمود : آن ، از [عالَم] ملکوت است از [عالَم ]قدرت .
( بحار الأنوار : ۶۱/۴۲/۱۴ )
حقیقت روح
امام صادق علیه السلام :
إنّ الأرواحَ لا تُمازِجُ البَدَنَ و لا تُواکِلُهُ ، و إنّما هِی کِلَلٌ لِلبَدَنِ مُحِیطَهٌ به .
ارواح با بدن آمیخته نمى شوند و آن را رها هم نمى کنند ، بلکه [همچون] پرده هاى نازکى براى بدن هستند که آن را در میان گرفته باشند .
( بحار الأنوار : ۶۱/۴۰/۱۱ )
امام صادق علیه السلام :
الرُّوحُ جِسمٌ رَقِیقٌ قد اُلبِسَ قالَبا کثیفا .
روح جسم لطیفى است که کالبد ستبرى بر آن پوشانده شده است .
( بحار الأنوار : ۶۱/۳۴/۷ )
امام صادق علیه السلام ـ در پاسخ به هشام بن حکم که به ایشان عرض کرد :
فَأخبِرْنِی عنِ الرُّوحِ أ غَیرُ الدمِ ؟ ـ : نَعَم ، الرُّوحُ على ما وَصَفتُ لکَ مادَّتُهُ مِنَ الدمِ ، و مِن الدمِ رُطُوبَهُ الجِسمِ و صَفاءُ اللَّونِ ··· فإذا جَمَدَ الدمُ فارَقَ الرُّوحُ البَدَنَ .
از روح به من خبر ده که آیا آن چیزى جز خون است؟ ـ فرمود : آرى ، روح ، همچنان که برایت شرح دادم ، مادّه اش خون است و خون مایه رطوبت بدن و روشنى رنگ . . . و هر گاه خون لخته و منجمد شود، روح از بدن جدا شود .
( بحار الأنوار : ۶۱/۳۴/۷ )
سرکشى ارواح
امام صادق علیه السلام ـ در پاسخ به عبد اللّه بن فضل هاشمى که از ایشان پرسید : چرا ارواح، که در ملکوت اعلى بودند، در پیکرها قرار گرفتند؟ ـ فرمود :
إنّ اللّه َ تبارَکَ وَ تَعالى عَلِمَ أنَّ الأرواحَ فی شَرَفِها و عُلُوِّها متى تُرِکَتْ على حالِها نَزَعَ أکثَرُها إلى دَعوَى الرُّبوبیَّهِ دُونَهُ عزّ و جلّ .
چون خداوند تبارک و تعالى مى دانست که اگر ارواح در همان موقعیت والا و بلند مرتبه اى که دارند رها شوند بیشترشان در برابر خداوند عزّ و جلّ ادّعاى ربوّبیت (بى نیازى از خداوند) خواهند کرد .
( التوحید : ۴۰۲/۹ )
ارواح ، سپاهیانى فراهم آمده اند
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
الأرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَهٌ ، فما تَعارَفَ مِنها ائتَلَفَ ، و ما تَناکَرَ مِنها اختَلَفَ .
ارواح لشکریانى فراهم آمده هستند ؛ آنها که یکدیگر را بشناسد با هم انس مى گیرند و آنان که همدیگر را نشناسند از هم جدا مى شوند .
( کنز العمّال : ۲۴۶۶۰ )
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
الأرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَهٌ ، فما تَعارَفَ مِنها فی اللّه ِ ائتَلَفَ ، و ما تَناکَرَ مِنها فی اللّه ِ اختَلَفَ .
ارواح لشکریانى فراهم آمده هستند . آنان که به خاطر خدا با یکدیگر آشنا شوند، گرد هم مى آیند و آنها که به خاطر خدا میانشان پیوند نباشد، از هم جدا مى شوند .
( کنز العمّال : ۲۴۷۴۰ )
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
الأرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَهٌ تَلتَقِی فَتَشامُّ ، فما تَعارَفَ مِنها ائتَلَفَ ، و ما تَناکَرَ مِنها اختَلَفَ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ارواح لشکریانى مرتب شده هستند که یکجا جمع شده اند و با یکدیگر دیدار مى کنند و همدیگر را مى بویند . پس آنها که همدیگر را بشناسند، با هم دمخور مى شوند و آنان که هم را نشناسند، از هم جدا مى شوند .
( کنز العمّال : ۲۴۷۴۱ )
امام على علیه السلام :
المَوَدَّهُ تَعاطُفُ القُلوبِ فی ائتِلافِ الأرواحِ .
دوستى ، میل کردن دلهاست به یکدیگر به سبب الفت روحها .
( غرر الحکم : ۲۰۵۷ )
کنز العمّال :
جاءَ رجُلٌ إلى عَلِیٍّ و کَلَّمَهُ فقالَ فی عُرضِ الحدیثِ إنّی اُحِبُّکَ ، فقالَ لَهُ عَلِیٌّ : کَذَبتَ . قالَ : لِمَ یا أمیرَ المؤمنینَ ؟ قالَ : لأنّی لا أرى قَلبِی یُحِبُّکَ ، قالَ النبیُّ صلى الله علیه و آله : إنّ الأرواحَ کانَت تَلاقى فی الهَواءِ فَتَشامُّ ، ما تَعارَفَ مِنها ائتَلَفَ ، و ما تَناکَرَ مِنها اختَلَفَ
فلَمّا کانَ من أمرِ عَلِیٍّ ما کانَ ، کانَ مِمَّن خَرَجَ علَیهِ .
مردى خدمت على علیه السلام آمد و با او سخن گفت و در ضمن صحبت گفت : من شما را دوست دارم . على علیه السلام فرمود : دروغ مى گویى . عرض کرد : چرا اى امیر مؤمنان؟ فرمود : چون در دل خود محبّت تو را نمى یابم . پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود : ارواح در فضا با یکدیگر ملاقات مى کردند و همدیگر را مى بوییدند و آنهایى که با یکدیگر آشنا در مى آمدند با هم جمع مى شدند و آنهایى که با هم آشنا در نمى آمدند از هم جدا مى شدند . [شفیق مى گوید :] زمانى که آن پیشامدها براى على اتفاق افتاد آن مرد از جمله کسانى بود که بر آن حضرت شورید .
( کنز العمّال : ۲۵۵۶۰ )
امام صادق علیه السلام :
إنّ ائتِلافَ قُلوبِ الأبرارِ إذا التَقَوا و إن لَم یُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بِألسِنَتِهِم کَسُرعَهِ اختِلاطِ قَطْرِ السماءِ على مِیاهِ الأنهارِ ، و إنَّ بُعدَ ائتلافِ قُلوبِ الفُجّارِ إذا التَقَوا و إن أظهَرُوا التَّوَدُّدَ بِألسِنَتِهِم کَبُعدِ البَهائمِ مِن التَّعاطُفِ و إن طالَ اعتِلافُها على مِذْوَدٍ واحِدٍ .
نیکوکاران، وقتى با هم رو به رو مى شوند، اگر چه دوستى خود را به زبان نیاورند ، دلهایشان ، با همان سرعتى که قطرات باران در آبهاى رودخانه ها به هم مى پیوندند ، به یکدیگر مى پیوندد و بدکاران، وقتى با هم رو به رو مى شوند اگر چه به زبان اظهار دوستى کنند ، دلهایشان از یکدیگر دور است ، همچون دورى دلهاى بهایم از یکدیگر، هر چند مدّتهاى طولانى بر سر یک آخور با هم علوفه خورند .
( الأمالی للطوسی : ۴۱۱/۹۲۴ )
انواع روحها
امام على علیه السلام ـ درباره آیه «و پیشتازانِ سبقت گیرنده همان مقرّبانند»(سوره واقعه ،آیه 10)ـ فرمود :
أمّا ما ذَکَرَهُ اللّه ُ جلّ و عزّ مِنَ السابِقِینَ السابِقِینَ ، فإنّهم أنبیاءٌ مُرسَلُونَ و غیرُ مُرسَلِینَ ، جَعَلَ اللّه ُ فیهِم خَمسَهَ أرواحٍ : رُوحَ القُدُسِ ، و رُوحَ الإیمانِ ، و رُوحَ القُوَّهِ ، و رُوحَ الشَّهوَهِ ، و رُوحَ البَدَنِ .
و اما سخن خداوند عزّ و جلّ درباره پیشتازان سبقت گیرنده ؛ آنان پیامبرانِ مرسل و غیر مرسل هستند . خداوند در آنان پنج روح نهاده است : روح القدس و روح ایمان و روح قدرت و روح شهوت و روح بدن .
( تحف العقول : ۱۸۹)
امام باقر علیه السلام ـ در پاسخ به سؤال جابر درباره شناخت عالم ـ فرمود :
إنّ فی الأنبیاءِ و الأوصیاءِ خَمسَهَ أرواحٍ ، رُوحُ القُدُسِ ، و رُوحُ الإیمانِ ، و رُوحُ الحَیاهِ، و رُوحُ القُوَّهِ، و رُوحُ الشَّهوَهِ، فَبِرُوحِ القُدُسِ ـ یا جابرُ ـ عَرَفُوا ما تَحتَ العَرشِ إلى ما تَحتَ الثَّرى . یا جابرُ إنَّ هذهِ الأربعَهَ أرواحٌ یُصِیبُها الحَدَثانُ إلاّ رُوحَ القُدُسِ فإنّها لا تَلهُو و لا تَلعَبُ .
در انبیا و اوصیا پنج روح است : روح القدس ، روحِ ایمان ، روحِ زندگى ، روحِ قدرت و روحِ شهوت . اى جابر! آنان به سبب روح القدس از مطالب و امور زیر عرش تا زیر خاک (از عرش تا فرش) آگاهند. اى جابر! این چهار روح [دیگر] تحت تأثیر شب و روز قرار مى گیرند ، مگر روح القدس؛ زیرا آن، به سرگرمى و بازى نمى پردازد .
( الکافی : ۱/۲۷۲/۲ )
امام صادق علیه السلام ـ درباره آیه «و پیشتازان سبقت گیرنده مقرّبند» ـ فرمود :
السابِقُونَ هُم رُسُلُ اللّه ِ علیهم السلام ، و خاصَّهُ اللّه ِ مِن خَلقِهِ ، جَعَلَ فیهِم خَمسَهَ أرواحٍ : أیَّدَهُم بِرُوحِ القُدُسِ فَبِهِ عَرَفُوا الأشیاءَ ، و أیَّدَهُم بِرُوحِ الإیمانِ فَبِهِ خافُوا اللّه َ عزّ و جلّ ، و أیَّدَهُم بِرُوحِ القُوَّهِ فَبِهِ قَدَرُوا على طاعَهِ اللّه ِ ، و أیَّدَهُم بِرُوحِ الشَّهوَهِ ، فبِهِ اشتَهَوا طاعَهَ اللّه ِ عزّ و جلّ و کَرِهُوا مَعصِیَتَهُ ، و جَعَلَ فیهِم رُوحَ المَدْرَجِ الذی بهِ یَذهَبُ الناسُ و یَجِیئُونَ .
پیشتازان، همان فرستادگانِ خدا علیهم السلام و بندگان خاصّ اویند . خداوند در آنان پنج روح قرار داده است : ایشان را با روح القدس تأیید کرد ، که به وسیله آن اشیا را مى شناسند ؛ ایشان را با روحِ ایمان مؤیّد ساخت، که به سبب آن از خداوند عزّ و جلّ مى ترسند ؛ آنان را با روحِ قدرت کمک کرد، که به وسیله آن بر طاعت خدا توانایى دارند، و آنان را با روحِ شهوت تأیید کرد، که بدان وسیله میل به طاعت خداوند عزّ و جلّ دارند و از معصیت او گریزانند، و روحِ حرکت را در ایشان نهاد که به سبب آن میان مردم رفت و آمد مى کنند .
( الکافی : ۱/۲۷۱/۱ )
حالات روح
امام على علیه السلام :
إنّ لِلجِسمِ سِتَّهَ أحوالٍ: الصِّحّهُ ، و المَرضُ ، و المَوتُ ، و الحَیاهُ ، و النَّومُ ، و الیَقَظَهُ ، و کذلکَ الرُّوحُ ، فحیاتُها عِلمُها ، و مَوتُها جَهلُها ، و مَرَضُها شَکُّها ، و صِحَّتُها یَقِینُها ، و نَومُها غَفلَتُها ، و یَقَظَتُها حِفظُها
بدن را شش حالت دست مى دهد : سلامت ، بیمارى ، مرگ ، زندگى ، خواب و بیدارى . روح نیز چنین است . زندگىِ آن ، دانش اوست و مرگش ، نادانى او و بیمارى اش ، شکِّ او و سلامتش ، یقین او و خوابش ، غفلت او و بیدارى اش ، هشیارى او .
( بحار الأنوار : ۶۱/۴۰/۱۰ )
روح در هنگام خواب
امام صادق علیه السلام ـ در پاسخ ابو بصیر که پرسید : آیا هنگام خواب ، روح از بدن خارج مى شود؟ ـ فرمود :
لا یا أبا بصیرٍ ، فإنَّ الرُّوحَ إذا فارَقَتِ البَدَنَ لَم تَعُدْ إلَیهِ ، غَیرَ أنّها بمَنزِلَهِ عَینِ الشَّمسِ مَرکُوزهٌ فی السماءِ فی کَبِدِها ، و شُعاعُها فی الدنیا .
نه ، اى ابو بصیر! زیرا اگر روح از بدن جدا شود دیگر به آن باز نمى گردد ، منتها روح چون خورشید وسط آسمان است که پرتو آن همه جا را مى گیرد .
( جامع الأخبار : ۴۸۸/۱۳۶۰ )
امام کاظم علیه السلام :
إنّ المَرءَ إذا نامَ فإنّ رُوحَ الحَیَوانِ باقِیَهٌ فی البَدَنِ ، و الذی یَخرُجُ مِنهُ رُوحُ العَقلِ .
انسان هرگاه مى خوابد روح حیوانى در بدن مى ماند و آنچه از او خارج مى شود روح عقل است .
( بحار الأنوار : ۶۱/۴۳/۱۹ )
میزان الحکمه،جلد چهارم.