ویژگی های خانواده در جامعه اسوه ی اسلام

ویژگی های خانواده در جامعه اسوه ی اسلام

 

اهداف تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام و کارکرد اجتماعی و الهی آن به دو بخش کلی قابل تقسیم است.
1- اهدافی که مستقیما به والدین مربوط می شود و آثار آن مستقیما عاید والدین می شود.
2- اهدافی که در راستای تحقق هدف خلقت که عبارت باشد از به وجود آمدن و تولد انسانی که آینده زندگی خود را بر اساس بینش الهی و در راستای رسیدن به اهداف مقدس و والای خلقت تنظیم کند.
1. اهدافی که به طور مستقیم به خود والدین مربوط است:
اهداف معنوی و روحی:

به دست آوردن اطمینان و آرامش و احساس امنیت روحی
«و لتسکنوا الیها» (21/30).
1- حفظ دین خود و جلوگیری از افتادن در ورطه ی گناه ( بر اثر ارضای نامشروع نیازهای جنسی): به عبارت دیگر ارضای این نیازها از طریق مشروع.
2- رشد احساس عاطفی و تمرین عشق ورزی و تلطیف احساسات خود و باور کردن احساس محبت و علاقه نسبت به غیر خود.
3- پیدا کردن هم درد جهت تخلیه روانی و عقده گشایی و برداشتن فشارهای روحی حاصل از زندگی و برخورد با دیگران با در میان گذاشتن آن با همسر.
4- پیدا کردن هم فکر و هم عقیده جهت بیان نظرات و افکار خود و تبادل اندیشه.
5- تمرین اجتماعی بودن و تصمیم جمعی گرفتن و ظرفیت پیدا کردن جهت برخورد با سلایق مخالف با سلایق خود.
6- تمرین مربی گری و الگو و اسوه بودن و رشد استعداد مربی گری و نمونه بودن جهت ایفای نقش این چنین در جامعه.
7- تمرین پذیرش مسئولیت (احساس مسئولیت) در قبال غیر با پذیرفتن مسئولیت تربیت بچه ها و رفع مشکلات خانواده و تعهد در قبال معضلات خانواده.
آثار اقتصادی و مادی:

1. ارضای نیازهای جنسی.
2. همکاری و تعاون جهت رفع مشکلات و نیازمندی های اقتصادی.
3. اسقرار و منزل گرفتن در یک نقطه خاص جهت تنظیم برنامه زندگی خود و مشخص بودن دقیق منابع درآمد و مخارج زندگی و تنظیم کار و زندگی بر اساس آن.
4. قدرت داشتن بر تولید مازاد بر مصرف همکاری و همیاری جهت رفع مشکلات اقتصادی خانواده.
5. تقسیم کار مناسب با استعداد زن و مرد در خانه (و عدم ورود در حوزه کاری همدیگر در مواقع ضرورت) که این امر موجب سهولت انجام کار و سرعت انجام آن و نیز لذت بخش بودن کارها می شود.
6. پناهگاه طبیعی بودن خانه و خانواده در موقعیت های حاد زندگی و هجوم انبوه مشکلات کمرشکن زندگی.
1- اهداف مربوط به خلقت جهان و خلقت انسان:
1- تولید نسل و جلوگیری از انقراض نسل بشر جهت تحقق بیشتر اهداف خلقت و بهره مندی مخلوقات به خصوص انسان های بیشتر، از دریایی بیکران رحمت الهی و تحقق یافتن هر چه بیشتر هدف خدای متعال از خلقت، که همان بهره مندی ماسوی الله از رحمت بیشتر است.
2- به وجود آمدن نسلی جدید از طریق مشروع و با پدر و مادر مشخص نه از هر طریقی. چرا که به وجود آمدن نسل از طریق نامشروع دارای فساد زیادی است که یکی از مهم ترین آنها عدم تمکین افراد و پذیرش مسئولیت در مقابل تربیت آنهاست. ثانیا: بر فرض پذیرش احساس طبیعی تعلق آن فرد به خود را ندارد و به عبارت دیگر انسان با توجه به این که حب ذات دارد، به متعلقات و مسایل مربوط به ذات خود که از جمله آنها آثار بر جای مانده از خودش می باشد، علاقه دارد. مانند کتاب هایی که نوشته یا فعالیت هایی که انجام داده و اختراعاتی که کرده، بنابراین چنان چه مشخص باشد این فرزند اوست، این بزرگ ترین اثر اوست، و طبیعتا با توجه به این که فرزند یکی از بزرگ ترین آثار وجودی انسان است، چنان چه مشخص باشد که این فرزند اوست، به صورت کاملا طبیعی احساس علاقه و عاطفه او به سوی فرزند برانگیخته شده و پدر را در جهت حفظ و تربیت آن مصمم و استوار می کند اما چنان چه تولید نسل از طریق نامشروع باشد، چون مشخص نیست چه کسی فرزند چه کسی است، در نتیجه بر فرض پذیرش مسئولیت تربیت از طرف انسان، شخص احساس طبیعی نخواهد داشت و یک امر تحمیلی خواهد بود.
3- ورود افراد با تربیتی الهی به جامعه: با توجه به این که اهداف اجتماعی و حتی نهایت خلقت با ورود هر نوع انسانی تأمین نمی شود بلکه با ورود انسان هایی تأمین می شود که آمادگی بیشتری در جهت حرکت در مسیر اهداف الهی و زمینه بیشتری جهت پذیرش و امتثال دستورات الهی دارند، بنابراین پدر و مادر موظف هستند که افراد با تربیتی را به جامعه عرضه کنند نه هرگونه فردی.
4- تمرین سازگاری و کنار گذاشتن خود محوری از طریق تربیت پدر و مادر و راهنمایی آنها و برخورد با دیگر اعضای خانواده و کشف سلایق آنها و پی بردن به حدود و ثغور خود و خواسته های خود و دیگران و خواسته های دیگران.
5- تمرین مسئولیت پذیری.
6- تمرین ایثار و از خود گذشتگی با فدا کردن خواست خود در مقابل خواست دیگران.
7- تمرین و احترام به بزرگتر.
8- تمرین ولایت پذیری و تبعیت از الگو.
9- قدرت بر نظارت طبیعی بر رفتار و اعمال کودکان و جلوگیری طبیعی از نا به هنجاری ها و مفاسد اجتماعی.
از دیگر ویژگی ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
– خانواده مهم ترین و اصلی ترین نهاد تربیتی جامعه است.
– خانواده نخستین آموزشگاه و پرورشگاه فرد است.
– خانواده سالم و پویا خانواده ای است که روابط میان اعضای آن، روابط انسانی و اخلاقی است.
– خانواده در کنار رسانه ها و مدرسه از ناقلین میراث فرهنگی است.
– سلامت جامعه به سلامت خانواده بستگی دارد.
– بزرگترین مشکل انسان ها، فقر ارتباطات است.
– پدر و مادر توانا کسانی هستند که از دانایی ها و مهارت های لازم برخوردار باشند.
– مهم ترین وظیفه خانواده و جامعه آماده ساختن فرد برای زندگی در دنیای واقعی است.
– آموزش و تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی باید برای چگونه زیستن انسان باشد.
– دراسلام مسئولیت مهم تربیت فرزند بر عهده پدر می باشد.
مهم ترین شرایط تربیتی در خانواده:

1. توجه والدین به تغییرات جسمی و روحی فرزندان و سعی در شناخت و رفع نیازهای خاص هر دوره.
2. ثبات عاطفی و رفتاری در برابر فرزندان.
3. کمک به ایجاد خود باوری و اعتماد به نفس در فرزندان.
4. نظارت بر انتخاب دوست، رشته تحصیلی و نگرش مذهبی و حتی دیدگاه های سیاسی فرزندان.
5. اهمیت به اوقات فراغت فرزندان و تلاش در جهت بهینه و غنی کردن این اوقات.
6. واگذار کردن مسئولیت های گوناگون به فرزندان در جهت تقویت حس مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی.
7. برنامه ریزی نسبت به آینده و زندگی آتی فرزندان.
8. پرورش ارزش های مذهبی و تقویت آنها در خانواده به منظور پای بندی نسبت به آنها.
9. تلاش در جهت گسترش استعدادهای درسی، هنری، ورزشی و …
10. گسترش مهارت های معنوی و اخلاقی خانواده برای نیل به شایستگی هر چه بیشتر.
11. توانایی در ایجاد روابط نزدیک و دوستانه با همسالان و دوستان فرزندان.
12. تلاش خانواده در جهت نیل به استقلال اقتصادی برای رفع حداقل مخارج تحصیلی و تأمین نیازها و خواسته های فرزندان.
13. دوری و اجتناب والدین از اختلافات و برخوردهای شدید و رو در رو جهت جلوگیری از بوجود آمدن اختلالات روحی و روانی فرزندان.
14. تشویق (اعم مادی و معنوی) در برابر هر رفتار و عمل شایسته و نیک و کسب موفقیت های تحصیلی و …
15. برقراری روابط کمک، صمیمانه و در عین حال محترمانه با فرزندان جهت جلب اعتماد کافی آنها.
16. ارائه راهنمایی های لازم در پیشگیری از مشکلات.
17. جایگزینی حمایت، مشورت و ستایش به جای انتقاد، سرزنش و تحقیر.
18. برخوردهای صادقانه، محترمانه و دوستانه با فرزندان.
19. الگو دهی مناسب به فرزندان و سعی در انجام رفتارهای شایسته و متناسب با الگوهای شایسته.
20. کمک به وضوح و بهتر شناخته شدن محیط اجتماعی فرزندان.
21. دادن فرصتهای به روز شخصیت و استعدادهای فرزندان.
22. رفتار بر اساس اصل پذیرش و احترام.
23. دوری از اصل افراط و تفریط.
24. احترام به حقوق فرزندان و اصل حق انتخاب (پرهیز از تحمیل کردن).
25. دوری از قیاس و مقایسه کردن فرزندان با دیگران.
26. اهمیت به تربیت مذهبی فرزندان از طریق پایبندی والدین به اصول دینی.
27. مشورت، همدلی و هم فکری با فرزندان.
28. تلاش در ایجاد برقراری شادی و نشاط در زندگی از طریق پیروی از اصل محبت.
29. رعایت اصل قاطعیت و جدی بودن در برخورد با فرزندان (اصول گرایی والدین در امر تعلیم و تربیت و رعایت هنجارهای مقبول).
30. تربیت و تعلیم فرزندان به اعمال نیک از طریق عمل، نه از طریق زبان.
31. پیروی از اصل هماهنگی و همکاری.
جامعه و خانواده

وظایف جامعه در قبال خانواده:

1. حفظ و صیانت از شرافت و اصالت انسانی.
2. صیانت از سلامت تن و بهداشت روانی.
3. حفظ تعالیم و قداست مکتب اسلامی.
4. حفظ انقلاب و دستاوردهای آن.
5. پاسداری از وحدت فکر و عقیده امت.
6. ایستادگی در برابر دشمنان داخلی و خارجی.
7. دادن آگاهی های لازم از انواع انحرافات.
8. ارائه تدریجی و پیوسته طرح تفکر اسلامی و مواضع دینی.
9. تشویق و تحسین مردم به انجام کارهای نیک و تقویت دین داری و دین باوری.
10. ارائه الگو و مدل زندگی از زندگی اولیای دین، مصلحان و زبدگان عالم انسانی.
11. برنامه ریزی و تلاش در پاکسازی محیط از طریق امر به معروف و نهی از منکر.
12. فعال کردن مساجد در جذب نسل جوان و هدایت و سازندگی آنها.
13. فراهم ساختن زمینه های مساعد گذراندن اوقات فراغت.
14. تأمین امنیت فردی و گروهی.
15. فراهم ساختن زمینه های رشد و پرروش ذهن، پرباری اندیشه و شکل گیری عقل.
16. فراهم ساختن زمینه های رشد و پدید آمدن عواطف و خلق و خوی انسانی و پیدایش محبت و انس و الفت انسانی در اجتماع.
17. پر بار کردن فرهنگ از طریق ایجاد افکار و زایش علوم.
18. ایجاد حکومت قانون، حفظ آزادی، وحدت ملی به منظور همزیستی انسان ها و داوری عادلانه.
19. احترام به کرامت انسانی و ارزش های اخلاقی.
20. استفاده از قاطعیت قضایی در زدودن آثار فساد در جامعه.
21. آگاه کردن نسل جوان از خطوط انحرافات و ترفندهای دشمن.
22. تجسم خطر دشمن برای نسل جوان و جامعه و مملکت اسلامی.
مهم ترین اصول اجتماعی تأثیر گذار بر تربیت فرزندان و ایجاد خانواده سالم:

1- اصل همزیستی.
2- اصل دوستداری و توجه به انسان.
3- اصل دادرسی و فریادرسی.
4- اصل مسئولیت پذیری.
5- اصل اهتمام به امور مسلمین.
6- اصل اصلاح فی مابین.
7- اصل عدالت و انصاف.
8- اصل وفای به عهد.
9- اصل یکرنگی و صداقت.
10- اصل نظارت اجتماعی.
فرهنگ هر جامعه در جنبه های زیر مشهود هستند که می توانند بر خانواده و تربیت فرزندان دخیل باشند.
1. در سیمای شهرها و در نحوه بنای ساختمان ها.
2. در فرم پوشش زنان و مردان و کودکان – در طبقات پائین و بالای جامعه.
3. در نوع غذاهای مردمی و مهمانی ها.
4. در مراسمات شادی و غم.
5. در ادبیات، شعر و ضرب المثل و …
6.در طرز تفکر مردم راجع به زندگی.
7. در فلسفه (چرا کار، چرا زندگی، ازدواج، جنگ، صلح و …)
8. درسنن ملی، شرعی و اخلاقی و مناسک و آداب و رسوم.
9. در کار، تولید و مصرف.
10. در ارتباطات (خانوادگی، دوستان و …)
11. در معاملات و تبادلات.
داشتن فرهنگ سالم و غنی و مثبت در خانواده و جامعه به کارکرد نهادهای زیر بستگی دارد.
1. مساجد
2. سازمان تبلیغات اسلامی
3. نهاد بسیج
4. صدا و سیما
5. نشریات
6. سازمان های انتظامی
7. سازمان های هنری
8. ستاد امر به معروف و نهی از منکر
مهم ترین معیارهای گزینش همسر (تضمین سلامت خانواده)

1. ایمان، اسلامیت و دینداری.
2. اخلاق و پای بندی به ضوابط و مقررات و دوری از مفاسد.
3. خانواده و اصالت خانوادگی، شرافت خانوادگی.
4. شناخت کافی از فرد منتخب؛ از طریق مشورت و از طریق تحقیق
عوامل مؤثر در خوشبختی بعد از ازدواج:
علاقه و عشق ورزی نسبت به همسر، تفاهم و درک متقابل، رعایت ادب و نزاکت، رعایت حقوق همسر، تعاون و همکاری، احترام گذاردن و دوری از خشونت و عصبانیت.
شرایط مناسب برای ازدواج:

1. بلوغ فکری و سنی
2. اشتغال
3. آمادگی ذهنی و روانی
4. مسئولیت پذیری
حقوق مرد بر زن:

1. احترام به شوهر
2. خوشرویی و خوشرفتاری
3. تربیت فرزندان
4. فرزند آوری
5. همبستری
6. فرمانبری
7. تأمین نیازهای جسمانی و روحی
8. راز داری
9. آرایش و نظافت
10. احترام به خانواده همسر
11. رعایت حجاب و حفظ پاکدامنی
حقوق زن بر مرد:

1. احترام به زن
2. خوشرویی و خوشرفتاری
3. تأمین معاش
4. تأمین مسکن، پوشاک و لوازم زندگی
5. همبستری
6. محبت نمودن
7. نفقه
8. تربیت فرزندان
9. راز داری
10. احترام به خانواده همسر
11. وفای به عهد و حفظ کانون خانواده
نقش و کارکرد نهاد خانواده:

1. کارکرد زیستی و تولید مثل.
2. پرورش و تربیت و آموزش کودکان.
3. ارضای نیازهای عاطفی و تأمین امنیت جسمی و روحی.
4. ایجاد جهان بینی و تعهد دینی.
5. کارکرد اقتصادی و تولیدی.
6. ایجاد مهارت شغلی و زمینه کسب شغل و مقام اجتماعی.
پس خانواده سالم دارای تفکر است زیرا تأثیرگذاری بر جنبه های بارز انسان است:
خانواده اسوه

1- انتخاب: مقصود
2- شناخت: موعود
3- رفتار: مشهود
4- محیط: منظوم
5- تولید: مطلوب
مشکلات خانواده (بین والدین با یکدیگر و والدین با فرزندان) ناشی از:

1- عدم آگاهی والدین نسبت به نقش ها و وظایف خود.
2- عدم توجه مادران و پدران به روان شناسی فرزندان خود.
3- تکرار کورکورانه روشهای تربیتی نامناسب و نادرست.
4- عدم توانایی در برقراری روابط با فرزندان.
5- مشکلات اقتصادی و فقر مالی و اثرات سوء آن.
6- مشکلات خانوادگی مرتبط به مراحل قبل از ازدواج (عدم گزینش مناسب همسر، اختلافات طبقاتی، فرهنگی و سطح سواد و …)
منبع: کتاب طرح تحقیقاتی شهر اسوه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید