۹ باورى که باید دور ریخته شوند

۹ باورى که باید دور ریخته شوند

 

ممکن است صد سال شیرین زندگى کنید
نخستین باورهاى ما از روى رفتار و نگرش هاى پدر و مادر، آموزگاران، همکلاسى ها، تلویزیون و سایر رسانه هاى جمعى شکل مى گیرند. زمانى که جوان هستیم تصور مى کنیم که بزرگ ترها بیشتر از ما درک مى کنند، به همین دلیل هر چه را که مى گویند باور کرده و به آنها اعتماد مى کنیم. زمانى که بزرگ تر مى شویم به مرور زمان، سیستم فکرى مخصوص به خودمان را پیدا مى کنیم، اما باز هم این امکان وجود دارد که بخشى از تفکرات و نگرش هاى زمان بچگى در وجود ما باقى بماند. گاهى اوقات خودمان هم متوجه نمى شویم که داراى چنین عقایدى هستیم.
در زیر به چند نمونه از عادات نه چندان مناسب اشاره شده تا ببینید آیا در ذهن شما هم چنین گرایش هایى وجود دارد یا خیر.
۱- اگر در کارى شکست بخورید، بازنده هستید: این اتفاق ممکن است در تمام طول دوران تحصیلى و یا دوران شغلى براى ما روى بدهد همه انتظار دارند که ما همیشه برنده باشیم. تا دیر نشده این عقیده را در ذهن خود پرورش دهید که اگر چیزى را امتحان کردید و در آن شکست خوردید باید آنقدر آن را تکرار کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کرده و پیروز شوید در غیر این صورت فقط خودتان را از صحنه پیشرفت دور نگه مى دارید، یک ایده نوین را جایگزین این تفکر نادرست کنید.
۲- اگر اجبارى به تغییر نیست چرا تغییر کنیم: منظور این نیست که به خاطر اصل تغییر و تحول در زندگى خود تغییر ایجاد کنید، بلکه منظور این است که افراد باید با پیشرفت تکنولوژى خودشان را وفق داده و از نوآورى ها بهره بیشترى در کارهاى خود ببرند. ما باید تغییر کنیم تا بتوانیم در زندگى به جلو پیش برویم. تا آنجایى که مى توانید از افرادى که به سکون تمایل دارند و از تغییر و تحول خوششان نمى آید پرهیز کنید. اگر متوجه تغییرى مى شوید که مى تواند در زندگى شما پیشرفت ایجاد کند حتما آن را امتحان کنید.
۳- تو به اندازه کافى مهارت ندارى که از پس آن بربیایى: هیچ کس در زندگى از همان ابتدا به اندازه کافى در کارى مهارت بالا نداشته و همه بالاخره از یک جایى کار خود را شروع کردند. اگر تصمیم دارید کارى را انجام دهید، پس از همین حالا شروع کنید، به این دلیل که خیلى چیزها را درباره آن مطلب نمى دانید، به خود استرس ندهید. حتما نباید مدرک دانشگاهى داشته باشید تا بتوانید از عهده کارى بربیایید. باید آنقدر بکوشید تا به هدف خود برسید. منابع دیگرى به جز دانشگاه هم هستند که مى توانند اطلاعات مفیدى را در زمینه هاى مختلف در اختیار شما قرار دهند. فقط باید راه و روش مناسب را پیدا کنید.
۴- براى شروع کارى تازه خیلى دیر شده: میانگین عادى سن در اروپا براى آقایون ۷۵ و براى خانم ها ۷۹ است. این ارقام در امریکا و اروپا نسبت تقریبا مشابهى دارند. البته این رقم هر روزه در حال افزایش است و شاید روزى برسد که میانگین سن انسان ها به ۱۰۰ سال نیز افزایش یابد این بدان معناست که هیچ وقت براى شروع کار تازه اى دیر نمى شود. شروع یک کار یا معامله تازه، راه مناسبى است که ذهن خود را فعال نگه دارید. به هر حال هر کسى در یک سنى از دنیا مى رود، اگر بخواهید منتظر روز مرگ خود بنشینید، آن وقت به هیچ کارى نمى رسید.
۵- شما بى اختیارید: این شما هستید که زندگیتان را کنترل مى کنید و هیچ کس دیگرى نمى تواند این کار را بدون خواست و اراده شما انجام دهد. خداوند در درون شماست و نیروهاى درونى شما را تقویت مى کند. زمانى که نماز مى خوانید، نه تنها شکر خداوند را به جا مى آورید، بلکه خودتان را به زندگى بهتر ترغیب مى کنید. زمانى که از او طلب بخشش مى کنید از خودتان بخشش مى خواهید. هیچ کس در جهان هستى نمى تواند واکنش هاى شما را کنترل کند. هیچ گاه اجازه ندهید چنین ایده اى به ذهن شما خطور کند.
۶- شایستگى و لیاقت شما محدود نیست: این حقیقت که شما زنده هستید و زندگى مى کنید، سبب مى شود که از شما یک انسان منحصر به فرد بسازد. اگر مى خواهید در تمام مراحل زندگى از دیگران برتر باشید باید براى آن زحمت بکشید و همه افراد داراى استعدادها و توانایى هایى هستند که خودشان هم از آنها خبر ندارند.
۷- جهان اطراف ما تغییر نمى کند: دنیا از شما تشکیل شده. هر فردى که بر روى این کره خاکى زندگى مى کند، یک دنیاى متفاوت در ذهن خود دارد، تو دنیا را همانند من نمى بینى و من هم دنیا را مانند تو و خیلى از افراد دیگر نمى بینم بنابراین همه چیز در دنیا به شما بستگى دارد.
۸- هیچ کس مرا قبول ندارد: من به شما اطمینان دارم اما نظر من هیچ ارزشى ندارد، نظر هیچ کس مهم نیست؛ شما خودتان هستید که باید به خود اعتماد کنید. به محض این که به خودتان ایمان یافتید دیگران هم به شما اعتماد پیدا مى کنند، اما بکوشید خودتان را به نظریات دیگران وابسته نکنید.
۹- من هیچ وقت نمى توانم خیلى پولدار شوم: این جمله را بارها و بارها از زبان دیگران شنیده ایم. ذهن ما همان قدر پول درمى آورد که انتظارش را دارد. اگر من دایما به خودم بگویم: هیچ راهى وجود ندارد که من بتوانم میلیونى پول در بیاورم ذهنم دیگر در پى راه هایى نمى گردد که از طریق آن بتوانم میلیون ها تومان پول به دست آورم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید