توصیه های اخلاقی آیهالله‌ بهجت(ره) ؛ معرفه الله ، اعظم واجبات

توصیه های اخلاقی آیهالله‌ بهجت(ره) ؛ معرفه الله ، اعظم واجبات

بهترین لذت‌ها
نماز، جامی است از الذ لذایذ [لذت‌بخش‌ترین لذت‌ها] که چنین خمری خوشگوار در عالم وجود نیست! تمام لذت‌ها روحی است؛ و آن‌چه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به‌صورت حلال تکویناً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است. اگر سلاطین عالم می‌دانستند که انسان ممکن است در حال عبادت چه لذت‌هایی را ببرد، هیچ‌گاه دنبال این مسایل مادی نمی‌رفتند. نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است… نماز برای خضوع و خشوع جعل شده است با همه مراتب خضوع و خشوع. نماز، اعظم مظاهر عبودیت است که در آن، توجه به حق می‌شود.

برترین ذکر
معیار اصلی، نماز است. این نماز، بالاترین ذکر است؛ شیرین‌ترین ذکر است، برترین چیز است. حال برخی به دنبال ذکرهای ویژه‌ای می‌گردند که کسی نشنیده باشد!

اگر در همان «‌الله‌اکبر» شخص متوجه باشد که دارد چه کار می‌کند، دیگر لازم نیست که تا آخر نماز خیلی زحمت بکشد.

ترک معصیت در اعتقادات و عملیات و نماز اول وقت، کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه، اگرچه هزار سال باشد.

بالاترین مراتب قرب
«قرب» مراتبی دارد و بالاترین آن، لقاء است؛ و هر مرتبه از مراتب قرب را، مقربی است که بالاترین آن نماز است. نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است… مؤمن بعد از لقای او، نه‌تنها به سراغ حبشیه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد. آن مقدار از نماز که دست خودتان است توجه کنید، بقیه نماز را خدا خودش درست می‌کند.

چه کیمیایى بالاتر از خداشناسى؟!
کسانى‌که از مقدارى معنویات برخوردار بودند، دنبال کشف و کرامت نمى‌رفتند، مى‌گفتند: کیمیا را مى‌دانیم، ولى به کسى یاد نمى‌دهیم، ما مى‌دانیم که چه چیز را به دیگران یاد دهیم.

کسى که از معنویات و معرفت خدا بهره‌مند است، چه حاجت به کیمیا دارد؟! چه کیمیایى بالاتر از خداشناسى؟!

همه واجبات براى تحصیل معرفت و مقدمه آن است، و تنها معرفه‌الله، واجب نفسى و ذاتى و اعظم واجبات است.

دو مرحله لازم در اعتقاد به امامت ائمه علیهم السلام
مرتبه اول در اعتقاد به امامت ائمه علیهم السلام ، التزام قلبى به وصایت و خلافت ائمه اطهار علیهم السلام و سفارش رسول‌خداصل الله علیه و آله به آن‌ها به نام‌هایشان و نام پدران بزرگوارشان، و مرجعیت ایشان است؛ و مرحله بعد التزام عملى به متابعت از آنان است، نه این که نماز بخوانیم و آن‌ها و امامت آنان را قبول نداشته باشیم، بلکه باید بدانیم که نماز را به ترتیب دستور آن‌ها باید انجام دهیم.

این التزام قلبى، بر اصل نماز مقدم است، زیرا فاسق تارک‌الصلاه (نه کافر) اگر در راه ائمه علیهم السلام باشد، در راه نجات است، برعکس کسى که به آن‌ها اعتقاد نداشته باشد و از امامت انحراف داشته باشد، هلاک است، اگر چه نماز بخواند، چون اعتقادش خراب است. واى بر کسانى‌که مدعى قرب به خدا هستند اما ولىّ او را نمى‌شناسند!

اسلام را کنار مى‌گذاریم و مى‌گوییم: اسلام نمى‌تواند جامعه را اداره کند! در ادارات با یکدیگر هم‌پیمان شده‌ایم که اسرار یکدیگر را در اخاذى و رشوه‌خوارى فاش نکنیم.

ما این‌گونه زندگى را مى‌خواهیم! گویا از راه درست ممکن نیست برویم، که از راه نادرست مى‌رویم!

با هم خوب نیستیم و به حقوق یکدیگر تعدى مى‌کنیم، بعد هم اعتراض مى‌کنیم و مى‌گوییم: اسلام براى اداره جامعه ناقص است!

در حقیقت اسلام را کنار مى‌گذاریم، بعد اعتراض مى‌کنیم و مى‌گوییم: در فکر هم، یار هم، غمخوار هم باشیم!

انبیاء و ائمه علیهم السلام نیامده‏‌اند که بگویند مردم از دنیا هیچ بهره‌اى نداشته باشند، بلکه آمده‌‌اند طریقه ‏دنیادارى با سعادت و عزت و… را هم به ما نشان بدهند. انفاق، احسان، صداقت، دوستى و محبت و در فکر هم بودن، یکى از راه‏هاى سعادت دنیوى ما است.

اگر در فکر هم، یار هم، غمخوار هم باشیم، در واقع در فکر خود هستیم و در نتیجه دنیاى خود را هم نگهدارى کرده‌ایم.

خدا تنبه دهد که از بى‌‏تنبهى شکست نخوریم؛ و متنبه بشویم که چرا فکر نکردیم که با پیروى از انبیا و اولیا علیهم السلام چگونه دنیادارى کنیم.

دلیل عقب‌ماندگی ما
خیلى خطرناک است که ندانیم قدما چه راهى را مى‌رفتند! دلیل عقب‌ماندگى ما، آن است که اموال شبهه‏ناک مصرف مى‌کنیم، و مال شبهه‏ناک، ایجاد تردید و شبهه مى‌کند، و به قدر ضرورت و نان خالى اکتفا نمى‌کنیم. این‏ها است که در تحصیل ایمان و یقین و توفیق در تحصیل و آثار و برکات آن اثر دارد، لذا بعضى از علما خودشان در خانه نان تهیه مى‌کردند.

اهل‌بیت علیهم السلام ، نور واحدند
اهل‌بیت علیهم السلام همه، نور واحدند، لذا انسان به هر کدام متوسل شود، از دیگرى جواب مى‌گیرد. البته مصححى در کار است. هم‌چنان‌که از حضرت رسولصل الله علیه و آله حاجت خواسته اند و ایشان به حضرت امیرعلیه السلام و آن‌حضرت به امام حسنعلیه السلام تا امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف حواله داده‌اند؛ زیرا، مجرى امور، در این زمان، آن‌حضرت است.

اگر درست به قرآن عمل مى‌کردیم
اگر درست به قرآن عمل مى‌کردیم، با عمل خود دیگران را جذب مى‌کردیم؛ زیرا مردم غالباً ـ به‌جز عده معدود ـ خواهان و طالب نور هستند، و آنان‌که به اسلام و قرآن نگرویده‌اند، قاصرند و نور به آن‌ها عرضه نشده است. این‌گونه افراد به اعمال ما و رفتار ما نگاه مى‌کنند، که در ظاهر خوب، و در باطن بد است و زیر و روى آن باهم تفاوت دارد! اگر راست مى‌گوییم که قرآن سلاح است، پس چه احتیاج به سلاح دیگر؟ اگر به قرآن عمل مى‌شد، آیا این همه بین مسلمانان جنگ و خونریزى واقع مى‌شد؟!

همه‌چیز در محضر حق تعالی
بدانید که در وقتى ما خلوت کردیم [خداوند] مطلع است، وقتى جلوى مردم هستیم مطلع است، حرف مى‌زنیم مطلع است، ساکتیم مطلع است.

همین که شخص مطلع شد – صاحب این خانه، صاحب این عالم، از هر فرد فرد، به تمام افعال و تروک، به تمام زوایا مطلع شد، آنچه که نیت کرده و مى‌کند، آن‌ها را هم مطلع است؛ بلکه نیت خیر را مى‌نویسد، نیت شر را نمى نویسد تا شر محقق نشده؛ شر هم که محقق شد، یک مقدار صبر مى‌کند تا ببیند توبه مى‌کند یا نه، برمى‌گردد یا نه؟- کار تمام است. هرگاه انسان به یکى از اهل‌بیت علیهم السلام متوجه شود، مانند آن است که به همه متوجه شده و همه را زیارت و دیدار کرده است. گذشته از این که فرموده‌اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما مى‌آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید.

راه دیگر، توسل به قرآن است، این‌ها شریک قرآن هستند، بلکه با قرآن عینیت دارند. اگرچه اکثر مسلمانان به قرآن اعتقاد دارند، ولى به امامت اهل‌بیت علیهم السلام قایل نیستند. البته جاى شگفتى نیست که اکثریت مسلمانان بر خطا هستند، زیرا مى‌دانیم که اکثر متدینین عالم نیز مسیحى هستند که قایل‌اند قرآن باطل است!

بنابراین، اکثریت میزان برترى نیست. توسل به قرآن هم آرام‌بخش دل‌ها است: «ألنظر إلى‌المصحف عباده.» نگریستن به قرآن عبادت است. همین سلوه و آرامش قلبى براى کسى‌که به شمایل امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نگاه کند، نیز حاصل مى‌شود.

توصیه به مشتاقان زیارت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف
لازم نیست که انسان در پى این باشد که به خدمت حضرت ولى‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف تشرف حاصل کند، بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز سپس توسل به ائمه علیهم السلام ، براى او بهتر از تشرف باشد؛ زیرا آن‌حضرت مى‌بیند و مى‌شنود و عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است و زیارت هر کدام از ائمه اطهار علیهم السلام مانند زیارت حضرت حجت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است.

غفلت از قرآن
عجیب است که ما از قرائت قرآن غفلت داریم. آیا گوش‌دادن به کلام خدا لازم‌تر از گوش‌کردن به سخن شخصیت‌هاى مهم نیست؟!

منبع: وبسایت افق حوزه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید