محراب بندگی؛ نصایح اخلاقی آیه الله خرازى «موانع ایمان»

محراب بندگی؛ نصایح اخلاقی آیه الله خرازى «موانع ایمان»

اگر ایمان در دل انسان جاى گیرد برکات بسیارى را به بار مى‌آورد و عمل صالح هم متفرع بر ایمان است. اگر دل انسان با خداى خود پیوند بخورد، به همراه خود اطاعت و فرمانبردارى را مى‌آورد و اطاعت از خداى متعال، همان صراط مستقیم است که انسان را به همه اخلاق‌هاى حسنه متخلق مى‌گرداند. این‌ها همه تأثیرات وجود ایمان است. بحث در مورد موانع ایمان بسیار مهم است.

این موانع متعددند، از جمله آنها هوا و هوس نفسانى است، یعنى انسان اگر دنبال هوا و هوس بیافتد، از صراط مستقیم خارج شده و تبعاً نمى‌تواند توفیق عمل صالح را داشته باشد. البته منظور، هوى و هوس‌هایى است که انسان آن را کنترل نکرده باشد. انسان طبق غرایز طبیعى خود، تمایلات بسیارى دارد که در شرع به آن‌ها توجه شده و آن را داراى حد و مرزهایى نموده است، و این حد و حدود، آن تمایلات را نافع نموده و حتى سنت هم قرار داده است. مانند تمایل به ازدواج که اسلام براى آن یک مسیرى را انتخاب کرد؛ اگر انسان این مسیر مشروع را کنار بگذارد و به هوا و هوس عمل کند معلوم است که این مسیر به کجا منتهى مى‌شود و با چه خطراتى مواجه مى‌گردد.

خیلى از چیزهاست که انسان مى‌خواهد ببیند و بشنود و داشته باشد، در حالى‌که محدود به حدود عقلانى و شرعى نیست، اگر انسان دنبال این‌ها بیافتد بسیار عجیب است و وضعش خراب مى‌شود. خصوصا در مورد طلبه که خیلى باید مراعات کند، چون او اگر خداى ناکرده به دنبال این مسایل باشد، علاوه بر این‌که خود را فاسد مى‌کند، دیگران را هم به فساد مى‌کشاند و ایمان مردم را هم از بین مى‌برد. دیگران اگر ببینند که یک طلبه، چنین کارى مى‌کند آنها هم به تبع او جامعه را به فساد مى‌کشانند. انسان براى رسیدن به عمل صالح، باید بعد از دانستن برنامه صحیح اسلامى، از این موانع پرهیز کند. هوا و هوس معنایش روشن است، یعنى تمایلات بدون حد شرعى و عقلى؛ و علت این‌که از آن تعبیر به هوى کرده‌اند این است که چون انسان را به زمین انداخته و ساقط مى‌کند.

عواقب چنین تمایلاتى هم در آیات گوناگون بیان شده است؛ در آیه 135 سوره نساء آمده: فلاتتبعوا الهوى ان تعدلوا؛ که دو نوع معنا کرده‌اند، یکى این‌که هوا و هوس انسان را از راه بیرون مى‌برد و انسان براى این‌که بخواهد منحرف نگردد باید از هوا و هوس دورى کند؛ دیگر این‌که تبعیت از هوا و هوس باعث مى‌شود که انسان از نشر عدالت در جامعه کراهت داشته باشد. خداوند در آیه دیگر هوا وهوس را مقابل علم قرار مى‌دهد، به این‌بیان که هوا و هوس بر اساس جهالت و نادانى و ضلالت صورت مى‌گیرد و لن‌ترضى عنک الیهود و لاالنصارى حتى تتبع ملتهم قل ان هدى‌اللّه هوالهدى و لئن اتبعت اهوائهم بعدالذى جائک من‌العلم مالک من اللّه من ولى ولا نصیر، بقره/120.

اگر تو اى پیامبر، بعد از عطاى علم از سوى خدا، از هواى این‌ها (یهود و نصارى) تبعیت کنى، این تبعیت دیگر توجیهى ندارد و خدا از تو حمایت نکرده و تو از مسیر حق بیرون مى‌روى و حق، دیگر نصیب تو نمى‌شود. ملاحظه مى‌فرمایید که این‌جا علم را مقابل تبعیت از هوا و هوس قرار داده که تبعیت از هوا و هوس بعد از اعطاى علم، یعنى در مقابل علم قرار گرفتن که همان جهل و ضلالت و گمراهى است. حاصل مطلب این‌که هواهاى نفسانى، انسان را از فیض و سعادت دور کرده و موجب ضلالت، سقوط و تضعیف ایمان مى‌گردد. به علت اهمیت این موضوع، پیامبر اسلام صلى‌اللّه‌علیه‌وآله در حدیث موثقى از سکونى از ابى عبداللّه علیه‌السلام از مبارزه با نفس تعبیر به جهاد اکبر نموده‌اند.

پیامبر صلى‌اللّه‌علیه‌وآله بعد از برگشت جماعتى از جنگ، هنگام مراجعه به آنها مى‌فرماید: مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقى‌الجهاد الاکبر. مرحبا به قومى که جهاد اصغر را انجام دادند و بر آنان جهاد اکبر باقى مانده. آن‌ها پرسیدند: ماالجهاد الاکبر؟ جهاد‌اکبر چیست؟ پیامبر اسلام صلى‌اللّه‌علیه‌وآله فرمودند: جهاد النفس، کافى/5/12. با نفس جهادکردن، یعنى این که در برابر هوا و هوس‌ها ایستادگى کنند که سخت است.

انسان گاهى اوقات، بعضى دیدنى‌ها را که دوست دارد ببیند، نباید نگاه کند؛ یا بعضى اوقات دوست دارد در مال مردم تصرف کند که خویشتن‌دارى لازم است و نگهدارى و خویشتن‌دارى محتاج به جهاد و مجاهدت است و این جهاد، جهاد اکبر است؛ چون این جنگ در هر عصر و زمان و در همه شئون و احوال انسانى است، چه جوان چه پیر و چه میانسال، هوا و هوس دست‌بردار نیست.

ممکن است که گاهى رنگ عوض کند، در جوانى یک‌جور و در سن‌هاى دیگر جور دیگر. گاهى به صورت شهوت و گاهى با حبّ مال و شهرت و ریاست، با انسان مبارزه مى‌کند. ممکن است نوعش عوض شود ولى نفس انسان، از هوا و هوس به این زودى‌ها خالى نمى‌شود. وقتى این‌چنین دشمن آشکار بر سر راه انسان هست، انسان باید مجاهدت کند تا غالب شود. آیا رواست کسى بدون هیچ راه‌حل و مجاهدتى خود را در اختیار دشمنش قرار دهد؟ حضرت رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌علیه‌وآله فرمودند: افضل‌الجهاد من جاهد نفسه التى بین جنبیه، وسایل‌الشیعه/15/163. با فضیلت‌ترین نوع جهاد، جهاد با نفس خود است. انسان باید با آن نفسى که بین دو پهلویش قرار گرفته است، مبارزه کند.

در روایت دیگرى از حضرت رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌علیه‌وآله نقل شده است که: ان‌الشدید لیس من غلب الناس و لکن الشدید من غلب نفسه، مستدرک11/139. شدید یعنى پهلوان، قهرمان. قهرمان، کسى نیست که بر دیگران غلبه کند، بلکه کسى است که بر نفس خودش غالب شود. بدون تمرین انسان قهرمان نمى‌شود و اگر بدون تمرین، خود را در برابر هواها و امیال قرار دهد، طبیعتاً چون ریاضت نکشیده، ضعیف است و در مقابل هواها، مغلوب مى‌گردد و شکست مى‌خورد. لذا شخص مبتلا باید هر روز سعى و کوشش نماید تا تمایلش نسبت به امر باطل و معصیت، کم شود و رفته‌رفته به طرف هدایت روى آورد تا فاتح گردد که این گفتنش آسان است ولى در عمل سخت مى‌باشد.

والسلام علیکم ورحمهاللّه و برکاته

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید