انسان که به دنبال کسب معارف راه مىافتد، آن معارف به انسان هشدار مىدهد که تا چه زمانى مىخواهى به دنبال غیر خدا باشى؟ و هشدار مىدهد آدمى که اخلاص نداشته باشد در آخرت بهرهاى ندارد! بنابراین درصدد اخلاص بر مىآید و سعى مىکند عباداتش خالص براى خدا باشد، غیر خدا را در عباداتش شریک نکند.
به قول مرحوم ملامهدى نراقى، اخلاص، ضد ریا و آن تجرید قصد از شوائب و هر چه که غیر خدا باشد، است. ممکن است افرادى دوست داشته باشند نماز و حج و اعمال خوبشان را دیگران ببینند و این حقیقتاً از بىخردى انسان است که بخواهد عملش را به کسى دیگر نشان دهد. مرحوم نراقى مثالى مىزند که کسى روزه بگیرد تا معدهاش از بیمارى شفا یابد، این عملش منسوب به غیر خدا هست. این افراد به آیه قل اتعبدون من دوناللّه ما لایملک لکم ضرّاً و لانفعاً، مائده/76؛ توجه ندارند.
گاهى اوقات انسان عملش را براى خدا انجام مىدهد، ولى از اینکه دیگران بعداً بفهمند و تعریف کنند، خوشحال مىشود، این سمعه است که نشان از بىخردى شخص است. انسان باید از آن پرهیز کند و در تمام شئون اخلاص داشته باشد.
مرحله بالاتر اخلاص، اخلاص صدیقین است که در اینباره ملامهدى نراقى مىفرماید: “اخلاص صدیقین آن است که انسان خود خدا را بخواهد.” این افراد به “للّهالامر” یقین دارند و مىدانندکه امر، امر خدا و نهى، نهى خداست.
در قرآن آمده: وما امروا الا لیعبدوا اللّه مخلصین لهالدین، بینه/5؛ از رسول خدا درباره اخلاص سؤال کردند و حضرت فرمودند: اعتقاد این باشد که مدیریت ما، با خداست و در این حرف و اعتقاد، مستقیم و محکم باشد و براى خدا عمل کند و دوست نداشته باشد که کسى از او تعریف نماید.
وقتى انسان براى خدا فکر کرد، و از هوا و هوس اطاعت نکرد، صفحه نفسش صیقلى و نورانى مىشود، مجراى افاضات الهى قرار مىگیرد؛ چون فاعل در فاعلیت تام است و همیشه در کار است، ولى این قابل است که در قابلیت نقص دارد و لذا از فیوضات الهى که مرتب افاضه مىشود بهره نداریم.
ولى اگر خود را با اخلاص و بندگى در معرض توفیقات الهى قرار دهیم، بىبهره نمىمانیم؛ انا لا نضیع اجر من احسن عملا، کهف/30؛ از رسول اکرم صلىاللّهعلیهوآله روایت شده که من اخلص العباده للّه اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه على لسانه، بحارالانوار53/326؛ این روایت به مؤمنانى که عملشان را به مدت چهل روز با اخلاص بهجا مىآورند چنین امید مىدهد که چشمههاى حکمت از قلب به زبانشان جارى مىشود.
روایت دیگرى از امیرالمؤمنین على علیهالسلام منقول است که طوبى لمن اخلص للّه العباده و الدعا و لم یشغل قلبه بما ترى عیناه و لم ینس ذکراللّه بما تسمع اذناه و لم یحزن صدره بما اعطى غیره، کافى2/16؛ خوشا به حال کسى که عبادات و دعایشان را فقط براى خدا بهجا بیاورند و نیز کسانى که قلبشان به آنچه چشم مىبیند مشغول نمىشود.
در طول روز چشم انسان به خیلى چیزها مىافتد، دنیا هم زیباست و جلب نظر مىکند، ولى این افراد حواسشان جاى دیگر است، آدم که جاى بهترى را پیدا کرده، به دنبال شىء دون نمىرود. این اشخاص وقتى چشمشان به این زخارف و مراتب و مناصب دنیا مىافتد، به آن توجه نمىکنند و قلبشان مشغول نمىشود. ما که اینطور گرفتار هستیم، براى این است که جاى بهتر را پیدا نکردیم. و لمینس ذکراللّه بما تسمع اذناه، وقتى با گوش اصوات را مىشنود، با این حال ذکر و یاد خدا از یادش نمىرود. چنین اشخاصى در میان مردم راه مىروند، با آنها حرف مىزنند، ولى حواسشان با اصل و مبدا هستى است.
و لمیحزن صدره بما اعطى غیره، انسانهاى با اخلاص وقتى ببینند که نعمتى به دیگرى داده شده، در دلشان محزون نمىشوند و نمىگویند که چرا او دارد و من ندارم. این صفات حسنه، ثمره کسب معارف و رعایت اخلاص است. وقتى انسان به یاد خدا باشد اینطور مىشود.
شما بزرگواران، قدر خودتان را بدانید و بدانید که توجه به غیر، جز خسارت چیز دیگرى ندارد. اگر مىخواهید از عمرتان استفاده کنید، تمام توجهتان به خدا باشد که همان روش اهلبیت علیهمالسلام است. خداوند به همه مؤمنین و مؤمنات توفیق بیدارى عنایت بفرماید تا از عمرمان بهرهبردارى نماییم.
والسلام علیکم و رحمهاللّه برکاته