چهل حدیث سیره صادقی علیه السلام

چهل حدیث سیره صادقی علیه السلام

بخش اول: در خـلوت حـق «سـیره عـبادى امام صـادق علیه ‏السلام »
1. چهار بنیان زندگى
قیلَ لِلصـادِقِ علیه السلام:
عَلى ماذا بَنَیْتَ أَمْرَکَ؟ فَقالَ علیه السلام: عَلى أَرْبَعَهَ أَشْیاءَ: عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلى لایَعْـمَلُهُ غَیرى فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ مُطَّلِعٌ عَلىَّ فَاسْتَحْیَیْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزقى لایَاکُلُهُ غَیرى فَا طْمَانَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اخِرَ أَمْرى الْمَوتُ فَاسْتَعْدَدتُ.
[بحار الانوار، 78: 228 ح 100] به امام صادق علیه السلام گفتند: کار خود را به چه اساسى استوار ساخته اى؟ فرمود: بر چهار بنیان:
[اول] دانستم که عمل مرا کسى دیگر انجام نمى دهد پس تلاش نمودم
[دوم] دانستم که خداى بر من آگاه است پس حیا کردم.
[سوم] دانستم که روزى مرا دیگرى نمى خورد پس آرام گرفتم
[چهارم] دانستم که پایان کار من مرگ است پس براى آن آماده شدم
کیفیت عمل هر کس، بر پایه بینش و باور او استوار است. کسى که به ارتباط عمل و پاداش معتقد باشد و خدا را شاهد بر کارهاى خویش بداند و به روزىِ مقدّر قانع باشد و مرگ را باور داشته باشد، از پستى ها و پلیدى ها و گناهان دورى مى کند و براى سعادت اخروى مى کوشد.
2. ستایش خداى در مصیبت‏ها
کانَ أَبُوُ عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام یَقُولُ عِنْد اَلْمُصیبَهِ:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّـذى لَمْ یَجْعَلْ مُصیبَـتى فى دینى وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَوْ شاءَ أَنْ یَجْـعَلَ مُصیبَتى أَعـظَمَ مِمّـا کانَتْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى الاَْمْرِ الَّذى شاءَ أَنْ یَکُونَ فَکانَ.
[کافى 3: 262 ح 42، تحف العقول 381] امام صادق علیه السلام بهنگام مصیبت و مشکلات مى فرمود: سپاس خدایى را که مصیبت مرا در دینم قرار نداد و سپاس خدایى را که اگر مى خواست مصیبت مرا بیش از این قرار دهد
[مى توانست] و ستایش خدایى را بر آنچه که او خواست و همان نیز انجام گرفت.
مصیبت در دین، بدتر و سخت تر از مصیبت در جسم و مال و فرزندان و بستگان است، همچنان که عافیت در دین هم، از همه عافیت ها برتر است. اگر انسان به بلاها و گرفتاریهاى بیشتر و سخت ترى که ممکن بوده براى او پیش آید، ولى به لطف الهى بر سرش نیامده است توجه داشته باشد، همیشه شاکر خواهد بود.
3. تـوسّـل
عَـنْ داوُدِ الـرِّقى قـالَ:
اِنّى کُنْتُ أَسْـمَعُ أَباعَبْـدِاللّه ِ علیه السلام أَکْثَرَ ما یُـلِحُّ بِهِ فىالدُّعاءِ عَلَى اللّه ِ بِحَقِّ الْخَمْسَهِ یَعْنى رَسُولَ اللّه ِ وَأَمیرَالْمُومنینَ وَفاطِمَهَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَینَ علیهم السلام.
[وسائل الشیعه 4: 139 ح 1] داود رقى (از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: من از امام صادق علیه السلام مى شنیدم که در هنگام اصـرار دعاهایش بیشتر مواقـع خداى را به حق پنج نفر مى خواند، یعنى رسول خـدا و امیرمؤمنان و فاطـمه زهراء و حسن و حسین (درود خدا بر آنها باد).
توسّل، دستور دینى است. براى حاجت خواستن از درگاه خدا، باید وسیله داشت. توسّل یعنى وسیله آوردن به درگاه الهى (و ابتغوا الیه الوسیله) و بهترین وسیله، اهل بیت عصمت و طهارتند که در پیشگاه خدا قرب و منزلت و آبرو دارند و خدا به حرمت جاه و مقامشان حاجت بندگان را بر مى آورد.
4. عشـق به خــدا
امام صادق علیه السلام فرمود:
وَلکِنّى أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّوَجَلَّ وَ تِلْکَ عِبادَهُ الْکِرامِ
[وسائل الشیعه 1: 45 ح 2؛ مشکاه الانوار ص 128] امام صادق علیه السلام فرمود: عبادت کنندگان سه دسته اند گروهى خداى را عبادت مى کنند به امید و برخى عبادت مى کنند از ترس. ولى من او را عبادت مى کنم بواسطه آنکه به او عشق مى ورزم و این عبادت کریمان است.
5. بیـم از خــداوند
قالَ مالِکُ:
قَدْ کُنْتُ أَخْتَلِفُ اِلَیْهِ زَمانا فَما کُنْتُ أَراهُ اِلاّ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: اِمّا مُصَـلّیا وَ إمّا صامِتا وَ إمّا یَقْـرَءُ الْقُـرانَ وَ لایَتَکَلَّمُ فیما لایَعْـنیه فَکانَ مِنَ الْعُلَماءِ الْعِـبادِ الَّذینَ یَخْـشَونَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ.
[بحارالانوار 17 : 32 ح 14] مالک (پیشواى فرقه مالکیه از اهل سنت) مى گوید من مدت زمانى به خدمت امام صادق علیه السلام رفت و آمد داشتم، او را هرگز در غیر این سه حالت ندیدم: یا نماز مى گزارد، یا سکوت مى نمود (در برخى روایات یا به نماز ایستاده بود) یا قرآن تلاوت مى کرد و در آنچه که سودى نداشت سخن نمى راند و او از دانشمندان و بندگان خداى بود آنانکه از خداى در بیم و هراس اند.
حفظ زبان از سخنان بیهوده، از نخستین گام هاى سیر و سلوک است. عادت دادن خود به تلاوت قرآن و ذکر خدا، گام دیگرى در راه خودسازى است. عارفان هرگز فرصت هاى عمر را هدر نمى دهند و «زمان» را با نماز و دعا و ذکر و عبادت و تلاوت پر مى کنند.
6. یـاد سیـدالشـهداء
قالَ الْصّـادِقُ علیه السلام:
اِنّى ما شَرِبْتُ ماءً بارِداً اِلاّ ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ علیه السلام.
[وسائل الشیعه 17: 216 ح 1] امام صـادق علیه السلام: من هرگز آب سرد ننوشیدم مگر آنکه از امام حسین علیه السلام یاد نمودم.
یاد ابا عبداللّه علیه السلام و تشنگى آن شهید مظلوم هنگام نوشیدن آب خنک و گوارا، از توصیه هاى مؤکد پیشوایان دین است.
7. در انتـظار مهـدى علیه ‏السلام
عَنْ سُدَیر الصَّیْرَفى عَنْ أَبى عَبْدِاللّه علیه السلام فى حَدیثٍ طَویْلِ أَنَّهُ کانَ یَقُولُ:
سَیّدى غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادى وَضَیَّقَتْ عَلَىَّ مِهادى وَ ابْتَـزَّتْ مِنّى راحَهَ فُؤادى.
[اثبات الهداه 6: 414 ح 162] سدیر صیرفى (یکى از یاران امام صادق علیه السلام) در حدیثى طولانى مى گوید: آن حضرت همواره مى گفت: سرورم (حضرت مهدى علیه السلام) غیبت تو خواب از چشمم ربوده و خوابگاه را بر من تنگ نموده و راحتى قلب را از من گرفته است.
8. نمـاز شب در سـفر
عَنِ الْحَلَبى قالَ:
سَأَلْتُ أَبا عَبْدِ اللّه ِ عِنْ صَلاهِ الْلَّیْلِ وَ الْوَتْرِ فى أَوَّلِ الْلَیْلِ فى السَّفَرِ اِذا تَخَوَّفْتُ الْبَرْدَ وَ کَانَتْ عِلَهٌ، فَقالَ: لا بَـأسَ أَنَا أَفْـعَـلُ ذلِکَ.
[کافى 3: 441 ح 10، وسائل الشیعه 3: 183 ح 8] حلبى (یکى از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به نماز شب و نماز وتر پرسیدم آیا در هنگام سفر و ترس از سرما و یا وجود بیمارى در ابتداى شب مى توان آن را خواند؟ امام علیه السلام فرمود: آرى اشکالى ندارد و من نیز این چنین مى کنم.
9. لباس نـماز و دعـا
وَ کانَ لَهُ [الصّادِقُ علیه السلام]:
ثَوبانِ خَشِنانِ یُصَـلّى فیهِما فى بَیْـتِهِ فَاِذا أَرادَ أَنْ یَسْأَلَ اللّه ُ الْحاجَهَ لَبِسَهُما.
[دعائم الاسلام 2: 159 ح 565] امام صادق علیه السلام را دو لباس خشـن بود که در خانه با آنها نماز مى گذارد و چون مى خواست از خدا حاجتى بخواهد (دعا کند) آن دو لباس را مى پوشید.
این سیره درباره امام باقر علیه السلام هم نقل شده است. چنین لباسى حالت خضوع و فروتنى مى آورد و سبب خشوع در نماز و دعا مى شود.
10. سجده هنگام حاجت خواهى
اِنَّ الصّـادِقَ علیه السلام کانَ اِذا أَلَحَّتْ بِهِ الْحـاجَهُ یَسْجُدُ مِنْ غَیْرِ صَـلاهٍ وَ لارُکُوعٍ یَقُـوُلُ:
یـا أَرْحَمَ الرّاحمینَ سَبْعا ثُمَّ یَسأَلُ حاجَتَهُ.
[بحارالانوار 95: 164 ح 18] همانا امام صادق علیه السلام چون حاجتى مهم داشت بدون نماز و رکوع به سجده مى رفت و هفت بار مى گفت یا ارحم الراحمین سپس حاجت خود را از خدا درخواست مى کرد.
11. سـجده بر تربت کربلا
قالَ مُعاویهُ بْنُ عَمارٍّ:
کانَ لاَِبى عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام خَریطَهُ دیباجٍ صَفْراءَ فیها تُرْبَهُ أبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام فَکانَ اِذا حَضَرَتِ الصَّلاهُ صَبَّهُ عَلى سَجّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلیهِ.
[وسائل الشیعه 3: 608 ح 3] معاویه بن عمار (یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام)مى گوید: امام صادق علیه السلام را کیسه اى ابریشمین و زرد بود که در آن خاک کربلاى حسین بود. چون هنگام نماز فرا مى رسید آن خاک را بر سجاده خود مى ریخت و بر آن سجده مى کرد.
فضیلت سجده بر تربت سیّد الشهدا علیه السلام بسیار است. سجده بر تربت و ذکر گفتن با تسبیحى که از تربت قبر آن حضرت تهیّه شده باشد، یادآور آن امام مظلوم و الهام بخش جانبازى و فداکارى در راه دین است. از تربت شهید، بوى خون و جهاد به مشام مى رسد و اینگونه یادآورى از واقعه عاشورا، تجدید میثاق با آن حماسه بزرگ و حماسه آفرینان خدایى است.
12. در کنــار کعـبه
قـالَ جَمْـیلٌ:
وَ رَاَیْتُ أَبا عَبْدِاللّه ِ علیه السلام یَسْتَلِمُ الاَْرْکانَ کُلَّها.
[کافى 4: 408 ح 9] جمیل (از اصحاب حضرت صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که تمامى گوشه هاى کعبه را استلام مى کرد (به آن ارکان دست مى مالید).
مستحب است هنگام طواف کعبه، وقتى به نزدیک چهار گوشه آن مى رسیم، آن ها را لمس کنیم.
13. اقـرار به گنـاهان
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام:
اَنَّهُ کانَ اِذا انْتَهى اِلى الْمُلْتَزَمِ قالَ لِمَوالیهِ: أَمیطُوا عَنّى حَتّى اُقِرَّ لِرَبّى بِذُنُوبى فى هذا الْمَکانِ، فِاِنَّ هذا مَکانٌ لَمْ یُقِرَّ عَبْدٌ لِرَبِّهِ بِذُنُوبِهِ ثُمَّ أَسْتَغْفَرَ اللّه َ اِلاّ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ.
[کافى 4: 401 ح 4، وسائل الشیعه 9: 424 ح 5] امام صادق علیه السلام چون به ملتزم (قسمتى از دیوار کعبه بین حجر الاسود و در خانه کعبه) مى رسید به غلامانش مى فرمود: از من دور شوید تا در پیشگاه خداوند به گناهانم اعتراف کنم، زیرا این جا مکانى است که هر بنده اى در پیشگاه خدا اقرا به گناهانش کند و از خدا آمرزش بخواهد خدا او را مى بخشاید.
کعبه مقدس، خصوصا نزدیک درِ کعبه، جاى مقدّسى است که سزاوار است بنده گنهکار، در پیشگاه خدا گریه و تضرّع کند و از او مغفرت و رحمت بطلبد. خداى کریم هم پناه آورندگان به درگاهش را ردّ نمى کند و امیدواران رحمتش را محروم نمى سازد.
14. منـاجات آخـر شـب
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ الْحَجّاجِ قالَ:
کانَ أَبا عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام اِذا قامَ اخِرَ الْلَّیلِ یَرْفَعُ صَوْتَهُ حَتّى یَسْمَعَ أَهْلُ الدّارِ وَ یَقُولُ: اَللّهْمَّ أَعِنّى عَلى هَوْلِ الْمُطَّلَعْ وَ وَسِّعْ عَلَىَّ ضیقَ الْمَضْجَعِ وَ ارْزُقْنى خَیْرَ ما قَبْلَ الْمَوْتِ وَ ارْزُقْنى خَیْرَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ.
[کافى 2: 538 ح 13، بحارالانوار 87: 192] عبدالرحمن بن حجاج (یکى از یاران حضرت) مى گوید: امام صادق علیه السلام چون آخر شب (براى مناجات با خدا) بر مى خاست، صداى خود را (به دعا) بلند مى کرد تا خانواده اش بشنوند و مى گفت: خدایا مرا در بیم قیامت کمک فرما و تنگاى خوابگاه (قبر) را بر من وسیع فرما و خیر قبل از مرگ و پس از مرگ را بر من روزى فرما.
نماز شب، خلوت کردن بنده با خدا و رازگویى عبد با مولاست. آنان که در پى قرب خدایند، از این فرصت بهره مى گیرند و با تضرّع به درگاه الهى، از او مغفرت مى طلبند.
15. مهـر پیـامبر صلى‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله
[کانَ الصّـادِقُ علیه السلام] اِذا ذَکَرَ النَّـبِىَّ صلی الله علیه و آله قالَ:
بِأَبى وَ أُمّى وَ نَفْسى وَ قَوْمى وَ عِتْرَتى.
[تفسیر البرهان 1: 307 ح 4] امام صـادق علیه السلام چون از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یاد مى کرد مى گفت: پدرم، مادر، جانم، قبیله و خاندانم فداى او باد.
ارزش وجود پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به حدّى است که کسى چون امام صادق علیه السلام هم خود را فداى آن حضرت مى داند.
16. بـوى خـوش و روزه
کانَ أَبُوعَبْدِاللّه علیه السلام اِذا اصامَ تَطَیَّبَ بِالطّیبِ وَ یُقُولُ:
اَلطّـیبُ تُحْـفَهُ الصّـائِم.
[کافى 4: 113 ح 3، من لایحضره الفقیه 2: 112 ح 1872] امام صادق علیه السلام چون روزه مى گرفت بوى خوش به کار مى برد و مى فرمود: بوى خوش هـدیه روزه دار است.
عطر و بوى خوش، نشاط آور است و توصیه شده هنگام نماز و عبادت و زیارت و روزه دارى، از آن استفاده شود. مسلمان خوب است همیشه معطّر و خوشبو باشد.
17. روزه و گیـاهان خوشبو
کانَ أَبُوعَـبْدِاللّه ِ علیه السلام اِذا صـامَ لایَشُّـمُ الرَّیْحانَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذلِکَ فَقـالَ:
اَکـْرَهُ أَنْ أَخْـلِطَ صَوْمى بِلَـذَّهٍ.
[من لایحضره االفقیه 2: 114 ح 188، وسائل الشیعه ج 7: 67 ح 15] امام صادق علیه السلام چون روزه مى داشت گیاهان و گلهاى خوشبو را نمى بویید. از آن حضرت در این باره سوال کردم فرمود: دوست ندارم که روزه خود را با لذت بیامیزم.
[ـ از نظر فقهى نیز بوئیدن گیاهان خوشبو مکروه است ولى استعمال عطر مستحب است. بنابراین بین این روایت و روایت قبلى منافاتى نیست.] 18. احترام مـاه رمضـان
قالَ الصّادِقُ علیه السلام:
اِنّی اِذا سـافَرْتُ فى شَـهْرِ رَمَضـانَ ما آکُلُ اِلاّ الْقُوتَ وَ ما أَشْرَبُ کُلَّ الرَّىِّ.
[وسائل الشیعه 7: 147 ح 5] امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه در ماه رمضان به مسافرت مى روم [به احترام ماه رمضان اگر چه مسافرم و روزه بر من واجب نیست ولى] جز به اندازه رمق داشتن غذا نمى خورم و هرگز از آب در حدّ سیراب شدن نمى نوشم.
با آنکه مسافر در ماه رمضان نباید روزه بگیرد و خوردن آب و غذا براى او اشکالى ندارد، ولى براى آنکه از حالت روزه داران فاصله زیادى نداشته باشد و حرمت ماه رمضان هم محفوظ بماند، خوب است که اگر مى خورد و مى آشامد، به اندازه ضرورت باشد، نه آنکه غذا و آب کامل بخورد و بنوشد. این عمل، اثر تربیتى و خودسازى دارد و تسلّط بر نفس را افزایش مى دهد و آدمى را از سیطره شکم رها مى سازد.
بخش دوم: در جلوت خلق «سـیره اجـتماعى امام صـادق علیه ‏السلام »
19. رسـیدگى به نیازمندان
عَنْ هِشامِ بْنِ سالِمٍ:
کانَ أَبُوعَبْدِاللّه ِ علیه السلام اِذا اعتَّمَ وَ ذَهَبَ مِنَ اللَّیْلِ شَـطْرُهُ أَخَـذَ جِرابا فیهِ خُـبْزٌ وَ لَحْمٌ وَ الدَّراهِمُ فَحَمَلَهُ عَلى عُنُقِهِ ثُمَّ ذَهَبَ اِلى اَهْلِ الْحاجَهِ مِنْ أَهْلِ الْمَدینَهِ فَقَسَّـمَهُ فیهِمْ وَ لا یَعْرِفُونَهُ فَلّما مَضى أَبُوعَبـْدِ اللّه ِ علیه السلام فَقَـدُوا ذلِکَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ کانَ أَبُوعَـبْدِاللّه ِ علیه السلام.
[کافى 4: 8 ح 1، بحار الانوار 47: 38 ح 47] هشام بن سالم (از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید: چون پاره اى از شب مى گذشت امام صادق علیه السلامکیسه اى انباشته از پول و نان و گوشت بر دوش مى کشید و به سراغ نیازمندان شهر مدینه مى رفت و آن را بین آنان تقسیم مى کرد و آنها هیچگاه او را نمى شناختند و چون امام علیه السلام درگذشت و این بخشش ها قطع شد فهمیدند آن شخص امام صادق علیه السلام بوده است.
کمک خالصانه به محرومان و انفاق به صورت ناشناس، در سیره امامان معصوم وجود داشته است و این روحیه مردمى و نوعدوستى آنان را مى رساند.
20. بخشـش گســترده
قالَ الهِیاجُ بْنُ الْبَسطامِ:
کانَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَّمَدٍ یُطْعِمُ حَتّى لایَبْقى لِعَیالِهِ شَىْ ءٌ.
[بحارالانوار 47: 33 ح 3، کشف الغمه 2: 157] هیاج بن بسطام (یکى از راویان حدیث) مى گوید: امام صادق علیه السلام آن قدر مردم را اطعام مى کرد که براى خانواده خودش چیزى باقى نمى ماند.
این نمونه و جلوه اى از ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خویش است و درس مهم براى مدّعیان مسلمانى است.
21. کشاورزى براى روزى حلال
قالَ الصّادِقُ علیه السلام:
اِنّى لاََعْمَلُ فى بَعْضِ ضِیاعى حَتّى أَعْرَقَ وَ اِنَّ لى مَنْ یَکْفینى لِیَعْلَمَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ أَنّى أَطْلُبُ الرِّزْقَ الْحَلالَ.
[وسائل الشیعه 12: 23 ح 8] امام صادق علیه السلام فرمود: من در برخى زمین هاى کشاورزیم کار مى کنم تا عرق مى کنم، در حالى که افرادى هستند که به جاى من کار کنند و مرا از کار کردن بى نیاز کنند، ولى من کار مى کنم تا خداوند بزرگ بداند که من براى روزى حلال تلاش مى کنم.
در روایات است که عبادت، ده قسم است، نُه قسم آن طلب روزى حلال است. نگاه اسلام به کار و تولید و فعالیت هاى اقتصادى، نگاهى مثبت و جهت دهنده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست کارگر را مى بوسید، تا نشان دهد که کار و تلاش براى تأمین معاش خود و خانواده از راه حلال امرى مقدس و ستودنى است. کار، عار نیست، بلکه بیکارى و تن پرورى ننگ و عار است. طبق حدیث نبوى، خداوند، جوان بیکار را دشمن مى دارد.
22. دعـوت به پرهـیزکارى
عَنْ غیاثِ بنِ اِبْراهِیمَ:
کانَ أَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام اِذا مَرَّ بِجَماعَهٍ یَخْتَصِمُونَ لایَجُوزُهُمْ حَتّى یَقُولَ ثَلاثا اِتَّقُوا اللّه َ یَرْفَعُ بِها صَوْتَهُ.
[مشکاه الانوار: 55، بحارالانوار 100: 92 ح 86] غیاث بن ابراهیم (از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام هرگاه به گروهى مى گذشت که مشغول دعوا بودند، از آنان نمى گذشت مگر آنکه سه بار با صداى بلند به آنها خطاب مى کرد: از خدا پروا کنید.
نزاع و دعوا میان افراد، اغلب ریشه در بى تقوایى دارد. اگر تقوا حاکم باشد، نه کسى به دیگرى ظلم مى کند، نه فحش و ناسزا مى دهد و نه حق دیگران را ضایع مى کند. در نتیجه، زمینه اى براى خصومت و نزاع باقى نمى ماند. در صورت بروز نزاع، باز هم تقوا سبب مى شود دعوا حل شود و نزاع ادامه نیابد. به این سبب، امام، اهل دعوا را به تقوا دعوت مى کرد، تا خدا را در نظر داشته باشند. رفتار امام، به ما مى آموزد که نسبت به ناهنجاریها بى تفاوت نباشیم و در حدّ توان اصلاح کنیم.
23. حضـور در مسـابقه
عَنْ حَفْصِ الْبُختُرُى عَنْ أَبى عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام:
اَنَّهُ کانَ یَحْضُرُ الرَّمْىَ وَ الرِهانَ…
[وسائل الشیعه ج 13 ص 348 روایت 4] حفص بخترى (یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام در مسابقه تیراندازى و اسب سوارى حاضر مى شد.
ورزش هایى همچون اسب سوارى، تیراندازى و شنا چون جنبه رزمى و دفاعى دارد، مورد ستایش اسلام و ائمّه است و شرط بندى در مسابقات که حرام است، در مورد این سه ورزش استثنا شده است.
24. روزه ‏دارى کــودکان
قَدْرُوینا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَّمدٍ علیهماالسلام:
اَنَّهُ کانَ یَأمُرُ الصَّبِىَّ بِالصَّومِ فى شَهْرِ رَمَضانَ بَعْضَ النَّهارِ فَاِذا رَأى الْجُوعُ وَ الْعَطَشُ غَلَبَ عَلَیهِ أَمَرَهُ فَاَفْطَرَ.
[دعائم الاسلام 1: 194] از امام صادق علیه السلام براى ما نقل شده است: که آن حضرت کودک «نابالغ» را در ماه رمضان به روزه گرفتن فرمان مى داد و چون تشنگى و گرسنگى بر کودک غلبه کرده است به او فرمان مى داد روزه اش را مى گشود.
تربیت دینى کودکان، وظیفه پدران و مادران است. توصیه شده پیش از سنّ تکلیف، فرزندان خود را به نماز و روزه و صدقه و عبادات دیگر دعوت کنید و عادت دهید، تا چنین بار آیند و هنگام بلوغ، انجام وظایف دینى برایشان سنگین نباشد. والدین در مقابل «تربیت دینى» فرزندان خود مسؤولند و تکلیف آنان فقط در تأمین غذا و لباس و لوازم تحصیلى و امکانات رفاهى خلاصه نمى شود و یکى از حقوق فرزندان بر عهده والدین، آموزش دین و قرآن است.
25. سـفارش خـود و دیگران
قالَ الصّادِقُ علیه السلام:
اِنّى وَاللّه ِ ما امُرُکُمْ اِلاّ بِما نَأمُرُ بِهِ أَنْفُسَنا فَعَلَیْکُمْ بِالْجِّدِ وَ الاِْجْتِهادِ.
[وسائل الشیعه ج 12 ص 12 ح 8] امام صادق علیه السلام (به شیعیان) فرمود: به خدا سوگند من شما را به چیزى دستور نمى دهم مگر که خود را نیز بدان فرمان مى دهم پس بر شما باد که تلاش و کوشش کنید.
نمونه اى از توصیه امام صادق صلی الله علیه و آله که فرمود: «مردم را با عملتان دعوت کنید، نه با زبانتان»، در همین رفتار و گفتار دیده مى شود. مسؤولان و مربیان و مبلّغان باید خودشان پیشتاز در عمل به چیزى باشند که دیگران را به آن فرا مى خوانند. این تبلیغ عملى، بسى مؤثرتر از تبلیغ زبانى است. به قول سعدى: «دو صد گفته، چون نیم کردار نیست».
26. تــأمین نیاز دشـمن
قالَ الصّادِقُ علیه السلام:
اِنّى لاَُسارِعُ اِلى حاجَهِ عَدُوّى خـَوْفا أَنْ أَرُدَّهُ فَیَستَغْنَى عَنّی.
[بحارالانوار 78: 207 ح 64] امام صادق علیه السلام فرمود: من با شتاب نیاز دشمن را بر آورده مى سازم از بیم آنکه مبادا او را رد کنم و او از من بى نیاز شود.
وقتى انسان نیاز کسى را بر مى آورد و خواسته اش را تأمین مى کند، به نوعى او را مدیون و رهین محبت و احساس خویش ساخته است. به علاوه، چنین کارى ممکن است تأثیر مهمّ اصلاحى بر دیگران داشته باشد. سعدى گوید: نوکر حلقه به گوش در ننوازى برود لطف کن لطف، که بیگانه شود حلقه به گوش از این رو امام، در انجام خواسته دشمن شتاب مى کرد، تا او حاجت خود را به دیگرى نگوید و از لطف و احسان امام، احساس بى نیازى نکند.
27. حـقــگویى
قـالَ الصّـادِقُ علیه السلام:
یُریـدُونَنى أَلاّ أَقُـولَ الْحَـقَّ وَاللّه ِ لا أَزالُ أَقُولُ الْحَقَّ حَتّى أَمُوتَ
[رجال الکشى: 601 ح 1121] امام صادق علیه السلام فرمود: از من مى خواهند که حق را نگویم، به خدا سوگند هماره حق را خواهم گفت تا هنگامى که مرگ بسراغم آید.
حقگویى در همه حال پسندیده است و به تعبیر پیامبر صلی الله علیه و آله: برترین جهاد، سخن حق و عدل در برابر پیشواى ستمگر است.
28. سفـارش اصحـاب
عَنْ اِبْنِ سَعْدِ الاَْزُدى قالَ:
وَ أَکْثَرُ ما کانَ یُوصینا بِهِ أَبُوعَبْدِاللّه ِ علیه السلام اَلْبِـرَّ وَ الصَّـلَهَ.
[قرب الاسناد 43 ح 138] ابن سعد ازدى گوید: بیشترین چیزى که امام صادق علیه السلام ما را بدان سفارش مى نمود نیکوکارى و پیوند با خویشاوندان بود.
نیکى و احسان و صله رحم، رابطه ها را تقویت مى کند و موجب رضاى الهى است، همه پیشوایان دین به این صفات نیک توصیه کرده اند.
بخش سوم: اخلاق آسمانى «سـیره اخـلاقى امام صـادق علیه ‏السلام »
29. امــانت دارى
قالَ الصّـادِقُ علیه السلام:
اِنَّ ضارِبَ عَلِىٍّ علیه السلام بِالسَّیفِ وَ قاتِلَهُ لَوْ ائْتَمَنَى وَ اسْتَنْصَحَنى وَ اسْتَشارَنى ثُمَّ قَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ لأَدَّیْتُ اِلَیْهِ الأمانَهَ.
[کافى 5: 133 ح 5] امام صادق علیه السلام فرمود: اگر آنکه با شمشیر به على علیه السلام ضربه زد و او را کشت مرا امین خود بداند و از من خیرخواهى و مشورت جوئى نماید و من حاضر به امانت دارى و مشورت او شوم همانا امانت را نسبت به او رعایت خواهم نمود.
در آموزه هاى دینى آمده است که در مسلمانى یک شخص، به نماز و روزه زیاد او نگاه نکنید، بلکه به صدق و امانت دارى او بنگرید. در واقع، معیار مهم مسلمانى، صداقت و امانت است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیش از بعثت، به «محمد امین» مشهور بود، حتى مشرکان هم به امانت و صداقت او ایمان و اعتماد داشتند و اموال خود را نزد او امانت مى سپردند. اگر امام، امانت دارى خویش را حتى نسبت به قاتل امام على علیه السلام ابراز مى دارد، توجّه دادن به اهمیت این خصلت اخلاقى است.
30. مــزاح و تبـسم
عَنْ مالِکٍ:
وَ لَقَدْ کُنْتُ أَرى جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام وَ کانَ کَثـیَر الدِّعـابَهِ وَ التَبَـسُّمِ.
[بحارالانوار 17: 32 ح 14] مالک (پیشواى فرقه مالکیه اهل سنت) مى گوید: من هماره امام صادق علیه السلام را مى دیدم و آن حضرت بسیار اهل مزاح و تبسم بود.
مزاح و شوخ طبعى از نگاه دین، امرى پسندیده است و شاد کردن مؤمنان ثواب دارد، به شرط آنکه از حدّ متعادل و معقول نگذرد و توهین و تحقیر نداشته باشد.
31. چـونان بـندگان
عَنْ أَبى خَدیجهَ عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام:
اَنَّـهُ کانَ یَجـْلِسُ جِلْسَـهَ الْعـَبْدِ وَ یَضَعُ یَدَهُ عَلى الاَْرْضِ وَ یَاکُلُ بِثَلاثِ أَصابِعَ.
[کافى 6: 297 ح 6] ابى خدیجه (از راویان حدیث) مى گوید: امام صادق علیه السلام همچون بردگان (با تواضع تمام) مى نشست و دست خویش را بر زمین مى نهاد و با سه انگشت غذا مى خورد.
شیوه یاد شده، نشان و نماد فروتنى و تواضع است.
32. بردبـارى و تسـلیم
امام کاظم علیه السلام فرمود:
اِنّا اُصِبْنا بِاِسـماعیلَ فَصَبَرنا فَاصْبِرْ کَما صَبَرْنا اِنّا اِذا أَرَدْنا أَمْرا وَ أَرادَ اللّه ُ أَمْرا سَلَّمْناهُ لاَِمْرِاللّه ِ.
[مشکاه الانوار: 28] امام کاظم علیه السلام فرمود: پدرم به من فرمود براى تعزیت و تسلیت گفتن به مفضّل (یکى از یاران حضرت) پیش او بروم و به او بگویم: ما چون با مرگ اسماعیل (فرزند آن حضرت) روبرو شدیم، صبر کردیم. اکنون تو نیز چون ما صبر پیشه کن. ما چون خواهان امرى باشیم و خدا امر دیگرى را بخواهد تسلیم امر خدا مى شویم.
از موارد آزمون الهى، فوت فرزندان و بستگان است و قرآن از ترس و مرگ و گرسنگى و کاهش ثمرات و تلفات جانى به عنوان بلا و امتحان یاد مى کند (بقره، آیه ۱۵۵) و به کسانى که بر این مصیبت ها صبر و شکیبایى کنند، مژده اجر و پاداش مى دهد. روش رهبران الهى همچون یعقوب، ایّوب، ابراهیم، حضرت رسول، امام حسین علیه السلام و… نشان دهنده صبر آنان در برابر این بلاها و آزمایش هاى الهى است و گویاى مقام «رضا و تسلیم» است و آنان دیگران را هم به این خصلت سفارش مى کردند.
33. منـزلت دنــیا
عَنْ حَفْصِ بْنِ غیاثٍ قالَ قالَ أَبُوعَبْدِاللّه ِ علیه السلام:
یـا حَفْصُ ما مَنْـزِلَهُ الدُّنـْیا مِنْ نَفـْسى اِلاّ بَمَنْزَلَهِ الْمَیْتَهِ اِذا اضْطَرَرْتُ اِلَیْها أَکَلْتُ مِنها.
[وسائل الشیعه 16: 312 ح 6] حفص بن غیاث مى گوید امام صادق علیه السلام فرمود: اى حفص موقعیّت دنیا در نزد من همانند مردارى است که چون ناچار شوم از آن استفاده مى کنم.
در روایات بسیار، از دنیا به عنوان لاشه و جیفه اى یاد شده که دنیا پرستان همچون سگ هاى ولگرد، براى تصاحب آن با یکدیگر نزاع مى کنند. نگاه آخرت گراى اهل عرفان و ایمان، سبب مى شود که توجه کمترى به دنیا نشان دهند و در حدّ ضرورت و رفع نیاز به آن بنگرند و خود را از وابستگى به آن برهانند. البته اصل دنیا بد و نکوهیده نیست، بلکه دنیا زدگى و اسارتِ دنیا ناپسند و مانع کمال انسان است.
34. دیگر دوسـتى
عَنْ مُفَضَّلٍ سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللّه ِ علیه السلام یَقُولُ:
مـا مِنْ طَـعامٍ اکُـلُهُ اِلاّ وَ أَنَا أَشْتَهى أَنْ یُشْرِکَنى فیهِ اِنْسانٌ…
[کافى ج 6 ص 353 ح 6] مفضل (یکى از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید از آن حضرت شنیدم که مى فرمود: هیچ غذایى نمى خورم مگر اینکه دوست دارم انسان دیگرى نیز در خوردن غذا با من همراه شود.
سخاوت و احسان و اطعام، از فضیلتهاى اخلاقى است که در پیامبران و اولیاى الهى تجلّى یافته است. حضرت ابراهیم علیه السلام پیوسته سر سفره خودش مهمان داشت. برخى به خاطر بخل و خسّت نفس، اهل طعام و مهمان نوازى نیستند. بعضى هم دوست دارند همیشه مهمان بر سر سفره آنان بنشینند و میان این دو گروه، فاصله بسیار است. امام صادق علیه السلام از جمله آنان بود که علاقه داشت در غذا و طعام خود دیگرى را شریک کند و از تنها خوردن پرهیز داشت.
بخش چهارم: روش الهى « سـیره شخـصى امام صـادق علیه ‏السلام »
35. خـوشـبـویى
عَنْ أَبى الْحَسَنِ علیه السلام:
کانَ یُعْرَفُ مَوْضِعُ سُجُودِ أَبیعَبْدِاللّه ِ علیه السلام بِطیـبِ ریحِـهِ.
[کافى 6: 511 ح 11] امام کاظم علیه السلام فرمود: جایگاه سجده امام صادق علیه السلام از بوى خوش آنجا شناخته مى شد.
استفاده از عطر، همیشه به خصوص در نماز مستحب است و ثواب آن را مى افزاید.
36. آراسـتــگى
عَنْ مُعاوِیَهٍ بْنِ عَمّارٍ قالَ:
رَأیْـتُ أَبـاعَبْـدِاللّه ِ علیه السلام یَخْتَضِبُ بِالَحنّاءِ خِضابا قانِیا.
[بحارالانوار ج 47 ص 46 ح 65] معاویه بن عمار (از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که موى خویش را با حناى پررنگى حنا بسته است.
رنگ زدن به موها، انسان را جوان نشان مى دهد و این براى خود شخص و بستگان او مایه نشاط و امید است.
37. شــانـه زدن
عَنْ أَبى الْحَسَنِ علیه السلام قالَ:
کانَ لاَِبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام مِشْطٌ فیالْمَسْجِدِ یَتَـمَشَّـطُ بِـهِ اِذا فَـرَغَ مِنْ صَـلاتِهِ.
[بحارالانوار 76: 116 ح 2] امام کاظم علیه السلام فرمود: امام صادق علیه السلام در مسجد شانه اى داشت که چون از نماز فارغ مى شد با آن موى خود را شانه مى زد.
شانه زدن موها و آراستگى، از توصیه هاى دینى است و شانه زدن پس از نماز مستحب است.
38. غـذاى مخـصوص
عَنْ عُبْدِالاَْعْلى قالَ أَکَلْتُ مَعَ أَبی عَبْدِاللّه ِ علیه السلام فَقالَ:
یا جـارِیَهُ ائْتینا بِطَـعامِنا الْمَعْـرُوفِ فَاُتِىَ بِقَصْعَهٍ فیها خَلٌّ وَ زَیْتٌ فَاَکَلْنا.
[بحارالانوار 47 : 41 ح 51] عبدالاعلى (یکى از یاران حضرت امام صادق علیه السلام)مى گوید: همراه با آن حضرت غذا مى خوردم آن حضرت به کنیز خود فرمود: غذاى معروف ما را بیاور. پس آن کنیز کاسه اى که در آن سرکه و روغن زیتون بود آورد و خوردیم.
در سیره بعضى از امامان، علاقه به غذاى خاصّى ذکر شده که البته بیشتر جنبه شخصى داشته است. سرکه و روغن زیتون از مواد غذایى بسیار سودمند است. زیتون خواص زیادى دارد و در قرآن هم به آن سوگند یاد شده است و روغن زیتون براى تنظیم دستگاه هاضمه و رفع مشکلات گوارشى و لینت مزاج کارساز است و خوب است در برنامه غذایى از این دو ماده استفاده بیشترى شود.
39. شـیوه غـذا خوردن
قالَ الصّادِقُ علیه السلام:
مَا اتَّخَمْتُ قَطُّ وَ ذلِکَ أَنّی لَمْ أبْدَأْ بِطَعامٍ اِلاّ قُلْتُ بِسْمِ اللّه ِ وَ لَمْ أَفْرَغْ مِنْ طَعامٍ اِلاّ قُلْتُ أَلْحَمْدُ لِلّهِ.
[وسائل الشیعه ج 16 ص 586 ح 7] امام صادق علیه السلام فرمود: هرگز هضم غذا بر من مشکل نشده است، زیرا هیچ گاه شروع به غذا نکردم مگر اینکه «بسم اللّه »گفتم و هیچ گاه از غذا خوردن فارغ نشدم مگر آنکه «الحمد للّه » گفتم.
شروع غذا با نام خدا و ختم آن با حمد و سپاس پروردگار، از توصیه هاى اخلاقى معصومین علیهم السلام است.
40. شـیوه نشستن
عَنْ حَمّادِ بْنِ عُثمانَ قالَ:
رَأَیْتُ أَباعَبْدِاللّه ِ علیه السلام یَجْلِسُ فى بَیْتِهِ عِنْدَ بابِ بَیْـتِهِ قِبـالَهَ الـْقِبْـلَهِ.
[مشکاه الانوار: 206] حماد بن عثمان (از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام را مى دیدم که در خانه اش جلوى درِ اتاق رو به قبله مى نشست.
رو به قبله نشستن مستحب است و توجّه به کعبه در هر حالت، بر معنویت و روحانیّت انسان مى افزاید.
منبع : چهل حدیث « سیره صادقی» علیه السلام‏ ، محمود مدنی بجستانی.

مجموعه چهل حدیث موضوعی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید