بررسی تحلیلی مفهوم عزت در متون دینی (3)

بررسی تحلیلی مفهوم عزت در متون دینی (3)

نویسنده:دکترسید حمیدرضا علوی

7-تمسک به قرآن
حضرت علی (ع)
قران کریم را عزت وقدرانی می داند که یاورانش شکست نخواهد خورد (1)همچنین آن حضرت ،قرآن را برای کسی که به آن چنگ زند ،نیرو وعزت معرفی می نمایند .(2)
توجه در سخنان فوق نشان می دهد که باید یاور قرآن بود تا شکست ناپذیر گردید وعزت یافت .قرآن مایه ی عزت است ،اما برای انسانی که به آن چنگ زند ومتمسک وعامل به آن گردد.
یاوران قرآن باید بدانندکه از دیدگاه علی (ع)قرآن کریم خانه ای است که هرگزپایه ها وارکانش فرونمی ریزد .عزت وقدرتی است که هرگز یارانش شکست نمی خورند(3)،زیراخدا یاورشان خواهد بود ،وآنان را که خدایاور ومددکارباشد هرگزشکست نخواهد خورد وفتح وپیروزی آنان قطعی است .

8-امربه معروف ونهی از منکر
حضرت علی (ع)می فرماید :
«مفاسد آشکارشده ،نه انکارکننده وتغییر دهنده ای پیدامی شود ،ونه بازدارنده ای به چشم می خورد،آیا با این وضع می خواهید در دارقدس خدا وجوار رحمتش قرار گیرید وعزیزترین اولیایش باشید ؟هیهات !خدا را درباره ی بهشت جاویدان نمی توان فریفت …
وجزبا اطاعتش ،رضایتش را نتوان به دست آورد ،نفرین خدا بر آنان باد که امربه معروف می کنند وخود آن راترک می نمایند ونهی از منکرمی کنندوخود مرتکب آن می شوند »(4)
ازسخن فوق چنین برمی آید که آنان که انواع فسادها را درجامعه می بینند ودرصدد انکاروتغییر آنها برنمی آیند ،هرگزعزت نخواهد یافت .چنین جامعه ای هرگزعزیز نخواهد شد .عزت از آن آمرین به معروف وناهیان از منکراست ،آنانی که خودبه آنچه فرمان می دهند عمل می کنند وازآنچه که بازمی دارند اجتناب می نمایند تا حدود الهی در جامعه محفوظ بماند .
بنابراین،شخصی چون امام حسین (ع)عزیز وگرامی است،زیرا می فرمود :
«من ازدنیای شما سه چیز را دوست دارم :امربه معروف ونهی از منکروبر پاداشتن حدود الهی .»(5)
وبیهوده نیست که آن حضرت مرگ با عزت را بهتراز زندگی در ذلت وخواری می دانست .(6)
یکی از مصادیق زندگی درذلت وخواری ،زندگی درجامعه ای فاسد وغرق در گناه همراه با سکوت وخاموشی در مقابل فساد وگناه است .

9-رعایت حقوق زمامداران ورعیت توسط یکدیگر
علی (ع)حقوق زمامداران بررعیت وحقوق رعیت را بر زمامداران ،فریضه ای می داند که خداوند آن را نظام الفت وپیوستگی آنان با یکدیگروعزت ونیرومندی دینشان گردانیده است .(7)
آن حضرت از عزیزشدن وعزت حق در جامعه سخن می گوید واعتقاد دارد که آن گاه که رعیت حق حکومت را اداکند وحکومت نیز حق رعایا را مراعات نماید،حق در میانشان عزیز وقوی ونیرومند خواهدشد ،وجاده های دین صاف وبی دست انداز خواهد گردید ،ونشانه وعلامت های عدالت ،اعتدال خواهد پذیرفت وراه رسم های درست در مجرای خویش به کارمی افتد وبدین ترتیب زمان صالح می شود وبه بقای دولت امیدوارباید بود ودشمنان مایوس خواهند شد .(8)
امام حسن عسگری (ع)می فرماید :هر فرد عزتمندی که حق راترک کند ذلیل خواهد شد وهر فرد ذلیلی که حق را رعایت نماید عزیز خواهد گردید.(9)

10-جهاد در راه خدا
حضرت علی (ع)جهاد درراه خدا را موجب عزتمندی اسلام معرفی می نماید .(10)جهاد،به راستی صلابت وعزت اسلام را می رساند،نیرویی که مجاهدان درپرتو آن می توانند درمقابل دشمنان دین قهرمانانه ایستادگی ومقاومت کنند.
بدین لحاظ است که حضرت علی (ع)«سپاهیان اسلام را به اذن پروردگار حافظان وپناهگاه رعیت ،زینت زمامداران ،عزت وشوکت دین وراه های امنیت »(11)معرفی می نماید.(12)
امیرالمومنین علی (ع)به شدت گله وشکوه دارنداز گروهی که به جای زندگی آخرت به زندگی موقت دنیا راضی گشتند،وبا روی تافتن از جهاد به جای عزت و سربلندی ،بدبختی وذلت را برگزیدند.آن حضرت این گروه را اینگونه توصیف می نماید :
:
«هرگاه شما را به جهاد با دشمن دعوت می کنم چشمتان ازترس درجام دیده دور می زند.گویا ترس از مرگ عقلتان را ربوده وهمچون مستانی که قادر به پاسخ نیستند ،ازخود بی خود شده .سرگردان گشته اید وگویا عقل های خود را ازدست داده اید و درک نمی کنید.من هرگزو هیچگاه به شما اعتماد ندارم …دشمن به شما حمله می کندو شهرها را ازدستتان خارج می سازد وشما به خشم نمی آیید!دیده ی دشمن برای حمله به شما خواب ندارد،ولی شما درغفلت وبی خبری به سر می برید.شکست از آن آنانی است که دست ازیاری یکدیگر بر می دارند…ای شنونده!اگرتوهم می خواهی درزبونی وناتوانی مانند اینچنین کسی باشی ،باش .»(13)
لذا می توان گفت از خصوصیات افراد ذلیل وغیره عزتمند که ازجهاد درراه خدا واطاعت فرمان امام خویش روی برتافته اند ،ترس وهراس شدید و سرگردانی وجهالت وبی تفاوتی وبی خبری وناتوانی وعدم اعتماد است .ازطرف دیگر ،می توان گفت همین خصوصیات نیزخود می توانند عامل ذلت ودورشدن دسته ای از افراد از عزت قلمداد گردند .
در همین راستا است که علی (ع)چنین افرادی را یاورانی عزتمند وقابل اعتماد برای خود نمی داند ولذاست که آن حضرت د رآن هنگام که خوارج مساله ی حکمیت را انکار کردند فرمود:
«آماده شوید برای حرکت به سوی گروهی که ازحق روی برگردانده ،آن را نمی بینند و به ظلم و جور تشویق شده و حاضر به پذیرفتن عدالت به جای آن نیستند .ازکتاب خدا فاصله گرفته اند ،و از راه راست منحرف گشته اند .افسوس !شما وسیله ای نیستید که بتوان به آن اعتماد کرد ،و نه یاوران عزیز و نیرومندی که بتوان به دامن آنها چنگ زد . بد آتش زنه ای برای افروختن آتش جنگ می باشید .به وسیله ی شما نمی توان شعله های جهاد آزادی بخش را با دشمن برافروخت .اف بر شما باد ! چه قدر نارحتی از شما دیدم » (14)

11 ـ صبر و استقامت در مقابل مصایب و بلاها و آزمایش های الهی
حضرت امام محمد باقر (ع) می فرماید :
«هرکس برمصیبت و پیشامدی صبرکند ، خدای متعال برعزت او خواهد افزود و او را در بهشتش با محمد و اهل بیتش داخل خواهد ساخت » (15)
تحصیل مقام عزت که از بالاترین مقامات ممکن برای بندگان خوب خداست شایستگی خاص خود را می طلبد و صبر و استقامت در مقابل سختی ها و آزمایش های دشوار الهی حالت و نورانیتی ویژه درآدمی ایجاد می نماید که نتیجه ی آن وصول به مقام والای عزت است .
حضرت مولی الموحدین علی (ع) بعد از آن که موفقیت مومنین را در آزمایشات دشوار الهی یادآورمی گردد این چنین اضافه می کند :
«تا آنگاه که خداوند ، جدیت و استقامت و صبردربرابر ناملایمات به خاطر محبت و تحمل ناراحتی ها از خوف و خشیتش را در آنها یافت ،دراین موقع ،ازدرون حلقه های تنگ بلا ،راه نجاتی برایشان گشود و ذلت را به عزت و ترس را به امنیت تبدیل کرد ؛ یعنی آنها را حاکم ،زمامدار و پیشوا گردانید . آن قدرکرامت و احترام از ناحیه ی خداوند به آنان رسید که حتی خیال آن را هم در سرنمی پروراندند » (16)
علی (ع) هیچ عزتی را بالاتر از بردباری نمی شمارد (17) و هیچ عزتی را چون حلم نمی داند . (18) بنابراین می توان گفت که حلم و صبرهم خود عزتند و هم عزت آفرین .

12 ـ کظم غیظ
حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرماید : «هیچ بنده ای نیست که جلوی خشم خود را بگیرد مگرآنکه خداوند متعال عزت او را در دنیا و آخرت بیفزاید » (19)
در واقع ، کظم غیظ نیز صبر و حلم و استقامتی بسیار فراوان می طلبد و همان طور که گفته شد صابران در راه خدا ، قطعاً عزت خواهند یافت .آنان که جلوی خشم خویش را نمی گیرند ،رفتارهایی خواهند داشت که بدون تردید ذلت و خواریشان را در پی خواهد داشت .
13 ـ اجتناب از ظلم و ستم
امام جعفر صادق (ع) فرمود :
«فرد ذلیل ،ظالم و ستمکاراست » (20)
بدیهی است اگر انسانی از عزت نفس برخوردار بوده و عزیز و عزتمند باشد ، هرگز دلیلی بر این امر نمی یابد که با ظلم و ستم بخواهد چیزی به خود بیفزاید ،زیرا انسان دارای عزت به مقامی می رسد که به راستی نسبت به دنیا و متاع آن احساس بی نیازی می کند و در بقای عزت خویش و در هر امر دیگری تنها خود را نیازمند خدا می بیند .جالب آن که چنین انسانی هرگز ظلم و ستم را درحق خود هم نمی تواند بپذیرد و لذا با هرگونه ظلم پذیری نیز می ستیزد ، زیرا روح بلند و عزت والای او هرگز با پذیرش ظلم سازگار نمی باشد . از طرف دیگر ،می توان گفت که ظلم و ستم ، خود ذلت آفرین است و ارتکاب ستم سبب نابودی شخصیت ظالم و از بین رفتن حرمت او در نزد خدا و خلق خدا می گردد .

پی نوشتها :

1 ـ «عزا لا تهزم انصاره » ( نهج البلاغه ، خطبه ی 198 ) .
2 ـ « عزا لمن تولاء » ( همان ) .
3 ـ « بیت لا تهدم ارکانه ، عز لا تهزم اعوانه » ( همان، خطبه ی 133 ) .
4 ـ آشتیانی و امامی ، ترجمه ی نهج البلاغه ، ص 67 ، « ظهر الفساد، فلا منکر مغیر ، و لا زاجر مزدجر . افبهذا تریدون ان تجاوروا الله فی دار قدسه ، و تکنوا اعز اولیائه عنده ؟ هیهات لا یخدع الله عن جنته ، و لاتنال مرضاته الا بطاعته . لعن الله الامرین بالمعروف التارکین عنه ، و الناهین عن المنکر العاملین به [ نهج البلاغه ، خطبه ی 129 ]» .
5 ـ « انی احب من دنیاکم ثلاث : الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامه حدود الله » (به نقل از : سحاب ، ابوالقاسم زندگانی حضرت خامس آل عبا ابی عبدالله الحسین سید الشهدا ، ج 1 ، ص 37 ) .
6 ـ «موت فی خیر حیاه فی ذل ».(بحارالانوار،ج44،ص 192 ،میزان الحکمه ،ج3 ،ص 441).
7-«واعظم ما افترض -سبحانه – من تلک الحقول علی الوالی علی الرعیه وحق الرعیه علی الوالی ،فریضه فرضها الله – سبحانه -لکل علی کل ،فجعلها نظاماً لا لفتهم ،وعزا لدینهم »(نهج البلاغه ،خطبه ی 111).
8-آشتیانی وامامی،ترجمه ی نهج البلا غه ،ص132.«فاذا ادت الرعیه الی الوالی حقه ،وادی الوالی الیها حقها عزالحق بینهم وقامت مناهج الدین ،واعتدالت معالم العدل ،وجرت علی اذلالها السنن ،فصلح به الزمان ،وطبع فی بقا الدوله ،ویشت مطامع الاعدا (نهج البلاغه ،خطبه ی 216).
9-«ما ترک الحق عزیز الا ذل ولا اخذ به ذلیل الاعزه »(بحارالانوار،ج 77،ص 232،میزان الحکمه ،ج 6، ص 293) .
10-«والجهادعزا للاسلام ».(نهج البلاغه ،حکمت 252).
11-«فالجنود،باذن الله ،حصون الرعیه ،وزین الولاه وعزالدین ،وسبیل الامن » (نهج البلاغه ،نامه ی 53).
12-آشتیانی وامامی ،ترجمه ی نهج البلا غه ،ص 17.
13- آشتیانی وامامی ،ترجمه ی نهج البلا غه ،ص 19 «اذا دعوتکم الی جهاد عدوکم دارت اعینکم ،کانکم من الموت فی غمره ومن الذهول فی سکره یرتج علیکم حواری فتعمهون ،وکان قلوبکم ماسوله فانتم لا تعقلون ما انتم لی بثقه سجین الیالی…تنقص اطرافکم فلاتمتعضون ،لاینام عنکم وانتم فی غفله ساهون غلب والله المتخاذلون …انت فکن ذاک ان اشئت »(نهج البلاغه ،خطبه ی 34).
14 ـ آشتیانی و امامی، ترجمه ی نهج البلاغه ،ص 65 .«استعدوا للمسیر الی قوم حیاری عن الحق لایبصرونه ، و موزعین بالجور لایعدلون به ؛جفاه عن الکتاب ، نکب عن الطریق . ما انتم بوثیقه یعلق بها، و لا زوافر عز یعتصم الیها .لبئس حشاش نار الحرب انتم ! اف لکم لقد لقیت منکم برحا » ( نهج البلاغه ، خطبه ی 125 ) .
15 ـ « من صبر علی مصیبه زاده الله عزوجل عزا علی عزه ، و ادخله جنته مع محمد و اهل بیته » ( بحارالانوار ، ج 82 ، ص 129 ؛ میزان الحکمه ،ج 6 ،ص 294 ) .
16 ـ آشتیانی و امامی ، ترجمه ی نهج البلاغه ، صص 116 ـ 117.
17 ـ « لا عز ارفع من الحلم » (بحار الانوار ، ج 77 ، ص 381 ؛ میزان الحکمه ، ج 6 ، ص 290 ) .
18 ـ « و لا عز کالحلم »(نهج البلاغه ، حکمت 113 ) .
19 ـ « ما من عبد کظم غیظا زاده الله عزوجل عزا فی الدنیا و الاخره » ( بحار الانوار ، ج 71 ،ص 9 ، ص 409 ) میزان الحکمه ، ج 6 ، ص 294 ) .
20 ـ « انما الذلیل ظالم »(تنبیه الخواطر ، ص 101 ؛بحارالانوار؛ج 78 ، ص 203 ؛ میزان الحکمه ، ج 3 ،ص 443 ) .
منبع:نشریه پایگاه نور،شماره 8

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید