ده توصیه به خانم ها که باید در روابط با شوهر خود آنها را رعایت کنند

ده توصیه به خانم ها که باید در روابط با شوهر خود آنها را رعایت کنند

ده توصیه به خانم ها که باید در روابط با شوهر خود آنها را رعایت کنند

1- هرگز از خوستگارهای قبلی خود و یا اگر نامزد یا همسری داشته اید پیش همسرتان تعریف و تمجید نکنید.
یکی از بزرگترین مسائل تیره کننده ی روابط بین زوجین صحبت کردن در مورد خواستگارهای قبلی است. متأسفانه دخترها علاقه ی شدیدی به برشمردن تعداد خواستگارهای قبلی خود و ویژگیها و صفات آنها دارند اما هیچ چیز برای آقایان منفورتر از این موضوع نیست که همسرش از خواستگارهای قبلی خود صحبت کند. در واقع وقتی شما از خواستگارهای قبلی خود صحبت می کنید و یا از همه بدتر از آنها تعریف می کنید این نگرش در همسر شما بوجود می آید که شما به طور کامل متعلق به او نیستید و به غیر از او به افراد دیگر نیز علاقه دارید. هر وقت می خواهید که این کار را انجام دهید، خود را به جای همسرتان قرار دهید اگر همسر شما دائماً از زیبایی، مهربانی و صمیمیت دوست دختر و یا نامزد قبلی خود صحبت کند چه احساسی به شما دست می دهد؟ آیا با این کار، عشق و علاقه شما را به خودش افزایش می دهد و یا اینکه خود را منفور شما می کند؟ جواب مشخص است خود را منفور شما می کند.پس وضعیت شما نیز به همین صورت است اگر خواستگارهای قبلی خود صحبت کنید و بخواهید تعداد آنها را به رخ همسرتان بکشید خود را منفور او خواهید کرد.
نکته جالب این است که زنها تصور می کنند اگر به شوهرشان بقبولانند که خواستگارهای زیادی داشته اند، بعضی از آنها افراد معروف و مشهور بوده اند با این کار ارزش و احترام خود را پیش شوهرشان بالا می برند اما نتیجه ای که حاصل می شود کاملاً برعکس تصور بالا است. مردها معمولاً تعصب و غیرت زیادی نسبت به همسرشان دارند و دوست ندارند که به غیر از خودشان فرد یا افراد دیگری نیز به همسرشان علاقه مند باشند و یا عاشق او باشند. لذا از شنیدن این صحبت ها بسیار ناراحت می شوند.
مردها بعد از آشنایی و یا ازدواج به ندرت از روابط قبلی خود صحبت می کنند اما زنها تمایل بسیار شدیدی به صحبت کردن در باره ی خواستگارهای قبلی خود دارند. اما نکته جالب تر اینکه علیرغم تمایل شدید زنها به صحبت در باره ی خواستگارهای قبلی خوداما وفاداری بسیار زیادی به شوهر خود دارند.تمام تجربیات مؤید این نکته است که وفاداری زنها به همسرشان بسیار بیشتر از مردها است با این که زنها تمایل شدیدی به صحبت کردن در باره ی خواستگارهای قبلی خود دارند اما مردها به ندرت و یا هرگز از معشوقه های خود صحبت نمی کنند.
2- هرگز مقام و موقعیت خود و پدرتان را به رخ شوهر نکشید
بعد از صحبت از خواستگارهای قبلی، صحبت از مقام و موقعیت خود و پدرتان باعث تیرگی روابط می شود.اصولاً مرد تمایل دارد که همسرش مطیع او باشد و بتواند تأمین کننده ی نیازهای او باشد.
زن ها نیز باید سعی کنند این نیاز روحی همسرشان را تأمین نمایند.اگر شما وضعیت زندگی خود در منزل پدرتان را به رخ شوهر بکشید این احساس در همسر شما بوجود می آید که نتوانسته است نیازهای شما را تأمین نماید و لذا احساس حقارت و بی ارزشی به او دست می دهد.یک مرد ذاتاً تمایل دارد که همه چیز برای همسرش بخرد بهترین امکانات را برای او تهیه نماید و به طور کلی بتواند وضعیت بهتری نسبت به خانه ی پدری برای شما بوجود بیاورد. اما در بسیاری از موارد ممکن است نتواند به خواسته های خود برسد.اما به هر حال آنچه مهم است نظر شماست. اگر از همسرتان تشکر کنید و توانایی های او را برشمارید. تلاش و کوشش او بیشتر خواهد شد. اما اگر وضعیت زندگی خانه ی پدرتان را به رخ او بکشید علاقه ی او به شما کاهش می یابد و تلاش و کوشش کمتری انجام می دهد، و چون نسبت به شما احساس برتری نمی کند از لحاظ جنسی نسبت به شما سرد خواهد شد.
3- اگر همسرتان از شما خواسته ای داشت شما نیز در آن لحظه بلافاصله خواسته های خود را مطرح نکنید.
در دوران عقد نزدیکی و صمیمیت زن و مرد به هم زیاد می باشد و هر کدام سعی دارند که همسرشان تا حدودی مطابق با میل آنها رفتار نماید. آقایان مخصوصاً در این دوران راحت تر خواسته های خود را مطرح می کنند و انتظار دارند که بین خود و همسرشان سازش هایی را بوجود بیاورند. این حق طبیعی و مشروع خانم ها است که آنها خواسته های خود را مطرح کنند، اما اشتباهی که بسیاری از دختران جوان مرتکب می شوند این است که نمی دانند خواسته های خود را در چه زمانی باید بیان کنند.اگر شما خواسته ی همسرتان را بپذیرید و به آن عمل کنید، یعنی اینکه برای او ارزش و احترام قایل شوید، ارزش و احترام خود را نیز در نزد او بالا می برید اما اگر بلافاصله بعد از اینکه او خواسته ی خود را مطرح کرد شما نیز خواسته های خود را مطرح کنید این احساس به همسرتان دست می دهد که قصد ایستادگی در مقابل او را دارید. در چنین مواقعی نه تنها او خواسته های شما را نمی پذیرد و اجرا هم نمی کند بلکه ارزش و احترام شما نیز در نزد او کم خواهد شد.پس به زمان و مکان مطرح کردن خواسته های خود توجه زیادی داشته باشید.
4- حتی الامکان مطابق میل و سلیقه همسرتان لباس بپوشید
آقایان علاقه و اصرار شدیدی به نوع لباس پوشیدن همسرشان دارند. وقتی شما مطابق با سلیقه همسرتان لباس می پوشید آرامش روانی او را افزایش می دهید و علاقه ی او را به خودتان بیشتر می کنید.
اما متأسفانه برخی خانم ها مایل به رعایت این خواسته ی شوهرشان نیستند. اگر شما مطابق با خواسته و میل او رفتار کنید او نیز به نیازهای شما توجه بیشتری می کند و به این ترتیب حلقه ی محبت بین شما محکمتر می شود. اگر مایل نیستید مطابق میل همسرتان لباس بپوشید به این سؤال جواب دهید. با این کار چه چیزی را بدست می آورید؟ شاید تا حدودی به یک رضایت خاطر درونی برسید اما اگر مطابق میل همسرتان لباس بپوشید. چه چیزهایی را به دست می آورید. عشق و علاقه همسرتان را به خود افزایش می دهید، او نیز مطابق میل و سلیقه ی شما رفتار می کند و لباس می پوشد و به این ترتیب به رضایت خاطر درونی بیشتری می رسید، و نهایتاً اینکه با این کار برای همسر خود ارزش قائل می شوید که نتیجه این کار باعث می شود ارزش شما نیز در نزد او بالا برود.
5- هرگز از روابط جنسی خود به عنوان حربه استفاده نکنید
داشتن روابط جنسی لذت بخش یکی از شروط مهم تحکیم روابط زناشویی می باشد. تحقیقات زیادی تاکنون نشان داده است که یکی از بزرگترین عوامل اختلافات خانوادگی به مسایل جنسی برمی گردد.اما موضوعی که اهمیت بیشتری دارد این است که برخی زوجها نسبت به مسایل جنسی آشنایی کامل دارند و در این زمینه مشکلی بین آنها وجود ندارد. اما خانمها از آن به عنوان حربه ای جهت تنبیه همسر و یا رسیدن به اهداف و خواسته های خود استفاده می کنند.اما هرگز نباید از روابط جنسی با همسرتان خودداری کنید رفتار او نیز نسبت به شما تغییر می کند به دنبال سرزنش و عیب جویی از شما برمی آید، که شما نیز متقابلاً پاسخ می دهید و به این ترتیب یک چرخه ی معیوب بوجود می آید که زیان آن گریبانگیر هر دو طرف خواهد شد.
6- همسر شما تشنه محبت، مهربانی و صمیمیت است بنابراین تا می توانید نسبت به او مهربانی و صمیمیت نمائید.
اصولاً نیاز به مهربانی و صمیمیت و محبت یکی از نیازهای ذاتی انسان است و همسر شما نیز از این حالت مستثنی نیست. اما آنچه مسلم است این است که شما با محبت و مهربانی به همسرتان به خود محبت می کنید. اگر شما به همسرتان محبت کنید او نیز به شما محبت خواهد کرد. اگر به او بی احترامی کنید او نیز به شما بی احترامی می کند. اگر برای او ارزش قائل شوید او نیز برای شما ارزش قایل می شود و خلاصه اگر از او نزد اقوام، خویشان و دوستان خود تعریف و تمجید کنید، او نیز متقابلاً این رفتار را انجام خواهد داد. پس نکته ی مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که اگر به محبت، مهربانی و صمیمیت همسرتان نیاز دارید باید تا جایی که می توانید نسبت به او اظهار محبت، مهربانی و صمیمیت بنمائید.
7- سعی نکنید نقاط ضعف او را به رخش بکشید
اصولاً هر انسانی دارای عیوب و نقطه ضعف هایی می باشد و همسر شما نیز چون انسان است قطعاً دارای نقاط ضعفی می باشد.اما هر مردی تمایل دارد که در برابر همسرش خود را به عنوان یک انسان کامل نشان دهد. مرد تمام تلاش و کوشش خود را انجام می دهد که همسرش احساس نیاز و کمبودی نداشته باشد اما با این حال ممکن است نتواند وظایف خود را به خوبی انجام دهد.متأسفانه برخی خانمها 90% تلاش و کوشش همسر خود را نادیده گرفته و از آن صحبتی نمی کنند اما 10% نواقص و کوتاهی های او را دائم به رخ او می کشند این رفتار به تدریج ارزش همسرتان را نزد شما کم می کند و به تبع آن ارزش شما را نیز در نزد او کم می کند و در نهایت باعث می شود هر دو طرف از نظر جنسی نسبت به همدیگر سرد شوند.پس توصیه دیگر این است که هرگز نقاط ضعف همسرتان را به رخ او نکشید.
8- گذشته ی خود را خیلی صادقانه و کاملاً شفاف برای همسر خود بیان کنید.
اسرار و رازهای درونی و ترس از فاش شدن آنها معمولاً یکی از عوامل ایجاد کننده ی عقده های روانی هستند و وجود عقده های روانی سرکوب شده مانع ایجاد صمیمیت بین زوجین می شوند. صمیمیت واقعی وقتی ایجاد می شود که شما از تمام اسرار زندگی همسرتان آگاه باشید و او نیز از تمام اسرار زندگی شما آگاه باشد.ممکن است شما در گذشته مدتی با پسری نامزد بوده اید اما به دلیل عدم تفاهم روابط شما قطع شده باشد.و یا ممکن است به انگیزه ی ازدواج چند بار با پسری صحبت کرده باشید اما به توافق نرسیده باشید.اینها مسائلی هستند که برای هر فردی ممکن است وجود داشته باشد و همسر شما نیز باید از آنها آگاه باشد.و اگر چنانچه فردی متعصب و سخت گیر است باید قبل از ازدواج از این موضوعات آگاه باشد و بر اساس این آگاهی تصمیم به ازدواج با شما بگیرد.اگر این موضوعات را برای همسرتان بیان نکنید و گذشته خود را بدون هیچ گونه رابطه بیان کنید اولاً چون دروغ گفته اید و از فاش شدن این دروغ ترس دارید یک عقده ی روانی برای خود ایجاد کرده اید که این عقده آرامش روانی شما را مختل می کند و مانع از ایجاد روابط صمیمی بین شما و همسرتان می شود. و ثانیاً اینکه بالاخره روزی این دروغ فاش خواهد شد و همسر شما اعتمادش را از دست می دهد و ممکن است موضوع بسیار گسترده تر از آنچه واقعیت داشته است به اطلاع او رسانده شود. پس برای جلوگیری از این شرایط روابط گذشته خود را خیلی صادقانه و کاملاً شفاف به اطلاع همسرتان برسانید.
9- تا قبل از عقد رسمی از هر گونه تماس فیزیکی جداً اجتناب کنید.
اطاعت از احکام و تعالیم حیات بخش در اسلام همواره باعث سعادت انسان و سرپیچی از آنها باعث گمراهی و ضلالت انسان خواهد شد. در دین مقدس اسلام هر گونه تماس فیزیکی با نامحرم گناهی بزرگ محسوب می شود که انسان باید از آن اجتناب نماید.اما اکنون بزرگترین متخصصان روابط انسانی در غرب نیز به این نتیجه رسیده اند که تماس فیزیکی قبل از ازدواج پایه و اساس یک ازدواج سالم را از بین می برد.در دوران جوانی غریزه ی جنسی بسیار قوی است و وقتی که تحریک شود باعث ارتکاب بزرگترین گناهان خواهد شد. علاوه بر آن در این دوران معمولاً نیروی احساسات بر نیروی عقل می چربد و بیشتر احساسات غلبه می کنند.اما تماس فیزیکی بین پسر و دختر باعث می شود که هر دو به شدت تحت تأثیر احساسات قرار گرفته و عقل را نادیده بگیرند.اگر به تازگی با فردی آشنا شده اید و هنوز نسبت به او شناخت واقعی پیدا نکرده اید، سعی کنید از هر گونه تماس فیزیکی به طور کامل پرهیز کنید زیرا با این کار یک علاقه ی کاذب و غیر واقعی بین شما ایجاد خواهد شد هر دو تحت تأثیر همدیگر قرار می گیرید و بعداً متوجه می شوید با فردی ازدواج کرده اید که با هیچ یک از معیارهای شما سازگاری ندارد و هیچ نوع علاقه ی واقعی نسبت به او ندارید.
متأسفانه عدم رعایت این معیار تاکنون ازدواج های نادرست بسیار زیادی را بوجود آورده است.برخی از کسانی که به مشاوره مراجعه می کنند کاملاً تحت تأثیر احساسات هستند.شواهد نشان می دهد که هیچ نوع علاقه ی واقعی بین آنها وجود ندارد و از همه مهمتر اینکه علائم هشدار دهنده ی زیادی نیز وجود دارند اما با این همه بر ازدواج خود اصرار شدیدی دارند اینها کسانی هستند که بیشتر عشق شهوانی دارند و خیلی زود این عشق و علاقه ی آنها از بین می رود.پس در مورد این توصیه بیش از توصیه های دیگر حساس باشید.
10- هر مشکلی که در زندگی شما بوجود آمد در ابتدا فقط با همسرتان در میان بگذارید
بوجود آمدن مسائل و مشکلات در زندگی انسان کاملاً طبیعی است، اما برخی از مسائل به خود شما مربوط می شوندو برخی نیز به روابط زناشویی شما مربوط می شوند.ممکن است افراد حسودی وجود داشته باشند که نسبت به ازدواج شما حسادت می کنند و در صدد بوجود آوردن مشکلاتی برای شما باشند. ممکن است قبلاً فردی از شما خواستگاری کرده باشد اما شما او را نپذیرفته باشید.و لذا از شما کینه به دل داشته باشد وتصمیم به بر هم زدن روابط شما داشته باشد.ممکن است زن دیگری در جلب محبت همسرتان رقیب شما باشد و بر علیه شما توطئه نماید.اینها و مواردی مشابه اینها مشکلاتی هستند که ممکن است در روابط زناشویی شما بوجود آیند.اگر با این مشکلات درگیر شوید آرامش روحی و روانی شما به خطر می افتد و چنانچه آنها را با کس دیگری مطرح نکنید ممکن است برای مقابله با آنها روش نادرست را انتخاب کنید و بالاخره روزی همسر شما از موضوع به نحو دیگری باخبر می شود و روابط زناشویی شما به خطر می افتد.لذا به محض مواجهه با چنین مواردی در اولین فرصت موضوع را با همسرتان مطرح کنید.زیرا هیچ کس بهتر از اوخیرخواه شما نیست و هیچ کس بهتر از او نمی تواند در چنین مواردی شما را یاری نماید.
همواره با مشاور در ارتباط باشید
امروزه پیشرفت سریع جامعه ی ما و تغییرات و تحولاتی که به طور روزانه در زندگی ما بوجود می آیند، نحوه ی سازگاری برای شرایط جدید را دشوار ساخته اند.در گذشته آموزش هایی که هر فرد از پدر و مادر خود دریافت می کرد پاسخگوی کلیه ی نیازهای او در طول زندگی زناشویی بودند اما تغییرات پیوسته در زندگی اجتماعی ما باعث شده است که نه تنها این آموزش ها پاسخگوی شرایط جدید نیستند بلکه حتی آموزش های فعلی نیز در صورتی جوابگو هستند که مداومت داشته باشند.بسیار جای تأسف است که امروزه انسان ها به نیازهای جسمی خود بسیار بیشتر از نیازهای روحی خود توجه می کنند.در طول روز به طور مرتب در سه نوبت دندانهای خود را مسواک می زنیم، به بهداشت مو و پوست خود مرتب رسیدگی می کنیم اما در طول بیست و چهار ساعت چقدر به بهداشت روانی خود توجه می کنیم.چقدر سعی می کنیم مثبت اندیشی خود را تقویت نمائیم.به زندگی آینده خود با امید و آرزو نگاه کنیم و احساس یأس و ناامیدی را از بین ببریم.و از همه مهمتر چرا هر از چندگاهی سعی نمی کنیم که روابط عاشقانه با همسرمان را تقویت نمائیم. اما شما انسانی از نسل جدید هستید.فردی متفاوت با نسل گذشته. لذا باید پاسخ به نیازهای روحی خود را در اولویت قرار دهید وبرای جلوگیری از مشکلات زناشویی با یک روان شناس مجرب در ارتباط باشید. اما سؤال اینجاست که یک روان شناس خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد.
1- روان شناس خوب باید در درجه اول مهربان باشد.مهربان بودن مشاور باعث می شود که شما در کنار او احساس راحتی و آرامش داشته باشید و مشکلات خود را صادقانه با او مطرح نموده تا او هم با تخصص و تجربه خود شما را کمک نماید.
2- از مراجعه به مشاوران بداخلاق جداً خودداری نمائید.اگر مشاور با شما بداخلاقی نماید شما نه تنها نمی توانید مشکلات و رازهای خود را برای او بیان نمائید.بلکه این مشکلات در ناخودآگاه شما سرکوب خواهند شد و باعث بوجود آمدن عقده های روانی می شوند.
3- مشاور باید با شما احساس راحتی نماید یعنی اینکه بتواند خیلی راحت از شما سؤال کند، احساسات شما را بررسی نماید و در واقع به صورت سانسور شده و نامفهوم با شما صحبت نکند.
4- بهترین و مجرب ترین روان شناس و مشاور تنها می تواند شما را راهنمایی نماید اما در نهایت تصمیم گیرنده ی نهایی خود شما هستید.مشاور تنها مزایا و معایب انتخاب شما را صرفاً بر اساس اطلاعاتی که به او داده اید به شما نشان می دهد.او معجزه کننده نیست و شفابخش هم نیست. بلکه تنها راهنما کننده است و تصمیم گیرنده ی نهایی خود شما هستید.

علائم هشدار دهنده در ازدواج
علاوه بر هشدارهایی که قبلاً ذکر نمودیم که در جریان مراحل آشنایی باید نسبت به آنها هشیار باشید علائم هشدار دهنده ی دیگری نیز وجود دارند که این علائم زنگ خطری برای بوجود آمدن مشکلات بعدی می باشند.همانگونه که قبلاً متذکر شدیم رابطه ی زن و شوهر یک شبه از هم نمی پاشد بلکه مشکلاتی از این قبیل وجود دارند که این مشکلات به تدریج شدیدتر می شوندو نهایتاً باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شوند.اما برخی علائم و نشانه ها همیشه از رشد تدریجی این مشکلات خبر می دهند. روان شناسان مختلف علائم و نشانه های هشدار دهنده ی زیادی را ذکر نموده اند اما در اینجا به ذکر یکی از این دسته بندیها که توسط دکتر گلدریک، خانواده درمانگر مشهور ارائه شده است می پردازیم. لازم به ذکر است که این فهرست به ترتیب اولویت تهیه شده است و هر چه که یک عامل در مرتبه بالاتری باشد، احتمال مسأله دار شدن ازدواج و نهایتاً طلاق بالاتر است.
1- زوجین به فاصله کوتاهی بعد از جدا شدن از یک رابطه با هم آشنا شوند و ازدواج کنند.
2- آرزوی دور شدن از یک نفر در خانواده پدری عاملی برای ازدواج باشد.
3- پیشینه ی همسران به طور معناداری متفاوت باشد (به لحاظ مذهبی، تحصیلی، طبقه ی اجتماعی، قومیت و سن)
4- زن و شوهر از جمع خواهر و برادری ناسازگار برخاسته باشند.
5- زن و شوهر یا خیلی نزدیک به خانواده هایشان و یا خیلی دور از آنها سکونت داشته باشند.
6- زن و شوهر به لحاظ مالی یا عاطفی به خانواده های خود وابسته باشند.
7- ازدواج قبل از سن بیست سالگی
8- مدت آشنایی و یا نامزدی کمتر از شش ماه باشد و یا اینکه بیشتر از سه سال به طول انجامد.
9- مراسم ازدواج بدون حضور خانواده یا دوستان فعلی انجام شود.
10- زن، قبل از ازدواج حامله شود یا در خلال سال اول ازدواج حامله شود.
11- همسران دوره ی کودکی یا نوجوانی خود را دوره ای ناشاد و بد محسوب کنند.
12- همسران، رابطه ی ضعیفی با خواهر و برادران و یا والدین خود داشته باشند.

ملاکها و معیارهای ازدواج موفق
روان شناسان برای ازدواج های موفق ملاکها و معیارهایی را ذکر نموده اند که برخی از آنها به شرح زیر می باشند.
1- قبل از ازدواج هر دو نفر باید مستقل و پخته باشند.
2- هر دو نفر به همان اندازه که دیگری را دوست دارند خودشان را هم دوست داشته باشند.
3- هر دو نفر بتوانند همانگونه که از با هم بودن لذت می برند از تنها بودن نیز لذت ببرند.
4- هر دو نفر در شغل و حرفه ی خود ثبات داشته باشند.
5- هر دونفر از خود، آگاه باشند و خود را بشناسند.
6- هر دو نفر بتوانند نظرات و خواسته های خود را قاطعانه بیان کنند.
7- هر دو نفر سعی کنند که خودخواه نباشند و خواسته های دیگری را برآورده نمایند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید