آموزش مهارتهای رفتاری و ارتباطی در زندگی خانوادگی و اجتماعی

آموزش مهارتهای رفتاری و ارتباطی در زندگی خانوادگی و اجتماعی

نویسنده: اعظم طیرانی

توانایی سازش با دیگران
این مسأله به لحاظ کسب موفقیت در تمامی مراحل زندگی بسیار حایز اهمیت است، زیرا شخص چه مدیر باشد، چه پزشک، چه مهندس باشد چه معلم و یا حتی یک خانم خانه دار، روشی که در مقابل مردم پیش می گیرد، در ایجاد برخوردهای موفق و زندگی بهتر بسیار تعیین کننده است در شغل و حرفه می توان از نوع برقراری روابط، به عنوان وسیله ای جهت تسریع امور اساسی بهره برد. روان شناسان معتقدند، در یک سازمان رابطه ای مستقیم، بین روابط متقابل مثبت، و اثربخشی آن در تولید، کیفیت و بازدهی نتیجه رضایت بخشی حاصل می شود.
حتی در زندگی شخصی ما، اهمیت اثربخشی روابط متقابل در میزان رشد و پیشرفت دیده می شود. وقتی روابط افراد با هم سالم، بی آلایش، دلپذیر و توأم با احترام متقابل باشد باعث افزایش طول عمر شده و اساس رشد و پیشرفت آنان را در آینده بنا می کند. همچنین این روابط مثبت در زندگی ما به گنجینه ای مبدل می شود که بیش از مال و ثروت ما آن را غنی می سازد، چرا که در اوقات سخت زندگی، همین روابط صمیمانه و سرشار از محبت است که به کمک مان می آید.

زندگی افراد کج خلق و ترشرو
از سوی دیگر ترشرویی و کج خلقی در رابطه با خود و دیگران، تولید مشکل کرده و به احساسات خصمانه دامن می زند تا آنجا که در درازمدت سبب ابتلا به انواع بیماریها و مشکلات روحی و روانی می شود. بنابراین همه ما علاقه مندیم که بتوانیم با افراد مرتبط با خود، روابط متقابل سالمی داشته باشیم. البته فراموش نکنیم که کلید موفقیت یک فرد در روابط اجتماعی در صراحت، فداکاری و صداقت وی خلاصه می شود، به همین دلیل نیز افراد خودخواه به سختی می توانند در روابط انسانی به موفقیتی دست یابند.

مثبت کردن دیدگاه منفی
از طرف دیگر اگر ما به شخصی با نظر مثبت بنگریم، احتمال دارد دیدگاه منفی او را نیز نسبت به موضوع موردنظر و یا بسیاری از مسایل دیگر تغییر دهیم و یا مثبت کنیم. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که همیشه این چنین باشد، اما رفتار صادقانه از جانب هر یک از افراد احتمال موفقیت را افزایش می دهد، چون همیشه خوبی، خوبی می آورد.

از این چهار شکل خارج نیست
ممکن است گفته شود در موقعیت های مختلف و توانایی در پیش گرفتن رفتار مؤثر از سوی افراد، با توجه به موضع گیری هر یک از طرفین دچار تغییر می شود، در پاسخ باید گفت در نهایت رفتار همه ما به چهار شکل بروز می کند: 1،فرد با خود می گوید، من کار درستی انجام می دهم. طرف مقابل یا اشتباه می کند، یا در این مورد چیزی نمی داند و یا این که واجد هر دو حالت فوق است. 2،من در موضع اشتباهی قرار گرفته ام، در حالی که موقعیت طرف مقابل منطقی است. 3،هر دو طرف روشهای غیرمنطقی اتخاذ می کنند. 4،هر دو طرف منطقی رفتار می کنند. هر یک از ما بندرت می پذیریم که ممکن است اشتباه کرده باشیم. اینگونه رفتارها پایه روابط انسانی را سست می کنند و موجب بروز احساساتی بیمارگونه و یا خصومت آمیز می شوند. از همین روست که اگر برحسب اتفاق در موقعیت مقتدرانه قرار بگیریم، دیگر برایمان اهمیتی ندارد که رفتارمان منطقی است و یا غیرمنطقی. آنقدر پافشاری می کنیم تا همواره پیروز باشیم. فردی که دارای چنین طرز تفکری است با خود می پندارد هر چه من پیش می افتم طرف مقابل عقب می افتد.

هیچکس برای همیشه نیرومند نمی ماند
نکته قابل توجه این که تنها خدا می داند که توازن قدرت تا چه مدت به دلخواه ما ادامه خواهد داشت. به طور حتم هیچکس آنقدر قوی نیست که بتواند برای همیشه نیرومند باقی بماند. وقتی این نوسان به سویی دیگر تغییر جهت پیدا کند، مشکلات سر بر می آورد و دوره ای سخت پیش روی ما قرار می گیرد. اینچنین به نظر می رسد که در دیدگاهی که بر مبنای عمل استوار است با تمام مردم به یک روش برخورد می شود؛ روشی صادقانه، اخلاقی و انسانی.

آنچه را برای خود نمی پسندی…
معیار این نوع عملکرد بر این مبنا استوار است که “آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز مپسند.” بنا به قول “آنتونی رابینزو وین دایر” در 99گام طلایی به سوی موفقیت،”وقتی در جستجوی خوشبختی خویش هستید، خوشبختی همیشه از نزدیک شدن به شما سرباز می زند، ولی اگر به دنبال خوشبختی دیگران باشید، خودتان هم خوشبختی را خواهید یافت.”

خوشبختی تو در گرو خوشبختی اوست
همین مسأله در روابط بین همسران به راحتی قابل رؤیت است، یعنی خوشبختی هر یک از زوجین درگرو خوشبختی دیگری است و به طور کلی در یک خانواده خوشبخت همه افراد خانواده خوشبخت هستند و اگر این امر را در سطح وسیع گسترش دهیم نتایج مثبت آن به فامیل، همکاران و گروه همسالان نیز سرایت می کند.

رابطه انحرافات اجتماعی و غرور
اما انحرافات اجتماعی در اصول اخلاقی هنگامی بروز می کند که علایق یا غرور ما در معرض خطر قرار بگیرد. شاید هنگامی که شؤون اجتماعی فرد دیگری آسیب ببیند برای ما مطلب بسیار کم اهمیت باشد، و تنها زمانی که غرور خودمان جریحه دار می شود شدت تأثیر آن ضربه روحی را حس می کنیم.

خطی روی شن، نقشی روی صخره
ممکن است این باور درست باشد که وقتی شخصی به دیگری توهین می کند مانند این است که خطی روی شن رسم کرده است یعنی تأثیر آن به زودی از بین می رود. اما برای کسی که این توهین به او وارد شده است تأثیرش مثل نقشی است که روی یک صخره حک شده باشد به این معنی که اثر آن تا مدتها باقی می ماند، درست مثل این که اگر مقداری پول از کسی دریافت می کنید، مبلغ کمی به نظرتان می آید ولی اگر قرار باشد همان مبلغ را به کسی پرداخت کنید مبلغ زیادی به نظرتان می رسد. به احتمال زیاد بزرگترین علت ناتوانی ما انسانها در به کارگیری برخوردی مؤثر در روابط انسانی، ناکامی در پذیرش مفهوم امور و جریانات از دیدگاه دیگران است؛ آنهایی که دارای این مهارت هستند، در روابط متقابل انسانی می توانند توفیق یابند.

منبع: روزنامه قدس

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید