آیت الله کشمیری قدسسره تا هنگامی که در قم در کوچه « آبشار» سکونت داشتند، در نهایت طراوت روحی به سر میبردند و به هیچ عارضه جسمی مبتلا نبودند و از وقتی که به خانه جدید منتقل شدند، غالباً با ناملایمات روحی و جسمی مواجه بودند.
روزی که در همین خانه جدید به محضرشان شرفیاب شدم، با قبض روحی عجیبی دست و پنجه نرم میکردند.
به ایشان عرض کردم:
از هنگامی که به این خانه آمدید گرفتاریها هم با شما آمد!
ایشان ضمن اینکه مطلب مرا تصدیق کردند، پرسیدند:
شما علت این گرفتاری را از چه میدانید؟
گفتم: مخلص را امتحان میفرمایید؟
گفتند: نه به جدم! میخواستم نظر شما را در این باره بدانم. البته خودم به علت این امر پی بردهام، و میخواهم ببینم که شما هم در این قضیه به همان مطلب رسیدهاید یا نه؟!
عرض کردم:
این جسارت را بر من خواهید بخشید اگر بگویم تمامی این مشکلات شما ناشی از سکونت در این خانه است!
از در و دیوار این خانه قبض و گرفتگی میبارد! خانه قبلی شما اگر چه استیجاری بود ولی صفا و صمیمیت و انبساط و یکرنگی در آن موج میزد.
حضرت عالی تا هنگامی که در آن خانه بودید، یکی از این حالات قبض در شما دیده نمیشد، چهره نورانی شما همیشه باز و خندان و حالات روحی شما با روح و فتوح همراه بود ولی از وقتی که به این خانه آمدهاید غالب اوقات از مرارتها و ملالتها رنج میکشید!
فرمودند:
همین طور است که گفتید، ولی به اصل مطلب اشاره نکردید!
عرض کردم:
اگر خاطر شریف تان باشد قسمتی از بهای خانه فعلی را انسان پرهیزگار و بزرگواری تهیه کرد که به خاطر اقتضائات شغلی با اموال مصادرهآی و مجهول المالک و رد مظالم سر و کار داشت.
او اگر چه شرعاً مأذون در تصرف این گونه اموال بود ولی طبیعت شما بزرگواران به اندازهای لطیف و نورانی است که کوچکترین کدورتها را تحمل نمیکند اگر چه شرعاً محظوری در میان نباشد!
من تردیدی ندارم که آن مرد بزگوار مبلغ مذکور را از محلی پرداخته که هیچ شبهه شرعی در آن نبوده و جوانب کار را از هر جهت رعایت کرده است، ولی نفس سر و کار داشتن با این اموال طبعاً « قبض آفرین» است و موجبات ملالت و کدورت خاطر را فراهم میسازد.
اگر به خاطر داشته باشید بارها خودتان به من فرمودهاید:
وقتی که طبق دعوت برای صرف ناهار و یا شام به منزل کسی میروید، اگر غذا را از روی محبت و صمیمیت پخته باشند اشتهای شما را بر میانگیزد و برای شما هیچ جرم و سنگینی ندارد، ولی اگر با بیمیلی و یا از روی کراهت آماده شده باشد اگر بسیار هم گرسنه باشید رغبتی در خود به خوردن آن غذا نمیبینید! و اگر دچار شرم حضور شوید و از آن غذا تناول کنید، فوراً آثار سوء آن را در روح و بدن خود احساس مینمایید!
در حلیت و مشروعیت این دو نوع غذا هیچ مشکلی وجود ندارد ولی یکی بهجت افزا و دیگری ملالت زاست!
قضیه قبض خانه فعلی حضرت عالی شاید به همین امر مربوط باشد! و یا شاید حکمت آن، در ریاضتی باشد که حضرت عالی ناخواسته ولی دانسته با اقامت در این خانه بر خود روا داشتهاید!
مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی قدسسره بر این عقیده است که: هر چه ایام «قبض» به درازا بکشد، ایام «بسط» و گشایش روحی نیز برای سالک به همان اندازه طولانی خواهدبود، کسی چه میداند شاید حضرت عالی برای نایل آمدن به یک «انبساط» دامنهدار روحی، قبض مستمر این خانه را آگاهانه پذیرفته باشید!
مرحوم آیت الله کشمیری پس از شنیدن عرایض من، نگاه سرشار از محبت خود را به من و فرمود:
فلانی! چه بیان شیرینی دارید! شما «صغری» و «کبرای» این قضیه را چنان منطقی و در عین حال با ذوق و سلیقه در کنار هم چیدید که من از شنیدن آن لذت بردم!
توجیهاتتان عاقلانه بود و تأویلات تان عارفانه! من هم با شما در این قضیه هم عقیدهام که در پذیرفتن آن کمک به جهات مالی و اخلاقی ناگزیر شدم ولی در مورد این که این « قبض طولانی» یک « بسط طولانی» به دنبال داشته باشد چه عرض کنم؟
دعا میکنم که انشاالله همین طور باشد که گفتید! بله آقای مجاهدی! اوقات خوش آن بود که در « کوچه آبشار» به سر رفت …..!
منبع: سایت فرهنگی اخلاقی ذکریک