نوزده ویژگى اخلاقی براى ایجاد شخصیت سالم سازمانی

نوزده ویژگى اخلاقی براى ایجاد شخصیت سالم سازمانی

نویسنده: دکتر احسان الله محمدی

 

1- پیوسته از میان ادبیات دینی، علمى ، این پرسش مطرح است که یک شخصیت سالم سازمانی، چه مشخصاتى دارد؟ معیارهایى وجود دارد که دستیابى ، به آن ها خیلى مشکل نیست ، کافى است از ابتدا به سازنده بودن ، مثبت بودن ونتیجه نیک، بیندیشید ،(شخصیت سالم سازمانى OR Gani ZATIONAL HEALTH S PERSONALITY)OHP(
پیوسته و البته تقریبا ، همه چیز زندگى را دوست دارد ، او مشتاق زندگى است و هر آنچه را که باور داشته باشد ، اززندگى طلب مى‌کند ، موسیقى حقیقى ، فیلم ، ورزش، گردش در شهر، پیک نیک، کتاب ، دعا، کوهها، دره ها، تقریبا همه چیز را دوست دارد.
2- وقتى در کنار شخصیت سالم سازمانى )OHP( هستید، متوجه خواهید شد که از آه و ناله، شکوه و شکایت و نق زدن و غر زدن و افسوس خوردن، خبرى نیست.
شرایط ناگوار، نابسامانیها، ناملایمات را مى پذیرد وسعى مى‌کند براى همه آنها جوابى و مسئولیتی، براى خود پیدا کند، از ظاهر و قیافه خود خشنود است و ناله وتضرع نمى کند. اگر قدش، بلند ویا کوتاه است، برایش ، مسئله اى نیست، ، هیچگاه در آرزومندى هاى غیرواقعى به سرنمى برد، شخصیت سالم سازمانى ، مانند کودکى ، دنیا را بدون ظواهرش پذیرفته است و از گردش روزگار، لذت مى برد، به سادگى با شرایط روزگار، سازگار است و هنر لذت بردن از زندگى را در هر شرایطى ، دارا مى باشد.
3- اگر از شخصیت سالم سازمانى ، بپرسید چه چیز اورا عصبانى مى کند ، به سختى مى تواند، جوابى پیدا کند و یا اگر بپرسید چه مشکلى دارد، به سختى موردى پیدا مى کند، ساعات کار و ساعات تفریح، برایش فرقى ندارد، چون کارش برایش عین تفریح است.
4- گذر از معابر و خیابان ها و کوچه هاى گل آلود زندگى ناشى از باران مشکلات و شنیدن شلپ شلپ موانع و بهانه ها را به عنوان جزئى از زندگى واقعی، مى پذیرد و همه این ها را در راه رسیدن به هدف و آرمان تحمل مى کند و تلاش مى نماید.
5- شخصیت سالم سازمانى )OHP( ، مسلما بیمارى ها ، میکرو بها ، خشکسالى ها ، سیل ، گرسنگى و نظایرآن را، با آغوش باز مى پذیرد و از طرفى هم حاضر نیست ، یک لحظه ، وقت خود را صرف شکوه و شکایت کندو یا فقط، آرزوى غیر واقعى پى در پى براى و ضعیت بهترکند، نه، نه، بلکه بلافاصله دست به کار مى شود وبا تمام قوا و تلاش و کار، براى ریشه کن کردن آن، باز هم تلاش مى کند.
6- شخصیت سالم سازمانی)OHP(، با در گیرى تازه، تجربه هاى جدیدى را کشف مى کند، شخصیت سالم سازمانى ، در لاک خود فرو نمى رود، شخصیت سالم سازمانی، پذیرفته است که انسان جایزالخطاء است و فقط ، سعى مى کنداز تکرار رفتارى که اورااز سازنده بودن، باز مى دارد، دورى کندو از نارسایى ها و ناملایمات گذشته، میآموزد که در حال و آینده ، تاثیر مثبت بگذارد.
7- شخصیت سالم سازمانى ، با رویدادهاى نامطلوبى که افراد عادى را ، از کوره به در مى برد، با ملایمت و نرمى بر خورد مى کند و تنها، به لبخندى اکتفا مى کند.
8- شخصیت سالم سازمانى یک صافى یا فیلتر در ذهن و یک نگهبان در مدخل ذهنش دارد، به طورى که هر فکرى را اجازه ورود نمى دهد، ذهنش بسیارى از افکار را ، از جنبه سازنده اش مورد توجه، قرار داده و آن هارا توسط ذهنش ، پالایش نموده و بنابراین اجازه ورود به این نوع افکار را مى دهد و به این دلیل هرگز و سیله و آلت دست این وآن نمى شود و قربانى هیجانات منفى نمى گردد.
9- شخصیت سالم ساز مانی)OHP ( ، خوشبختى و سعادت فردى و اجتماعى را نه در زمان آینده، بلکه در زمان حال جستجو مى کند، خوشبختى را هرگز به طور مطلق به ردیف شغلى بالاتر، به سطح مدرک بالاتر ، به سطح مقام وپست بالاتر ، به مال و دارایى بیشتر ، به متولد شدن در محدوده جغرافیایى خاص ، منوط نمى کند، بلکه بر این باور و اعتقاد است و با تمام وجود ، به آن یقین پیدا مى کند و معتقد است که هیچ چیز نه کم و نه زیاد است ، بلکه همان قدر است که در آن لحظه باید باشد و همان قدر ، محترم است که قابل شکر گزارى است.
10- شخصیت سالم اگر چه عشق، محبت و فداکارى فراوانى را نثار خانواده اش در مرحله اول مى کند، اما در روابطش با دیگران، براى استقلال خود، هم بهاى بسیارى قایل است و آزادى عمل خودرا ، در برابر توقعات دیگران ارج مى نهد، به استقلال در محیط اجتماعى زندگى خود، شدیدا نیازمند است، زیرا مى داند وابستگى افراطى ، وى را از خلاقیت و خود شکوفایى دور مى‌کند، به همین دلیل مایل است، گهگاهى ، خلوت گزینى و تنهایى اختیار کند، اگرچه مردم عادی، این کار او را غیر عادى و ناسازگارانه، تلقى مى کنند و فکر مى کنند مورد بى توجهى شخصیت سالم سازمانى ، قرار گرفته اند، اما شخصیت سالم سازمانی)OHP( براى جهان درون خود، ارزش بسیارى قایل است. به هر حال گاهى براى مردم عادى مشکل است که اورا دوست بدارند، زیرا شخصیت سالم سازمانی، در برابر آزادى عمل در زندگى‌اش، بسیار سرسخت و مصر است، او دوست دارد مستقل باشدو راه زندگى را همان طورى که خودش تصور مى کند و توانایى شکوفایى اش را دارد ، بر گزیند، اگر حس کند در امور زندگى اش دخالت شده، نخست از نظر احساسى و درونى و هیجانى و سپس از نظر فیزیکى و جسمانى ناپدید مى شود.
11- شخصیت شاد وسالم سازمانى )HAPPINESS HEALTH( ، هرگز جویاى تایید و تحسین دیگران نیست، اگر چه نسبت به تاثیر تایید و تشویق آگاه است مایل به خریدارى آن نیست تادیگران به تایید و تشویق او بپردازند و شخصیت سالم سازمانى بر توان تلاشش پیوسته افزونى مى دهد.
12- شخصیت سالم سازمانى به طورشگفت انگیزى مستقل از عقاید دیگران ، عمل مى کند و اهمیت نمى دهدکه گفتار و اعمالش لزوما مورد پسند مردم قرار گیرد، رضاى خداوند را در رضاى مردم در نظر مى گیرد، شخصیت سالم سازمانى ، رو باز عمل مى کند وبى تکلف و بى ریاست، متظاهرو مصنوع و مقلد افراطى نیست، خود را گم نمى کند، اگر فرصتى براى عرض اندام برایش پیش نیاید از حرکت عادى ، باز نمى ماند، مومن بودن، فعال بودن و سلیم بودن،سه صفت پیوسته همه وجودش خواهد بود، شخصیت سالم سازمانى ، )OHP( شخصیتى است که اتکاى درونى داردو آرامش حقیقى خود را از درون مى طلبد، شخصیت سالم سازمانى ، شادى و شوخ طبعى خود را، در هر شرایطى حفظ مى کند و میتواند در جدى ترین مو قعیت ها ، باز هم لبخند را بر روى لبان خود، حفظ کند و شیفته آن است که به طریقى شادى و خنده را به لب دیگران نیز بیاورد، در حقیقت، مسائلى که بسیارى از مردم رااز حرکت باز مى دارد، اغلب در نظر شخصیت سالم سازمانی، یک مسئله جزئى و پیش پا افتاده است و معمولا ‌راه حلى براى آن پیدا مى کند، این عدم آشفتگى در برابر مسائل و مشکلات، موجب مى شودکه شخصیت سالم سازمانی، موانعى را پشت سر بگذاردکه براى بسیارى از دیگر مردمان، به صورت مانع و موانع غیر قابل عبور، باقى مى ماند، اما در شخصیت سالم سازمانى ، تهدید، جایى نداردو معمولا، دیگران را هم از تهدیدنا امید مى سازد.
13- شخصیت سالم سازمانى ، به هیچ وجه، مشاجره و مجادله بدون نتیجه و انرژى زدا، انجام نمیدهد ولى همیشه به عنوان خادم و خدمت کننده در صف مقدم فعالیت ها اجتماعى انسانی، قرار مى گیرد و همیشه سعى مى کند ، کار هایى را انجام مى‌دهد که زندگى خود و دیگران را سرشار از شور و شادى کند وبه همه زندگى ها ، صفا و رونق بخشد.شخصیت سالم سازمانى ، در انسان ها تفاوت ظاهرى را مى بیند اما تفاوت ها را ، به تبعیضات تبدیل نمى کند، بلکه محتوا و جنبه و عرضه و حقوق انسانى افراد را مى سنجد . شخصیت سالم سازمانى ، مریض احوال نیست، حتى اگر مریض جسمى هم باشد، به هنگام بیماری، احساس ضعف به خود راه نمى دهد، بلکه جسم و روح و روان خودرا تقویت مى کند تا بیمارى ، شکست بخورد ودیگر سراغ او نیاید، گفتارش دو پهلو و خود گول زننده و توام بازبان بازى و ارادت افراطى کاذبانه نیست و خود را در پس تملق افراطى انواع نقاب ها و نقش هاى اجتماعى دروغ و تزویر و ریا، پنهان نمى کند، زیرا مى داند، این ها بزرگترین ضربه رابه عزت نفسش مى زند، حتى اگر موفقیت نسبی، از این راه و با این ترفندها و کلک ها، به دست آورد، خود را در نهایت بازنده مى بیند. هرگز سلیقه شخصى استبدادى خود را در زندگى دیگران دخالت نمى دهدو و وقت خود را، صرف ارزیابى زندگى مردم نمى‌کند و به جاى آنکه در پشت سرشان درباره مردم صحبت کند، با خود مردم صحبت مى‌کند، با مردم صحبت مى‌کند و به جاى مقصر شمردن همه آنها، کمکشان مى‌کند تا کاستى‌هایشان را رفع کنند و مسئولیت‌هایشان را، بشناسند، بخصوص موقعى که خودشان هم بخواهند.
14- شخصیت سالم سازمانی، چنان مشغول کار خود و کارهاى سازنده خویش است که مجالى براى شایعه‌پراکنى و عیب‌گویى )BITE-BACK( ندارد و معتقد است که بى‌هنران به عیب‌ها، مى‌نگرند، اگرچه این کار خود را، نشانه هنر و دانایى مى‌دانند، شخصیت سالم سازمانی، کارى را که انجام مى‌دهد، سعى مى‌کند به بهترین نحو ممکن و با عشق، انجام دهد، ولو تمیزکردن یک میز همکار و یا آوردن چاى براى همکار دیگر یا اینکه کمک به نوشتن یک یادداشت یا تهیه یک گزارش کارى باشد و همیشه در کنار استفاده از منابع جدید علمی، هنری، اخلاقی، نظر دیگران، خلاقیت خود را، در راس قرار مى‌دهد و معتقد به جوهره و قدرت شکوفایى ذاتى خاص خویش است.
15- نیروى شخصیت سالم سازمانی، از دیگران بیشتر نیست، ولى شور و شوق و عشق است که شخصیت سالم سازمانى را، پر انرژى نشان مى‌دهد، شور زندگى و کار، در وجودش، موج مى‌زند، همچون موج دریا، تا زمانى که هست، باز نمى‌ایستد و ساعات کمى را به خواب اختصاص مى‌دهد، وقت خود را کمتر تلف مى‌کند و ساعات زیادى را به سرگرمى و خوش‌گذرانى افراطی، اختصاص نمى‌دهد.
16- شخصیت سالم سازمانى اگر در محیط بسته و حتى اگر در زندان هم باشد، فکر خود را به صورت خلاق و بدیع، به کار مى‌اندازد تا با استفاده از اوقات، از فلج شدن شور و شوق و شادیش، در زندگى خویش، جلوگیرى کند، شخصیت سالم سازمانی، عاشق واقعیت و حقیقت است و جسورانه در جستجوى حقیقت است (بجاى منفعل بودن و بجاى ضد اجتماع بودن، جرئت ورزاست)، شخصیت سالم سازمانى اگر گاهى توقف هم مى‌کند، توقفش، براى وقوف است، او هرگز به اندازه کافى خود را داناى مطلق نمى‌داند، پیوسته مى‌کوشد تا بیشتر بداند، بطورى که، مردم عادى هم از ایستادگى و سرسختى شخصیت سالم سازمانى براى یافتن واقعیت و حقیقت، خسته مى‌شوند و مى‌گویند، بابا، دست بردار !!! اما شخصیت سالم سازمانی، پیگیر و دنبال کننده همه مسائل تا نایل شدن به حقیقت است، مسیر و متدولوژى رسیدن به حقیقت را دنبال مى‌کند. براى جستجوى حقیقت و در راه رسیدن به حقیقت، بطور مستقل و با استفاده از اصل پرسشگرى از شاعر مى‌پرسد که از سرودن فلان شعر، منظورش چه بوده است؟ از سلمانی، از آرایشگر آشناى با سابقه هم مى‌پرسد! از مدیران با سابقه هم مى‌پرسد، عکس‌العمل افراد در برابر سپیدشدن موهایشان، چگونه است؟ حاصل مدیریت چندین ساله‌شان چه بوده؟ و به چه نتایجى رسیده‌اند؟ حتى تلاش مى‌کند از بچه‌ها و حیوانات و از همه طبیعت هم، چیزى بیاموزد، شخصیت سالم سازمانی، همیشه دانش پژوه است تا استاد !! شخصیت سالم سازمانی، نه تنها از شکست نمى‌ترسد، بلکه به استقبال آن مى‌رود، زیرا آن را جزئى از پیروزى مى‌داند، محرک او شور و شوق و شادى است و به پاداش‌ها و نمره‌هاى درونى ناشى از تعالى درونی، دل‌خوش است و تلاش مى‌کند و به همین علت، سخنان و اعمال بازدارنده دیگران، تاثیرى در او ندارد، شعار اصلى سر در زندگى یک شخصیت سالم سازمانى این است که:
ترس از که و بیم از براى چه، کلوخ ها به اندک رطوبتی،متلاشى شده و مى‌شود و خواهد شد.
17- شخصیت سالم سازمانى )OHP(، احساسات مخرب را، دفع مى‌کند و احساسات سازنده را جایگزین مى‌کند، او سعى در توجیه کار خود براى دیگران نیست، هرگز از اینکه دیگران طبق میلش ظاهر نمى‌شوند، آزرده ندارد. شخصیت سالم سازمانی، افراد را همان‌طورى که هستند، مى‌پذیرد، نفرت را با عشق، جواب مى‌دهد، خشم را با محبت و دشمنى را با دوستى و تندخویى را با ملایمت و در عین حال، نظرش را ابراز مى‌دارد، شخصیت سالم سازمانى )OHP( هیچگاه حسادت نمى‌ورزد زیرا الحسد یاکل الجسد (حسد، فیزیک جسمانى را مى‌خورد و تخریب مى‌نماید) خلاقیت و شکوفایى استعدادهاى خود و همچنین نشانه‌اى از تکبر و خودمحورى و عامل فسادى براى فکر مى‌داند، شباهت‌هاى خود را با دیگران درمى‌یابد و به تفاوت‌ها، وقعى نمى‌نهد، به همین دلیل خود را پیوسته در تمام جهان و جهانیان مى‌بیند، در هیچ جا و هیچ زمان، احساس تنهایى و جدایى نمى‌کند، دوستى و عشق نسبت به همه را از هر عقیده، نژاد و رنگ را در خود مى‌بیند و محبت الهى انسانى وجهانى را به همه، ابراز مى‌کند، امتیازات دیگران را شایسته آنها مى‌داند و پیروزى خود و رقبا و همکاران را مى‌خواهد، به طورى‌که با بازى خوب، سعى مى‌کند بر رقیبش تاثیر بگذارد و پیروز شود و از طرفى دوست دارد که رقیبش نیز خوب بازى کند و از بازى خوب رقیب، لذت مى‌برد، به حذف مطلق رقیب به عنوان پیروزى خود توجه ندارد (رقابت و همکاری، هر دو با هم) ، از اشتباه رقیب، در بازی، خوشحال نمى‌شود، و بطور خلاصه پیروزى عمومى و جمع محیطى و کشورى و جهان بشرى را بر پیروزى فقط شخصی، مقدم مى‌داند و گاه آبرو و عزت و پیشرفت‌هاى تحصیلى و مالی، حتى جان خویش را با خدا معامله مى‌کند و دست به ایثار و جانفشانى مى‌زند.
18- شخصیت سالم سازمانی، هر روزش، سرشار از شوق و شادمانى است و اگر غمى پیش آید، آن را به عنوان یک مهمان ناخوانده، تلقى کرده و نمى‌گذارد، جاخوش کند، بلکه بلافاصله برمى‌خیزد، غبار از دل مى‌شوید، فکر را از آلودگى‌هاى ذهنى پاک کرده، آن را جلا داده و تمیز مى‌کند و درس لازم را از غم مى‌آموزد و حرکت را از نو مى‌آغازد و در همین لحظه است که شادى در مى‌زند و غم و حزن گورش را گم مى‌کند و مى‌رود، براستى باور دارد که انسان براى غمگینى و افسردگی، آفریده نشده و اگر غم و حزنى پیش آید، پیامى است براى شادى بیشتر در حال و در آینده و هیچ دلیلى براى غم و افسردگی، وجودندارد. مى‌داند که لازم نیست، درپى شادى بدوى و آن را تعقیب کنی، بلکه با اعتقاد و با باور به شادی، شادى به عنوان مهمان، فراخوانده شده، سراغت خواهد آمد و همیشه، خواهد ماند، شخصیت سالم سازمانى مى‌داند که شادى راهى ندارد بلکه خود شادی، راه است، که ابتدا و انتهاى این راه در ذهن شخصیت سالم سازمانى است، بیرون از ذهن، دنبال شادى حقیقی، نمى‌گردد، شخصیت سالم سازمانی، اگر کلیدش را در منزل گم کرده باشد و به علت قطع برق درون منزل، چاره پیدا کردن کلید را، درگشتن دنبال کلید در خیابانى که برق دارد و چراغ‌هاى نورانى دارد، نمى‌گردد، چون خوب مى‌داند که کلید را در منزل گم کرده است، خنده‌دار است که همه کوشش را در بیرون از ذهن انجام دهد!! این کار خنده‌دار شخصیت غیرسالم سازمانى است که دائما و بطور مطلق، گردشگرى و جستجوگرى بیرونى انجام مى‌دهند و از چراغ درون ذهن و دل و برق خرد و قلب، به دورند، چراغ دلمان و برق ذهنمان را روشن کنیم تا به شخصیت سالم سازمانى شاد و خوشبخت برسیم.
19- اگر بتوانى کنترل خود را، به عنوان شخصیت سالم سازمانى حفظ کنی، زمانى که اطرافیانت آن را از دست مى‌دهند و تو را براى همه چیز مقصر مى‌دانند، اگر بتوانى شخصیت سالم سازمانی، به خود اعتماد کنى و هنگامى که همه به تو شک مى‌کنند و مع‌هذا، بتوانى شک آنها را تخفیف دهی، اگر بتوانى صبور باشى و از صبر و انتظار خسته نشوی، شکیبا باشی، اگر درباره تو، دروغ مى‌گویند، تو چنین نکنى و یا مورد تنفر واقع شوی، اما نسبت به هیچ کس، احساس نفرت نکنی، اگر بتوانى با شادى و غم هر دو، روبه‌رو شوی، و با این هر دو یکسان برخورد کنی، اگر بتوانی، شنیدن حقیقت را تحمل کنى و آن‌را تحریف نکنی، اگر بتوانى از پیروزى‌هایت، پشته‌سازى و خطر از دست دادن آنها را بپذیرى و دوباره از اول آغاز کنى و هرگز آهى براى از دست دادن آنها نکشی، اگر بتوانى با جمعیتی، سخن بگویى و تقواى خود را، حفظ کنى یا با فرد بزرگى قدم بزنى و خود را گم نکنی، زمین و هر آنچه در آن است متعلق به توست و از آن بالاتر تو شخصیت سالم سازمانى خواهى بود که شایسته عنوان شخصیت سالم و انسان کامل هستی، پس؛
طبعى به هم رسان که بسازى به عالمی
یا همتى که از سر عالم، توان گذشت
اینک تو، با رمز همین حالا و با نام خداوند مهربان، همین حالا، تصمیم بگیر و تولدى دیگر بیاب، یعنى شخصیت سالم سازمانى شو، پیشاپیش، تولد ثانى ‌تان را تبریک مى‌گویم.
منبع: رسالت

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید