حجتالاسلام سیدمحمدرضا طباطبایی (کارشناس ادیان و مذاهب): گاهی کشیشان مسیحی مخصوصاً جریانهای پنطیکاستی ادعا میکنند که روحالقدس و حضرت مسیح را دیدهاند، ادعایی که غیر قابل اثبات و برای جلب توجه و جذب افراد است، وقتی به آنها اعتراض میشود میگویند این نشانه ایمان است، زیرا وقتی فردی مؤمن و دارای ایمان باشد، تحت تعلیم روحالقدس قرار میگیرد و روحالقدس معجزه میکند و شخص میتواند روحالقدس و حضرت مسیح را ببینید و از آنها دستور بگیرد.
همان طور که در شبکه نجات و شبکههای ماهوارهای مسیحی به فور میبینید، مرتباً این مسأله را ادعا میکنند و به عنوان مکاشفه مطرح میکنند و آن را نشانه ایمان میدانند، با وجود این، وقتی اثبات میکنید که اینها ادعای غیر قابل اثبات و کذب هست، پاسخی که ارائه میکنند این است که شما مسلمانان نیز افرادی را دارید که ادعای ارتباط و دیدار با امام زمان(عج) دارند. شما مسلمانان میگویید دیدار چنین افرادی با امام(عج) نشانه ایمان بالای آنها است، در واقع مشاهده حضرت مهدی(عج) نشانه ایمان والا و مؤمن واقعی بودن آنهاست! ما مسیحیان هم به همین صورت با ایمان بالا روح القدس یا عیسی مسیح را میبینیم.
پیش از پاسخ توضیح مختصری میدهیم که تفاوتی بین اصطلاح مشاهده و مکاشفه وجود دارد. بدین بیان که مشاهده در زمانی است که فرد به طور کامل هشیار است و تمام حواس پنجگانه او به درستی عمل میکند. اما مکاشفه به حالت خلسه یا حالتی بین خواب و بیداری میگویند که در این حالت مثلاً چشمان فرد باز و به ظاهر بیدار است، اما متوجه اتفاقاتی که در اطراف اوست نمیشود بلکه در حالت نیمه هشیار قرار دارد.
حال پاسخی که به این کشیشان مسیحی میدهیم، این است که تفاوت زیادی میان مکاشفه و شهود وجود دارد، در روایات اسلامی داریم، نه تنها مشاهده حضرت مهدی(عج) نشانه ایمان بالا نیست، بلکه هر گونه ادعای مشاهده کذب دانسته شده است: «به زودی از شیعیان من خواهند آمد کسانی که ادعای مشاهده و دیدن مرا کنند، آگاه باشید هر کسی قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی، ادعا کند که مرا دیده است، دروغگوی افترا زننده است»، این در حالی است که شما مسیحیان ادعا می کنید مسیح و روحالقدس را مشاهده میکنید. حتی مکاشفات را نیز به مشاهده تعبیر میکنید.
مشاهده به این معناست که شخص فردی را ببیند و در همان لحظه او را بشناسد و بداند آن حضرت، حضرت مهدی(عج) یا روح القدس یا مسیح است و با علم مسائلی را مطرح کند و آگاهی کامل داشته باشد. در حالی که در خاطراتی که از این دست در کتب شیعه در دیدار با امام زمان(عج) نقل میشود، در بیشتر موارد مکاشفه است، در مواردی هم که ملاقات حضوری بوده است، طرف بعد از پایان یافتن ماجرای ملاقات تازه متوجه میشود که مثلاً آن شخص حضرت مهدی(عج) بوده است و بعد اثری از آن شخص نمیبیند، پس مشاهده یعنی در همان لحظهای که می ببیند، به طرف مقابلش علم حضوری داشته و او را نیز بشناسد که شیعیان چنین مواردی را ادعا نمیکنند. برخی از علما نیز که در همان زمان امام عصر(عج) را مشاهده کردهاند، به هیچ کس ادعای خود را نگفتهاند و بعد از مرگشان بر اساس خاطراتی که در کتاب یا نوشتههای خود داشتهاند، مشخص شدهاند که مشاهداتی داشتهاند. اما در زمان مشاهده این ادعا را برای هیچ فردی مطرح نکردهاند.
بنابراین در اکثر ماجراهایی که از علما نقل میشود، معمولاً بعد از ملاقات آنها متوجه میشوند، با توجه به قرائنی، آن فرد حضرت مهدی(عج) بودهاند. البته با وجود این، افراد متخصص میگویند در بیشتر موارد از این دست، نیز آن شخص حضرت مهدی(عج) نیست، بلکه یاران و اشخاص خاصی هستند که شخص بیننده به اشتباه تصور کرده است که امام زمان(عج) را دیده است.
تفاوت دیگری که در موضوع مورد بحث بین شیعه و مسیحیت صهیونیسم وجود دارد، این است که ما شیعیان نمیگوییم خدا به ما دستور داده یا از طرف حضرت مهدی(عج) مأمور به انجام کاری شدهایم، در حالی که کشیشان صهیونیستم این ادعا را دارند که حضرت مسیح(ع) به آنها دستور داده است که فردی را شفا دهند، یک فرد نابینا را بینا کنند و … این ادعایی که مطرح میکنند، با توجه به کارهای خلاف دینی که این کشیشان انجام می دهند، تبعات منفی و سختی علیه باور دینی مردم دارد.
تفاوت دیگر این است که در آیین تشیع اگر کسی هم ادعای مشاهده امام زمان(عج) را کند، نمیتواند بگوید که در حضور حضرت مهدی(عج) بودم و پیام امام را برای مردم ابلاغ کند، در حالی که کشیشان صهیونیسم در شبکههای رسانهای خود ادعا میکنند هر وقت بخواهید، میتوانید خداوند را ببینید یا روحالقدس از زبان شما میتواند تکلم کند. یادم هست در یکی از برنامهها یکی از همین کشیشان صهیونیسم ادعا میکرد که خداوند به او گفته: «چشم فلان مرد را که به زبان سواحیلی صحبت میکند، شفا بدهم و من گفتم: نمیتوانم! خدا گفت: با من بحث نکن و برو شفا بده؟!» در این عبارات کشیش مزبور در شبکه نجات ادعا میکند که خداوند را میبیند. در حالی که چنین ادعاهایی کذب و از اساس باطل است.